🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
بنام خداوند سبحان 🍃🍃🍒🍒🍒🌳
الحمدلله 🍒 🍃🍒🍒🌳
🌳🍒☘🍒
🌳☘🍒 🕊 🕊
🌳🍒🕊 🕊 🕊
🌳
🕊قال علی علیه السلام :
ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی. ( نهج البلاغه خطبه 176)
🕊قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ .
براستی این قلبها زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگار می گیرد، جلای قلب ها قرائت قرآن است. ( ارشاد القلوب / 78)
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🕊🕊🕊@Shenakht_KHODA🕊🕊🕊🕊☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
1⃣8⃣
راضی به رضای تو_5.mp3
8.27M
#راضی_به_رضای_تو ۵
اونایی که اهلِ بد و بیراه گفتن به زمین و زمانند؛
هرگز از زندگی احساس رضایت نمیکنند..
هنر انسانهای باهمّت ،
پیدا کردن راهِ سعادت، درمیانه ی مصائب و مشکلات است!
🔝فقط تو ؛
تعیین کننده ی مقصد و مسیر زندگی خودت هستی!
@ostad_shojae
🌸 #درمان_طبیعی
⇦✨زگیل
✍برای حذف کامل زگـیل در ناحیه دست و پا از آب پیاز استفاده کنید آن را شب ها قبل از خواب به قسمت مبتلا به زگـیل بمالید و صبح آن را بشویید
🌸 مرکز #طب_جامع اسلامی و سنتی🌸
@tebolathar
#طب_الاطهار
💠💠💠
هدایت شده از کانال عشق
مهندسی فکر_5.mp3
17.07M
#مهندسی_فکر ۵
عبادتهای زیاد، اما بدون تفکر،
هرگز به رشدِ روح شما کمک نمی کند!
⚜روحِ کسی که به "تفکر" عادت کرده است ؛
با افزایش سن و کهولت جسم،
قدرت، نشاط و شفافیت بیشتری کسب میکند.
@ostad_shojae
✳️🌸✳️🌸
🌸✳️
✳️
🔴#سوال_شماره127
ــــــــــــ.
با سلام و احترام. اگر کسی تا سنی با یک مرجع تقلید بوده و از آن به بعد تشخیص بده مرجع دیگری از نظرش اعلم تر و واجد شرایط است، میتونه نیت کنه و مرجع تقلیدش را تغییر بده؟!
🔵 #پاسخ
ــــــــــــــــ
سلام علیکم
نظر شخص ملاک نیست. باید از دو روحانی عالم وعادل تحقیق کند اگر مرجع فعلی اعلم باشد باید برتقلیدش باقی بماند واگر مرجع دیگری اعلم باشد باید به او رجوع کند.
ـــــــــــــــ
#تقلید
🌸
🌿🌸
🌸🌿🌸🌿
✳️🌸✳️🌸
🌸✳️
✳️
🔴#سوال_شماره126
ــــــــــــ.
ببخشید سکه بهار آزادی خمس داره؟
زکات داره؟
مرجع تقلید: آیه الله بهجت رحمه الله
🔵 #پاسخ
ــــــــــــــــ
سلام علیکم
سکه اگر به مقدار نصاب برسد زکات دارد
اگر تاسال خمسی بماند خمس دارد.
ـــــــــــــــ
#خمس
🌸
🌿🌸
🌸🌿🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منم اول فک کردم واقعیه😬
🆔 @aajibtarinhaa
قسمت چهل وچهار
عبّاس (عموى پيامبر) جلو مى آيد، دست على (ع) را مى گيرد و او را بلند مى كند. ۲۴۶
على (ع) آخرين سخن هاى خود را با فاطمه (س) مى گويد: «فاطمه جان! من مى روم، امّا دلم پيش توست.
به خدا قسم! اگر از دشمنان، نگران نبودم كنار قبر تو مى ماندم و از اينجا نمى رفتم و همواره به گريه مى پرداختم ». ۲۴۷
على (ع) برمى خيزد و رو به آسمان مى كند و مى گويد: «بار خدايا، من از دختر پيامبر تو راضى هستم ». ۲۴۸
آنگاه مقدارى آب روى قبر فاطمه (س) مى ريزد و از قبر فاطمه (س) جدا مى شود. ۲۴۹
دوست من! گريه بس است! اين كتاب را به كنارى بگذار و برخيز! اكنون، موقع عمل است، بايد به وصيّت فاطمه (س) عمل كنيم.
مگر چيزى از همه وصيّت او مانده است؟
آرى، او وصيّت كرده كه قبرش مخفى باشد. ۲۵۰
چگونه اين كار را انجام دهيم؟
بيا دست به كار شويم. بايد چهل قبر حفر كنيم و آنها را پر از خاك كنيم. عجله كن ما وقت زيادى نداريم، ما بايد در جاى جاى بقيع، قبر بكنيم.
چهل قبر آماده مى شود. بايد همه متفرق شويم، به خانه هاى خود برويم. ۲۵۱
صداى اذان صبح بلند مى شود:
اللّه أكبر، اللّه أكبر.
مردم مدينه از خواب بيدار مى شوند. * * * خليفه در مسجد نشسته است، او منتظر است تا پيكر فاطمه (س) را به مسجد
بياورند و او بر آن نماز بخواند.
آرام آرام، مردم خود را براى مراسم تشييع جنازه آماده مى كنند.
خبرى در ميان مردم رد و بدل مى شود: «ديشب، على، بدن فاطمه را به خاك سپرده است».
مردم به سوى قبرستان بقيع مى روند، مى خواهند قبر فاطمه (س) را زيارت كنند، امّا با چهل قبر تازه روبرو مى شوند. به راستى قبر فاطمه (س) كدام است؟
هيچ كس نمى داند، آيا به
راستى فاطمه (س) در اين قبرستان دفن شده است؟ نكند فاطمه (س) در جاى ديگرى دفن شده باشد؟
مردم، همديگر را سرزنش مى كنند و مى گويند: «ديديد كه چگونه از ثوابِ تشييع جنازه فاطمه محروم شديم، ما حتى نمى دانيم كه قبر او كجاست». ۲۵۲
مردم زيادى در بقيع جمع مى
شوند. آنها با خود فكر مى كنند كه چرا فاطمه (س) را مخفيانه به خاك سپردند؟ چرا قبر او نامعلوم است؟
اين كار پيام سياسى مهمّى براى همه دارد، اين كار، فريادِ بلند اعتراض است.
نگاه كن! خليفه و عُمَر دارند به اين سو مى آيند. قبر فاطمه (س) معلوم نيست در كجاست؟ عُمَر عصبانى مى شود. او مى داند مخفى بودن قبر فاطمه (س)، براى تاريخ، يك علامت سؤل بزرگ است.
هر كس كه تاريخ را بخواند با خود خواهد گفت: «چرا قبر فاطمه (س) مخفى است؟ »، جواب اين سؤل، آبروى خلافت را مى برد. او مى خواهد هر طور شده است اين علامت سؤل را پاك كند.
بايد خليفه بر پيكر فاطمه (س) نماز بخواند. عُمَر مى خواهد اين قبرها را بشكافد و پيكر فاطمه (س) را از قبر بيرون بياورد تا خليفه بر آن نماز بخواند. ۲۵۳
در اين ميان نگاه عُمَر به مقداد مى خورد به سوى او مى رود و مى گويد:
چه موقع فاطمه را دفن كرديد؟
ديشب.
چرا اين كار را كرديد؟ چرا صبر نكرديد تا ما بر پيكر دختر پيامبر نماز بخوانيم؟
خود فاطمه وصيّت كرده بود كه تو و خليفه بر او نماز نخوانيد.
عُمَر عصبانى مى شود، به سوى مقداد حمله مى كند و شروع
به زدن او مى كند، آن قدر مقداد را مى زند تا خسته مى شود. مقداد از جا بلند مى شود، خون از سر و صورت او مى ريزد.
اكنون موقع آن است كه مقداد با مردم سخن بگويد: «اى مردم! دختر پيامبر از دنيا رفت در حالى كه بعد از دو ماه، زخم پهلوى او خوب نشده بود، آيا مى دانيد چرا؟ براى اين كه شما با غلاف شمشير به پهلوى او زديد». ۲۵۴
آرى، شما كه با فاطمه (س) اين گونه برخورد كرديد چگونه توقّع داريد كه او اجازه دهد شما در تشييع جنازه او حاضر شويد؟ * * * على (ع) در خانه نشسته است كه به او خبر مى دهند عمرمى خواهد قبرها را بشكافد تا پيكر فاطمه (س) را پيدا نمايد.
على (ع) برمى خيزد.
شمشيرِ ذو الفقار را در دست مى گيرد و از خانه بيرون مى آيد.
نگاه كن! او چقدر خشمگين است، رگ هاى گردن او پر از خون شده است.
عُمَر جلو مى آيد و مى گويد: «اى على! اين چه كارى بود كه تو كردى؟ ما پيكر فاطمه را از قبر بيرون مى آوريم تا خليفه بر آن نماز بخواند».
على (ع) دست مى برد و عُمَر را با يك ضربه بر زمين مى زند و روى سينه او مى نشيند و مى گويد: «تا امروز هر كارى كرديد من صبر كردم، امّا به خدا قسم، اگر دست به اين قبرها بزنيد با شمشير به جنگ شما مى آيم، به خدا، زمين را از خون شما سيراب خواهم نمود». ۲۵۵
🔴 #از_ازدواج_رهبر_انقلاب_بدانیم!
💠 مدتی از بازگشت سیدعلی خامنهای از قم به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه #ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات #خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سید محمد رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود.
💠 حاج محمد اسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان #دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله #میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند.
💠 هزینه ازدواج، آن بخشی که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده #عروس که حتماً قابل توجه بود.
💠 اوایل پاییز ۱۳۴۳ سیدعلی خامنهای و دوشیزه خجسته #پیوند زناشویی بستند. خطبه عقد توسط آیتالله #میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، که #شانزده بهار بیش نداشت، پا به دنیای آقای خامنهای گذاشت.
💠 #کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. آن شب آقای خامنهای در آستانه #ورودی خانه ایستاده بود و از میهمانان استقبال میکرد. مراسم، آن طور که مرسوم خانوادههای مذهبی و مقید آن زمان بود، برگزار شد.
📙 کتاب شرح اسم، صفحه ۲۱۱
🆔 @zanashooi_amoozesh