eitaa logo
کانال عشق
316 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺خانم دکتر #رقیه_فاضل: کتاب «لینا لونا»؛ مسئله #حجاب #شهید_مطهری به زبان کودکان است👆 @khabarnews2 👈ایتا
🔴 مسلمان ژاپنی خطاب به آیت‌الله #خامنه‌ای: آقا جان، جانم فدای شما، فاطمه هوشینو در همایش عفاف و #حجاب: آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای تنها برای زندگی در این دنیا نیستند بلکه چون جانشین معصوم هستند، برای دنیا و آخرت ما هستند، اما سایر رهبران فقط برای این دنیا هستند. @khabarnews2 👈
فوق العاده های کانال👇🌹
فصل 5 كتاب صبح ساحل امشب شب چهارشنبه است، هوا خيلى سرد است، هنوز مردم در مسجد هستند، مأموران اجازه نمى دهند كسى از مسجد خارج شود، وقتى زيد از اين موضوع باخبر مى شود با هيجده نفرى كه همراه او بودند از مخفى گاه خود خارج مى شود، او به سوى مسجد مى آيد، آتشى را در آن نزديكى روشن مى كند، صداى "الله اكبر" مردم از مسجد به گوش مى رسد، عدّه اى از خانه ها براى يارى او بيرون مى آيند، تعداد آنان 218 نفر مى شود. آنان به سوى مسجد حمله مى كنند، انتظار مى رود مردمى كه در مسجد هستند نيز شورش كنند و به بيرون مسجد بيايند. امشب زيد به كسانى كه با او بيعت كرده اند نياز دارد، آن ها پيمان بسته اند كه تا پاى جان او را يارى كنند، زيد هر چه صبر مى كند، خبرى نمى شود، مردم كوفه فقط اهل شعارند، آنان فرياد "الله اكبر" سر مى دهند، امّا وقتى مى بينند اگر به سوى در مسجد بروند، كشته مى شوند، از جاى خود تكان نمى خورند. او به ياران خود دستور مى دهد تا نزديك مسجد شوند و فرياد برآورند: "اى كسانى كه در مسجد مانده ايد، از ذلّت و خوارى به سوى عزّت بياييد!". زيد به ياران خود رو مى كند و مى گويد: ــ چرا اين مردم به يارى ما نمى آيند؟ ــ مأموران حكومتى، آنان را محاصره كرده اند. ــ اين هرگز بهانه اى براى شكستن پيمان نيست! زيد مى داند كه هنوز عدّه زيادى از مردم در خانه هاى خود پناه گرفته اند، او مى گويد: "آنانى كه در خانه ها هستند چرا به يارى ما نمى آيند". هيچ كس جواب اين سؤال را نمى دهد، زيد با ديدن اين صحنه همه چيز را مى فهمد، او به ياد حسين(ع) مى افتد و مى گويد: "اين مردم با من همان كارى را كردند كه با حسين(ع) كردند". زيد از مسجد دور مى شود، به در خانه هايى مى رسد كه مى داند صاحب آن خانه ها با او بيعت كرده اند. او آنان را به اسم صدا مى زند، امّا هيچ كس جوابى نمى دهد. اين جمله امام حسين(ع) چقدر زيباست: "مردم بنده دنيايند، دين را تا آنجا مى خواهند كه زندگى خود را با آن سر و سامان بدهند، وقتى آزمايش پيش آيد، دينداران كم خواهند بود".28 امشب زيد مى تواند مأموران حكومتى را از خود دور كند، امّا به راستى فردا چه خواهد شد؟ آيا مردمى كه دم از يارى او مى زدند به كمك او خواهند آمد؟29 * * * صبح فرا مى رسد، جنگ آغاز مى شود، زيد با ياران اندك خود چگونه در مقابل دوازده هزار سرباز حكومت پيروز خواهد شد؟ به زودى هشت هزار نفر ديگر هم از طرف هشام به كوفه خواهند رسيد. فرماندار براى كسى كه سرِ زيد را بياورد، هزار سكّه طلا جايزه قرار داده است. جنگ ادامه دارد، زيد و يارانش با تمام وجود مى جنگند، لحظه به لحظه ياران زيد كم و كمتر مى شود، در اين ميان يكى از سپاهيان حكومت به فاطمه(س) ناسزا مى گويد، اشك در چشمان زيد حلقه مى زند و اشك مى ريزد. هيچ كس جرأت ندارد به جنگ زيد بيايد، شجاعت او مثال زدنى است، او مانند جدش حسين(ع) مى رزمد، همه از مقابل شمشير او فرار مى كنند، زيد روز اوّل را مى تواند مقاومت كند، مردم هنوز در مسجد محاصره هستند، فرماندار دستور داده است تا كشته شدن زيد كسى حق ندارد از مسجد خارج شود. * * * امروز جمعه، دومين روزى است كه زيد قيام كرده است. زيد با رشادتى كه از خود نشان مى دهد تعداد زيادى از نيروهاى حكومتى را به خاك و خون مى كشد، او و يارانش فاصله زيادى با در مسجد ندارد. فرماندار مى داند كه هرگز نمى تواند در مقابل شجاعت زيد پيروز شود. اينجاست كه او دستور مى دهد تا زيد و يارنش را تيرباران كنند. باران تير از هر سو، از پشت بام ها گرفته تا نخلستان ها بر زيد و يارانش فرود مى آيد. تيرانداز ماهرى تيرى به كمان مى نهد و از دور پيشانى زيد را هدف مى گيرد، تير مى آيد و به پيشانى او اصابت مى كند. چند نفر از ياران زيد اطرافش را مى گيرند و او را به خانه اى مى برند، شب فرا مى رسد و جنگ متوقّف مى شود. * * * زيد از درد به خود مى پيچد، تير در استخوان پيشانى او فرو رفته است. او به اطراف خود نگاهى مى كند و مى گويد: "چه كسى بود كه در مورد ابوبكر و عمر از من سؤال مى كرد، به او بگوييد كه اين ابوبكر و عمر بودند كه مرا به اين روز انداختند". اكنون براى زيد، پزشكى مى آورند، او نگاهى به تير مى كند، چاره اى نيست بايد تير را از پيشانى بيرون آورد، زيد نگاهى به فرزندش يحيى مى كند و مى گويد: "فرزندم! بعد از من راه مرا ادامه بده و با ستمكاران مبارزه كن". پزشك دست مى برد و تير را بيرون مى كشد، خونريزى زياد مى شود و بعد از لحظاتى زيد شهيد مى شود. ياران شهادت او را به پسرش يحيى تسليت مى گويند، آن ها نمى دانند با پيكرش چه كنند، سرانجام بدن را در بستر نهرى به خاك مى سپارند و دوباره آب را روى آن جارى مى كنند تا كسى نتواند جسد او را پيدا كند. اكنون يحيى، پسر زيد با ده نفر از ياران پدر از تاريكى شب استفاده مى كند و از كوفه خارج مى شود. * * * صبح كه فرا مى رسد، فرماندار دستور مى دهد تا م
أموران به جستجوى خانه به خانه شهر بپردازند، هر مجروحى را ديدند به قتل برسانند. او به دنبال زيد مى گردد و از سرنوشت او خبرى ندارد. او دستور قتل عام ياران زيد را مى دهد. سندى، غلام زيد است، هزار سكّه طلا او را وسوسه مى كند، براى همين او نزد فرماندار مى رود و ماجراى ديشب را به او مى گويد و محل دفن زيد را به او مى گويد. فرماندار دستور مى دهد تا پيكر او را بيرون آورند، سر را از بدن جدا كنند تا براى خليفه فرستاده شود وقتى سر به شام مى رسد، هشام دستور مى دهد تا سر زيد را در ملأ عام و كنار دروازه شهر آويزان كنند تا درس عبرتى براى همه باشد، بعد از مدّتى هشام، سرِ زيد را به مدينه و مصر هم مى فرستد تا در اين شهرها چرخانده شود. فرماندار كوفه، بدن زيد را در محله كناسه كوفه بر دار مى آويزد و چهارصد نفر را مأمور نگهبانى مى كند تا مبادا كسى بدن را دفن كند، هر شب صد نفر از جسد مواظبت مى كنند، فرماندار مى خواهد مدّت ها اين بدن بر دار باشد تا ديگر كسى جرأت قيام و شورش بر ضد اين حكومت را پيدا نكند.30 * * * نامه اى از كوفه به مدينه براى امام صادق(ع) فرستاده مى شود. در آن نامه خبر شهادت زيد ذكر شده است. وقتى امام اين نامه را مى خواند اشك مى ريزد. اين خبر قلب امام را به درد مى آورد، تنهايى و مظلوميّت او هيچ گاه از يادها نخواهد رفت. امام رو به اطرافيان خود مى كند و مى گويد: "زيد مردى درستكار بود، او اگر پيروز مى شد به وعده خود وفا مى كرد".31 امام پول زيادى را براى يكى از شيعيان خود در كوفه مى فرستد تا در ميان خانواده كسانى كه در قيام زيد كشته شدند، تقسيم كند. به امام صادق(ع) خبر مى دهند يكى زيد را ناسزا مى گويد، امام ناراحت مى شود و در حقّ او نفرين مى كند.32 ما اكنون مى دانيم كه امام صادق(ع) در قيام زيد چه نكاتى را در نظر گرفته است: اوّل: زيد به خاطر خدا قيام كرد و در اين راه شهيد شد. دوم: زيد آن قدر بزرگوار بود كه در صورت موفقيّت، حكومت را به امام صادق(ع) واگذار مى كرد. سوم: امام مردم زمان خود را به خوبى مى شناخت و مى دانست كه زيد شكست خواهد خورد زيرا اين زمان براى قيام مناسب نبود. چهارم: كسانى كه زيد را به عنوان امام و حجّت خدا انتخاب كرده اند، در اشتباه هستند، امامت عهدى آسمانى است و خدا دوازده امام را براى هدايت جامعه انتخاب كرده است. پنجم: امام شيعيان خود را از خطر نابودى نجات داد، اگر آنان به يارى زيد مى رفتند، باز هم اين قيام شكست مى خورد، آنان چگونه مى توانستند در مقابل 20 هزار سرباز حكومت مقاومت كنند؟ آرى! امام مى خواست شيعه را حفظ كند، اگر همه ياران او در قيام زيد شركت مى كردند، همه آن ها كشته مى شدند و ديگر نام و يادى از تشيّع باقى نمى ماند. اگر حكومت مى فهميد كه امام ياران خود را به همكارى زيد فرمان داده است، امام صادق(ع) را شهيد مى كرد و بهانه خوبى هم براى كُشتن شيعيان پيدا مى كرد. آرى! امام به چيز ديگرى مى انديشد، او به آينده مى انديشد، او مى خواهد مكتبى بسازد كه تا هزاران سال زنده بماند. * * * هشام كه از قيام زيد بسيار خشمگين است، سرانجام تصميم مى گيرد تا براى مردم كوفه سكّه هاى طلا بفرستد، او مى داند كه چگونه بايد مردم را خريد. پول، درمان هر دردى است، با پول مى شود كارى كرد كه مردم زيد و قيام او را فراموش كنند! سپس هشام فرمان مى دهد كه عراق را از سادات (فرزندان على(ع)) خالى نمايند، او مى داند ماندن سادات در عراق بسيار خطرناك است، هشام دستور مى دهد تا آنان را مانند اسير به مدينه ببرند.33 هشام به فرماندار مدينه مى نويسد كه مواظب سادات باشد و نگذارد كه آنان از مدينه خارج شوند. سادات بايد هر هفته به فرماندارى مدينه بيايند و حضور خود را در مدينه اعلام نمايند، خروج سادات از مدينه به هر بهانه اى جُرم به شمار مى آيد. امام صادق(ع) هم كه از بزرگان سادات است، در شرايط سختى قرار گرفته است. ـــــــــــــــــــــــــ شما فصل 5 كتاب صبح ساحل، نوشته دكتر مهدى خداميان را مطالعه كرديد. مطالعه كتب نويسنده در سايت www.nabnak.ir ارسال شده ازبرنامه کتب خدامیان https://play.google.com/store/apps/details?id=ir.aminb.drmkhodamian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت_با_لاک_آب_گرم #فیلم فروارد لطفا😊 کپی ممنوع😡 @bebinobebaf ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ کانال دوم ما #ماندالا_فرشینه #آموزش_جدید گذاشتم ❥♥ @mandala ❥♥ ❥♥ @mandala ❥♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تزیین_شمع_باگل_خشک #فیلم فروارد لطفا😊 کپی ممنوع😡 @bebinobebaf ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ کانال دوم ما #ماندالا_فرشینه #آموزش_جدید گذاشتم ❥♥ @mandala ❥♥ ❥♥ @mandala ❥♥
هدایت شده از قم خبر
الله تنوع عشق درکانال عشق کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/eshgh14
سلاااام عزیزان دل ..اگه در. پی وی هاتون عرض ارادتی هست صرفا جهت اینکه خادم شما احساس نزدیکتری ارائه دهد. همه هم وجود همیم.. خداحفظتان بفرماید.. ببخشیدکه بیشترنمیتوانیم بشماسربزنیم.. این جزو وظایف ماست.. همین اندازه قبول بفرمائید. اجرتان باخودعشق ان شاالله🙏 ❤️ادمین کانال عشق🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا