eitaa logo
کانال عشق
316 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
#در_محضر_استاد_جوادی_آملی 🍃برخی در خودرو خود قرآن می گذارند و با بسم الله شروع به حرکت می کنند اما تخلف رانندگی مرتکب می شوند اینان باید بدانند هرگز برای انجام یک کار حرام بسم الله نمی گوییم بلکه کسی که با نام خدا کاری را آغاز می کند باید تا پایان کار، خدایی بودن آن را حفظ کند .. #کانال_عارفین @Arefin
📹 دعای آیت‌الله بهجت قدس‌سره برای نجات همه مسلمانان از بلاها در قنوت نماز 🔸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ فَرِّجْ عَنْ أشیاعِهِمْ وَ اخْذُلْ وَ اَهْلِکْ مَنْ عاداهُم اَلسّاعَةِ. یا رَؤُوفُ یا رَحیمِ. یا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکرامِ. یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ. اَللّهُمَّ نَجِّنا وَ جَمیعَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسلِمینَ وَ الْمُسلِماتِ مِنْ جَمیعِ الْمُفسِدینَ. یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْاَطیَبینَ. 🔸 خدایا بر محمد و خاندن او درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما، و [گره از کار] شیعیانشان بگشا، و هر که با آن‌ها دشمنی ورزد در همین لحظه ذلیل و نابود فرما. ای مهربان و ای بخشایشگر. ای صاحب شکوه و انعام، ای مهربان‌ترین مهربانان. خداوندا، ما و همه مردان و زنان مؤمن و مسلمان را از [شر] همه مفسدان نجات ده. ای مهربان‌ترین مهربانان. ✅ خدایا بر محمد و خاندان پاکش درود فرست. 💻 مشاهده این فیلم و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیت الله بهجت(ره):🔻 http://bahjat.ir/fa/content/259 ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره ✅ @bahjat_ir
🔴 #معاشرت_با_سالخوردگان 💠 یکی از فرمولهایی که صفت #مدارا کردن و آسان‌گیری نسبت به همسر و خانواده را زیاد می‌کند و #پختگی و تجربه را به زندگی تزریق می‌کند معاشرت با #سالخوردگانِ اقوام و غیر اقوام است. 💠 سالخوردگانی که #متدین هستند و سردی و گرمی دنیا را بازگو می‌کنند گاه باعث اصلاح #بداخلاقی‌ها و بی‌تدبیری‌های ما در زندگی می‌شوند. 🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃وقتی نگرانیم چه عملی انجام دهیم؟ « استاد فاطمی نیا» #کانال_عارفین @Arefin
#حرفهای_من_و_مادرم ❤️ ✍گیرم که فاتح قلعۂ خیبر باشد، و همه دیده یا شنیده باشند آن را... گیرم که وفادارترین مرد به پیامبر باشد، و همه بدانند این را ... گیرم که علی باشد؛ که صدبار شنیده باشند از لبان محمّد که اوست جانشین من، او... شهر که در خواب فرو برود و تنهایی را رفیقش کنند؛ دستهایش می‌رود در بند و می‌برندش کشان کشان و رحمی به حریمِ محترمش نمی‌کنند. دیگر چند ساعت کافیست تا سیاهی خود را برساند درِ خانه و بسوزاند و بشکند و خون به جگر کند.. ¤ این ماجرای تکراریِ صدها سال است و همین امروزِ ما.... مادر! یا خوابیم یا خوابیده‌نما! و در هر دو، نتیجه یکیست: تنهایی... تنهایی... تنهایی..◼️ @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام قرائتی 🍃 هیچ وقت دیر نیست #کانال_عارفین @Arefin
#باهم_بسازیم ۲۸ در ارزیابی اولیه مشکلات :👇 ❌ مشکلات خود را به گردن دیگران نیندازیم. 💢 ابتدا رفتارهای خودمان را بررسی و به حل اشتباهاتمان بپردازیم. 🚫 سوءظن به دیگران از فریبهای شیطان است پس ممنوع! @ostad_shojae
کانال عشق
خداوند توبه‌کنندگان را دوست دارد. اما یادم باشد که به امید حرّ شدن، از حبیب بودن دست نکشم. @tafakko
🍀⭐️🍀⭐️ ⭐️🍀 🍀 🔴 ـــــــــــــــــ اگر کسی پدرش خمس ندهد تکلیف خودش چی هست؟ایا خمس بر گردن فرزند هست ؟ مرجع: ✳️ ــــــــــــــــ سلام علیکم خمس برعهده فرزند نیست وتکلیفی ندارد. فقط با بیان خوب احکام را برای پدر بیان کند ـــــــــــــــــــــــــــ 🌿 🌸🌿 🌿🌸🌿🌸 i
🍀⭐️🍀⭐️ ⭐️🍀 🍀 🔴 ـــــــــــــــــ سلام علیکم یه مقدار به کسی بدهکارم اصلا مقدارشو یادم نمیاد و شک دارم که ایا بدهیمو صاف کردم یا نه تکلیف چیه ؟؟ 📚مرجع ✳️ ــــــــــــــــ سلام علیکم باید با آن فرد صحبت کنید و از او کسب اطلاع کنید اگر گفت که بدهی خود را پرداخت کرده اید تکلیفی ندارید. اگر گفت پرداخت نکرده اید بدهیش را بدهید واگر هر دو شک داشته باشید با هم مصالحه کنید و رضایتش را جلب کنید. ـــــــــــــــــــــــــــ 🌿 🌸🌿 🌿🌸🌿🌸 i
قسمت سی و نهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: برمی گردم وجودم آتش گرفته بود … می سوختم و ضجه می زدم … محکم علی رو توی بغل گرفته بودم … صدای ناله های من بین سوت خمپاره ها گم می شد … از جا بلند شدم … بین جنازه شهدا … علی رو روی زمین می کشیدم … بدنم قدرت و توان نداشت … هر قدم که علی رو می کشیدم … محکم روی زمین می افتادم … تمام دست و پام زخم شده بود … دوباره بلند می شدم و سمت ماشین می کشیدمش … آخرین بار که افتادم … چشمم به یه مجروح افتاد … علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش … بین اون همه جنازه شهید، هنوز یه عده باقی مونده بودن … هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن … تا حرکت شون می دادم… ناله درد، فضا رو پر می کرد … دیگه جا نبود … مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم … با این امید … که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیر هم، خفه نشن … نفس کشیدن با جراحت و خونریزی … اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه … آمبولانس دیگه جا نداشت … چند لحظه کوتاه … ایستادم و محو علی شدم … کشیدمش بیرون … پیشونیش رو بوسیدم … – برمی گردم علی جان … برمی گردم دنبالت … و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس … قسمت چهلم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خون و ناموس آتیش برگشت سنگین تر بود … فقط معجزه مستقیم خدا… ما رو تا بیمارستان سالم رسوند … از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک … بیمارستان خالی شده بود … فقط چند تا مجروح … با همون برادر سپاهی اونجا بودن … تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید … باورش نمی شد من رو زنده می دید … مات و مبهوت بودم … – بقیه کجان؟ … آمبولانس پر از مجروحه … باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط … به زحمت بغضش رو کنترل کرد … – دیگه خطی نیست خواهرم … خط سقوط کرد … الان اونجا دست دشمنه … یهو حالتش جدی شد … شما هم هر چه سریع تر سوار آمبولانس شو برو عقب … فاصله شون تا اینجا زیاد نیست … بیمارستان رو تخلیه کردن … اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه … یهو به خودم اومدم … – علی … علی هنوز اونجاست … و دویدم سمت ماشین … دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد … – می فهمی داری چه کار می کنی؟ … بهت میگم خط سقوط کرده … هنوز تو شوک بودم … رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد … جا خورد … سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد … – خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب … اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود … بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده… بیان دنبال مون … من اینجا، پیششون می مونم … سوت خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد … سرچرخوند و نگاهی به اطراف کرد … – بسم الله خواهرم … معطل نشو … برو تا دیر نشده … سریع سوار آمبولانس شدم … هنوز حال خودم رو نمی فهمیدم … – مجروح ها رو که پیاده کنم سریع برمی گردم دنبالتون … اومد سمتم و در رو نگهداشت … – شما نه … اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم … ارزش گیر افتادن و اسارت ناموس مسلمان … دست اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره … جون میدیم … ناموس مون رو نه … یا علی گفت و … در رو بست … با رسیدن من به عقب … خبر سقوط بیمارستان هم رسید … پ.ن: شهید سید علی حسینی در سن 69 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد … پیکر مطهر این شهید … هرگز بازنگشت … جهت شادی ارواح طیبه شهدا … صلوات