eitaa logo
انقلابِ قَلم
385 دنبال‌کننده
625 عکس
137 ویدیو
48 فایل
✔️ مجالی برای نقد،تبیین و تحلیل ارتباط با ما: @Admin7181
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 عدالت، آرمان اسلامی یا عنصری سوسیالیستی؟ ✍️ از دو جهت اهمیت بسیار زیادی دارد: 1-رئیس‌جمهور بر اساس متن دارای اختیارات زیادی است. 2-از طرفی مقدمه‌ای برای شکل‌گیری محسوب می‌شود. این دو نکته سبب می‌شود که ضرورت رئیس‌جمهور موردتوجه جدی قرار بگیرد. بنابراین تبیین مسئله عدالت از چند زاویه جایگاه بالایی دارد: الف: ضرورت عدالت ازجمله موضوعاتی که در بررسی ویژگی‌ها و برنامه‌های نامزدهای ریاست جمهوری موردتوجه ویژه قرار می‌گیرد، عدالت است، عنصری که حتی جزء شرایط رهبری به‌حساب می‌آید و در جامعه دینی نیز به آن وابسته است. عدالت اگر در جامعه‌ای به‌درستی محقق شود، بستر مناسبی برای رشد شخصیتی و معنوی انسان‌ها به‌صورت عمومی خواهد بود و آرامش و آسایش همگانی را فراهم خواهد کرد. ب: شرایط تحقق عدالت سه شرط لازم برای تحقق عدالت شامل قانون عدالت نگر، مردم عدالت‌طلب و مسئولین عدالت‌گستر است. اگر قوانین عادلانه در کشور باشد و مردم مطالبه جدی نسبت به آن داشته باشند ولی در مرحله اجرا افراد شایسته وجود نداشته باشند، عدالت عملی نخواهد شد. رئیس‌جمهور هنگامی می‌تواند درصد را در جامعه افزایش دهد که چند ویژگی را موردتوجه قرار دهد: ا- تقوایی درونی داشته باشد تا او را از غلتیدن در دام ظلم محافظت کند. بر این اساس سوابق کاری هر فرد می‌تواند میزان پایبندی او را به عدالت معلوم سازد. ۲- رئیس‌جمهور برای تحقق برنامه‌ها، نیاز به مجموعه‌ای از مشاوران، معاونین و وزیران دارد که باید در انتخاب و نظارت دقیق، مانع شکل‌گیری فساد در دستگاه اجرایی کشور شود. خلاصه اینکه هر چه افراد صف اول نشین در ، رنگ و بوی عدالت داشته باشند، این خصلت به مدیران و کارمندان پایین‌دست سرازیر می‌شود و مردم نیز طعم شیرین آن را بیشتر خواهند چشید. ج: روش عدالت‌گستری نه‌تنها در منش که در روش‌ها نیز باید زمینه‌های اجرای عدالت را فراهم کند. اینجا است که اهمیت نهضت تولید علوم دینی خود را نشان می‌‌دهد تا بدون افتادن در دام مکاتب مختلف و با تکیه‌بر فرهنگ بومی خود برنامه‌های عدالت محور را طراحی کنیم. برنامه‌های دولت نباید از جنس باشد که برای تحقق تساوی بین انسان‌ها، و را ذبح می‌کند و موتور پیشرفت را نیز خاموش می‌کند و دست‌آخر از اجرای عدالت نیز عاجز می‌شود؛ زیرا نفی مالکیت خصوصی، لذت و انگیزه فعالیت را از انسان‌ها می‌گیرد و به فرار مغزها و سرمایه‌ها منجر می‌شود. چنین عدالتی با مالکیت دولتی و تک‌صدایی در اجتماع، آزادی را نیز محدود می‌کند و با تمرکز بر روی برابری از معنویت غافل می‌شود و حتی دین را افیون توده‌ها برمی‌شمارد. چنین تفکراتی تاریخ‌مصرفشان تمام‌شده و باید در موزه‌ها به دنبال آن بود، همچنان که حضرت (رضوان‌الله علیه) فروپاشی شوروی سابق را به خاطر همین ضعف‌ها پیش بینی کرده بودند. اقدامات رئیس‌جمهور از نوع نیز نباید باشد که به بهانه پیشرفت و آزادی، در اجتماع پدید آورد و کرامت مستضعفین و فقرا را زیر پا له کند؛ مانند سرمایه‌داری از جنسی که امروز جنبش‌های مبارزه با آن در کشورهای توسعه‌یافته به اوج رسیده است. خلاصه اینکه، رئیس‌جمهور باید را توأمان در نظر بگیرد و با به سراغ آن برود تا دچار خطای در تشخیص مصداق نشود، چیزی که به‌وفور در اکثر دولت‌ها دیده می‌شود که شعار عدالت می‌‌دهند ولی برنامه‌هایشان به خاطر نبود عقلانیت دچار ضد عدالت شده و نارضایتی عمومی را منجر شده است. همچنین باید از معنویت غافل نباشد تا عدالت او بوی ظاهرسازی و ریاکاری ندهد، همان بلایی که بر سر کشورهای کمونیستی که با شعار عدالت در ولی با نفی عالم معنا، چیزی جز فقر و فلاکت برای مردم خود نداشتند. دولت عدالت‌خواه هم تلاش می‌کند فاصله فقیر و غنی کم شود و هم‌بستر امن و بانشاطی برای سرمایه‌گذاری فراهم می‌سازد. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
🗒 کیهان نویس دیروز، طعنه و کنایه زنِ امروز ☑️ نقدی بر درباره کنش سیاسی جریان انقلابی ✍️ مهدی نصیری مدیرمسئول و سردبیر وقت در دهه 70، با انتشار یادداشتی در کانال ‏شخصی‌اش انقلابی‌ها را مُشتی آدم مُتوهم و کاسبِ رند خطاب کرده است و باورهای ‏شخصی و غلط خودش را به نسبت داده است.‏ بر این اساس لازم می دانم چند نکته را درباره مرقومه معاون سیاسی در دهه 80 بیان کنم: ‏1️⃣ مدیرمسئول سابق ادعا می‌کند که اصولگرایان انقلابی و ولایی ‏را همچون حکومت مولا علی _علیه‌السلام_ قلمداد کرده و خود را عمار و مالک اشترهایی ‏می‌دانند که باید با طلحه و زبیرها در جناح مقابل مبارزه کنند.‏ کاش مهدی نصیری بتواند برای این ادعای ناصواب خود دست‌کم چند مصداق از میان ‏انقلابی‌های اصیل معرفی کند که چنین ادعا و همچون اندیشه‌ای دارند؛ وگرنه بر قلم راندن آنچه ‏بیشتر ناشی از است تا باور قلبی، راه چاره کوبیدن جریان انقلابی نیست.‏ ‏2-‏ معاون فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر انقلاب در در دهه 80، و ‏گفتمانی پیش روی را این می‌داند که باوجود یکدست شدن ، دیگر ‏هیچ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت‌ها پذیرفته نیست جز آن‌که عده‌ای ، ‏و را کشف کنند تا بتوانند همه کاسه و کوزه‌های مشکلات کشور را به گردن ‏آن‌ها بیندازند.‏ این اوج بی انصافی فردی است که روزگاری در مهم ترین نهادهای حاکمیتی عهده دار مسئولیت بوده است. ‏3-‏ نصیری با این پیش‌فرض که اکنون تمامی نفوذی‌ها و غرب‌زده‌ها از بدنه حاکمیت بیرون ‏رفته‌اند انقلابیون را به متهم می‌کند و ادعا دارد که از نگاه این جریان همه ‏مشکلات بر عهده منتقدان و مخالفان داخلی است که از حمایت و همراهی اکثریت مردم ‏هم برخوردارند. او بر اساس کدام معیار و ملاکی وضعیت موجود را خالی از عرض اندام نفوذی ها و غرب زده ها می داند؟ آیا و به ویژه تفکر غرب زدگی که نصیری برخلاف رویه فعلی اش در گذشته محصولات و فناوری اش را تخطئه می کرده است با تغییر دولت ها،به یکباره از میان می رود؟ البته مهدی نصیری برای طرح ادعای حمایت و همراهی اکثریت مردم با منتقدان و ‏مخالفان داخلی نیز مصداقی بیان نکرده است و تیری در تاریکی رها کرده و عبور کرده ‏است.‏ ‏4-‏ عجیب‌تر آن‌که مهدی نصیری ادعای دیگری هم در لابه‌لای سطور یادداشت خود مطرح ‏کرده و گو این‌که در این کشور زندگی نمی‌کند یا به هیچ رسانه‌ای دسترسی ندارد، قدرت ‏عمده کشور در سال‌های اخیر را به انقلابیون منتسب می‌کند. سال های اخیر یعنی دقیقاً چند ‏سال؟ آیا نصیری می‌تواند مدیریت 8 ساله را هم به شکم ‏انقلابیون ببندد یا می‌خواهد این هشت سال را از تاریخ محو کند؟ ‏5-‏ آیا مهدی نصیری که روزگاری عهده‌دار در شورای سیاست‌گذاری ائمه ‏جمعه بوده و علی‌القاعده خطی و مشی سیاسی خطبه‌های را نیز راهبری ‏می‌کرده است از ابتدا بر این باور بوده که انقلابیون خود را قوم برگزیده خداوند و می‌دانند و منتقد و مخالف را با برچسب شیطان و نفوذی می‌نوازند یا در سال‌های ‏بعد به این پندار حیرت‌انگیز دست‌یافته است؟ ‏6-‏ مدیرمسئول وقت کیهان در بخشی دیگر از یادداشت خود ادعا کرده است که مشکلات و ‏کمبودهای کشور ریشه در گفتمان حاکم بر نظام دارد و ربطی به این جریان و آن جناح ‏ندارد. در حالیکه از سویی دیگر ادعا و اعتراف می‌کند که قدرت عمده کشور در ‏سال‌های اخیر در اختیار انقلابیون _بخوانید صاحب اختیاران نظام_ بوده است. معنای این سخن آن است که او قبول دارد همیشه و در ‏تمامی دوران چهل‌وچندساله نظام،تنها انقلابیون در بدنه مدیریتی حضور نداشته‌اند و بخشی از قدرت و مدیریت اجرایی هم در اختیار جریان غیرانقلابی بوده است و آن ها نیز اشتباهاتی داشته اند. حالا این تناقض چگونه برطرف می شود؟ آیا ممکن است که در برهه ای قدرت تحت اختیار جریان غیر همسو با نظام باشد و همزمان ریشه مشکلات به گفتمان نظام برگردد؟ به عبارتی دیگر آیا اشتباه جریان مقابل هم باید به سبد انقلابی‌ها _یا اصل نظام_ ریخته ‏شود؟ ‏7-‏ مهدی نصیری که پیش‌تر در مصاحبه با ایرنا از همدلی و همفکری‌اش با بسیاری از مواضع ‏اصلاح‌طلبان خبر داده بود، ادعا می‌کند که شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی هرروز بسته‌تر ‏و غیر مردمی‌تر می‌شود اما این حقیقت را نمی‌گوید که غیر مردمی‌ترین و بسته‌ترین ‏روش مدیریتی مربوط به جریانی است که باور راسخ به انقلاب نداشته و ندارند. چه در ‏زمره کارگزاران و اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان باشند و چه در زیر بیرق اصولگرایی خود ‏را جای‌داده باشند.‏ 🆔@enqelabeqalam_ir
🗒 واکسن نزنید و حجاب نداشته باشید، دو اقدام حاکمیت زُدا ✍️ به همان اندازه هماورد طلبی با حاکمیت تلقی می‌شود که این‌گونه است. فریاد کنندگان مخالفت باحجاب که از اجبار و قوه قهریه می‌نالند _ درحالی‌که درواقع اجبار عملی وجود ندارد و شاهدش هم رواج و بدحجابی‌های عادی‌سازی شده و چشم‌گیر در کوچه و خیابان است_ هم‌زمان، با استفاده از و فریب مخاطب، را نهادینه می‌کنند و با شعار آزادی، بی‌بندوباری را به جامعه تحمیل می‌سازند و و را هم به چالش می‌کشند. حکایت ترویج کنندگان هم دقیقاً همین‌طور است. این‌ها مردم را از واکسن می‌هراسانند و مجبورشان می‌کنند که واکسن نزنند. کسی که از هیاهو و فریاد و سخنرانی طوفانی مخالفان واکسن می‌ترسد و دستش را به‌سوی واکسن دراز نمی‌کند را می‌شود مجبور ندانست؟ و هردو حاکمیت را نشانه می‌روند. البته اندک تفاوتش این است که طیفی از و اجبار کنندگان به عدم تزریق آن، خود را انقلابی و در چهارچوب نظام تعریف می‌کنند _ که البته بخشی از این طیف هم در ادعای خود صادق هستند_ اما به‌هرحال را زیر پا می‌گذارند و به عبارتی تشکیل داده‌اند و فهم و درک خودشان را بر تصمیم حاکمیت و حتی دستور صریح و مقدم می‌شمارند. و انقلابی‌نماهایی که مردم را مجبور می‌کنند تا واکسن نزنند این جمله صریح و بی‌قیدوشرط که " مسئلهٔ بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد." ۱۴۰۰/۰۶/۰۶ را ندیده و نشنیده‌اند یا تمایل دارند تفسیر و تأویل و توجیهی برایش بتراشند؟ این‌که دیگر مسئله یا و مانند این‌ها نیست که بتوان درباره‌اش ساعت‌ها بحث و گفتگو کرد و برخی بگویند منظور آقا این بوده و برخی هم بگویند خیر قصد ایشان چیز دیگری بوده است. شما حتی ذهنیت مردم را نسبت به واکسن‌های داخلی و تزریق واکسن توسط رهبر جامعه با تردید و ابهام مواجه کرده‌اید و حرف‌هایی بر زبان و قلم جاری می‌کنید که ممکن است از شدت هیجان و تعجب مرده را هم زنده کند. آقایان و خانم‌های واکسن هراس اگر برای سخن رهبری محلی از اعراب قائل هستید و فهم ایشان را حتی اندکی بالاتر از فهم و درک خودتان می‌دانید پس از خدا پروا کنید و اگر خود و اطرافیانتان تمایلی به تزریق واکسن ندارید حداقل به مصاف حاکمیت نروید و سکوت اختیار کنید. این را هم بگویم که برخی از شما هیچ تخصصی در زمینه طب ندارید ولی به خود حق می دهید که با استفاده از فضای بی سامان مجازی هرچه را دلتان می خواهد ترویج کنید.درست مثل همان کسانی که اندک آشنایی با ندارند و از ضرورت لغو سخن می گویند. با این دست‌فرمان آینده خطرناکی در پیش است. هم به‌تدریج خودتان را در اردوگاه و مخالف های عملی و غیر ملتزم به حاکمیت قرار می دهید و هم اعتبار و جایگاه حاکمیت و را دچار تزلزل می‌کنید هرچند آن را خوش نداشته باشید. انقلاب قلم | نقد،تبیین و تحلیل https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f