eitaa logo
هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان
810 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
🔷️کانال اطلاع رسانی هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان 🔶 ارتباط با ادمین کانال 👇 @esfheyat_admin 🔶 اینستاگرام👇 www.instagram.com/esfheyat 🔶 تلگرام👇 t.me/esfheyat 🔶 سایت👇 http://www.esfheyat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅۲- عدم تناقض در حرف و عمل.👈 برای خودتان در تشکیلات اعتبار کلامی به دست بیاورید.👈 آنچه در تئوری بیان می کنید با آنچه در عمل انجام می دهید تناقض نداشته باشد. 🛑 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان
#معرفی #شهیدانه #اسطوره_ها🏆 🎖سردار شهید حاج قاسم سلیمانی🏅 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📓 بخشی از کتاب حاج قاسم سلام🔰 📝ضبط کوچکم را روشن کرده بودم و حرف‌های حاج قاسم را ضبط می‌کردم؛ همه حال عجیبی داشتیم. بچه‌های غواص با چشم‌های نمناک به حاج قاسم نگاه می‌‌کردند. این حالت، نمایشی بود از دلشکستگی غواص‌ها. چند روز منتهی به عملیات، موقع نماز همه چشم‌هایشان خیس بود و گردن‌هایشان به نشانه تواضع در مقابل محبوب کج. صحبت‌های حاج قاسم به نقطه نهایی رسید، او به امواج خروشان اروند که چند متر آن‌طرف‌تر پرشدت و سهمگین در جریان بود، اشاره کرد و با بغض گفت: «این آب را می‌بینید، این آب مهریه فاطمه زهراست، خدا رو به حق مهریه حضرت زهرا قسم بدید که امشب از این آب بگذرید و دل امام رو شاد کنید.» بغض‌ها ترکید و گردان ۴۱۰ غواص در میان بلور اشک‌ها غرق شد. به خودم که آمدم دیدم شانه‌هایم می‌لرزد و چشم‌هایم می‌جوشد. دستی که ضبط را در دست داشتم مثل شاخه‌ای تکیده که در مسیر توفان قرار گرفته باشد، می‌لرزید. ضبط داشت از دستم می‌افتاد. بعد از حرف‌های حاج قاسم انگار مفهوم خروش و بی‌رحمی اروندرود از وجودم کوچ کرد و رفت و وجودم پر شد از مفهومی لطیف به نام مهریه حضرت زهرا؛ حالا چقدر اروند برایم دوست‌داشتنی شده بود. دیگر دوست داشتم همراه بچه‌های غواص به امواج خروشان آن بزنم و زندگی یا مرگ را در میان موج‌های آن تجربه کنم. 👆👆👆👆👆 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💯جلسه ی شورای مدیران هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان در روز 99/05/05 با تلاوت آیات از کلام الله مجید و ⚫️گرامیداشت و یاد عضو هیئت رزمندگان اسلام جناب آقای مجید صابری ⚫️و بر اساس محورهای فعالیت هیئت در موضوعات✅ _بهداشت _ ✅درمان_ ✅خدمات رسانی_ ✅فضای مجازی_ فرهنگی _ ✅اجتماعی و ✅فعالیت های قرآنی رهرو ولایت و .... برگزار گردید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅ ابن عباد : امام (ع) تابستان ها روی حصیر می نشستند و زمستان ها بر روی گلیمی استراحت می کردند. 🌱 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مرگ برای همسایه نیست☠ 🔸حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت گفته مرگ برای همسایه نیست، تا مراعات نکنیم وضعیت تعداد مبتلایان همینه. 🔸ثابت شده هر یک کیلو کاهش وزن، یک درصد احتمال ابتلا به رو کاهش میده. 🔸تا زمانیکه تعداد بیماران بستری بالاست، آمار فوت‌شدگان هم افزایش پیدا می‌کنه. 🔸تهران منبع پخش در کشور شده، شیوع بیماری کرونا با حضور مردم در اجتماعات رابطه مستقیم داره، لطفا نکات بهداشتی رو رعایت کنید و ماسک بزنید.😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷
🏅💐 شهید مدافع حرم علیرضا نوری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان
#معرفی #شهیدانه #قهرمانان🏅💐 شهید مدافع حرم علیرضا نوری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
💐شهید مدافع حرم؛ علیرضا نوری💐 🗓علیرضا در پنجمین روز مرداد سال 1366 در روستای خیرآباد (شهرستان تیران و کرون) به دنیا آمد. در یک خانواده روستایی و با ایمان قد کشید. تفریحاتش در دوران نوجوانی رفتن بر سر قبور شهدا و خواندن زیارت عاشورا بود. تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان در روستای خیرآباد به پایان رساند و سال 1381 ساکن نجف‌آباد شدند. 💯در تمام این سال‌ها علیرضا عضو فعال بسیج بود و فعالیت می‌کرد. سال 1385 سربازی‌اش را در سپاه (پادگان مالک اشتر ارومیه) گذراند و بعد از گذراندن دوره نظامی در پادگان به استخدام سپاه درآمد و لباس مقدس سپاه را به تن کرد و در لشگر زرهی 8 نجف اشرف نجف‌آباد مشغول به فعالیت شد. 📛ستوان دوم پاسدار علیرضا نوری یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر8 نجف اشرف در جنگ با تروریست‌های تکفیری 29 اسفند 1393 در کشور سوریه (شیخ هلال) در سن 28 سالگی بر اثر اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجف‌آباد در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅۳- از برنامه های مصوب و ابلاغی پیروی کنید.👈 برای پیشبرد برنامه های تشکیلات مجدانه تلاش کنید.👈 حتی اگر کاری خارج از مسوولی اما در توانتان بود انجام دهید.👈 یادتان باشد که پیشرفت تشکیلات و پیشرفت شما به هم گره خورده است.💪 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📔کتاب یک روز بعد از حیرانی درباره👇 ⭕️شهید مدافع حرم «محمد رضا دهقان امیری» متولد 26 فروردین 1374 در استان تهران دیده به جهان گشود. در تاریخ 21 آبان ماه سال 1394 با عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم الحرام در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم خلعت شهادت پوشید ودر تاریخ 25 آبان در امام زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد. 📝محمد رضا دانش آموخته ی دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام صادق (ع) و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری بود. گزیده ای از کتاب 📔👇👇👇👇👇👇👇
هیئت رزمندگان اسلام استان اصفهان
#معرفی_کتاب #شبخوانی 📔کتاب یک روز بعد از حیرانی درباره👇 ⭕️شهید مدافع حرم «محمد رضا دهقان امیری» مت
 گزیده📃 📑چه خوش روزی بودی! همرزمانت برایت دو پرچم آورده بودند. یکی از پرچمها متبرک حرم بود با ذکر«لبیک یا زینب» همه میگفتند« محمدرضا خوش روزی بوده که دو پرچم نصیبش شده» میگفتند« پرچم یه نشونه از حضرت زینب بود که میخواست به شما بگه هدیهتون رو پذیرفته» 📄پدر و مادرت چه هدیه ای بهتر از تو داشتند برای تقدیم کردن؟ و چه دلیل و حجتی بهتر از این پرچم متبرک برای قبولی نذر و هدیه؟ پرچم چه به موقع رسیده بود. قلب مادرت با دیدنش آرام شد. یک ربع تمام فقط به پرچم نگاه میکرد. پرچم را روی قلبش میگذاشت و عطرش را به مشام میکشید.  🇮🇷وقتی پرچم را روی پیکرت میکشیدند، فرماندهات گفت« صاف و مرتب بکشید. مثل خودش باسلیقه باشید»  💍به جز پرچم چیزهای دیگری هم بود که باید همراهت میکردند. انگشتری که به مهدیه سفارش داده بودی و شال عزایت. همان شالی که هیچوقت اجازه نمیدادی شسته شود. به مادرت میگفتی« نشور. مگه کسی شال عزا رو میشوره؟ آیت الله مرعشی نجفی نزدیک چهل سال شال عزاش رو نشست» شالت هدیه مهدیه بود. هفت هشت سال، تمام ایام محرم و فاطمیه و عزاداریها همراهت بود. یک شال مشکی نخی بلند. آنقدر بلند که تا روی زانوهایت میرسید. و همیشه یک دور، دور گردنت میپیچیدی. چقدر دوستاش داشتی. هر وقت همراه پدرت هیئت میرفتی شال را دور کمرت میبستی. با همان شال دیگ نذری را بلند کرده بودی و شالت چرب شده بود. باز هم اجازه ندادی شسته شود. قبل از رفتنت شال را جاگذاشته بودی و همراه خودت نبرده بودی. 🏴قبل از محرم با مادرت تماس گرفتی و گفتی« مامان شال عزام رو احتیاج دارم. هرجا هیئت رفتی، شالم رو ببر و اشکات رو با اون پاک کن» مگر میشد تو برای کاری به مادرت سفارش کنی و نه بگوید؟ اما سربهسرت میگذاشت و میگفت« مردونه است. اصلاً بو میده. نمیبرم» تو التماس میکردی که « حتماً چیذر برو» چون میدانستی به خاطر دوری مسیر، فقط سالی یکبار به چیذر میرود. گفتی« هرروز برو چیذر و شال عزای منم ببر»👋
💠مقام معظم رهبری: بنده کتابی را که به این و معارف را برای بازگو کند، ندیده‌ام. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🤕 درمان‌های خانگی میگرن 🌭 اگر میگرن دارین هات‌داگ، کالباس، بیکن و سوسیس نخورین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 t.me/Esfrzmheyat 🆔 eitaa.com/Esfrzmheyat 🌎 instagram.com/Esfrzmheyat 🌐 http://www.Esfrzmheyat.ir ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖