وقتی #رمانهایی رو میخونید که معلوم نیست نویسنده اش چه کسی است؟ تحصیلات و تخصصش چیه؟ تحت نظارت کدام متخصص و مشاوری رمان نوشته و هیچ مرجعی هم برای اصلاح و نظارت رمان نبوده بایدم داخل رمان چنین مطالبی باشه!
من نمیدونم کی باید به این رمان ها نظارت کنه!
من نمیدونم چی باعث میشه این دوستان مدیر و نویسنده این قدر شجاعانه این مطالب رو منتشر کنن
من نمیدونم اونایی که این رمان های مجازی رو میخونن دقیقا چه دلیلی دارن برای این کارشون!
چی باید از این داستان یاد گرفت که دوربین رو برده تو اتاقی که دختر و پسر نامحرمی با هم شوخی فیزیکی میکنن و ...
ما واقعا فرصت نمیکنیم این بیست سی رمانی که در جریانه الان تو ایتا رو بخونیم ولی همین هر ازگاهی بخشی از داستان رو دنبال میکنیم یک مشکل بزرگ توی اکثر این رمان ها بیداد میکنه:
⛔️پرداختن به #جزییات جذاب عاشقانه و دو نفری...
رضا با لبخند موذیانه گفت:
- فکر کنم از فردا خواستگارها پاشنه در خونه رو از جا بکنن و منو از شر این مزاحم خلاص کنن.
فکر خواستگار یه ذوق خاصی تو دلم به وجود می آورد. ذوق بزرگ شدن، یا حالا هر چیز دیگه! خندیدم و برعکس ذوق مرگ شدنم گفتم:
- اون که بله! ولی زیاد خوشحال نشو. چون کسی از من بله نمی گیره. فعلاً شما مقدمین. در ضمن، زود باش بگو ببینم، تو چرا لباست رنگ لباس منه آقا خوشگله؟
- این آخری رو خوب گفتی، ولی طرح لباس نقشه مامانه.
بعد با لحن افسوس واری به شوخی گفت:
- مامان می خواد منو تو رو امشب رسماً نامزد اعلام کنه و ما باید مثل دو تا نامزد، امشب قدم به قدم با هم باشیم.
با خنده دو کف دستمو به هم کوبیدم و گفتم:
- عالیه! من از خدا می خوام نامزدی به خوشگلی تو داشته باشم.
یه تای ابروی خرمایی و کمونی رضا بالا پرید و گفت:
- آفتاب از کدوم طرف در اومده مهربون شدی؟ تو که صبح داشتی منو با لباس درسته قورت می دادی.
خودمو لوس کردم و با ناز گفتم:
- آخه می خوام بغلم کنی. خیلی وقته که بغلم نکردی.
مامانم اخم کرد. همیشه از لوس بازی های من عذاب می کشید و سعی داشت هر طور شده منو عوض کنه. ولی موفق نمی شد. رضا خندید و مامان با اخم گفت:
- رزا تو عوض نمی شی! خوبه همین دیشب بود که به زور از هم جداتون کردم، وگرنه همونطور تو بغل هم خوابتون می برد.
رضا خندون دستاشو از هم باز کرد و گفت:
- بفرما، این آغوش ما از آن شما ای دختر زیبا!
شیرجه زدم توی بغلش. پاهامو دور بدنش حلقه کردم و محکم گونه اشو بوسیدم. رضا زمزمه وار گفت:
- لوس لوس لوس. خیلی لوسی رزا! ولی نمی دونم چرا تازگیا اینقدر از دخترای لوس خوشم می یاد.
بعد آروم در گوشم گفت:
- مخصوصاً وقتی اینقدر خوشگل و تو دلبرو باشن!
سرمو روی شونه اش گذاشتم و گفتم:
- رضا امشب یه قدم هم از من دور نمی شی ها!
رضا بی حرف گونه امو بوسید. صورتشو از من جدا نکرده بود که نور فلاش دوربین باعث شد به طرف مامان که دوربین به دست ایستاده بود نگاه کنیم. گفتم:
- اِ مامان چرا بی خبر عکس می گیری؟ خوب یه ندا بده جِست بگیریم. دو روز دیگه این عکسا رو بچه ام می بینه میگه چه مامان چلاق شفته شولی دارم.
مامان که از حرف زدن من خنده اش گرفته بود سعی کرد خنده اشو قایم کنه و گفت:
- صحنه خیلی قشنگی بود. دلم نیومد با صدا زدنتون خرابش کنم.
همونجا بغل رضا دست به کمرم زدم و گفتم:
- اِ من که لوس و ننر بودم! چی شد حالا ..
مامان با اخم گفت:
- درسته که اعصابم از دست بچه بازیات داغون شده، ولی از صمیمیتی که با رضا داری خیلی هم خوشحالم. اینو همیشه یادت باشه که تو و برادرت باید پشت هم باشین.
اشتباهات ⚠️⚠️
رضا با لبخند موذیانه گفت: - فکر کنم از فردا خواستگارها پاشنه در خونه رو از جا بکنن و منو از شر این م
اینم سبک روابط خواهر 18 ساله و برادر 21 ساله که تو کانالهای مذهبی ترویج داده میشه☝🏻️☝🏻️☝🏻️😔😔😔
وقتی داستان زندگی یه دختر چادری رو میگی که یک سال عاشق یه پسر مذهبی بوده (برادر دوستش) و این مدت هر جا میرفته چشمش به این آقا بوده و گاهی برای هم مطالب مذهبی و مداحی می فرستادن! چه تاثیری باید روی مخاطب بذاره؟ غیر از این که دخترها به پسر مذهبی های اطرافشون حساس میشن و این قصه و قصه های دیگه رو تطبیق میدن؟ غیر از این که الکی الکی عاشق میشن؟
اشتباهات ⚠️⚠️
وقتی داستان زندگی یه دختر چادری رو میگی که یک سال عاشق یه پسر مذهبی بوده (برادر دوستش) و این مدت هر
دوران مجردی دوران رشد کردن و پیشرفت کردن از لحاظ علمی و معنوی و اخلاقی و شخصیتیه. اما اگر سالهای آخر مجردی با عاشق شدن به متاهلی وصل بشه و انسان از رشد و تحرک بمونه و حسرت و دلتنگی و عشق و دوری و نگاه های زیرزیرکی و .. بگذره نه از مجردی شون خوب استفاده کرده و چون خودش رو رشد نداده تو متاهلی هم مشکلات عدیده ای چشم انتظارش خواهد بود..
#هر_رمانی_نخوانیم
اشتباهات ⚠️⚠️
اینم یه ماجرای جدید! آقای #مجرد که معلوم نیست تحصیلات و تخصصش چی هست در مورد گناه های کبیره مختلف ب
مشاوره دادن برای ترک گناه دیگران کار متخصصه. یه کسی که انسان شناسی و روانشناسی اسلامی رو مفصل آموزش گرفته، اسلام رو فهم کرده، گناه و ریشه ی گناه ها رو درک کرده. نظام و طرح کلی دین ، زندگی ، بشر ، سعادت و .... دستشه. تازه اگر اینها رو داشت باید اهل معنویت و تقوا و اینها باشه که اجازه داشته باشه تو مسائل خصوصی دیگران توصیه هایی داشته باشه!
ما از اساتیدمون یادگرفتیم تا متخصص نشدیم مشاوره خصوصی و جزئی ندیم. خیلی وقتها مشاوره های ما در ظاهر جواب میده ولی بعد از ده سال نتایج و عوارض ناصحیحش بروز پیدا میکنه.
این خانمی که چنین مشکلی داره شاید علت لقمه حرام بوده! شاید علت مشکل در نماز بوده! شاید مشکل در نفرین والدینش بوده! ایشون در مشاوره #مجازی چطور میتونه پاسخگوی مشاوره های این چنینی باشه؟
طرف بعد از 10-15 سال درس خوندن و پای درس این استاد و اون استاد و این عالم و اون عالم هنوز جرأت نمیکنه دیگران بیان پیشش اعتراف کنن! اونم به گناه و فحشا! چه برسه به اینکه بخواد پاسخ بده توصیه کنه مشاوره بده!
چرا شماها این قدر راحت اعتماد میکنید.
واسه دوستانی هم که این استدلالها رو نمی پذیرن توضیح بدم که مطمئنم ایشون هدفش خیره دلسوزه میخواد کاری کنه برای دین مردم اما هر کاری نیاز به مقدماتش داره که ایشون نداره
بازم مساله مونو تکرار میکنم:
یک پسر #مجرد بدون کسب تخصص چرا باید به خانمها در مورد مسائل خصوصی و گناه های کبیره پاسخ بده و این ماجراها رو عمومی منتشر کنه؟ کسی نظر داره پاسخ بده
اشتباهات ⚠️⚠️
مخاطبین محترمی هم که به ما پیام دادن و مسائل زندگی شون رو توی همون پیام اول باز کردن میدونن که ما یا جواب ندادیم یا طفره رفتیم و حواله به آینده دادیم.
الانم عرض میکنم ما در تیم چادرانه و مجموعه کانالهاش ( چادرانه، اشتباهات، خاکریز و..) مشاوره خصوصی نداریم. چون تخصصش رو نداریم. جرات هم نمیکنیم. مگه نکات کلی و عمومی! توی اطلاعات کانال هم عرض کردیم که " مشاوره خصوصی نداریم "
دخترهای مذهبی چشم چران که از هر فرصتی برای #دیدزدن استفاده میکنن! 👀
در ناخودآگاه مخاطب این شکل میگیره که منم اگه پسری دیدم این جوری براندازش کنم...
خدا رحم کنه
❌اشتباهااااات
⚠️ @error_mazhabi
یک #توجیه_مسخره
به ادمین محترم میگیم این مطالب و این عکسها که گذاشتی مشکل داره و مخاطب رو به گناه می کشونه
میگه اونی که که بخواد گناه کنه که کانال من نمیاد میره تو سایت ها و کانالهای دیگه دنبال گناه!
میگم بله اونی که بخواد گناه کنه تو کانال تو نمیاد ولی با این مطالبی که میذاری اونی که نمیخواد گناه کنه کم کم به گناه کشیده میشه! کم کم بعد از دو سال درگیر بودن ذهن با نامحرم و هر بار کسب تجربه های جدید بالاخره به یک سری کارها تن میده!
#توجیه_بسه
حاج حسین یکتا:
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...
با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید؛
چرا که « #کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا»
❌اشتباهااااات
⚠️ @error_mazhabi
اشتباهات ⚠️⚠️
سلام 😊✋🏻
یکی دیگه از اشتباهات کانالهای مذهبی ، تبادل زدن با کانالهای غیر مذهبیه! به این توجیه که ما باید غیر مذهبی ها رو هم جذب کنیم ! باید اونها رو هدایت کنیم!
اولا که عزیزم اونی که هدایت میکنه خداست. و تازه زمانی شما به وظیفه ات عمل کنی و دعا کنی و توسل کنی خدا از مجرای کار تو هدایت رو نازل میکنه!
با این که در بهترین حالت داری مخاطباتو با اون کانال غیر مذهبی طاق میزنی :) یعنی ده تا رو (در بهترین حالت) هدایت میکنی ده تا رو هم گمراه میکنی!
#توجیه_نکنیم. خودت هم میدونی اینا بهونه ست.
#چالش_تذکر
اوج استدلال ادمین محترم: شما اگه اذیت میشی لفت بده!!! چقدر انسان باید تاسف بخوره؟
ممنون از همراه خوبمون که به وظیفه ش عمل کرد. اما اگر 30 نفر دیگه به این ادمین تذکر میدادن هر روز جرات نمیکرد هر کاری دلش خواست تو کانالش کنه بعد اینجور جواب بده
بعد یه عده میگن برو با ادمینها صحبت کن جذبشون کن:)
هدایت شده از 💟 شاخه نبات 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اندر حکایت ازدواجهای اینترنتی!!
#کانال_شاخه_نبات
🌺 @shakhehnabat
شعرهای سبک و شاعران سبک مذهبی که تو سیلاب عشق بازی دنیایی و غیر عرفانی وارد شدن ،همون مسیر رو در مورد دختر چادری پیاده کردن..
اینقدر میگم تا همه بشنوند:
#دختر_چادری_معشوقه_شعر_نیست
عشق قبل از ازدواج رو رواج ندیم!
پاسخ به یک شبهه:
آیا تعریف کردن داستان #توبه در قالب رمان اشکال داره؟
—-------
رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده. هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه . گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه... اگه برای شخصیت محبوبیت داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیری ش اهمیت نداره. بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه. تک تک لحظات! تک تک صحنه ها، تک تک شخصیت ها، تک تک محتواها...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان 100 قسمتی ، با 80 قسمت گناه مواجه شده، 20 قسمت هم ماجرای توبه رو خونده
اما اتفاقی که افتاده توی این 80 قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده
اما معلوم نیست اون 20 قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها
اگه توی یه داستان یه دختر دنبال فلان پسر باشه ، یه جوری خودش رو تو چشم اون پسر مذهبی بیاره، بعد یه جوری باهاش ارتباط بگیره. پسره اول پس بزنه. بعد کم کم اون هم ارتباط بگیره. و این جزییات کامل توی داستان بیاد. مثل مواردی که تا الان مصداقش رو آوردیم.
حالا فرض کنید این مخاطب از بین این همه رمان که در جریان هست، درگیر باشه با 5-6 تا رمان این طوری.
این هم جامعه ، این هم صدا و سیما ، این هم وضع خانواده ها...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون 80 درصدی که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیت داستان بوده دچار نشه؟
—— آقا این داستان ها واقعی هستن.. بر اساس واقعیت نوشته شدن. شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟
جواب:
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا. این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره. معلومه که واقعیت داره.. اما آیا به صرف این که واقعیت داره میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره.. چیکار کنیم؟ همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات ،بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟ مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم.. مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟ چرا فصل مشترک داستان های توبه ای روابط نامشروعه.. و فصل مشترک رمان های دیگه #عشق...
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟
جمع بندی کنم:
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید... یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید..
📵 اشتباهااااات
⚠️⚠️ @error_mazhabi
⁉️این کار شما موجب تفرقه بین مذهبی ها نیست؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/155
⁉️یعنی میگی مذهبی ها حق ندارن عاشق بشن؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/148
⁉️عشق قبل از ازدواج مگه گناهه؟ چه عیبی داره؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/144
⁉️نقدت به عاشقانه های مذهبی چیه؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/61
⁉️شما افراطی هستید!
https://eitaa.com/error_mazhabi/253
⁉️چی میشه که یه نفر قانع میشه که کانال عاشقانه یا زناشویی واسه مذهبی ها بزنه
https://eitaa.com/error_mazhabi/269
⁉️آیا حیای دخترها موجب نمیشه خواستگارشون کم بشه؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/312
⁉️کانال اشتباهات فقط به عاشقانه ها می پردازه؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/331
⁉️درگیر شدن با عاشقانه ها چه آسیبهایی داره؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/357
⁉️این کار شما دخالت در کار ادمین ها نیست؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/387
⁉️دغدغه شما چیه؟ چی براتون مهمه؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/393
⁉️نگاه صحیح به ازدواج چیه؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/405
⁉️کانالهای مشاوره ی بدون مشاور متخصص
https://eitaa.com/error_mazhabi/440
⁉️اونی که دنبال گناه باشه تو کانال مذهبی نمیاد!
https://eitaa.com/error_mazhabi/453
⁉️تعریف کردن ماجرای تحول و توبه اشکال داره؟
https://eitaa.com/error_mazhabi/468