7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔 🎬 میگن پول تو وی p انِ 😃
صدا پیشگان : #علی_زکریایی ، #محسن_پیروی
#وی_پی_ان
#بیناشو
کلیک کن نترس👇
🆔 @binaasho
43.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشن گرافیک "مارگو"
🔸 تولید شده در رویداد رسانهای جهت
✅ #رویداد_جهت
🆔 @jahat_event
29.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 چطور با مخالفا بحث کنیم؟
قسمت 1️⃣
این آموزش ها هم برای خودتون مفیده هم برای آموزش به سایرین 😉
#مناظره
#حجاب
#علی_زکریایی
#بیناشو
کلیک کن نترس👇
🆔 @binaasho
42.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای خامنه ای: بدحجاب ها دخترانمان هستند➖حمله به پرواز همای➖اعدام کرمی و حسینی➖سارا خادم➖دایی➖علیدوستی
امیر آرشام
کانال فقط تحلیل
🆔 @only_analysis
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارتباطات قاسم سلیمانی در عراق چه بود؟
علی علیزاده
کانال فقط تحلیل
🆔 @only_analysis
مجلس عمان امروز طرحی مبنی بر ممنوعیت هرگونه ارتباطی با رژیم صهیونیستی را تصویب کرده است.
این خبر از آن جهت مهم است که مسقط بعنوان پایتختی بالقوه برای پیوستن به توافقنامه ابراهیم مطرح شده بود و عدم صدور اجازه عبور پروازهای اسرائیلی از عمان نیز بخاطر فشار ایران بر این کشور دانسته میشد!
«مهدی قاسم زاده»
@BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا تهران یا مشهد نیست
لرستان همیشه در صحنه است
بدرقه تا بهشت؛ تشییع کم نظیر و دهها هزار نفری شهید گمنام در رومشکان لرستان
جمعیت :۴۵۷۸۲ نفر
@BisimchiMedia
مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بازداشت شد
پس از دریافت اطلاعات مردمی مبنی بر تخلفات مالی گسترده مدیرکل راه و شهرسازی استان مازندران، با رصد و نظارت نیروهای امنیتی و جمعآوری اسناد، مدارک و احراز تخلفهای متعدد در این اداره کل، با صدور دستور قضایی، این مدیرکل از سوی سربازان گمنام امام زمان (عج) در اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد.
@BisimchiMedia
سردار دلها به روایت یک فرزند شهید ؛هنوز نوبت شهادت من نیست
سید اسماعیل حسینی: یازده سالم بود که وارد جبهه شدم، در عملیات بیتالمقدس ۷ همراه حاجقاسم و یک نفر دیگر که راننده حاجی بود، به سمت سنگر حرکت کردیم.
صدای توپ و گلوله هرلحظه شدیدتر میشد و مرا بهشدت ترسانده بود، حاجقاسم خواست به دیدار سردار مارانی برود، آن زمان سردار مارانی مسؤول محور عملیاتی سپاه ثارالله در خطوط شلمچه بود، من دست حاجقاسم را گرفتم و به سمت خودم کشیدم و گفتم نمیشود برویم داخل سنگر؟ حاجقاسم لبخند زیبایی زد و به من گفت: سید اسماعیل ترسیدی؟ گفتم واقعا ترسیدم، پیشانی من را بوسهای زد و گفت «آفرین پسر صادقی هستی، برو داخل سنگر من میروم»، دوباره دستش را کشیدم و گفتم من برای شما ناراحتم، جان من فدای شما ... او خندید و گفت: حالا حالاها نوبت من نیست، نگران من نباش، اگر بخواهی میتوانی همراه من شوی، گفتم من میترسم، لبخند زد و رفت.
ساعتی گذشت و حاجقاسم آمد، خندید و گفت سیداسماعیل دیدی من چیزیم نشد، به این زودیها نوبت شهادت من نیست، همیشه این جمله را میگفت تا یک ماه قبل از شهادت.
@BisimchiMedia