کانال عشق
خوشحالی یعنی 🌜 روزه اولی باشی🌜 عاشق علی باشی🌙
✳️#سوال_شماره458
ــــــــــــــــــــــــــ
سلام خدا قوت _ ببخشید بنده سال خمسی خودمو تعین کردم ولی زمانش که میرسه نمیدونم دقیقا چجوری و از کدوم اموالم خمس رد کنم؟ (ماها که در آمد نداریم ولی کمو بیش پس اندازی؛ اشیا و البسه غیر قابل استفاده ای داریم بازم خمس بهمون تعلق میگیره؟) رهبری
✳️#پاسخ
ــــــــــــــــ
سلام علیکم
لباس و وسایل مورد نیاز زندگی خمس ندارند.
آنچه از یارانه هدیه عیدی پاداش باشد خمس ندارد
اگر از درآمد بین سال چیزی تا سال خمسی باقی بماند خمس دارد یا مواد خوراکی و مصرف شدنی که از درآمد بین سال تهیه شده اند اگر تاسال خمسی بمانند خمس دارند
ــــــــــــــــــــــــــــ
#خمس
🌺
🍀🌺
🌺🍀🌺🍀
🔴 #چرا_ماهواره_نه؟
💠 تماشای پشت سرِ هم برنامههایی که در آن ناهنجاریهای اخلاقی نشان داده میشود، آرام آرام، انسان را از قید #دین، خارج میکند.
💠 #رقص، شرابخواری، مهمانیهای مختلط، #مصرفگرایی، ترویج برهنگی و بسیاری از مسائل دیگری که هیچ سنخیتی با سبک زندگی #دینی ما ندارند، از خوراکهای روزمرّهی شبکههای ماهوارهای، است.
💠 شیوۀ زندگی در این شبکهها، به قدری با شیوۀ زندگی ما متفاوت است که بسیاری از بینندگان، بدون دلیل خاصّی از زندگی خود #خسته شدهاند و آرزوی داشتن یک زندگی مثل زندگیهای ماهوارهای را میکنند.
💠 دلزدگی از زندگی و افسردگی، کمترین نتیجۀ این نوع #مقایسه است.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
داستان زندگی شهید سید علی حسینی و دخترشان زینب السادات حسینی
نویسنده سید محمد طاها ایمانی
برگرفته از سایت گیسوم
http://www.gisoom.com
داستان واقعی که بدون هیچ دخل و تصرفی صورت گرفته است.
قسمت اول داستان دنباله دار بدون تو هرگز: مردهای عوضی
همیشه از پدرم متنفر بودم … مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه … آدم عصبی و بی حوصله ای بود
… اما بد اخلاقیش به کنار … می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟ … نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا ۱۴ سالگی
بیشتر درس بخونه … دو سال بعد هم عروسش کرد …اما من، فرق داشتم … من عاشق درس خوندن بودم … بوی کتاب
و دفتر، مستم می کرد … می تونم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکان نخورم … مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم،
برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم …چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت … یه نتیجه
دیگه هم به زندگیم اضافه شد … به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی … شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود …
یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند … دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد … اما
خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره … مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می
زد …این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود … مردها همه شون عوضی هستن … هرگز ازدواج نکن … هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید … روزی که پدرم گفت … هر چی درس خوندی، کافیه
🔴 #اثر_فوقالعاده_فرو_بردن_خشم
💠 همسرانی که بتوانند در مشاجرات #خشم خود را فرو ببرند و عصبانیت خود را در تصمیمشان دخیل نکنند بشدت #محبوب و #عزیز میشوند.
💠 فرو بردن خشم، بالاترین و #اوج تاثیرگذاری را بر طرف مقابل دارد.
💠 تغییر حالت بدن، ترک مکان، #وضو گرفتن، آب #سرد نوشیدن، به عاقبت کار اندیشیدن و #خدا و ائمه (ع) را ناظر دانستن از فرمولهای موفقیت در اینکار است.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
هدایت شده از کانال عشق
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت اولین جرّاح قرنیه در جهان از #مکاشفه_عجیب_علامه_طباطبایی
🍃وقتی این داستان را برای استادم، آیت الله جوادی آملی نقل کردم، گفت این دکتر را بیاور پیش من.
برای آقای بهجت هم تعریف کردم، فرمودند: پسر من! ایشان در جوانی، وقتی که با او همحجره بودیم، با ارواح صحبت میکرد!!
«آیت_الله_احدی»
@Arefin
قسمت دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: ترک تحصیل
بالاخره اون روز از راه رسید … موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود … با همون اخم و لحن تند
همیشگی گفت … هانیه … دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه … تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم …
وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم … بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود
… به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم … ولی من هنوز دبیرستان …خوابوند توی گوشم … برق از سرم پرید …
هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد … همین که من میگم … دهنت رو می بندی میگی چشم… درسم درسم … -
تا همین جاشم زیادی درس خوندی … از جاش بلند شد … با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت … اشک توی چشم هام حلقه زده بود … اما اشتباه می کرد،
من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم …از خونه که رفت بیرون … منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم
برم مدرسه … مادرم دنبالم دوید توی خیابون … هانیه جان، مادر … تو رو قرآن نرو … پدرت بفهمه بدجور عصبانی -
میشه … برای هر دومون شر میشه مادر … بیا بریم خونه …اما من گوشم بدهکار نبود … من اهل تسلیم شدن و زور
شنیدن نبودم … به هیچ قیمتی …