eitaa logo
عرفان
18.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 پنج صلوات به نیت 🌹تعجیل در فرج 🌹امام زمان (عج) قرائت بفرمایید اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🙏 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیا ای عزیز دل فاطمه به زخم دل شیعه مرحم بزار 🦿استوری سلام بر امام زمان علیه للسلام http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
💚راه بدست آوردن هزار رحمت الهی در عصر جمعه، خواندن صد مرتبه سوره قدر است.🖕🖕 🌺برای برخورداری از این هزار برکت در امروز ،صد مرتبه سوره قدر را بخوانیم و هدیه کنیم به امام زمان علیه السلام. http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚یا حسین اول صبح به سمت حرمت روکردم🙏 دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب💚 سر صبحی شده و باز دلم دلتنگ است💔 السلام ای سبب سینه تنگم ارباب💔 السلام عليك يا اباعبدالله الحسین🙏
آیت الله العظمی جوادی آملی شرح حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر «افراد جامعه، مثل سرنشينان يك كشتی هستند، هر كسی يك صندلی دارد و جای خودش نشسته است؛ اگر کسی داس دستش باشد و زير صندلی خودش را بخواهد سوراخ كند، بگويد چهارديواری و آزادی! من در خانه خودم آزادم! صندلی چهارپايه‌ای و آزادی! من زير صندلی خود را ويران مي‌کنم! اگر ساير سرنشينان دست او را گرفتند، داس را از دستش گرفتند و گفتند اين چنين نيست كه چهارديواری و اختياری، چهارديواری و آزادی، چهارديواری برای آسايش است نه براي بي‎بند و باری. اين چهارپله‌ای اين چهارپايه‌ای برای استراحت و نشستن است، نه برای بي‎بند و باری. اگر اين را از دستش گرفتند، «نَجَا وَ نَجَوْا»؛ هم اين شخص به مقصد مي‌رسد، هم ساير سرنشينان اين كشتی. اما اگر دستش را نگرفتند، گفتند چهارپايه‌ای و اختياری، چهارديواری و اختياری، اين زير پايه خودش را سوراخ كرد، آب دريا وارد كشتي مي‌شود همه را غرق مي‌كند» 🌺کانال عرفان🌺 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد🌸🍃 وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد🌸🍃 در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد🌸🍃 هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو به جز جان او سپند مباد شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد🌸🍃 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
امام صادق سلام الله علیه فرمودند: «اهل تکبر در روز قیامت به صورتهای مورچه محشور می‌شوند» 📘کتاب حق و تکلیف در اسلام ص۲۱۰ http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
✍🏼 امام سجاد علیه السلام فرمودند: چهار خصلت اســت كه در هر كس باشد، ایمــانـش كامــل و گناهــانش بخشـــوده خواهدبود، و درحالتی خداوند را ‏ملاقات می‌كند كه از او راضی و خوشنود است: ‏۱- تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به دوش می‌كشد .. ‏۲ - راست گوئی و صداقت با مردم .. ‏۳ - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتی‌های در پیشگاه خدا و مردم .. ‏۴ - خـوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود .. مشكاة‌الانوار ص۱۷۲ ─┅─═इई 🌸🌺🌸 ईइ═─┅─ 🌺کانال عرفان🌺 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
زهد راستین ورغبت به خدا زهد راستين آن است كه انسان نسبت به غير خدا زاهد، يعنی بي‏رغبت، و نسبت به خدا راغب باشد و جز خدا را برای خدا ترك كند؛ آن خدايی كه همه چيز است و در اعماق هستی انسان حضور و ظهور، و بر آن احاطه دارد و همه هستی انسان را لذيذ و كامياب مي‏كند؛ لذتی كه قابل وصف نيست. اين زهد مطلوب اوليای اِلهي است؛ چنان‏كه از امام سجاد(عليه‌السلام) نقل شده است كه در دل شب مي‏فرمود: «أين الزاهدون في الدنيا أين الراغبون فی الاخرة» کجایند بی رغبتان و زاهدان در دنیا ، کجایند مشتاقان و راغبان به آخرت 🌴شميم ولايت - صفحه ۷۷۱ 🌺کانال عرفان🌺 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
✅جبران گناه عالم ربانی مرحوم آخوند ملا علی معصومی همدانی می فرمود: وقتی با پای خود معصیتی انجام دادی،بارفتن به مسجد ومجالس حسینی علیه السلام،گناه آن را جبران کن. اگرباچشم خود گناهی کردی با قرآن خواندن وگریه از خوف الهی ویا گریه بر مصائب اهل بیت علیهم السلام ،آن گناه را جبران کن. اگر با گوش خود گناهی کردی،باشنیدن فضائل ائمه اطهار مخصوصافضائل امیرالمومنین علیهم السلام گناه آن را جبران کن 🌺کانال عرفان🌺 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
🌺یا رَبَّ از غیب 🍃به ما برگ و براتی بفرست 🌺تلخی ذائقه را 🍃شهد و نباتی بفرست 🌺تو هم ای بنده 🍃اگر شکر گذاری به خدای 🌺بر خود و 🍃آل محمد صلواتی بفرست 🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺
حاج اقای ‍ قرائتی: بزرگواری تعریف میکرد👇 پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و. نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره اگر لذت بردید نشرش دهید لطفا حسینی واقعی باشیم 🌺کانال عرفان🌺 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280