✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
#توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است، که واقعاً بیسابقه است، و بلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت میآید، از سر شیعه رفع گردد.
📚 درمحضربهجت، ج2، ص109
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
🗓 جمعه ١٧ خرداد ماه ١٣٩٨
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی علیهالسلام، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او میباشد.
📚 در محضر بهجت، ج۲
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبزی رو اینجوری پاک کنین 😁
Join 🔜 @secretcam 🏃♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه بارش باران رو از پایین دیدیم
حالا از یک نمای متفاوت و بسیار زیبا ببینید👌
Join 🔜 @secretcam 🏃♀
قسمت چهل
مردم تعجّب مى كنند، مگر فاطمه (س) به خليفه چه گفته است كه او اين قدر عوض شده است؟
آرى، ابوبكر از نفرين فاطمه (س)، خيلى ترسيده است.
اگر چه فاطمه (س) در بستر بيمارى است، امّا تا جان دارد از حق، دفاع مى كند.
مردم نمى دانند چه كنند، چگونه خليفه خود را آرام كنند. سرانجام تصميم گرفته مى شود تا عدّه اى نزد خليفه بروند و به او چنين بگويند: «اى خليفه، اگر تو از مقام خود، كناره گيرى كنى اسلام نابود خواهد شد، امروز بقاى اسلام به خلافت توست، هيچ كس نمى تواند جاى تو را بگيرد».
و اين گونه است كه خليفه آرام مى شود. ۲۰۸ * * * اكنون
فاطمه (س) لحظه به لحظه بدتر مى شود، او گاهى از هوش مى رود و گاهى به هوش مى آيد.
او ديگر براى پرواز به سوى آسمانها آماده است، او مى خواهد به ديدار پدر مهربان خود برود، امشب شب سيزدهم ماه «جَمادى الاولى» است.
در اين مدّت، فاطمه (س) چقدر بلا و سختى كشيده است.
آيا امشب با من به عيادت فاطمه (س) مى آيى؟
خداى من! گويا امشب در اين خانه خبرهايى است! فاطمه (س) در بستر بيمارى است، نگاه على (ع) به چهره همسرش، خيره شده است.
فاطمه (س) چشمان خود را باز
مى كند، على (ع) را در كنار خود مى بيند، رو به او مى كند و مى گويد:
على جان! من الآن، خوابى ديدم.
در خواب چه ديده اى، اى عزيز دلم؟
در خواب، پدرم را ديدم، او در قصر سفيدى نشسته بود، وقتى با او روبرو شدم به من گفت: «دخترم، نزد من بيا كه من مشتاق تو هستم».
تو در جواب چه گفتى؟
من به او گفتم: «به خدا قسم، من نيز مشتاق ديدار تو هستم».
و پيامبر چه گفت؟
او به من چنين گفت: «تو به زودى مهمان من خواهى بود». ۲۰۹
اشك در چشمان على (ع) حلقه مى زند، او باور نمى كند كه امشب، آخرين شبِ زندگى فاطمه (س) باشد.
نگاه على (ع) به صورت فاطمه (س) دوخته شده است. ناگهان فاطمه (س) اين چنين مى گويد: «عليكُم السّلام».
على (ع) به خود مى آيد، آيا كسى وارد اتاق شده است؟ تو هر چه نگاه مى كنى كسى را نمى بينى. پس فاطمه (س) به
چه كسى سلام كرد؟
فاطمه (س) رو به على (ع) مى كند و مى گويد: «پسر عمو،
نگاه كن، جبرئيل به ديدن من آمده است، الآن او به من سلام كرد و من جواب او را دادم، او به من خبر داد كه امشب، شب آخر زندگى من است و من فردا به اوج آسمانها پرواز مى كنم». ۲۱۰
آرى، سفر فاطمه (س) قطعى شده است، در آسمانها غوغايى به پا شده است، همه خود را براى مراسم استقبال از فاطمه (س) آماده مى كنند. * * * اكنون، فرصت خوبى است تا فاطمه (س) حرف هاى خود را با على (ع) بزند. على (ع) سر فاطمه (س) را به سينه گرفته است و به شدّت گريه مى كند. قطرات اشك على (ع) بر صورت فاطمه (س) مى ريزد. ۲۱۱
فاطمه (س) اين چنين سخن مى گويد:
على جان! تو بايد در مرگ من صبر داشته باشى، يادت هست در روز آخر زندگى پدرم، او به من وعده داد كه من زودتر از همه به او ملحق خواهم شد، اكنون موقع وعده پيامبر است. على جان! اگر در زندگى از من كوتاهى ديدى ببخش و مرا حلال كن. ۲۱۲
اى فاطمه! تو نهايت عشق و محبّت را به من ارزانى داشتى، تو با سختى هاى زندگى من ساختى، تو هيچ كوتاهى در حقّ من نكردى.
على جان! از تو مى خواهم كه بعد از من با فرزندانم، مهربانى بيشترى داشته باشى، بعد از من با دختر خواهرم، اَمامه، ازدواج كن، زيرا او با فرزندان من
مهربان است.
فاطمه جان! تو به
زودى حالت خوب مى شود و شفا مى يابى.
نه، من به زودى نزد پدر خود مى روم، على جان! من وصيّت ديگرى هم دارم. ۲۱۳
چه وصيتّى؟
بدنم را شب غسل بده، شب به خاك بسپار، تو را به خدا قسم مى دهم مبادا بگذارى آنهايى كه بر من ظلم كردند بر سر جنازه من حاضر شوند، آنهايى كه مرا با تازيانه زدند ؛ محسن (ع) مرا كشتند نبايد بر پيكر من نماز بخوانند. ۲۱۴
چشم، فاطمه جان! من قول مى دهم نگذارم آنها بر پيكر تو نماز بخوانند. ۲۱۵
على جان! من مى خواهم قبرم مخفى باشد. ۲۱۶
چشم، فاطمه جان!
على جان! از تو مى خواهم كه خودت مرا غسل دهى و كفن نمايى و در قبر بگذارى، على جان! بعد از آن كه مرا دفن كردى، بالاى قبرم بنشين و قرآن و دعا بخوان، تو كه مى دانى من سخت مشتاق تو هستم و چقدر شيداى صداى دلنشين تو هستم! على جان! به سر قبرم بيا، چرا كه دل من به تو انس دارد. ۲۱۷
فاطمه جان! من وصيّت هاى تو را انجام مى دهم، ولى من هم چند خواسته از تو دارم.
چه خواسته اى؟
اگر من در حقّ تو كوتاهى كردم مرا حلال كنى و ببخشى، ديگر اين كه وقتى نزد پيامبر رفتى سلام مرا به او برسانى.
اشك در چشمان على (ع) حلقه مى زند، بغض راه گلوى على (ع) را مى بندد،
💠💠💠
🌸 #زنجبیل_عسل
🍃معجون زنجبیل و عسل، تاثیر زیادی بر تقویت قوا و میل جنسی آقایان دارد، ترکیب ⇩
✨عسل 2 واحد
✨زنجبیل له شده 2 واحد
✍🏻هر روز صبح، به مدت یکماه مصرف کنید
🌸 مرکز #طب_جامع اسلامی و سنتی🌸
@tebolathar
#طب_الاطهار
💠💠💠
🔴 #بیماری_همسر
💠 در مواقع #بیماری همسرتان با او بیشتر مهربان باشید و به او توجه #ویژه کنید!
💠 همسر شما در اینگونه مواقع #نیاز شدید به محبت و مهربانیتان دارد.
💠 #عشق خود را در بزنگاهها ثابت کنید تا علاقه و #عاطفه همسری بینتان بیشتر گردد.
💠 گاهی برایش #بیخوابی بکشید تا به شما در دلش افتخار کند.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh