مطلع انوار جلد دوم صفحه 46
@erfanvaakhlagh
🔹عرفان فقاهتی
برخی از فعالان فضا های معنوی در سال های اخیر ، نظریه و ادعایی با عنوان "عرفان فقاهتی" مطرح کرده اند و قائل به این هستند که استاد عرفان باید فقیه و مجتهد باشد و راه خدا را منحصر به حوزوی ها دانسته اند و ادعا می کنند افراد غیر حوزوی ، نمیتوانند به چنین مقاماتی برسند و استاد طریق باشند.
قائلان به این نظریه ، سلسله ای از اساتید را مطرح کرده اند و سید علی اقای قاضی را نیز جز افراد این سلسله معرفی کرده اند ، این در حالیست که وصی سلوکی اقای قاضی ، یعنی آیت الله قوچانی ، این انتساب را رد می کردند.
این افراد در مورد سید علی قاضی ادعا هایی غیر مستند نیز مطرح می کنند که مرحوم سید علی قاضی چون میخواستند ، سردمداری طریق عرفانی شان ، دست افراد غیر حوزی نیفتد ،آیت الله قوچانی را وصی سلوکی خود کرده بودند.
فارغ از ادعا های غیر مستند این افراد در مورد انتساب سید علی اقای قاضی به مکتب نجف و علت انتخاب ایت الله قوچانی به عنوان وصی سلوکی سید علی اقای قاضی ، به علت مجتهد و حوزوی بودن ایشان؛ ایراد اساسی این نظریه این است که در سلسله ای که این افراد با عنوان اساتید مربوط به عرفان فقاهتی مد نظرشان مطرح کرده اند ، نام شخصی به نام جولا دیده میشود که این شخص نه فقیه و مجتهد بوده و نه حتی دروس حوزوی خوانده است و همین مطلب ، نشان دهنده ی نادرست بودن ادعای این افراد ، در مورد عرفان فقاهتی ست...
@erfanvaakhlagh
تفاوت اساتید اخلاق و عرفان و اشنایی با عرفان و تصوف
🔹عرفان فقاهتی برخی از فعالان فضا های معنوی در سال های اخیر ، نظریه و ادعایی با عنوان "عرفان فقاهتی"
در ادامه مطلب ، گوشه ای از صحبت های حاج اقای جاودان یکی از مدعیان عرفان فقاهتی ، در مورد دو تن از بزرگان عرصه عرفان و معنویت در عصر معاصر ، یعنی شیخ جعفر آقای مجتهدی و حاج اسماعیل دولابی و پایین اوردن شان و مقام معنوی این دو بزرگوار توسط ایشان ، خواهد امد :
👤حاج اقای جاودان :
شیخ جعفر مجتهدی ، حاج اسماعیل دولابی ، مردان بسیار خوبی بوده اند و گاهی نیز چیزهایی پنهانی را می دیده و می فهمیده اند یا دعای مستجابی داشته اند اما نمی توانسته اند استاد سیر و سلوک باشند.
استاد اولاً بایستی مجتهد باشد! چنانکه همه یا اغلب اساتید این فن مجتهد بوده اند حتی گاهی احتمال اعلمیت داشته اند.
➖➖➖
سوال :
سلام علیکم ورحمه الله آیا آقای شیخ جعفرمجتهدی علیه الرحمه عالم بودند یا عارف بودند و کتبی که درمورد زندگانی ایشان موجوداست صحیح است؟
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
آقای شیخ جعفر بر اساس آنچه من میدانم و از کسانی که در کربلا ایشان را می شناخته اند و دیده بودند شنیده ام تعمیر کننده کفش بوده و درسی نخوانده بوده است.بیداری شب زیادی داشته و بذل و بخشش زیاد می کرده است بهمین دلیل به کمالات و کشفیاتی رسیده بوده است . البته ایشان نه استاد بوده است نه عارف کامل بنابراین نمی توانسته اند عنوان استاد سیر و سلوک داشته باشند همانطور که مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله علیهما نیز بهمین شکل مردان بسیار خوبی بوده اند و گاهی نیز چیزهایی پنهانی را می دیده و می فهمیده اند یا دعای مستجابی داشته اند اما نمی توانسته اند استاد سیر و سلوک باشند.
استاد اولاً بایستی مجتهد باشد چنانکه همه یا اغلب اساتید این فن مجتهد بوده اند حتی گاهی احتمال اعلمیت داشته اند.
ثانیاً باید به کمال رسیده باشد نه نیمه راه اینکه آدم از پنهان مردم یا از ضمیر آنها باخبر باشد چیزی نیست . پس این گونه چیزها دلیل اینکه کسی به کمال انسانی رسیده است نیست در نتیجه این آقایان مردان خوبی بوده اند که آدم می تواند از نفس و خوبی های عملی و اخلاقی آنها استفاده کند اما نمی تواند راه و رسم سلوک و زندگی را از آنها بگیرد. کتاب هایی که در مورد شیخ جعفر نوشته شده من کمی خوانده ام . اینگونه کرامات دلالت بر اینکه صاحب آن انسان کامل است ندارد. آدم ریاضت کشیده مسلمان یا نامسلمان می تواند کارهایی که از نظر ما عجیب و غریب است انجام بدهد والسلام.
در این زمینه به رسالۀ لب اللباب مراجعه کنید.
منبع :
new.javedan.ir/selected_questions/1390/01/17/index.html:id=1004
@erfanvaakhlagh
تفاوت اساتید اخلاق و عرفان و اشنایی با عرفان و تصوف
هرکه گوید راه باطن می روم سالکان را من هدایت می کنم نور مهدی گر نباشد همرهش بی گمان یابی در این ره گ
هرکه گوید راه باطن می روم
سالکان را من هدایت می کنم
نور مهدی گر نباشد همرهش
بی گمان یابی در این ره گمرهش
شیخ نجیب الدین رضا جوهری تبریزی
مثنوی سبع المثانی
#استاد_عرفان
https://t.me/hou786
@erfanvaakhlagh
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کراماتِ اولیای خدا با کارهای مرتاض ها چه فرقی میکند؟
🎙حجت الاسلام مصطفی نیک اقبال
@erfanvaakhlagh
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹روحتان را آزاد کنید...
این روح را نجاتش بده ، وظیفه هم همین است و این هم مستلزم خیلی سختی هاست.
عمری را در این دنیا گذراندیم ، هی خاک ریختیم روی این روح بیچاره ، زیر این خاک ها دفن شده دیگه روح ما. حالا ، نمیتوانی ریاضت بکشی ، حداقل دیگه خاک نریز! تا توانی می تراش و میخراش/تا دمِ مردن ، دمی غافل مباش...
🎙حاج آقای مروجی سبزاوری
@moravej_tohid
@erfanvaakhlagh
🔹آغاز راه با ترک گناه...
👤حاج آقای قرهی :
اوّل از همه تصفیه و پاکسازی از ذنوب است. اگر من خودم را هم بکشم، بدون تصفیه، نمیتوانم به جایی برسم. ما نزد هر کدام از اولیاء خدا میرویم و میگوییم: چه کنیم؟ میفرمایند: اوّل گناه نکن. بعضیها معترض هستند و میگویند: «چرا مطلب جدیدی نمیگویند و همه فقط میگویند: گناه نکن؟! این را که میدانیم!». میدانیم یعنی چه؟! اگر میدانستیم که عمل میکردیم. این را فقط شنیدیم و نمیدانیم. اوّل از همه میگویند: گناه نکن و اتّفاقاً راه خروج از وساوس و جایگزینی آن با الهام، در مرحلهی اوّل، تصفیه است.
@erfanvaakhlagh
🔹تنهاترین مسیر
شخصی در جلسهای خصوصی با عبد صالح خدا مرحوم حاج اقای دشیری مطالبه دستور خاص سلوکی کرد، و گلایه از اینکه چرا استاد دستور خاص به آن شخص نمیدهند!
حاج اقای دشیری پس از تأملی فرمودند:
عام تان را بسازید که به خاص برسید.
امروز لقمه ها مشتبه به انواع حرام است! افراد پولهایشان را در بانکهایی میگذارند که با پول اشخاص شرابخوار و نزول گیر و فاسد اختلاط پیدا کرده!.....
دیگر لقمه ها آن لقمه ها نیست که باید باشد!
حالات سابق رفته! مردم نیز تابع شرایط شدند!
آقا جان! تا میتوانید ترک معصیت کنید.
این دستور خاص برای شماست.
بازی کردن با الفاظ حالات خوش برای شما نمی آورد.
به حقیقت بروید و برنامه ترک معصیت برای خودتان بگذارید.
دوره ای شده که عام ترین دستور، خاص شده! خداوند متعال شما را از خواص قرار دهد.
بر شما باد به ترک معصیت!
@ostaddeshiri
@erfanvaakhlagh
اگر مَردِ کاری ، درِ دوست باز است
وگر قصّهخوانی ، حکایت دراز است
🔻اگر مردِ راه و کاری «بِسمِ الله»، راه بیفت؛ درِ دوست باز است. اگر قصّه خوانی و به سخنرانی شنیدن و حرف زدن و حرف نوشتن معتاد شدهای و همهی بندگی تو حرف شده است، حرف زياد است. به تعبیر قرآن:
"وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلىٰ حَرْفٍ"
گروهی از مردم فقط با حرف خدا را بندگی میکنند؛ اهل عمل نیستند.
🔻اگر بهراستی طالبی، راه بیفت! نمیشود فردی تشنهکام باشد، آب را ببیند و بهسوی آب گام برندارد. اهل رجا و خوف، هر دو در این ماه راه میافتند. اهل رجا با امید و اهل خوف با هراس بهسوی خدا روی میآورند و راه بندگی خدا را پیش میگیرند.
خدا میداند ثانیههای ماه رجب چقدر ارزشمند است! برای اهل طبیعت که با چشم حیوانی به عالم نگاه میکنند، ساعتهای روز، روزهای هفته و ماههای سال، یکی است؛ امّا کسانی که با چشم دل نگاه میکنند، میبینند عالم چه دگرگونیهایی دارد. ساعتهای فوقالعادهای در شبانه روز وجود دارد که در آنها فضای عالم، غیر فضای ساعات دیگر است. بین روزهای هفته، روزهای ویژهای وجود دارد و بین ماههای سال هم، ماههای فوقالعادهای قرار دارد.
🍁ماه رجب یکی از ماههای فوقالعاده عظیم و استثنایی است. فضای عالم برای پرواز بهسوی عوالم بالا، پَرکشیدن به کوی دوست و دیدار محبوب اَزَلی، مستعدّ است.
✍️ حاج مهدی طيّب جلسه ١٩ ارديبهشت ٩٢
@OstadMahdiTayyeb
@erfanvaakhlagh
🔹هلاک شد کسی که در امر آخرت خویش ارشاد کننده ای ندارد
عبد صالح خدا مرحوم حاج سیّد مهدی خرازی به بنده ( احمد شهامت پور ) فرمودند:
روزی در معیّت آقا شیخ مرتضی زاهد به محضر آیت اللَّه بروجردی رسیدیم. پس از تعارفات معمولی در حالی که معظم له احترام خاصی نسبت به مرحوم شیخ قائل بود ، مرحوم آقا شیخ مرتضی با کسب اجازه از حضرت آیت اللَّه حدیثی را بعد از آنکه استخاره نمودند در محضر ایشان قرائت نمودند بدین مضمون: «هلک من لیس له حکیم یرشده و ذل من لیس له سفیه یعضده؛هلاک شد کسی که در امر آخرت خویش ارشاد کننده ای ندارد و سفیهی که او را در امر دنیا کمک نماید». اشاره به اینکه حضرت آیت اللَّه حتی شما که در این مقام و منزلت هستید احتیاج به ارشاد و هدایت مافوق خود دارید چرا که وَفَوْقَ کُلِ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ
📚خاطراتی از صالحان
@erfanvaakhlagh
🔹پاسخ به سوالات ؛ نکاتی مهم و کلیدی درباره عرفان ، فلسفه و تصوف
✅صوفی و عارف حقیقی
✴️صوفی و صوفی نما
✅محققان و جهله صوفیه
1️⃣بزرگان حكمت و عرفان، در آثار خود، دو تعبير در مورد صوفيه دارند؛ يكي محققين صوفيه و ديگري جَهَله صوفيه و به تعبیر امروزی: صوفی و صوفی نما، عارف و عارف نما
مراد از محققين صوفيه، همان عرفاي بزرگ اسلامي مانند محيي الدين ابن عربي، صدرالدین قونوي، سيد حيدر آملي، ابن ترکه، کاشانی و.... است كه با التزام به شرع و همراه با کسب علم، راه تزكيه نفس را پیموده و به كشف و شهود حقايق رسیده اند.
اما جهله و نادانان صوفيه (عارفنما، صوفینما، تصوف انحرافی) آن دسته از صوفياني اند كه علم كافي ندارند و مطالب بلند و بالا را بد و نادرست می فهمند و مطالب سخیف و غیر قابل دفاع از آنها صادر می شود و بدعت هايي در دين پديد آورده و راه خود را از راه ائمه معصومین جدا مي دانند، يا وسيله را با هدف توجيه كرده و خود را به شريعت و ظواهر آن پايبند نمي دانند و آشكارا يا پنهاني مرتكب معاصي مي شوند يا برخي از آنها با فريب و حقه، مردم را به معنويت فرا مي خوانند و پشت اين دعوت، مقاصد اقتصادي، اجتماعي، سياسي، سوء استفاده هاي جنسي و غیره را دنبال می کنند.
اين افراد در هر مكان و زماني محكومند و قبل از فقها خود عرفا و صوفيۀ اصیل در كتابهاي خود اين اشخاص را به شدت مورد مواخذه قرار داده اند.
2️⃣کسانی که عرفان و تصوف را به صورت مطلق از هم جدا می کنند، و می گویند: عرفان، امری مثبت و مقبول، و تصوف و صوفیه، امری منفی و مردود است و در نتیجه تصوف را در صوفیۀ انحرافی و مبتذل منحصر می کنند، مخاطبان خود را به اشتباه بزرگی می اندازند. مخاطبان با رجوع به کتب معتبر عرفان، تعابیر صوفیه، تصوف، صوفی و.... را بارها خواهند دید که اهل فن آن ها را دربارۀ خود و دیگر بزرگان عرفان به کار برده اند.
صحیح نیست به خاطر عقاید و رفتارهای فرقه های منحرفی که نام خود را صوفی یا درویش گذاشته اند، مطلق تصوف را ناپسند بدانیم و کتب علمی و مهم آنان را تحت الشعاع قرار داده یا مذمت کنیم.
بهتر است بگوییم: ما صوفی اصیل داریم و صوفی نما، صوفی اصیل کسی است که در محدودۀ شرع با عرفان عملی و سیر و سلوک قدم به قدم به سوی خدا رفته و به قرب حق رسیده است. ولی صوفی نما کسی است که در ظاهر، خود را به تصوف چسبانده و در واقع، صوفی نیست و محکوم و مذموم است. مثل اینکه بگوییم: ما شیعه واقعی داریم و شیعهنما، مسلمان واقعی داریم و مسلماننما، روحانی واقعی داریم و روحانینما و...
مثلا روحانی اصیل، علاّمه طباطبایی است و روحانی نما کسی است که لباس روحانیت دارد اما زی روحانیت را مراعات نمی کند و موجب بد بینی دیگران به روحانیت اصیل می شود.
به هر حال، جهله صوفیه با رفتارها و گفتارهای خود، مشکل بزرگی برای تصوف اصیل و حقیقی ایجاد کرده و موجب سوء تفاهمهای زیادی شده اند، چنانکه جهله و عوام شیعه، مشکلاتی را برای جهان تشیع به بار آورده اند و منشا اشکالات و شبهات مخالفان شدهاند و همچنین جهله مسلمانان، مشکلاتی را برای جهان اسلام به بار آورده و منشا اشکالات و شبهاتی برای غیر مسلمانان شده اند.
3️⃣نمی شود از تشابه لفظ تصوّف و صوفيّه و بد نامی صوفیه و دراویش، سوء استفاده کرده و بخواهيم به كلّى راه شهود، وجدان، عرفان و لقآء الله را ببنديم، و نمی شود با چند روایت که در کتابهای دست چندم علیه صوفیه و تصوف نقل شده و از نظر سند ضعیف و بلکه مجعولند و دلالت آنها نیز به صورت کامل بررسی نشده اند، مطلق راه و روش تهذیب باطن و سیر و سلوک و عرفان عملی و تصوف اصیل را محکوم کرد و مكتب أمثال محیی الدین ابن عربی، صدر الدین قونوی، مولوی، سید حیدر آملی، خواجه نصیر طوسی، سيّد بن طاوس، مولی مهدی نراقی، سيّد مهدى بحرالعلوم، ابن فَهْد حلّى، مجلسى اوّل، آقا سيّد على شوشترى، آخوند ملّا حسينقلى همدانى، میرزا جواد ملکی تبریزی، علاّمه سید علی آقای قاضی، علاّمه طباطبایی، علاّمه حسن زاده را به أمثال كسانيكه تصوّف را يك راه جدا براى جدائى از ائمّه پنداشتند، قياس کرده و محکوم كنيم.
بنابراین قطع نظر از سند این روایات ، مراد روایاتی که در آن ها صوفی و تصوف محکوم شده است، آن دسته از صوفیانی هستند که بدعت هایی در دین پدید می آورند و راه خود را از راه ائمه جدا می دانند و وسیله را با هدف توجیه کرده، خود را پایبند به شریعت و ظواهر آن نمی دانند و آشکارا یا پنهانی مرتکب معاصی می شوند؛ پر واضح است که چنین افرادی در هر مکان و زمانی محکوم اند.
ادامه در پست بعد .....
📚عرفان علامه طباطبایی در بیان آیت الله رمضانی
@erfanvaakhlagh
تفاوت اساتید اخلاق و عرفان و اشنایی با عرفان و تصوف
🔹پاسخ به سوالات ؛ نکاتی مهم و کلیدی درباره عرفان ، فلسفه و تصوف ✅صوفی و عارف حقیقی ✴️صوفی و صوفی نم
✅پاسخ به سوالاتی درباره عرفان و فلسفه و تصوف (ادامه پست قبل)
4️⃣در آثار استاد علاّمه طباطبایی آمده که تصوف مانند فلسفه یک روش است.
مرحوم علاّمه طباطبایی چنین میفرماید: «به طور كلّى مى توان گفت كه رابطه مخصوصى ميان اصل دين و طريقه تصوّف موجود است و از همين جهت است كه متصوّفه در ميان همه طوايف دينى جهان، حتّى بودايى ها و برهمايى ها پيدا مى شوند.
هر طايفه كه از يك راهى، زمام هستى اجزاى اين جهان پهناور را به دست عالَمى مافوق طبيعت سپرده و براى مقام آفريدگار جهان، كرنش مى نمايند، عدّه اى از آنها به اميد پى بردن به اسرار پس پرده غيب، به مجاهدات و رياضات پرداخته و از لذايذ مادّى و شهوات نفسانى چشم پوشيده و به تخليه و تجريد نفس پرداخته اند، و اين همان تصوف است، اگرچه در ميان هر طايفه، به اسم مخصوصى ناميده مى شود.
طبعاً اين روش در اسلام نيز خودنمايى كرده و نشو و نمايى نموده است و جمعيّت قابل توجّهى از عالم تسنّن و همچنين از عالم تشيّع اين راه را رفته اند، چيزى كه هست اين است كه چنانكه روشن شد، طريقه تصوّف را نبايد مذهب خاصّى در رديف ساير مذاهب گذاشت، مثلًا گفته نمى شود كه مذاهب تسنّن، اشعريّت و اعتزال و تصوّف و غير آنها است، بلكه هر يك از مذاهب اسلامى، صوفى و غير صوفى دارد.
تقسيم حقيقى، چنانكه سابقاً اشاره نموديم، اين است كه براى نايل شدن به واقعيّات و حقايق هستى كه اديان و مذاهب به سوى آنها دعوت مىكنند، سه راه تصوّر شده است: راه ظواهر بيانات دينى كه حقايق را در لفّافه دعوت ساده حفظ نموده است و راه استدلال عقلى با منطق فطرى كه راه تفكّر فلسفى است، و راه تصفيه نفس و مجاهدات دينى كه راه عرفان و تصوّف است».
5️⃣وقتی ما از تصوف و عرفان دفاع می کنیم مرادمان تصوف اصیل و عرفان اسلامی است که منابع، مبادی، قواعد، اصول و مسائلش مورد تایید شریعت ختمی است نه تصوف انحرافی، همانطور که وقتی از فقه، تفسیر، کلام و... دفاع می کنیم مرادمان فقه، تفسیر و کلامی است که منابع، مبادی، اصول، قواعد و مسائلش مورد تایید کتاب، سنت و عقل باشد نه هر فقهی، و نه هر تفسیری و نه هر کلامی و...
لذا لازم است در نقدها این مطلب مورد توجه باشد. مثلا کسی که می خواهد از فقه مساله ای در فقه دفاع کند یا آن را نقد و رد کند، باید توجه داشته باشد که کدام فقه و کدام مساله را می خواهد تایید یا رد کند؟ آیا مطلق فقه (با هر منابع، مبادی، قواعد، اصول و مسائل، از فقه شیعه گرفته تا فقه وهابیت، داعش و...) را می خواهد تایید یا رد کند؟ یا نه مرادش فقه به خصوصی است؟ عرفان و تصوف هم چنین است. بر این اساس، ما از مطلق عرفان و تصوف (با هر مبادی، اصول، قواعد و مسائل) دفاع نمی کنیم، چنانکه از مطلق فقه، تفسیر، فلسفه، کلام، اخلاق و... (با هر مبادی، اصول، قواعد و مسائل) نیز دفاع نمی کنیم.
📚عرفان علامه طباطبایی در بیان آیت الله رمضانی
@erfanvaakhlagh