یاحَضرَت ِحَق...
ای شهید
درود بر تو ...
ڪہ معارف دینت را
در صحنه پیڪار آموختی
و به آن عمل کردی و مصداقِ
" السابقون السابقون " شدی ...✨
#المهندس_و_سُليماني_في_قلوبنا
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
⟬رنگِ مِشکی،
عامِلی شُد جذبِ یکدیگر شَویم...
پس عَزیزم؛ ریش میآیَد به منْ
چادُر به تو🖤...!
#دݪبࢪ
#هیئتے
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
#رنج_مقدس
#قسمت_نود_و_سوم
- آدم تا بچه است حوصله نداره تنهايی بازی کنه، دنبال يه دوست می گرده تا بازيش رو شور و هيجان بده. يه دوستی که زياد هم اهل دعوا و تنش نباشه.
وقتی نووجون می شه بازی اصالتش هست، اما دلش يه دوست همراه می خواد تا حرفايی که ذهنشو پر کرده و محبت ها و رنج هايی رو که توی دلش جا گرفته با اون تقسيم کنه.
دوستی که خيلی نفی و ردش نکنه. جوون که می شه می بينه زندگی نه بازيه و نه فقط دغدغه هايی که با چند ساعت رفيق بازی تموم شه.
زندگی يه مسيره که تو يه مدت زمان بايد طی بشه. مسيرش هم خيلی مبهمه. ظاهراً برنامه ريزی برای يه مدت طولانی، چه درسی، چه کاری، چه جسمی... اما واقعيتش اينه که وقتی نمی دونی فردا زنده ای يا نه، ابهام زندگی نگهت می داره...
نفس عميقی می کشد و سکوت می کند. دارد با خودش حرف می زند يا برای من فلسفه زندگی می گويد. نگاهم به دستانش است. بين سنگ ريزه ها می گردد و سنگ های گرد را جدا می کند. حتما برای يه قل و دو قل جمع می کند. يک سنگ سفيد و گرد که رگه های قرمز دارد پيدا می کند.
خيلی قشنگ است با دقت تميزش می کند. می گيرد سمت من. خوشم آمده است. کف دستم را جلو می برم. می اندازد توی دستم. خيلی زيباست.
انگار ساعت ها نشسته اند و تراشيده اند. بعد هم با وسواس رگه های قرمز برايش کشيده اند. استرسی که دارم کجا رفته است؟
- نمی دونم شما مزه جوونی تون چه جوريه؟ اما برای خيلی ها هرچند جوونی زيباترين فصل زندگيه، سرگردانی ها و اضطراب های خاص خودش رو داره.
با اينکه دنبال کسی می گردی که مسير رو برات روشن کنه و حواسش هم بهت باشه و تو رو جلو ببره؛ اما باز هم می بينی اين مسير يه همراه متفاوت می خواد. يکی که مثل بچه گی و نوجوونی دل به دلش بدی و دل به دلت بده.
هر دو انگار خجالت می کشيم. رويم را بر می گردانم به سمت مخالف او. خودش هم معذب است. با تن صدای آرام تری ادامه می دهد:
- يکی که همديگه رو بفهميد و هم قدمت بشه. بهش تکيه کنی بهت تکيه کنه. يکی که اگر توی مسير خسته شدی، اون ادامه بده و گاهی هم که اون خسته می شه تو تمام دريافته ات رو براش بگی تا بلند بشه.
دوست دارم بلند بشوم و فرار کنم؛ اما جاذبه زمين نگهم داشته. می خواهم زودتر تکليف اين گفت و شنودها معين شود. می گويد:
- ببخشيد اگر حرف هام اذيتتون می کنه. شما که حرفی نمی زنيد حداقل بگيد قبول داريد يا نه؟
ته دلم می خندم: حرف ها رو قبول دارم. منتهی مانده ام که تو را قبول کنم يا نه. کسی درونم نهيب می زند که زيادی خودت را تحويل نگير او هم مانده است که تو را می تواند به عنوان يک همراه بپذيرد يا نه؟ سکوت که طولانی می شود دوباره خودش به حرف می آيد:
- يکی که کنار هم احساس آرامش داشته باشيد. هم اندازة خودت تا کنارش بفهمی داری بزرگ می شی. آدمِ تنها خيلی کوچيکه؛ اما وقتی کنار يکی قرار می گيره که دوستش داره، کمکم مجبور می شه خودخواهيش رو خورد کنه و شکل ديگه بده.
نفسی می گيرد و با دستانش کمی پيشانی اش را ماساژ می دهد. هنوز درست صورتش را نديده ام. نمی خواهم قبل از اين که دلم قانع شود اسيرش شوم. اين بنده خدا کلا خيلی خوب فکر می کند. من اينطور نيستم. اين بار حرف های ذهنم را به زبان می آورم...
#بہشیرینےڪتاب
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
تاحالاشده
برینپیوۍکسی
زلبزنینبهش؟!
#حرفهاےناگفتہ...
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
جاذبه مرد «قدرت» اوست
و
«جاذبه» قدرت زن است...
#جمله_خفن!
#خفن_طوری!
#گاهی_ادمین
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
🍃مے گفٺ:یاد بگیـــــر بین نیاز هآ
وخواسٺہ هآٺ ٺفاوٺ قائݪ باشے؛🍭
آدمــــ بہ هرچے دلش مــے خوآد،
نـیآز ندارهـ ڪهـــ:)
#حرف_قشتگ
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یا حَضرَت ِ حَق...
•
●
لحظھهایِعمرِمندرداخلِهیأتگذشت
درتمامِسالمجنونم؛"محرم"بیشتر..
#بہوقٺشعر
#ماملتامامحسینیم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یا حَضرَت ِ حَق...
همہ چیز یڪ روز به پایان مےرسد
جز عشق تــــو ڪہ باقیست...
#یااباعبدالله
#دلتنگارباب
#ماملتامامحسینیم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
💌دوست داشتن آدم ها
✓•°|پِیٰامِمَعْنَوی|°•✓
✓•°|اُسْتٰادْپَنٰاهٓیٰانْ|°•✓
#ڪݪاماسٺاد
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
بہقولشازدهکوچولو
•••زیبایید•••
اماخالےهستید،برایتان
"نمےشودمُــرد"
#حکایٺبعضےها
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاحَضرَت ِحَق...
فرمانده اے ڪه دشمنان رو به زانو در آورده بود...
#حاجقاسم
#قاسمسلیمانـے
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
خـداڪنہهـیئٺهـامـونبجـاباشـن😭
وگرنہمیمیریم♥️🥀
#مامݪٺامامحسیݩیم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
رســــــمــ شہادٺ اینہ ڪہ:
نہ براے دیده شدن ڪار ڪنید..
نہ براے دیده نشدن..!!
فقطـ براے خدا ڪار ڪنید...!
#حرف_حساب
#شهیدانهـ
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
•|🌱 امام علی ع|♥️ می فرمایند:
←بپرهیز
از خلف وعده !
کـه موجب نفرت خدا و مردم از تو می شود...🍃🕊
🌹 نامه ۵۳ نهج البلاغه🌹
#ڪݪاممعصوم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاحَضرَت ِحَق...
..😔💔..
دوبارهـ دݪتنگے...
#بچهـهاےهیئٺ
#مامݪٺامامحسیݩیم
#اسٺورے
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
گفت:اگه بدونی امام زمانت چقدردلش تنگ شده برات...؛ ازخجالت آب میشی!
#بیوےجذاب
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
لحظہ ها و روزها را یڪ به یڪ طِی میڪنم...
تـــا محرم آید و جانم به قُربانَٺ ڪٌنم...♥️🌈
#مامݪٺامامحسیݩیم
#بہوقٺشـعـر
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
اگر پیروز شدیم و یآ شڪست خوردیمـ
مہم ݩیسٺ
اصݪ ایݩ اسٺ کھ بہ
تڪلیفماݩ عمݪ کرده باشیم.
#شهیدمهدےزینالدین
#شـهـیـدان_زنـدهـ_انـد
#شــهـیـدانهـ
#استورے
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یا حَضرَت ِحَق...
•°| قبل محرم زمزمه ڪنید ؛
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لےَِ الذُّنُوبَ الَّتے
تُحْرِمُنےَِ الْحُسَیْنﷺ ْ ...
خدایا گناهانے ڪہ مرا
از "حسین" محروم میکند ببخش...
#دلتنگارباب
#مامݪٺامامحسیݩیم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
اِࢪیحا(:
یاحَضرَت ِحَق...
ماسک،گرما،فاصلہ،ضدعفونی،وقتکم...
روضہهایتنازدارد؛ هرچھباشدمیخرم !
#مامݪٺامامحسیݩیم
#بچهـهاےهیئٺ
#بہوقٺشـعـر
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
#رنج_مقدس
#قسمت_نود_و_چهارم
- همه حرفاتونو قبول دارم، اما من خيلی خودخواهم. مطمئن باشيد فقط قبول دارم. موقع انجامش کلاً متفاوت می شم. من آينده م رو برای خودم می خوام، برای اينکه خودم بزرگ بشم. حتی گاهی وقت ها دلم می خواد زندگيم عاشقانه باشه تا همسرم فقط من رو ببينه و مثل پروانه دور من بچرخه.
حس می کنم با اين حرفم تمام آرزوهايش را خراب کرده ام. رو می کند به سمت دره و با صدايی که به زحمت می شنوم می گويد:
- خودخواهی بد هم نيست. چون اگر خودخواه نباشی دنبال رشد خودت نمی ری. دنبال اينکه خوب بشی و اشتباهاتت رو جبران کنی. زندگی با اشتباهات زياد، خراب می شه. کاش همه آدم ها کمی خودخواه بودن، اون وقت اين قدر راحت زندگيشونو به باد نمی دادن.
رو بر می گرداند به سمت خار و نگاهش به آن می چسبد.
- فقط بايد مواظب بود خودخواهی رشد سرطانی نکنه. اصل نشه. اون وقت آدم متوهّم می شه و فکر می کنه می تونه جای خدا بشينه و دنيا رو اداره کنه. من مطمئنم شما خودتون رو جای خدا نمی خوايد. خودتون رو برای خدا می خوايد.
بی محابا می پرسم:
- از کجا می دونيد که خودخواهی من سرطانی نيست.
لبخند صداداری می زند:
- منو ببخشيد که ديدم؛ اما تقصيری نداشتم. از صبح موقع طلوع آفتاب که اون طور کوه رو به صدا در آورده بوديد. از بی اختيار شيدايی کردن تون، حرف هاتون، ذوقی که کرده بوديد.
از حرف هايش داغ می شوم؛ از تصور کارهای صبحم. بی اختيار دستم می رود سمت چادرم و رو می گيرم. کوه که تنها بود! دره هم تنها بود! مصطفی کی آمده بود؟ پس چرا من نديدم. وای خدا؛ يعنی من را ديده. لبم را می گزم. مرده شور جاذبه زمين را ببرند که تمام توان من را گرفته و نمی گذارد بلند شوم. دنبال راه فرار می گردم. بی اختيار می پرسم:
- شما، شما چرا اون جا بوديد؟
می خندد و می گويد:
- چون قرار کوهپيمايی داشتم با پدر حضرت عالی. منتهی با فاصله ساعتی. من هم طبق وعده ديرتر از شما آمدم، منتهی شما چند باری استراحت
کوتاه کرديد، بهتون نزديک شدم. قرار بود صبحانه مهمان شما باشم.
صدای «ياالله» علی که می آيد سر بر می گرداند و بلند می شود. اين هم تدبير الهی است. علی آمده با سينی چای و ميوه و شيرينی کنارش. يادم باشد بپرسم از کی تا حالا اين قدر مهربان شده. همه اش هوای چای و ميوه ما دو تا را دارد. از کلمه «ما دوتا» يی که در ذهنم نقش می بندد، لبم را می گزم. علی می نشيند کنار من.
- چرا رنگت پريده؟
نگاهش نمی کنم. خجالت می کشم. چای را دستم می دهد.
- اگه اذيتی آتش بس چند ساعته اعلام کنم.
لبم را می گزم و آرام کنار گوشش زمزمه می کنم:
ساده ای اگه فکر کنی زنده می ذارمت. نقشه می کشی؟ وصيت نامت رو بنويس.
علی رو به مصطفی می کند و می گويد:
- بيا مصطفی، بيا و خوبی کن. اين همه خوبی می کنم، حالا برام نقشه قتل می کشه. آقا من اينجا امنيت جانی ندارم.
نيم خيز می شود که برود.
- از من گفتن. از لب اون دره بلند شو؛ اما خواهر من اين طوری نبودا... چی بهش گفتی؟
#بہشیرینےڪتاب
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاحَضرَت ِحَق...
📹 توصیۀ علیرضا پناهیان به ستاد کرونا:
🔻ما پروتکلها را هرچه باشد رعایت خواهیم کرد، اما شما هم ایرادهای پروتکلها را برطرف کنید
🔻چرا دستۀ عزاداری و طبل و سنج ممنوع شده؟
✓•°|پِیٰامِمَعْنَوی|°•✓
✓•°|اُسْتٰادْپَنٰاهٓیٰانْ|°•✓
#ڪݪاماسٺاد
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
تــــــــو از هرچی خوشت بیاد
میگی:
باید اونو تصاحب کنم!
توعاشق نیستی...
چون
عشق یعنی: خودت و برای او بخواهی...
نه
او رو برای خودت!
#گاهی_ادمین
#پای_مکتب_استاد_پناهیان
#توعاشق_نیستی!!!!
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
هیچ وقت درد و دل نکن
میدونی چرا؟!
چون وقتی درد و دل می کنی یجوری داری از قسمتی که توسط خدا طراحی شده شکایت می کنی...
بعد وقتی خدا تو رو می بینه به فرشته هاش میگه: این بنده چرا داره درد و دل میکنه؟ چرا داره ناشکری می کنه؟ خوبه الان آبروشو ببرم؟؟؟؟؟
🙄
حالا تو هرچقدم بگی: نه آخدا ما منظورمون این نبود... دیگه چیزی عوض نمی شه!
اسم ناشکری هامونو نزاریم درد و دل!
رفقا باید حواسمون باشه
#دردودل
#ناشکری
#گاهی_ادمین
#پای_مکتب_استاد_پناهیان
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh