فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دوتا همیشه چهارتا نیست!
یکمی حس خوب بگیریم.... 💕
https://eitaa.com/eshgh14
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینستاگرام زندگیتو نابود میکنه 😳
اینستا شما رو به پوچی میرسونه
دیگه از چیزی لذت نمی بری.
https://eitaa.com/eshgh14
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بدُونِ الْجَنَّهِ
کسى که یادى از حضرت حسین بن على (ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حقتعالی به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.
سلام صبح یکشنبه شما بخیر و خوشی
یاستارالعیوب عیبهای مارابپوشان
یارازق؛ رزق ماراحلال وپاک وزیاد گردان
وبه ما دست دهنده عنایت بفرما
یا عزیز؛ دلهای مارا ازکینه پاک بفرما
یا ذی الجلال و الاکرام
دردنیاوآخرت سعادتمندمان بفرما
یا علام الغیوب آخر عاقبتمان
را ختم بخیر بفرما
اللهم عجل لولیک الفرج
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما
https://eitaa.com/eshgh14
🏴اَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَداءِ
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ
🏴 سلام بر شهيد شهيدان
سلام بر ساکنِ کربلاء
سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند.
https://eitaa.com/eshgh14
╭━━⊰❀🔹▪️🔹❀⊱━━╮
🔹 دعوت به قیام برای خدا 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی: قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی.
خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده.
▫️خلیل آسا درِ علم الیقین زن
▫️ندای «لا احبّ الآفلین » زن
قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین - صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی رساند.
(تاریخی ترین سند مبارزاتی امام خمینی)
مخاطب: علما و ملت ایران
📚 جلد۱ ، صفحه۲۱
#صحیفه_نور_امام_خمینی_ره
@ketabezendagi
╰━━⊰❀🔹▪️🔹❀⊱━━╯
https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻عظمت نهنگ در اقیانوس
🔹شما هم اولش فکر کردید داره از آب بیرون میاد؟!
https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باحال ترین و هوشمندانه ترین سرقت تاریخ 😂
https://eitaa.com/eshgh14
آموزگاری تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبی قدردانی کند.
او دانشآموزان را یکییکی به جلوی کلاس میآورد و چگونگی اثرگذاری آنها بر خودش را بازگو میکرد.
آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانی آبی رنگ میزد که روی آن با حروف طلایی نوشته شده بود: « من آدم تاثیرگذاری هستم.»
سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژهای برای کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعی چه اثری خواهد داشت.
آموزگار به هر دانشآموز سه روبان آبی اضافی داد و از آنها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانی را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسی از چه کسی قدردانی کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند.
یکی از بچهها به سراغ یکی از مدیران جوان شرکتی که در نزدیکی مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکی که در برنامهریزی شغلی به وی کرده بود قدردانی کرد و یکی از روبانهای آبی را به پیراهنش زد.
و دو روبان دیگر را به او داد و گفت:ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش میکنم از اتاقتان بیرون بروید، کسی را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبی به سینهاش قدردانی کنید.
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رییسش که به بدرفتاری با کارمندان زیر دستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاریاش تحسین میکند.
رییس ابتدا خیلی متعجب شد آن گاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبی را میپذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روی سینهاش بچسباند.
رییس گفت: البته که میپذیرم.
مدیر جوان یکی از روبانهای آبی را روی یقه کت رییسش، درست بالای قلب او، چسباند و سپس آخرین روبان را به او داد و گفت:لطفاً این روبان اضافی را بگیرید و به همین ترتیب از فرد دیگری قدردانی کنید.
مدیر جوان به رییسش گفت پسر جوانی که این روبان آبی را به من داد گفت که در حال انجام یک پروژه درسی است و آنها میخواهند این مراسم روبان زنی را گسترش دهند و ببینند چه اثری روی مردم میگذارد.
آن شب، رییس شرکت به خانه آمد و در کنار پسر ١۴ سالهاش نشست و به او گفت: امروز یک اتفاق باور نکردنی برای من افتاد.
من در دفترم بودم که یکی از کارمندانم وارد شد و به من گفت که مرا تحسین میکند و به خاطر نبوغ کاریام، روبانی آبی به من داد.
میتوانی تصور کنی؟ او فکر میکند که من یک نابغه هستم!ا و سپس آن روبان آبی را به سینهام چسباند که روی آن نوشته شده بود: «من آدم تاثیرگذاری هستم.»
سپس ادامه داد: او به من یک روبان اضافی هم داد و از من خواست به وسیله آن از کس دیگری قدردانی کنم.
هنگامی که داشتم به سمت خانه میآمدم، به این فکر میکردم که این روبان را به چه کسی بدهم و به فکر تو افتادم.
من میخواهم از تو قدردانی کنم.
مشغله کاری من بسیار زیاد است و وقتی شبها به خانه میآیم توجه زیادی به تو نمیکنم.
من به خاطر نمرات درسیات که زیاد خوب نیستند و به خاطر اتاق خوابت که همیشه نامرتب و کثیف است، سر تو فریاد میکشم.
امّا امشب، میخواهم کنارت بنشینم و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزی و میخواهم بدانی که تو بر روی زندگی من تاثیرگذار بودهای. تو در کنار مادرت، مهمترین افراد در زندگی من هستید.
تو فرزند خیلی خوبی هستی و من دوستت دارم.
آن گاه روبان آبی را به پسرش داد.
پسر که کاملاً شگفت زده شده بود به گریه افتاد.
نمیتوانست جلوی گریهاش را بگیرد.
تمام بدنش میلرزید. او به پدرش نگاه کرد و با صدای لرزان گفت:« پدر، امشب قبل از این که به خانه بیایی، من در اتاقم نشسته بودم و نامهای برای تو و مامان نوشتم و برایتان توضیح دادم که چرا به زندگیم خاتمه دادم و از شما خواستم مرا ببخشید.»
من میخواستم امشب پس از آن که شما خوابیدید، خودکشی کنم.
من اصلاً فکر نمیکردم که وجود من برایتان اهمیتی داشته باشد.
نامهام بالا در اتاقم است.
پدرش از پلهها بالا رفت و نامه پرسوز و گداز پسرش را پیدا کرد.
فردا که رییس به اداره آمد، آدم دیگری شده بود.
او دیگر سر کارمندان غر نمیزد و طوری رفتار میکرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر بر روی او تاثیرگذار بودهاند.
مدیر جوان به بسیاری از نوجوانان دیگر در برنامهریزی شغلی کمک کرد..
یکی از آنها پسر رییسش بود و همیشه به آنها میگفت که آنها در زندگی او تاثیرگذار بودهاند.
و به علاوه، بچههای کلاس ، درس با ارزشی آموختند:« انسان در هر شرایط و وضعیتی میتواند تاثیرگذار باشد. »
همین امروز از کسانی که بر زندگی شما تاثیر مثبت گذاشتهاند قدردانی کنید.
https://eitaa.com/eshgh14