eitaa logo
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
1.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
247 فایل
🔻 با ما همراه باشید با 🔻 🔸بشارت های آخرالزمانی و مهدوی 🔸تحلیل های سیاسی و منطقه ای ارتباط با خادم کانال : به صورت ناشناس 👇👇 payamenashenas.ir/Entezar313 به صورت مستقیم 👇👇 @Sarbaze_eslam
مشاهده در ایتا
دانلود
سادات وسیدهای بزرگوار😊 عیدی مافراموش نشه😁 عیدی مونم فقط دعای خیر شما بزرگواران هست🙏 این دست گل زیبا تقدیم به سادات گروه 🌹 عیدتون مبارک 🎉 @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
❤️ قسمت چهارم کتاب دختر شینا هر روز صبح یک قسمت از صوت کتاب دختر شینا را با هنذفری گوش دهیم 🎧🎧 👇👇👇
❤️ قسمت پنجم کتاب دختر شینا هر روز صبح یک قسمت از صوت کتاب دختر شینا را با هنذفری گوش دهیم 🎧🎧 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از کانالکس
کانالکس بزرگترین کانال‌یاب ایران kanalex.ir
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🔴غیبت مقدس!!!! ⏪ غیبت مقدس یعنی جمع کردن بین گناه غیبت و گناه ریا. 💥مثال👇👇 مثلا میگویند الحمدلله که خدا ما را معاون ستمکاران نکرد یا ما را مبتلا به حرص نکرد، یا خدا را شکر که حیا را از ما نگرفت و مقصودشان با این بیان، رساندن عیب دیگریست، اینها بدترین نوع غیبت را مرتکب میشوند ⬅زیرا هم غیبت میکنند😖 ⬅هم ریا و خود ستایی😥 و در حقیقت مرتکب چند گناه میشوند، خوبی خود را مسلم میشمارند و با بیان تحقیرآمیز از دیگران، بدگویی میکنند. ⏪بعضی هم هستند که ابتدا از کسی ستایش میکنند و میگویند: فلانی چه قدر حال خوبی داشت، خوب کار میکرد، آدم درستی بود، اما دیگر همین چیزهایی که همه ما به آن مبتلا میشویم آن بنده خدا هم مبتلا شد و نتوانست، استقامت ورزد یا حیف، دلم آن قدر برایش میسوزد. این هم غیبت است‼ 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
❁﷽❁ محشــر شـد و ديـدم همہ جا غوغـا بود هر ڪس ڪه حسينــے شده بود، آقا بود واللّــہ قسـم هـر چہ خـدا داد بہ ما از لطف و بود ❤️ @entezaar313 ⚡️
هدایت شده از اهنگ
4_695743491741452817.mp3
3.51M
🏴🌴🏴 🏴 🌴نفس بکش 🌴جدید @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊 🍃🌸 🎉 🎊#عاشقانه_مذهبی_دو_مدافع 💙💍❤️ #قسمت_شصتم _آهے کشیدم و جلوتر از علے حرکت کردم... ق
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊 🍃🌸 🎉 🎊 💙💍❤️ _هیچے میگم میخواے بریم کهف❓ سرمو بہ نشونہ ے تایید نشوݧ دادم قبول کردم کہ برم شاید آرامش کهف آرومم میکرد ممکـݧ هم بود کہ داغون ترم کنہ چوݧ دفعہ ے قبل با علے رفتہ بودم وارد کهف شدم هیچ کسے نبود رفتم و همونجایے کہ دفعہ ے قبل با علے نشستہ بودیم ،نشستم قلبم کمے آروم شد. اصلا مگہ پیشہ بہ شهدا پناه ببرے و کمکت نکنـ❓ _دیگہ اشک نمیریختم ، احساس خوبے داشتم چشمامو بستم و زیرلب گفتم: خدایا هر چے صلاحہ هموݧ بشہ بہ مـݧ کمک کـ و صبر بده حرفهایے کہ میزدم دست خودم نبود مـݧ، اسماء اے کہ انقد علے و دوست داشت خودش با دست هاے خودش راهیش کردو الاݧ از خدا صبر و صلاحشو میخواد _روزها همینطورے پشت سر هم میگذشت حوصلہ ے هیچ کارے و نداشتم اکثرا خونہ بودم حتے پنج شنبہ ها هم نمیرفتم بهشت زهرا هر چند روز یکبار علے زنگ میزد بهم اما خیلے کوتاه حرف میزد و قطع میکرد روز هایے کہ باهاش حرف میزدم حالم خوب بود اما بعدش دوباره بے و حوصلہ بودم _هرشب راس ساعت ۱۰ روبروے پنجره میشستم و بہ ماه نگاه میکردم. مطمعـݧ بودم کہ علے هم داره نگاه میکنہ و دلش برام تنگ شده 🔹🔹🔹 _با صداے گوشیم از خواب بیدار شدم دستم رو از پتو آوردم بیروݧ و دنبال گوشیم میگشتم زنگ گوشے قطع شد از ترس اینکہ نکنہ علے بوده از جام بلند شدم و گوشیمو پیدا کردم با چشماے نیمہ بازم قفل گوشے و باز کردم مریم بود _پوووفے کردم و دوباره روے تخت ولو شدم و پتو رو کشیدم رو سرم گوشیم دوباره زنگ خورد با بے حوصلگے برش داشتم و جواب دادم الو❓ الو سلام دختر کجایے تو❓چرا دانشگاه نمیاے❓ علیک سلام. حال و حوصلہ ندارم مریم وا ینے چے. مثل ایـݧ افسرده ها نشستے تو خونہ خوب حالا کارم داشتے❓ آره اسماء میخوام ببینمت ، باهات حرف بزنم راجب چے _راجب محسنے ، ازم خواستگارےکرده خندیدم و گفتم:محسنے❓خوب تو چے گفتے❓ هیچے ،چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم واقا کہ بعدشم سریع ازش دور شدم علے قبلا یہ چیزهایے بهم گفتہ بود ولے فکر نمیکردم جدے باشہ _خاک تو سرت مریم بعد از ۱۰۰سال یہ خواستگار برات اومده اونم پروندیش خندیدو گفت: واقا کہ حالا کے ببینمت❓ دیگہ واسہ چے میخواے ببینیم❓تو کہ پروندیش یہ کار دیگہ اے دارم. حالا اگہ مزاحمم بگو مـ کہ دارم میگم تو بہ خودت نمیگیرے إ اسماء شوخے کردم بابا ، بعد از ظهر بیا خونموݧ دیگہ هم زنگ نز میخوام بخوابم پروووو. باشہ ، پس فعلا فعلا _گوشے رو پرت کردم اونور و دوباره خوابیدم چشمام داشت گرم میشد کہ گوشیم دوباره زنگ خورد فکرکردم مریم ، کلے فوشش دادم بدوݧ اینکہ بہ صفحہ ے گوشے نگاه کنم جواب دادم بلہ❓مگہ نگفتم دیگہ زنگ نز❓ صداے یہ مرد بود ، رو صفحہ ے گوشے نگاه کردم محسنے بود سریع گوشے قطع کردم خدا بگم چیکارت نکنہ مریم _دوباره زنگ زد صدامو صاف کردمو جواب دادم. بلہ بفرمایید❓ سلام خوب هستید آبجے بعد از ازدواجم با علے بهم میگفت آبجے ، از لحـݧ آبجے گفتنش خندم گرفت ممنوݧ شما خوب هستید❓ الحمدوللہ ، ببخشید میخواستم راجب یہ موضوعے باهاتو حرف بزنم خواهش بفرمایید❓ ݧ اینطور ے کہ نمیشہ. شما کے وقت دارید ببینمتوݧ آخہ _حرفمو قطع کردو گفت: علے بهم گفت بیام و ازتو کمک بگیرم اسم علے رو کہ آورد لبخند رو لبم نشست بهتوݧ اطلاع میدم. فعلا خدافط خدافظ _چند دیقہ بعد گوشیم بازم زنگ خورد ایندفعہ با دقت بہ صفحہ ے گوشے نگاه کردم. با دیدݧ صفر هاے زیادے کہ تو شماره بود فهمیدم علے سریع جواب دادم الو سلام الو سلام اسماء جاݧ خواب بودے❓ عزیزم بیدار بودم چہ خبر❓ سلامتے. تو چہ خبر کے میاے❓ إ اسماء تو باز اینو گفتے❓دوهفتہ هم نیست کہ اومدم _إ خوب دلم تنگ شده منم دلم تنگ شده ، حالا بزار چیزیو کہ میخوام بگم باید زود قطع کنم با ناراحتے گفتم: خب بگو محسنے بهت زنگ زد دیگہ❓ آره ازت کمک میخواد اسماء هرکارے از دستت بر میاد براش بکــݧ باشہ چشم مـ دیگہ باید برم کارے ندارے❓ مواظب خودت باش چشم. خدافظ خدافظ _با حرص گوشے و قطع کردم زیر لب غر میزدم‌(ی دوست دارم هم نگفت)از حرفم پشیموݧ شدم حتما جلوے بقیہ نمیتونست بگہ دیگہ خوابم پرید. لبخندے زدم و از جام بلند شدم. اوضاع خونہ زیاد خوب نبود چو اردلاݧ فردا باز میخواست بره سوریہ براے همیـݧ تصمیم گرفتم کہ با محسنے و مریم بیروݧ حرف بزنم _یہ فکرے زد بہ سرم اول با مریم قرار میزارم بعدش به محسنے هم میگم بیاد و باهم روبروشوݧ میکنم کارهاے عقب افتادمو یکم انجام دادم و بہ مریم زنگ زدم و هموݧ پارکے کہ اولیـݧ بار با علے براے حرف زدݧ قرار گذاشتیم ، براے ساعت ۴قرار گذاشتم _بہ محسنے هم پیام دادم و آدرس پارک و فرستادم و گفتم ساعت ۵ اونجا باشہ لباسامو پوشیدم و از خونہ اومدم بیرو ماشیـݧ علے دستم بود اما دست و دلم بہ رانندگے نمیرفت... 🎊•••••┅┅❅❈❅┅┅••••• ✨🌹 @entezaar313 🌹✨ ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈 🎉 🍃🌸 🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊