eitaa logo
انقلابِ قَلم
385 دنبال‌کننده
625 عکس
137 ویدیو
48 فایل
✔️ مجالی برای نقد،تبیین و تحلیل ارتباط با ما: @Admin7181
مشاهده در ایتا
دانلود
✅با گشت ارشاد موافقیم اگر کارش بسط امر به معروف و نهی از منکر صحیح تراز اسلامی باشد. مهربانانه، همدلانه، دلسوزانه و طبیبانه، نه بگیر و ببند و خشونت. اساسا امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصلی‌ترین وظایف حکومت اسلامی است که به تصریح در آیات قرآن آمده است.🔅 ✳️وقتی که مسئولین محترم به این نتیجه رسیده‌اند که در کنار تلاشهای آمرانه و ناهیانه مردمی، باید ورود قانونی داشته باشند و اجازه حریم شکنی به متجاوزان به حریم عفاف و حجاب جامعه ندهند، که تصمیم به حقی است ما نیز با حمایت خود، تسهیل‌گر اجرای به نحو احسن قوانین باشیم. ⛔️اما قاطعانه مطالبه می‌کنیم که با گشت و برخوردهای تند مخالفیم زیرا جز شکاف اجتماعی و دوقطبی سازی کاری از پیش نمی‌برد ولی با وضع و اجرای قوانین از جمله پرداخت جریمه، محرومیت‌های اجتماعی و... موافقیم. ❇️باید کسانی که حریم جامعه اسلامی را می‌شکنند برخورد شود مانند کسانی که حد و مرزهای قانونی دیگر را می‌شکنند. ❌هیچ وقت به کسی که قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین و هنجارهای اقتصادی، اداری و... را می‌شکنند بی‌احترامی نمی‌کنند، تندی نمی‌کنند، بلکه متناسب کوتاهی، خطا و تقصیرش برخورد قانونی می‌شود. ⚠️بی‌حجابی هم نوعی خطای اجتماعی و هنجارشکنی و بی‌قانونی است که بایست در مدار قانون ساز و کار مناسب داشته باشد و برخورد متناسب بشود. 🔰از سویی به دلیل حساسیت، اهمیت و ضرورت موضوع، بایست کار فرهنگی، برخوردهای همدلانه و شفقت‌های ناصحانه به همراه داشته باشد. تا ریشه‌ای دملهای چرکی را درمان کنیم.ان‌شاءالله. ✍ط.قائمی بافقی 🔅«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ »(سوره حج،آیه۴۱) كسانى كه اگر آنان را در زمين به قدرت رسانيم، نماز بر پا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و (ديگران را) به خوبى‌ها دعوت مى‌كنند و از بدى‌ها باز مى‌دارند؛ و پايان همه‌ى امور براى خداست.
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم "مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا"سوره احزاب، آیه 23 چرا آقای جنتی؟ در تاریخ 26/4/1401 مقام‌معظم رهبری مدظله العالی براساس اصل نود و یک قانون اساسی، طی حکمی حضرت آیت‌الله حاج شیخ احمد جنتی را برای یک دوره جدید شش ساله به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب نمود. سئوال این است که چرا مقام‌معظم رهبری مدظله العالی اصرار به حضور مردی نود و شش ساله در این منصب مهم و حساس دارد؟ علت و چرایی آن چیست؟ در یک کلام او مرد علم و عمل است و مردی انقلابی حاضر در صحنه هاست. از تبیین مسائل در هر حادثه‌ای فروگذار نکرده و مانند عمار از رهبرش حمایت کرده و جان و آبروی خود را برای حفظ انقلاب و اسلام گذاشته‌است. سابقه درخشان و ریل‌گذاری صحیح وی در مسیر مستقیم و ثبات قدم از قیام امام‌خمینی رضوان‌الله‌علیه در سال چهل و دو از وی چهره ای قابل اعتماد، ماندگار و الگو ساخته‌است که می تواند با نشاط و با صلابت تا آخرین نفس در خدمت انقلاب، اسلام و ملت هوشیار ایران باشد. آیت الله جنتی با روحیه ظلم ستیز پشت سر بنیانگذار جمهوری اسلامی با طاغوت و مستکبرین به مبارزه پرداخت و حبس و تبعید و تمامی سختی ها را به خود هموار نمود تا انقلاب اسلامی پیروز شد. در ابتدای انقلاب با حکم حضرت امام‌خمینی رضوان‌الله‌علیه حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اهواز و تهران شد. وی استوار و باصلابت به پرونده وابستگان رژیم طاغوت رسیدگی می کرد و از هیچ تهدیدی هراس نداشت. در سال شصت که دستگیرشدگان منافقین در محوطه دادسرای انقلاب اهواز از تعداد مأمورین بیشتر شده بود با سهل انگاری یکی از مأمورین بین منافقین و مأمورین درگیری ایجاد شد. منافقین از این موقعیت سوء استفاده نموده و حضرت آیت‌الله جنتی حاکم شرع را به گروگان گرفته و در نمازخانه بازداشت تا بعد از تسلط بر محیط نسبت به اعدام وی اقدام کنند. به گفته‌ی شاهدان؛ خونسردی و شجاعت در برخورد با گروگان گیران موجب تضعیف روحیه آن ها شده بود. هر چند در این درگیری منافقین به هدف خود نرسیدند و خلع سلاح شدند. و آنگاه که پسرش در تیم نظامی منافقین قرار گرفت و در 21/3/1361 در عملیات نظامی کشته شد. ولی زحمت و مرارت تربیت نوه خود را به‌عهده گرفت که متأسفانه در نوجوانی و به‌عنوان بسیجی؛ حین امر به معروف نهی از منکر در یک سانحه رانندگی کشته شد و نیز ایست قلبی همسرش در 6/1/1394 و سایر مصیبت‌ها اثری بر این مرد خدا نگذاشت و در هر مصیبت آن را امتحان الهی دانسته و جبین بر سجده شکر گذاشته و تسلیم امر خدا می‌شد. این ستاره درخشان انقلاب از دوره اول شورای نگهبان در سال 1359 به‌عنوان عضو فقهای این نهاد منصوب شد و از سال 1371 دبیری شورا را برعهده داشت. و وقتی امام مسلمین وی را در سال هفتاد و یک به امامت جمعه موقت تهران منصوب کرد خطبه‌های آتشین و دشمن‌شکن و غرّاء وی دشمنان را به هراس و دوستان را شاد می‌نمود. وی تا سال 96 به این وظیفه به‌خوبی عمل نمود. عضویت پنج دوره در مجلس خبرگان رهبری و ریاست این مجلس و حضور فعال در جلسات بررسی صلاحت های کاندیداها در ادوار مختلف در شورای نگهبان و سعی و تلاش در بررسی دقیق و منصفانه پرونده‌ها، دشمنان را به خشم آورد تا جایی‌که در 1/12/1398 وزارت خزانه‌داری دارایی آمریکا در واکنشی ظالمانه وی را تحریم نمود که به‌لحاظ پاک‌دستی و عدم وابستگی دنیایی با استهزاء این مرد خدا مواجه شد. با این اوصاف، امام مسلمین با صدور حکمی مردی بصیر و انقلابی در سن نود و شش‌سالگی را به مهم ترین نهاد نظام اسلامی معرفی می کند تا به ما بفهماند که حفظ انقلاب و اسلام نیازمند عمارهای قرن حاضر است و اگر عمارها باشند باغیان و طاغیان مشخص می‌شوند که خود با صدای بلند اقرار دارند: چون جنتی دینش را به دنیا نمی‌فروشد با وی مخالفیم. بیاییم از این حکم ولی امر مسلمین درس بگیریم که عمارگونه زندگی کنیم و عمارها تربیت نماییم که زمینه‌سازی ظهور باوجود چنین عمارهایی محقق خواهد شد. والسلام علی اصغر مجتهدزاده @enqelabeqalam_ir
◀️ اسلام رحمانی، اسلام جباری ✍️مهدی نصیری 📝تقسیم اسلام به رحمانی و جباری، امری ذوقی و یا ناشی از لیبرال منشی نیست بلکه مستند به آیات و سیره معصومین ع است. خداوند رمز اصلی موفقیت پیامبر ص را خوی رحمانی و نرم او با مردم میداند (آل عمران/ 159) و او را مایه رحمت برای همه جهانیان (انبیاء/ 107). آیه بسم الله الرحمن الرحیم که شیعه بر جزو سوره ها بودن آن در قران اصرار دارد، شاهدی دیگر بر این امر است و مفسران گفته اند که صفت رحمن ناظر به رحمت عام الهی است که شامل همه انسانها بدون هرگونه خط کشی میشود. اعلام یوم المرحمه (روز رحمت و گذشت) از سوی پیامبر ص در روز فتح مکه در حالی که مسلمانان برای انتقام از مشرکان مکه، شعار یوم الملحمة (روز انتقام و کشتار) سرداده بودند، سندی بسیار مهم بر ماهیت رحمانی اسلام است. اما وجه مهمتر اسلام رحمانی، اصل قرانی حرام بودن اکراه و اجبار در دین ورزی است که دهها آیه به آن تصریح دارند. وقتی خداوند به پیامبر میگوید: «و ما أنت علیهم بجبار» (ق/45) حاوی همین معناست که ای پیامبر! حق اجبار و تحمیل دین و دینداری را بر مردم نداری و به عبارت دیگر نباید اسلامت جباری باشد. قران در 11 آیه تصریحا به پیامبر می گوید: تو وظیفه ای جز رساندن پیام خداوند را به جامعه نداری و مبادا خیال کنی که وکیل خداوند در مسلمان کردن مردم با هر شیوه ای هستی گر چه با تهدید و زور و حتی با تبلیغات غیر متعارف و بیش از حد باشد. در ریشه یابی این مساله که چرا کار جمهوری اسلامی به وضعیت کنونی رسیده و تجربه حکومت دینی با هزیمت و عدم موفقیت جدی مواجه شده، قطعا یکی از مهمترین عوامل آن غلبه قرائت جباری از اسلام در ذهن اکثریت روحانیت و رهبران دینی بود. این غلبه ناشی از فاصله داشتن فقها و حوزه ها از آموزه های قرانی و سیره حکمرانی نبوی و علوی و تاثیرپذیری تاریخی فقه تشیع از اسلام اموی و عباسی به اضافه تاثیر ایدئولوژی چپ بر ذهنیت انقلابیون بود. اگر اسلام رحمانی بر ذهنیت رهبران انقلاب غلبه داشت هرگز با استقرار جمهوری اسلامی حجمی گسترده از اعدامها و موجی از مهاجرتها از ترس انتقام انقلابیون صورت نمی پذیرفت و نظام با تأسی از سیره پیامبر ص در ماجرای فتح مکه، یوم المرحمه را رقم میزد و فضایی آکنده از مهربانی را بر کشور حاکم میکرد اما متاسفانه نفوذ و رسوخ اسلام جباری آنچه را کرد که نباید می کرد. شگفت آن که بعد از گذشت چهل و دو سال هنوز «روز انتقام» جمهوری اسلامی تبدیل به «روز رحمت» نشده و همچنان چرخ حکمرانی بر مدار کینه ورزی می گردد و علاوه بر دهها هزار نفری که در آغاز انقلاب، قربانی روحیه انتقام گیری و تعدادی اعدام و الباقی مجبور به مهاجرت شدند، در سالهای بعد طیفی وسیع حتی از میان انقلابیون، زندانی و حصر و اخراج از کار و ممنوع الخروج و ... شدند و اکنون این چرخه اسلام جباری به بازداشت معلمان و بازنشستگان معترض رسیده. سید مصطفی تاجزاده به همراه دهها نفر دیگر از اصلاح طلبان، عصر روز جمعه انتخابات سال 88 بدون آن که هنوز خبری از هر گونه اعتراض و به تعبیر نظام، فتنه ای باشد، بر اساس تئوری اقدام پیشدستانه امنیتی (همان تئوری که اخیرا در ایران در مورد حمله روسیه به اوکراین و اشغال این کشور و کشتار صدها انسان بی گناه و ویرانی دهها شهر و روستا از آن حمایت شد) دستگیر شدند که سهم تاجزاده از این دستگیری 7 سال زندان بود و البته او اکنون دوباره دستگیر و زندانی شده تا سهم دیگری از حکمرانی مبتنی بر اسلام جباری را تجربه کند. این «روز انتقام» نظام آن قدر غلیظ است که حتی شامل استاد برجسته و متدینی چون فقید تازه سفرکرده به دیار باقی دکتر احمد مهدوی دامغانی که سالها در غربت به سر می برد، نیز میشود. آن مرحوم آرزوی بازگشت به ایران را داشت و برای بازگشت خود تضمین امنیتی می خواست که به وی داده نشد. جرمش چه بوده؟ این که: «سند ازدواج شاه و همسرش در محضر او تنظیم شده». خب! جناب آقایان جمهوری اسلامی! مگر پیامبر رحمت در روز فتح مکه، حتی ابوسفیان، سرکرده مشرکین را نبخشید و حتی خانه او را پناهگاه امن برای هر کسی که به آنجا پناهنده شود، قرار نداد؟ و شاید حتی پیامبر، همان روز این خبر غیبی را از جانب خداوند داشت که فرزند و نوه ابوسفیان یعنی معاویه و یزید چه با اسلام و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین ع و ...خواهند کرد اما در صدد بر نیامد برای حفظ اسلام و نظام، اقدام پیشدستانه در بازداشت و قتل و سرکوب او کند. به نظرم، نظام همچنان فرصت بازگشت به اسلام رحمانی و جبران نسبی بسیاری از اقدامات غیر رحمانی صورت گرفته در گام اول را دارد و می تواند موجی از امید را به جامعه برگرداند و راهی به سوی آینده برای خود و مردم بگشاید. آیا این قلم فرسایی های امثال من به گوش آنان که باید برسد، می رسد؟! تردید دارم. 📚@nasiri1342
پاسخ به دوقطبی اسلام رحمانی-جباری ✍ بخش اول ۱- دین اسلام جنبه‌های فروانی مبتنی بر رویکردهای رحمانی، جباری، عقلانی، احساسی، تعبدی، فردی، اجتماعی، حاکمیتی و... دارد که تفکیک و دو قطبی سازی آن ناشی از نگاه تک‌بعدی به اسلام بوده و مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض یا حداقل در زمره کتمان برخی حقایق که در دین تبیین شده خواهد گنجید. بنابراین لازمه دین راستین جامع نگری به موضوعات است نه نگاه تک بعدی. «پيامبر با دشمنانى كه از ناحيه‌ى آنها خطر وجود داشت، به‌شدّت سختگير بود. همان آدم مهربان، همان آدم دلرحم، همان آدم پرگذشت و با اغماض، دستور داد كه خائنان بنى‌قريظه را - كه چند صد نفر مى‌شدند - در يك روز به قتل رساندند و بنى‌نضير و بنى‌قينقاع را بيرون راندند. و خيبر را فتح كردند؛ چون اينها دشمنان خطرناكى بودند. پيامبر با آنها اوّلِ ورود به مكه كمال مهربانى را به‌خرج داده بود؛ اما اينها در مقابل خيانت كردند و از پشت خنجر زدند و توطئه و تهديد كردند. پيامبر عبداللَّه‌بن‌اُبى را تحمّل مى‌كرد؛ يهودى داخل مدينه را تحمّل مى‌كرد؛ قرشى پناه‌آورنده‌ى به او يا بى‌آزار را تحمل مى‌كرد. وقتى مكه را فتح كرد، چون ديگر خطرى از ناحيه‌ى آنها نبود، حتى امثال ابى‌سفيان و بعضى از بزرگان ديگر را نوازش هم كرد؛ اما اين دشمن غدّار خطرناك غيرقابل اطمينان را به‌شدّت سركوب كرد. اينها اخلاق حكومتى آن بزرگوار است.»(خامنه¬ای،23 /اردیبهشت/ ۱۳۷۹) ۲- قرآن همانگونه که آیات فراوانی درمورد رحمت و بخشایش الهی دارد، آیات زیادی نیز درخصوص عذاب و عقاب دارد که همانگونه که گفته شد نشان از همه‌جانبه گرایی قرآن دارد و ذکر گزینشی چند آیه با موضوعی خاص و قضاوت در مورد کل آن پسندیده نیست. «تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یک‌جور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(سوره سجده، آيه 18) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همین‌طور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده. بعضی‌ها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم. اگر اسلام رحمانی اشاره‌ی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا.»(خامنه¬ای، ۱۳۹۴/۰۴/۲۰) ۳- بعد از ماجرای جنگ مسلمانان با کفار که بدلیل عظمت سپاه اسلام به تسلیم شدن کفار و فتح مکه انجامید، پیامبر درخصوص افرادی که "درصدد تقابل برنیایند و تسلیم شوند"، مرحمه و گذشت نمودند که موید همه جانبه گرایی اسلام است: به وقت جنگ، جنگ و قتال و به وقت تسلیم شدن دشمن، مهربانی و گذشت. لذا حرکت پیامبر به سمت مکه برای جنگ، ماهیت جباری و پذیرش تسلیم شدن کفار، ماهیت رحمانی اسلام است.« اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران، علیه ملّت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش میکنند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، بایستی با چهره‌ی محبّت‌آمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه، این اسلام نیست.»(خامنه¬ای، ۱۳۹۴/۰۴/۲۰) ۴- دینداری اجباری نیست اما به شرطی که فراتر از جنبه‌های خصوصی و فردی نرود. لذا پذیرش چهارچوب‌های اجتماعی دین اسلام که نمود بیرونی دارد، لازم، ضروری و قانونی است و تخلف از آن موجب عقوبت است مانند حدود فراوان شرعی که برای گناهانی که در ملا عام انجام می‌شود، تعیین شده است. و این از جنبه‌های ماهیت حاکمیتی دین اسلام است.«اسلام ما اسلامی است متكی به معنویت، عقلانیت و عدالت.»(۱۳۸۳/۰۵/۲۵) «ما مسلمان ها اگر قدر تعالیم اسلام را بدانیم و به عمق آنها پی ببریم،خواهیم توانست یک دنیای نو، منطبق برخواست های حقیقی و فطری انسان به وجود بیاوریم.»(۱۳۸۳/۰۱/۰۲) ۵- قضاوت درخصوص تجربه حکومت دینی نیز باید از جنبه‌های مختلف و براساس بررسی‌های دقیق باشد. قطعا کشور ما (مانند هر کشور دیگری) دارای مشکلاتی است، اما اینکه این مشکلات از ساختار دین و حکومت دینی نیست بلکه ناشی از رفتار نسنجیده، غیرمدیریتی و بعضا عدول از آرمان‌های اولیه انقلاب اسلامی و... است که موجب وضعیت موجود شده، فکر در عوامل آسیب¬زا و شناخت نقاط ضعف و قوت ما را از خطای یکجانبه گرایی در قضاوت دور می‌کند.
پاسخ به دوقطبی اسلام رحمانی-جباری ✍ بخش دوم ۶- درخصوص تأثیرپذیری فقه تشیع از اسلام اموی و عباسی که ظلم و جور آنها بر ائمه هدی برهمگان روشن است، به دور از مبناهای عقلانی است، البته تا رسیدن به سیره نبوی و علوی راه بسیار باید پیمود.« دوران خلافت مروانی و سفیانی و عباسی، دورانی بود که ارزشهای اسلامی از محتوای واقعی خودشان خالی شدند. صورتهایی باقی ماند؛ ولی محتواها، به محتواهای جاهلی و شیطانی تبدیل شد. آن دستگاهی که می‌خواست انسانها را عاقل، متعبد، مؤمن، آزاد، دور از آلایشها، خاضعِ عنداللَّه و متکبر در مقابل متکبران تربیت کند و بسازد - که بهترینش، همان دستگاه مدیریت اسلامی در زمان پیامبر(ص) بود - به دستگاهی تبدیل شد که انسانها را با تدابیر گوناگون، اهل دنیا و هوی‌ و شهوات و تملق و دوری از معنویات و انسانهای بی‌شخصیت و فاسق و فاسدی می‌ساخت و رشد می‌داد. متأسفانه، در تمام دوران خلافت اموی و عباسی، این‌طور بود.»(خامنه¬ای، ۱۳۶۹/۰۱/۲۲) ۷- روز رحمت شامل کسانی است که درصدد تقابل با اصل حکومت نباشند. نمی‌شود توقع داشت که از یک سو عده‌ای در رفتار و گفتار خود در تقابل اصول حاکمیتی ایران باشند و از سوی دیگر حاکمیت با آنها از در رحمت وارد شود. پاسخ تقابل، تقابل است و صبر حاکمیت نیز حدی دارد. «اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامی، اسلامِ «و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا»(سوره نساء،آیه141)، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»(نهج الفصاحه ص 214 حدیث1056) اسلامی که می‌گوید: «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء والأرض»(سوره اعراف،آیه96) برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخه‌ی درمان امّت اسلامی است و این ممکن است. امروز حرکت به سمت این اسلام، از شرق تا غرب دنیای اسلام، همه جا را فراگرفته و این همان چیزی است که دشمنان اسلام را دستپاچه کرده است.»(خامنه¬ای، ۱۳۸۲/۰۲/۲۹)
هدایت شده از تاملی دیگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:(‏وقتی هزاران نفر مثل او‌می‌پوشند،چرااو راگرفتید؟حالا گرفتیدومعلوم هم شدکه‌آزارش‌نداده‌اید، چرا یک"غلط‌کردم"درست وحسابی نمی گویید؟) ؟ آیابهتر نبود،درتریبونهای عمومی بجای راه اندازی جنگ‌مذهبی با اهل‌ سنت به نام دفاع ازاهل بیت،آنان را به محبت‌اهل‌ بیت دعوت میکردید،تامثل امروز،برای جذب به خودت، مجبور نشوی، حکم‌ مسلم خدا راانکارکنید؟ آقای مهندسی که بامطالعات شخصی، خودت را درنقش یک عالم شیعی دارید غالب‌می کنید؟! اما در حدیک عامل انگلیسی دو نبش، سقوط می کنید؟! در یک نبش، نقش افسر جنگ‌مذهبی ؟! در نبش دیگر در نقش افسر روشنفکر ضد حجاب؟!! کلمه(غلط کردم)را بایدکسانی بگویندکه از شماطلبه منبری وشاگردعملی شیعه‌ی انگلیسی، یک سیلبریتی ساخته، که برای‌ رسانه ملی، شاخ و شانه می‌کشد! وشما بگوئید که باجنجال احمقانه‌ات از یک امام شنبه در یک روستای ایران، یک شخصیت جهانی ضد وحدت ساختید. اما عمله‌های آمریکا، آخوندنماهای افسادطلب چیزی نگفتم، چونکه از آنان در سطح جامعه،چیزی جز بوی تعفُّن مرده‌خور به مشام نمی رسد،آنهم برای بقاءخط اُموی‌شان.همان کسانی که ازکنار عبورکردند؟ ؟ اوج رونمائی چهره‌ی پنهان‌او در ایفای نقش شیعه انگلیسی، در داستان بود. از آن حادثه بیشتر نسبت به موضع گیریهای او حساس شدم، دیدم مهتمرین تریبون نظام را در خدمت تشیع انگلیسی به اشغال در آورده لذا منتظرزمان مناسب معرفی او، بودم.
🔴🔴🔴 بیانیه محقق داماد در واکنش به ماجرای مهسا امینی؛ و در ادامه جوابیه ای به ایشان انا لله وانا الیه راجعون حادثه مرگ جانسوز هموطن عزیزمان مهسا امینی موجب جریحه دارشدن قلوب مردم شریف ایران شد . اینجانب ضمن عرض تسلیت این مصیبت به خاندان داغداروعموم ملت سوگوار ،رخصت می طلبم که به چند نکته تاکید وتصریح نمایم؛ ۱- دروقوع این حوادث به دنبال خاطی گشتن وحتی به مجازات خاطیان رده های پایین بسنده کردن نه درد وسوزعمومی را تسکین می بخشد ونه امیدی به عدم تکرارنظیر ان ایجاد میکند . زیرا این حوادث معلول است وباید درجستجوی علتها بود . ۲- درحادثه ننگین زندان کهریزک سال ۸۸ برغم وقوع جنایتی هولناک وننگین سرانجام به مجازات چند مباشر ضعیف منتهی شد واسباب اقوی نه تنها معفوبلکه برخی درمقامات برترمنصوب شدند درحالییکه به یقین حادثه مزبور دال بر بی کفایتی وسوأ مدیریت انان بود وچنانچه شایسته سالاری انجام می شد ازتکراران جلوگیری بعمل می امد . ۳- امربه معروف ونهی ازمنکر به معنای صحیح ومنطبق با تعلیمات اسلامی را هرگز کسی انکارنمی کند . ولی به یقین این دو فریضه الهی شرایطی دارد ودرراس انهانه تنها اشنایی بلکه اگاهی کافی وعمیق مجریان با معروف ومنکراست . تشکیل این نهاد ودادن ان بدست افرادنااگاه انحرافی است روشن از تعالیم اسلامی وراهی است برای سلب ازادیهای قانونی وشرعی شهروندان . در روایت مسعده بن صدقه امام صادق (ع) فرمودند: امربه معروف ونهی ازمنکر باید توسط کسانی انجام شود که معروف را ازمنکر بشناسند نه کسانی که خودهدایت نشده اند تا دیگران را هدایت کنند – وسایل ج۱۱ ص۲۰۰) ۴-مظهرکامل معروف تذکر خیرخواهانه ونقد قدرت حاکمه است ونه دخالت درحریم خصوصی شهروندان ومنحرف ساختن افکارعمومی ازوظایف اصلی انان . ۵-درجامعه ای که فساد وسوء استفاده ورانت واختلاس وارتشا هرروز خبرش حتی از رسانه ملی بگوش میرسد وارقامش حیرت اوراست به یقین نهی از منکر معنای دیگری می یابد وموارد اهمی خواهد یافت وترجیح اهم برمهم روش خردمندان است. ۶-تامین امنیت شهروندان اصلی ترین وظیفه قدرت حاکم است . قدرت حاکم نمیتواند با بکارگیری افراد نااگاه ودادن لقب ارشاد ومرشد به انان‌ موجبات سلب اسایش گردد . اینگونه القاب شایسته صالحان علمی وعملی است . ۷-جرم انگاری وتعیین مجازات نسبت به اعمال ورفتار شهروندان کاربسیار دقیقی است ودرجوامع پیشرفته جهان امروزهمواره توسط متخصصان دانش حقوق وعلوم اجتماعی وروانشناسی انجام میگیرد ودرجامعه ما نیز انچه جنبه فقهی دارد بایستی توسط فقیهان عالی رتبه وواجد درجه اجتهاد مسلم انجام شود تامبادا موضوعی که اصل ویا حدودوثغورش جای سوال وتردید دارد صرفا به خواسته ونظرگروه ویافردی برجامعه تحمیل گرددوموجبات تنفروانزجار از شریعت سهله وسمحه احمدی را فراهم اورد . ۸-پاسخگوی اصلی درپیشگاه الهی وسپس ملت شریف ایران نسبت به این گونه حوادث تلخ کسانی هستند که روزی به نام امربه معروف، تهمت وافترا ودروغ پردازی وهتک حرمت وسلب کرامت وحقوق انسانی را حلال ومجاز وحتی فریضه دانستند وازین رهگذر عالمان را ملجم وجاهلان را مکرم ساختند . ربنا وعلیک توکلنا والیک انبنا والیک المصیر سید مصطفی محقق داماد‌
⚫️ نقدی بر سخنان بی اساس و مغرضانه سید مصطفی محقق داماد؛ نامیدن بی مبالاتی نسبت به هنجارهای شرعیو قانونی بنام آزادیهای قانونی و شرعی و سپس زدن انگ سلب آزادیهای شرعی و قانونی شهروندان، به مجریان قانون از یکسو و محسوب نمودن برخورد با مرتکبان جرائم مشهود در ملأعام بعنوان دخالت در حریم خصوصی شهروندان از سوی مدعی دانش فقه و حقوق را چه بنامیم؟!!! ایشان نهی از منکراتی همچون اختلاس و ارتشاء را از موارد اهم نهی از منکر، و نهی از بد حجابی را مهم فرض کرده و سپس ترجیح اهم بر مهم را روش خردمندان معرفی کرده است. ظاهراً ایشان با این بیان خواسته است موارد نهی از اختلاس و ارتشاء و نهی از بد حجابی را در باب تزاحم داخل نماید در حالی که ملاک باب تزاحم در اینجا موجود نیست زیرا تزاحم عبارت است از تنافی دو حکم به سبب عدم امکان جمع بین آن دو در مقام امتثال. و در اینجا هیچ منافاتی میان نهی از رفتار هنجارشکنانه بد حجابی و نهی از منکر اختلاس، در مقام امتثال وجود ندارد و هر دو قابل جمع هستند و می توان با سازوکارهای موجود به هر دو عمل نمود. علاوه بر این لازمه فاسد پذیرش استدلال ایشان و تخطی از ملاک باب تزاحم، این است که بسیاری از حدود و تعزیرات به عنوان لزوم عمل به اهم تعطیل گردد؛ مانند تعطیلی حدود سرقت و شرب خمر و عدم رسیدگی به دعاوی حقوقی و...به بهانه عمل به اهم مانند اجرای قصاص نفس. لزوم ارجاع تشخیص جرم انگاری موضوع بد حجایی به متخصصان دانش حقوقی!!! و تشکیک در اصل لزوم حجاب و حدود و ثغور آن نیز از دیگر اشتباهات فاحش این مقاله است. ⚫️ به نظر می‌رسد صاحب این مقال بر اثر عجله در غنیمت دانستن فرصت پیش آمده برای عقده گشایی علیه نظام، مجالی برای باز خوانی و تصحیح مقاله خود نداشته است. @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از محمدرضا باقرزاده
نقدی برادرانه بر سخنان انتقادی جناب آقای حامد کاشانی بمناسبت در گذشت مرحومه خانم مهسا امینی بسم‌الله الرحمن الرحیم جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حامد کاشانی عزیز سلام علیکم در حادثه تاثر برانگیز درگذشت یکی از هم وطنانمان، مرحومه‌ مهسا امینی، موضع گیری های فراوانی از سر انسان‌دوستی و رأفت اسلامی گرفته تا فرصت طلبی معاندان و ضد انقلاب را شاهد بودیم که در این میان موضع گیری دلسوزانه و در عین حال بسیار تند و یکجانبه گرایانه شما جلب توجه و تعجب کرد. به جهت برادری ایمانی و اخوت ولایی وحقی که از سحرهای ماه مبارک بر گردن من پیدا کرده آید به شما علاقمند هستم و به همین جهت در خصوص بیانات شما چند نکته را یادآور می‌شوم: ۱. گشت ارشاد دقیقا از چه اقدامی باید عذر خواهی کند؟ محاکمه ای که کرده؟ مجازاتی که نباید می کرد و بیش از حد قانونی بوده؟ یا برای یک جلسه توجیهی و‌تبیینی برای فرد خاطی باید عذرخواهی شود؟ اگر منظور شما قسم اخیر است احتمال بدهید که در خون همه ناهیان از منکری که بخاطر یک نهی از منکر ساده به شهادت رسیدند شریک هستید چون آنها هم هر چند بدون ون و لباس فرم و تشکیلات انتظامی، اهل ارشاد بودند و با این سخن شما بیخود کرده اند که ارشاد کرده اند و باید بگویند غلط کردیم. ۲. اگر مراد شما مخالفت با روش یک بام و دو هوا در مقابله‌با مفاسد و این که چرا سراغ یقه سفیدها و بالاشهری ها و آقازاده ها و سلبریتی های بی‌حجاب نمی‌روند مطلب کاملا درستی است و مطلوب آحاد جامعه است لکن به نظر می رسد درست نباشد مامور قانون را برای خطای مامور دیگری توبیخ کنید. چرا دلخوری خودتان از ترک‌فعل های مقامات و نهادهای دیگری همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مرتبط را بر سر نیرویی خالی می کنید که وظیفه ذاتی اش یعنی مقابله با مظاهر قانون‌شکنی را انجام می‌دهد؟ ۳. لازمه فرمایشات شما تعطیل اجرای قانون تا زمان فراگیری اجرای آن است. به این معنا که اگر سیل در راه است آتش سوزی را نباید مهار کرد و تا با مجرمان گردن‌کلفت برخورد نشده نمی‌توان به صورت نرم‌ و‌ با مدارا‌ آن گونه که در ارشاد و نهی از منکر‌ هست با مفاسد خرد هم برخورد شود!! ۴. شما که صلاحیت ناهی از منکر و‌توجیه کننده را به صراحت و قطعیت منتفی دانستید لطفا بفرمایید چه‌کسی‌ یا چه‌کسانی یا چه‌نهادی مسئول صلاحیتدار انجام این تکلیف است؟ البته ما شما را صالح می‌دانیم که از فردا تشکلی از مومنان را برای ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر تشکیل دهید و‌مطمئن باشید از شما حمایت خواهیم کرد و اگر خدای ناکرده در این بین شخصی به دلیل عارضه قلبی دچار حادثه شد از شما نخواهیم خواست توبه کرده و اظهار ندامت کنید چون در پای منبر ارشاد شما هم ممکن است کسی سکته کرده و به لقای الهی برسد. ۵. شما از ما بهتر می‌دانید که حضرت امیر مومنان علیه السلام هم که مرد‌ مبارزه با گردن‌کلفت ها و دانه‌درشت ها بود اجازه درشت شدن مفاسد ریز و فراگیر شدن آنها و غرق‌شدن‌آحاد مردم در گرداب مفاسد را نمی‌داد و همواره اهل ارشاد عموم مردم و نصیحت و خیرخواهی برای آنها بود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌ و فرجنا بهم. قم مقدسه. محمدرضا باقرزاده @MohamadRezaBagherzadeh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
1067982592_-1739128094.mp3
1.29M
🎙 | تواصی به حق و صبر یادتان نرود 🔺️بیانات رهبر انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی. ۱۴۰۱/۰۶/۲۶ 🏷 | 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحریف‌ِ مناسباتِ آیت‌الله خامنه‌ای با حبیب‌الله آشوری.pdf
94.5K
✍دکتر مهدی جمشیدی ۱🔸 برخی از دوستان جبهۀ انقلاب از من خواستند که به یادداشت اخیر مهدی نصیری پاسخ بدهم. به یاد آوردم که پیش از این، به‌طور "مستند" و "مستدل"، پاسخ او را نوشته و منتشر کرده بودم. امّا او هیچ واکنشی نشان نداد؛ نه پاسخ مرا داد و نه از سخن مخدوش و غرض‌ورزانه‌اش بازگشت. حال دوباره همان سخن را "تکرار" کرده است. تعجبی ندارد. از چه تعجب کنیم؟! از سمپاشی‌های یک "شیخِ استعماری"؟! آخوندی که موبه‌مو، "حرف دشمن" را تکرار می‌کند؟! و اسلام و جامعۀ اسلامی، چها کشیده و دیده از این شیوخ استعماری "جاده‌صاف‌کن دشمن" هستند. ۲🔹او "تعادل" و "ثبات" ندارد؛ "رنگ‌پذیر" است؛ "توزان معرفتی" ندارد؛ در هر زمانه، به سویی در حرکت است؛ "سیّال" و "شناور". او هیچ زمانی بر طریق "عدل" و "عقلانیّت" و "انصاف" نبوده. آن زمان که کیهان‌نشین بود، چنان کرد که آوینی "راه" خود را از او جدا دانست و وی را "سیاست‌زده" خواند. هنگامی که به سراغ علوم دینی رفت، تمامیّتِ "هویّت فلسفیِ شیعه" را لگدمال کرد و یاوه‌ها بافت. بعدها به نام "نقادی" و "عدالت‌خواهی"، دربارۀ "انقلاب" و "نظام" آنچنان نوشت و گفت که جریان غیرانقلابی و سکولار پسندیدند. ادوارِ حیاتِ فکریِ کم‌عمقِ وی، چیزی نیست جز مجموعه‌ای از همین "تذبذب‌های سرگردان" و "تلاطم‌های بی‌قاعده" و "نوسان‌های هُرهری ‌مسلکانه". ۳🔸شما را دعوت می‌کنم که یادداشت پیوست را با دقت بخوانید تا اندکی از روایت‌های دروغ‌ و غرض‌ورزانۀ وی بر شما آشکار شود.
هدایت شده از تبلیغات اسلامی بافق
🔰عبور از جاده فرهنگ... 🔻حجت الاسلام و المسلمین سمتی امام جمعه موقت شهرستان بافق 📌نماز جمعه ۲۷ خرداد ماه ۱۴٠۱ 📞 روابط عمومی نهادامامت جمعه شهرستان بافق @qarargahefarhangi_ir
🗒 خوی داعشی، پیامد شوم جنگ با حق! ✍ حجت الاسلام سید مقدام حیدری منتشر شده در روزنامه‌ی رسالت _ 1401/7/9 در برابر حکومت اسلامی که جبهه‌ی حق را تشکیل داده، هر جریانی که پرچم دشمنی بلند کند جنایت‌کار می‌شود؛چندان فرقی هم نمی‌کند که این جریان، اساسا وحشی‌گری و جنایت، جزء ذاتش باشد یا نباشد. حالا شاید بعضی‌ها چنان ناز و لطیف باشند که از مرگ دختری در اداره‌ی پلیس به خشم آمده باشند، همین‌ها که ماهیت اعتراضشان قاعدتا باید اوج لطافت و انسانیت باشد، اگر کارشان به براندازی و دشمنی با اصل حکومت اسلامی و اصل جبهه‌ی حق و اصل ولایت فقیه کشید، وحشی و جنایت‌کار می‌شوند. همین‌ها می‌ریزند کف خیابان آدم می‌کشند و اتوبوس و آمبولانس می‌سوزانند و به جان و ناموس مردم تعرض می‌کنند و جوان مردم را زنده زنده می‌سوزانند که چه؟! که چرا به دختری گفتید: بالای چشمت ابروست؟!؟! می‌بینید اوضاع را؟ منافقین، قبل از انقلاب داشتند کمی تا قسمتی مثل آدم با طاغوت مبارزه می‌کردند، حالا فوقش مبانی‌شان گیر و گور داشت. ولی این‌قدر آبرو داشتند که حتی بعضی از شخصیت‌های انقلاب واسطه شده بودند امام تأییدشان کند، ولی نکرد! بعد از پیروزی انقلاب دیدند که با این نظام هم مثل قبلی آبشان در یک جوب نمی‌رود. بنا بر ناسازگاری و دشمنی کردند، ولی این بار مبارزه‌شان با طاغوت نبود، با جبهه‌ی اسلام بود و جبهه‌ی حق. همان آدم‌ها با همان تشکیلات و اصول و ایدئولوژی، این بار جنایت‌کار شده بودند. منافقین هیچ وقت در زمان شاه این‌قدر وحشی نبودند که راحت سر ببرند و آدم بسوزانند و پوست بکنند و هزاران فرد از مردم بی‌گناه را به قتل برسانند. هیچ وقت هم فکر نمی‌کردند کارشان به بمب‌گذاری در حرم امام رضا(ع) در ظهر روز عاشورا بکشد. ولی این سرنوشت سیاه، نتیجه‌ی حتمی مبارزه با جبهه‌ی حق است. این یکی از نشانه‌های جبهه‌ی حق است که هر که با آن درافتاد، ناگزیر و به ناچار، انسانیت را فراموش کرد و جنایت‌کار شد. لیدری که علیه اصل جمهوری اسلامی علم بلند می‌کند و فریاد هل من ناصر سر می‌دهد طاغوت است. طاغوت شاخ و دم ندارد؛ هر آن کس که حق امر و نهی ندارد و سزاوار تبعیت و اطاعت نیست طاغوت است. حالا اگر این طاغوت، در جزیره‌ی دور افتاده‌ای سرش به کار خودش گرم باشد و کاری به کسی نداشته باشد، باز قابل تحمل است. اما هم‌چین که نگاه چپ به جبهه و نظام حق انداخت و با آن سر جنگ پیدا کرد، با شیب بسیار تندی جنایت‌کار می‌شود. هر کس که از او اطاعت کند، با هر طرز فکر و روحیه‌ای هم که باشد ممکن است به جنایت دست بزند یا لااقل جنایت و وحشی‌گری را تماشا کند و سوت و کف بزند و هورا بکشد. قرآن درباره‌ی قوم عاد می‌فرماید: دستور هر قلدر سرکشی را اطاعت کردند و این شد که در همین دنیا لعنت شدند (...وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيد * وَ أُتْبِعُوا في‏ هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَة...) [هود/ 59 ـ 60] خب آدم ملعونی که از رحمت خدا طرد شده قاعدتا رحمی دیگر نخواهد داشت! حالا ممکن است با شعار حقوق بشر، آزادی، حقوق زنان، عدالت یا هر چیز دیگری راه افتاده باشد؛ فرقی نمی‌کند. جریان اطاعت و هم‌راهی با طاغوت، آن هم علیه امام حق، نظام و حکومت حق، جریانی ملعون و مطرود از رحمت خدا است. نشانه‌های این لعنت را به وضوح در کنش‌هایش می‌شود دید. هیچ اشکالی ندارد آدم به فلان قانون و بهمان وزیر و فلان رئیس و فلان سیاست در جمهوری اسلامی اعتراض کند. نقد فلان سازمان و بهمان نهاد هم جایز؛ بل‌که گاهی لازم است. اینها مبارزه و تضعیف نیست؛ امر به معروف و نهی از منکر است. سخنم راجع به جریان براندازی و تجزیه‌طلب است؛ این جریان از سوی هر کسی که رهبری شود، اسپانسرش هر که باشد، محال است به خون‌ریزی و وحشی‌گری و جنایت نکشد. چون دارد با جبهه‌ی حق می‌جنگد نه جبهه‌ی باطل! با حکومت طاغوت و باطل می‌شود جنگید و سرنگونش کرد، بدون این که یک ذره از انسانیت دور شد. انقلاب امام عزیز ما همین بود. او در مسیر حق مبارزه کرد و مردم هم در مقیاس ده‌ها هزار و صدها هزار نفر در خیابان می‌ریختند و مبارزه می‌کردند، اما هیچ گاه مبارزه‌ی آنها به وحشی‌گری نکشید. ده‌ها هزار نفر از مردم را ارتش شاه و ساواکش به خاک و خون کشید، اما مردم هیچ گاه خرد و انسانسیتشان را از دست ندادند و مبارزه‌ی اسلامی‌شان تا روز پیروزی، در اوج انسانیت و مهربانی ماند. هیچ گاه خانواده‌های شهدا به خانواده‌های ارتشیان و ساواکیان تعرض نکردند و مثل دشمنان ما سر نبریدن و زنده زنده نسوزاندند و به دخترانشان تجاوز نکردند. مخالفان اصل نظام اما همین که به خیابان می‌ریزند، جنایت می‌کنند. فکر کن اگر این‌ها حکومت را به دست بگیرند چه خواهد شد؟! همین قرائن بسیار روشن و ممتد در طول تاریخ انقلاب، آیه و نشانه‌ای است بر این که این نظام بر حق است و دشمنانش بر باطل! @enqelabeqalam_ir @sayedmeqdam
🔶 هشدار به همراهان و ساکتین فتنه 📜 بیانیه یکی از اساتید انقلابی در خصوص مطالبه از دستگاه قضایی و امنیتی بسم اللّه الرحمن الرحیم آنچه این روزها قلب‌ مردم مؤمن و انقلابی ایران اسلامی را سخت جریحه دارکرده است، تنها نظاره وقایع اسفبار در بعضی از خیابان‌های کشور توسط عناصر فریب خورده نبود که با هدایت نظام سلطه از آستین جمعی خود فروخته و فریب خورده شعله‌ور شد، بلکه آتش سکوت و همراهی برخی از خواصی است که باز در هنگامه مصاف حق و باطل؛ یا در مصاف غایب بودند و یا خود پرچمی شده‌اند در دست اجانب، آنانی که نه به دین اعتقاد دارند و نه به وطن. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که حوادث شهریور 1401، تنها حرکتی برهنه نظامی، برخواسته از رای مردم و تهدید تمامیت ارضی ایران اسلامی نبود بلکه اعلان جنگ بر ضد شعائر الهی و ضروریات دین هم بود؛ به آتش کشیدن مصحف شریف، مساجد و حسینیه ها، أمر علنی به منکر و نهی آشکار از معروف، تجاهر به فسق، فجور و حتی کشیدن چادر از سرنفوس محترمه. قلوب جامعه ایران را چنان جریحه‌دار کرده است که تنها وعده برخورد دستگاه قضا با عاملان و مجریان آن، این مردم با غیرت را آرام کرده است. در کنار این خشم خفته مومنین، مشاهده سکوت و همراهی برخی مدعیان ایران دوست با: تجزیه طلبان؛ همدستی با اجانب، هم زبانی با سفارتخانه‌های خارجی و برهم زنندگان امنیت و آرامش مردم و کسبه محترم، دلهای وطن دوستان واقعی را مضاعف به درد آورده و این مومنین را در صف مطالبه گران مجازات سنگین برای عاملین میدانی و عناصر پشت پرده قرار داده است. فتنه اخیر با همه خسارت‌های مالی، جانی، ضربه‌های روحی و دشمن شاد کن، بار دیگر پرده از چهره کسانی برداشت که با همه ادعاهای دروغین نسبت به دین و وطن، نه غیرت دینی داشته و نه حتی ذره‌ای غرور ملی در خونشان جاری است. جمعی که برای رسیدن به مطامع سیاسی و تکیه زدن بر اریکه قدرت و ثروت، حتی حاضر به معامله با هر جریان بی‌دین و یا هر قدرت بیگانه‌ای می‌شوند. شاید روحیه همین افراد معدود و مطرود (از سوی مردم مومن و انقلابی و حتی وطن دوستان واقعی) در استمرار همصدایی با دشمنان دین و ایران موجب شد که اینبار رهبر عظیم‌الشان انقلاب در فرمایشات پیامبر گونه در تاریخ 11/07/1401 (بر خلاف فتنه سال 1388 که تنها از این جمع معدود اما پرصدا خواستار جدا کردن صف خود از ضد انقلاب و طباله‌ها و رقاصه‌ها شدند،) خواستار جبران بیانیه‌های صادره از سوی آنان شود و به عبارتی دیگر در همین نقطه حجت را بر آنان تمام کند. امروز هر دیندار و وطن دوستی به خوبی میداند که مراد از جبران، چیزی فراتر از جدا کردن مرزها با دشمن است. بر کسی پوشیده نیست که جبران به معنای اعلان رسمی برائت از عناصر ضد انقلاب و فریب خورده و تقاضای مجازات محاربان، آن هم با ادبیاتی شفاف، صریح و با استخدام واژگانی که، جبهه حق را از باطل جدا می‌کند. جبران به معنای حضور عینی در صف مردم مومن انقلابی، آن هم مردمی که پای دین و تمامیت ارضی کشور ایستاده، فداکاری کرده و برای هرجانفشانی آماده و در میدان هستند، نه میتینگ‌های حزبی و گردهمایی‌های تشریفاتی!! بی شک عدم این اقدام و جبران نکردن این جمع چه از سوی صادر کنندگان بیانیه‌ها و چه ساکتین و نظارگرانی از خواص، از سوی امت مومن و انقلابی و مردم ایران دوست، عدم التزام لفظی این جماعت به اسلام و ایران و پای بندی به قانون اساسی جمهوری اسلامی تلقی می‌گردد، تا چه رسد که نوبت به بررسی التزام عملی آنان به اسلام و قانون اساسی تفسیر شود. ناظران و مجریان قوانین به ویژه در انتخابات سراسری بخواهند، آنان را در فهرست نامزدهای انتخابات قرار دهند! امروز پرسش مومنان در سراسر ایران، این است: چگونه فردی که نظاره گر هتاکی به دین و ارزش های الهی و ملی است و یا در کنار این هتاکان و فاسقان و فاجران و وطن فروشان می ایستد، صلاحیت تکیه زدن بر کرسی‌هایی را دارد که شرط نخست آن دینداری، وطن دوستی پایبندی به قانون است ؟! بماند که این روزها پرسش اساسی مومنان، از چگونگی احراز شرط عدالت ساکتان برابر شعائر سوزی و همراهی با فتنه گران است؟ امروز مومنان می پرسند آیا فردی که در برابر آتش زدن قرآن و مساجد و فسق و فجور آشکار اغتشاشگران سکوت می‌‌کند و یا با ادبیاتی دو پهلو سخن می‌گوید، آیا عادل است؟! 🔻ادامه دارد... ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🌷اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌷 ✳️مرکز بسیج اساتید، مدیران و نخبگان حوزه علمیه قم🇮🇷 @basij_asatid_qom
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
دیدار «الناز رکابی» با وزیر ورزش 🔹«الناز رکابی» عضو تیم ملی صخره نوردی ایران پس از بازگشت از کره‌جنوبی با حضور در وزارت ورزش و جوانان با سیدحمید سجادی دیدار کرد. در این دیدار رکابی توضیحاتی درباره فعالیت حرفه‌ای و قهرمانی خود و همچنین حضور در مسابقات قهرمانی آسیا ارائه کرد. 🔹در این دیدار که خانواده رکابی از جمله برادر او به عنوان مربی‌اش نیز حضور داشتند، سجادی با اعلام حمایت مجدد از ورزشکاران به ویژه ملی‌پوشان، رکابی را در ادامه راه حرفه‌ای‌اش تشویق کرد و به او گفت: وزارت ورزش متعلق به تمامی ورزشکاران است و در این راه تمامی ابزارهای قانونی در خدمت ورزشکاران بوده و خواهد بود. tn.ai/2790382 @TasnimNews
رسمیت دادن به پوشش نامتعارف توسط وزیر ورزش و جوانان دولت سیزدهم. آقای رئیسی باید به وزیر خود تذکر جدی بدهید.
‏- ماهیا رو آوردین؟ - اول نونا رو نشونمون بده! ❌یک اصل مهم در مذاکره
🌷سلام خونین @qomirib
در پی انتشار سخنان مسموم آقای مرتضی جوادی، علاوه بر نقد بسیار مفید بعضی از اساتید، اشاره به چند نکته کوتاه ضروری بنظر میرسد در ابتداء به روایتی نورانی مولای متقیان امیرمومنان ع اشاره میشود، العلماء إذا فَسَدوا، هم المُظهِرون لِلأباطیل، الکاتمون للحقائق، و فیهم قال الله عزوّجلّ: اولئک یَلعَنهُم الله و یَلعَنهُم اللّاعِنون، الا الذین تابوا واما بعد : 🔸۱/ سئوال اول ، از اقای مرتضی جوادی املی که متاسفانه از شهرت پدر و مقام و موقعیت ایشان در حوزه سیاسی اجتماعی، بناحق ورود پیدا میکنید و دشمنان انقلاب و امام ره و رهبری و مردم مومن و انقلابی را با مواضع مسموم خود شاد میکنید، بایدسئوال کرد، اگر چنین پدری و موقعیتی را نداشتید و از بیت مرجعیت بهره ای نمیبردید، چه جایگاهی و در چه حد واندازه درحوزه علمیه تاثیر گذار بودید؟ ایا اساسا امکان داشت به صلاحیتهای شخصی خود صاحب کرسی نقل اراء و اقوال شوید؟ و به حساب خود خودنمائی کنید؟ 🔸۲/ سئوال دوم، ایا پدر بزرگوار شما از مواضع تند و افراطی شما مطلع هستند؟ چون شما منتصب به ایشان هستید و هزینه های ناصواب شما به ایشان تحمیل خواهدشد، شما در برابر این سئوال همیشه طفره رفته اید!! چرا ؟ اگر مرجعیت محترم و صاحب بیت شما، هم رای شما هستند کافی است اعلام کنید تا بتوانیم خدمت ایة الله برسيم و پاسخهای خود را از ایشان بشنویم، منتهی انچکه ما از نوع تفکرمعرفتی و انقلابی استاد خود مطلع هستیم هرگز مرجعیت محترم با قلمهای تند و افراطی امثال شما موافق نبوده و نیستند، واگر موافق مواضع شما نیستند که نیستند باید دعا کرد قبل از انکه دیر شود شما به فضل خداوند هدایت شوید. 🔸۳/ سئوال سوم، استاد بزرگوار ما ، روزی سر درس فرمودند: و دوری از گرمای طاقت فرسای قم را ، شما لطفا بفرمائید که: ؟ پدر بزرگوار شما که از این نوع ارقام برخوردار نبودید، شما چطور اینهمه امکانات را بدست اوردید؟ و چطور در زمان حیات هاشمی رفسنجانی به عضویت هیئت علمی دانشگاه ازاد قم درامدید؟ سئوال این است که آیا ممکن است: رفسنجانی (که برای احدی پوشیده نیست که او رهبری فتنه ۸۸ را بعهده داشته است و برای همه عیان است که خانواده او در شعله ور شدن اتش فتنه ۸۸ و فتنه های پس از ان که از سوی دشمنان اسلام و انقلاب و امام ره و رهبری فعال شده بودند نقش ایفاء کردند)از باب شکرگذاری است و خواسته اید قدر دان محبتهای او بوده باشید؟ 🔸۴/ سئوال چهارم، چطور در این موقعیت حساس نظام و انقلاب که کشور و مردم عزیزم مورد هجمه بیرحمانه قاتلان بی رحم واقع شده اند، و مردم شهیدپرور و عزیز نمک بپاشید و به نظام توهین و اصول انرا بخیال خود تضعیف کنید؟ وبرخلاف فرمایشات رهبری معظم در ناامیدی ها بدمید؟ اما هیچوقت برای تعدی و تجاوز جنایتکاران حرم مطهر شاهچراغ و قران و پرچم سوزی، مثل هم فکران و دوستان حزبی خود،سکوت کردید و سخن نگفته و موضع دلسوزانه و مردمی نگرفتید؟ ایا اعمال شما از مصادیق واضح و مبیّن ؟ این است که، خارج از چهارچوبها و رویه ها وسنتهای قابل احترام حوزوی ندای انا رجل سر داده اید، قطعا نفع فرافکنی های شما و خودخواندگی مرجعیتی اقای علوی بروجردی انقدر که به جیب انگلیسی ها میرود، هرگزبنفع حوزه و مردم نخواهدبود، اقای علوی بروجردی بمحض فوت خانم مهسا امینی کلیپ پر میکند وبدین وسیله آب به اسیاب دشمنان میریزد و کنایتا مرگ او را به گردن نظام میندازد اما امروز در برابر قتل و ترور ناجوانمردانه کودکان و مردم شریف ایران سکوت میکند!! 🔸۵/ سئوال پنجم، اقای مرتضی جوادی چطور خود را قانع کردید، که: ؟ او هم دوهفته قبل، با سخنان و خطبه های خود، در این موقعیت حساس، هزینه های مالی و عرضی به کشور تحمیل کرد و بر زخمهای مردم نمک پاشید!! و به نظام و رهبری معظم توهین کرد و بر طبل خالی شورشهای کور کوبید!! در پایان عرض میشود که بقیّه مطالب خود را به فرصت دیگری حواله خواهم کرد، منتهی در نهایت مجددا با اشاره به یکی دیگر از روایات نورانی امیر المومنین ع به عرایض خود،خاتمه میدهم . مَن خَیرُ خلقِ الله بعد أئمّةِ الهُدی و مصابیحِ الدّجی؟ العلماءُ إذا صَلَحوا. *********************** متن فوق نگاشته‌ی: حجه الاسلام والمسلمین حیدری تهرانی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم می باشد @tammoly
هدایت شده از تاملی دیگر
یادداشت روز دفاع یا خودزنی! 💠 گاهی تکرار ملالت آور است اما چه باید کرد؟ وقتی شخصیتی که متصل به بیت علما است سخنی ناپخته بر زبان جاری می‌کند و منجر به تکمیل شدن پازل دشمن می‌شود، نمی‌توان سکوت کرد. https://shahrekarimeh.ir/?p=183560 🔘 کانال پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه در پیام رسان ایتا 🆔 http://eitaa.com/shahrekarimeh ************************* صاحب تصویر فوق ازاقتصاد،امنیت،قدرت نظام، و اتصال به‌عزیزی که۴۳ساله نظام به دلیل‌ تکریم نخبه‌ها، تمام قد درخدمتش هست و کمتر روزیست که صدا یاسیمادرخدمت آن عزیز نباشد.این همه‌ خدمات نظام، موجب‌شده‌تا فردی که از کودکی‌تاجوانی درفقر بزرگ شده‌بود امروز یکی ازماشینهائی‌‌دراختیارش "میتسوبیشی" میلیاردی‌‌باشدو بهرمندامکانات‌ رفاهی و سرمایه‌ای گسترده.از، مالک‌ بزرگترین‌،مجهزترین علمی_سیاسی‌خصوصی قم شد. اودرانتخابات۱۳۸۴به‌دنبال‌علی‌لاریجانی و منتقدهاشمی رفسنحانی بوداما دراثر یک وصلت نامبارک‌دین‌وآخرت‌خودو اعتبار پدرش را به‌ثروت و قدرت‌فروخت. (خواهرش که‌عروس آیه‌الله اردبیلی بود، خواهرزاده‌اش‌ در دهه فتنه عروس محمدهاشمی شد) وپدر سرآمدروزگار خودرا، به آخوندی گُمنام دردین،سیاست‌وانقلاب‌(مشهوربه ) فروخت،آخوندی‌که بعد ازرحلت‌جدّمادری( آیه‌الله‌بروجردی ره)، گُمنامانه درتهران وقم تا دهه۸۰زندگی میکرد.هیچ کجای انقلاب،خبری ازاونبودونیست.فقط به کمک نیروهای بیگانه(مثل‌سفیراقتصادی انگلیس)،باموج سواری برگُرده آقازاده‌ها و طلبکار انقلاب شد. @tammoly
برگ برنده کدام نظامی سال‌ها دولتی را که مخالف اصول و اهداف و آرمانش حرکت می‌کند، تحمل می‌کند؟ جمهوری اسلامی اما 8 سال دولت روحانی و 8 سال دولت خاتمی را تحمل می‌کند، که آن هم در واقع فرزند دولت هشت ساله پیش از خود بود. تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل، تحمل... . حتی حوصله نکردید بخوانید، خود من هم حوصله نداشتم بنویسم؛ کپی پیست کردم. ولی جمهوری اسلامی خیلی بیشتر از این را در چهل ساله عمرش زندگی کرده است. از بنی صدر تا احمدی نژاد و روحانی، از فتنه 60 منافقین، تا همین فتنه کشف حجاب، همه را تحمل کرده؛ چرا که خودش را از مردم جدا ندانسته و نفسش به نفس مردم بند بوده. در این چهل سال هم پشتش بعد از خدا به همین مردم گرم بوده؛ بر منکر سودی که نظام از این مردم برده لعنت! اما همان قدر که برای به دست آوردن و نگه داشتن مردم هزینه کرده، سود برده؟ گمان نمی‌کنم. خوشبختانه مردم انقلابی هم کمابیش به همین معنا رسیده‌اند؛ پس پویش راه انداخته‌اند که بیایید خودمان را نشان بدهیم. دشمنان جمهوری اسلامی نامردی کم نکرده‌اند، ولی شاید بدترینش این باشد که چندهزار نفر را به رخ همین مردم بکشند و بگویند نظامتان تنها مانده؛ پاتک این تک ناجوانمردانه چیست؟ خودنمایی؛ حالا یا در غالب تظاهرات، یا در هر غالب دیگری. فکر کردید مشکلشان با اجرای ورزشگاهی سلام فرمانده چیست؟ می‌دانند که این یکی را نمی‌توانند با کار رسانه‌ای لاپوشانی کنند. مردم هوادار جمهوری اسلامی برگ برنده این نظام هستند. آهای برگ برنده! خودت را رو کن! علی تجرد @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از تاملی دیگر
دهه‌شصت دهه‌هفتاد با دهه‌هشتاد بنابه‌ خبرتصویری فوق دانسته یاندانسته شده وگفت آقای بااهداف اوباش دارد این افرادکه باتابلوی انقلابی‌گری وارد مجلس شدندهنوز به مهمترین مطالبه ملت ورهبر؛ مبنی بر ساماندهی فضای مجازی،توجهی نکرده و درفتنه اخیر هم تحرک چندانی از خود برای‌دفاع ازمردم، ولایت وانقلاب‌ نشان ندادند. حالاوسط فتنه به فکر "برداشتن فیلتر" از منبع اطلاعاتی و ماشین جنگی دشمن(فضای مجازی) می باشد. ای کاش،کمی عزت نفس داشته و کمتر برای پلتفرم‌های تحت مدیریت ومالکیت صهیونیسم سینه چاک میکردند.برخی ازاین افراد حتی غیرت مردمی نداشته و درپلتفرم‌های داخلی صفحات خود را راه اندازی نکردند. دهه‌شصت دهه‌هفتاد با دهه‌هشتاد: # های‌اول‌انقلاب، کارگزاران‌‌‌ و هرسه تکنوکراتند و گرچه‌بین‌خاتمی،هاشمی وروحانی برسررهبری کل‌جریان‌بریده‌ی‌ ازانقلاب‌ (چپ،کارگزاران،اعتدالی) دعوابوده وهست. و هرسه نفر از امام ره را ازدهه۶۰ شروع کرده بودند اما؛ همان مدعیان‌ولایت‌مداری، اینان از زوایه‌ملایم‌ ازانقلاب‌‌را،آغازودر اند ،لاریجانی‌وقالیباف‌و یارانشان شیوه‌هرسه از اوامر ولی‌ فقیه مثل سه نفر قبلی هرچندباظاهری متفاوت لکن باهدفی همسو: (تضعیف جبهه ولایت وشخص ولی‌فقیه) هر سه‌ رهبر دور اول‌؛ حوزوی هر سه‌ رهبر دور دوم‌؛ دانشگاهی‌ @tammoly قم مقدس غفاری فر