✅حکیمانه
برخی عوامل فقر از دیدگاه روایات:
1_پیشی بر بزرگترها و پیران ؛
2_صدازدن پدر و مادر با نام کوچک(چون نوعی بی احترامی است) ؛
3_نشستن دستها هنگام غذا خوردن ؛
4_خشک کردن اعضای بدن با دنباله ی لباس و آستین ؛
5_غذا خوردن درحال جنابت؛
6_غذاخوردن درحالت خوابیده(به نوعی بی احترامی به نعمتهای الهی است) ؛
7_بی احترامی به خرده های نان ؛
8_اسراف در معاش ؛
9_خلال دندان با هر چوبی ؛
10_تاخیر در شستن ظرفهای غذا ؛
11_درپوش نگذاشتن روی ظرفهای غذا ؛
12_کوتاه نکردن مو و ناخن ؛
13_برجای ماندن تار عنکبوت درخانه (شايد اشاره به عدم نظافت منزل داشته باشد)؛
14_جارو کردن خانه در هنگام شب
و باقی گذاشتن خاکروبه(آشغال)در منزل؛
15_خواب میان مغرب و عشا و قبل از طلوع خورشید ؛
16_وضو گرفتن در محل قضای حاجت و طهارت ؛
17_سبک شمردن نماز ؛
18_ترک سریع مسجد ؛
19_آب دهان و بینی انداختن در مساجد و محل عبور مردم؛
20_عادت به دروغگویی ؛
21_سوگند دروغ ؛
22_زیاد گوش دادن به موسیقی و آواز ؛
23_رد کردن سائل و گدای شب ؛
24_زنا کردن ؛
25_قطع ارتباط با خویشان و نزدیکان.
❣﷽
داستان
💠✨در روستایی در ماه رمضان سیلی آمد و گندمزار پیرمرد ڪشاورزی را برد. پیرمرد ناراحت شده و یڪ ڪوزه آب برداشت و با یڪ ڪلنگ به پشتبام مسجدِ روستا رفت. آب را از ڪوزه خورد و با ڪلنگ بخشی از سقف مسجد را ویران ڪرد و گفت: «خدایا برای تو روزه بودم، روزهات را خوردم و خانهی تو را خراب ڪردم تا تو خانهی مرا دیگر خراب نڪنی و بدانی خانهخرابی چه اندازه سخت است.» یڪ سال سقف مسجد سوراخ بود. سال بعد٬ گندمزار آن مرد دو برابر محصول داد.
💠✨پسر پیرمرد گفت: «پدرم یاد دارم سال گذشته سیل گندمهایمان را برد، رفتی و سریع سقف مسجد را سوراخ ڪردی، حالا ڪه محصول را همان خدا دو برابر داده و جبران سال گذشته شده است، چرا یادت نمیافتد ڪه بروی از خدا تشکر ڪنی و سقفی را ڪه پارسال سوراخ ڪردی، مرمت و درست ڪنی؟؟؟
ای پدر! الحق ڪه انسان٬ خیلی در برابر نعمتهای خدا ناسپاس است.»
✨﷽✨
#پندانه
🔴تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکهاش برای تو خواهند بود
✍آیتالله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به گناباد میرفتیم. وقت نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: بیبی! دو ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: نه مادر، الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار. کارواندار گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید. کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو.
🤲 یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم. سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم! در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت.
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بندهٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مىشود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مىكند.
💠 «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ ۳۶)
✨﷽✨
✍در ماه مبارک رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد...
به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟! پیرمرد گفت: چرا روزهام، فقط آب و غذا میخورم!!! جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟ پیرمرد گفت: بله، دروغ نمیگویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمیگویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و... ولی چون بیماری خاصی دارم، متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزهدارش کنم. بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم!
هدایت شده از سلام بر وارث غدیر
مداحی آنلاین - دعای سفره افطار ربنا - علیرضا موسوی.mp3
1.79M
دعای ماه مبارک رمضان
دعای سفره افطار
ربَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا
🎤 علیرضا موسوی
🌸در این لحظات ملکوتی همگی دست به دعا برمی داریم و برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام دعا میکنیم.