فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اختلاف باحال ترین دومینویی بود که تا حالا دیدم! 😳
یک دومینوی زیبا و دیدنی که در آن میتوانید بسیاری از قوانین فیزیک را بینید! 😳
╭━━━⊰🦋⃟🍃⊱━━━╮
https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان کوتاه و آموزنده
با نوای شهید شیخ احمد کافی
https://eitaa.com/eshgh14
#شروع_نورانی✨
بگو: آن (قرآن) را کسی نازل کرده است که همه نهان ها را در آسمان ها و زمین می داند، همانا او همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
(سوره فرقان، ۶)
_________________♡♡______________
https://eitaa.com/eshgh14
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ترفند
4تا ترفند خانگی
┈┈•°.✤🍃🌼🍃✤.°•┈┈
https://eitaa.com/eshgh14
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای زن مسنی که حتی با حضور نیروهای اشغالگر حاضر به ترک روستای خود در جنوب لبنان نشد.
https://eitaa.com/eshgh14
🚨فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ ۚ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَاد🚨
سورة غافر، الآیة ۴۴
⚠️پس به زودی [درستیِ] آنچه را [که امروز درباره عذاب اسراف کاران] می گویم [و شما باور نمی کنید] متوجّه خواهید شد، و من کارم را به خدا واگذار میکنم؛ زیرا خدا به بندگان بیناست.⚠️
#قرآن_کریم
https://eitaa.com/eshgh14
🌷 به نفع مظلومان
🔹امام خمینی(ره): «ای پدران کلیسا و روحانیان تابع حضرت عیسی(ع) ، برای رضای خدا و پیروی دستور حضرت مسیح(ع) یک بار هم ناقوس ها را در معابدتان به نفع مظلومان و محکوم نمودن ستمگران به صدا درآورید.»👌
🌷میلاد حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام)
@ketabezendagi
✦࿐჻ᭂ 🍃🌷🍃჻ᭂ࿐✦
https://eitaa.com/eshgh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راستی چرا این شعر مرحوم آقاسی رو پخش نمی کنند؟؟
https://eitaa.com/eshgh14
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سائحات محله فرشته
┄┅┅═ 🌷 ═┅┅┄
https://eitaa.com/joinchat/1320419607C5538e36702
┄┅┅═ 🌷 ═┅┅┄
https://eitaa.com/eshgh14
#حکایت_قدیمی
در گذشته جوانی زندگی میکرد. روزی از روزها جوان از روی دل تنگی شروع به خواندن آوازی کرد. از قضا وزیر و درباریان همان روز به بیرون شهر آمده بودند که ناگهان متوجه صدای جوان شدند. وزیر که چنین شنید شیفته صدای لطیف او شد زیرا جوان بسیار زیبا آواز میخواند و غم دلش هر کسی را به گریه وا میداشت. وزیر به دنبال جوان گشت تا اینکه به خانه جوان رسید. جوان هنگامی که وزیر و درباریان با نشان سلطنتی را دید ناگهان ترسید و گمان برد خلافی از وی سرزده است. وزیر به جوان گفت:
«ای جوان نترس؛ دلیل آمدن من به اینجا صدای دلنشین تو بوده است و میخواهم تو را همراه خودم به دربار ببرم تا اعلیحضرت هم صدای زیبای تو را بشنود».
پس جوان همراه وزیر راهی دربار شد و در آن جا برای بزرگان و شاه شروع به خواندن کرد و هرگاه آواز میخواند همگی برای دست میزدند و به پایش زر و گوهر میریختند. خیلی زود جوان در شهر خود شهرتی بسیار پیدا کرد و به مجلسهای بسیاری دعوت میشد و بزرگان شهر از وی میخواستند کمی در مجلسشان حضور یابد و اندکی برایشان آواز بخواند و اما هرکس که چنین درخواستی را از جوان داشت باید پول فراوانی به جوان میداد تا او برایشان اندکی آواز بخواند. و چنین بود که جوان به مرور صاحب مال فراوانی شد و به خود میبالید. روزی از روزها جوان برای استراحت قصد مسافرت به شهری دیگر را کرد، پس به اندازه کافی با خود پول برداشت و راهی جادهها شد. شب هنگام جوان به بیابانی رسید و خواست شب را در آن جا بماند و استراحت کند تا صبح روز بعد باز هم به راه خود ادامه دهد. جوان دیگر حتی برای خودش هم آواز نمیخواند زیرا میترسید صدایش خطشهای بگیرد و یا اینکه کسی بدون آنکه به او پول بدهد در آن حوالی صدایش را بشنود. صح روز بعد که جوان از خواب بیدار شد با شگفتی دید که خبری از پولهایش نیست زیرا شب گذشته راهزنان بی سروصدا همه پولهای جوان را دزدیده بودند. جوان به ناچار به شهری که در ان نزدیکی بود رفت و چون پولی نداشت برای اسبش علوفه بخرد در کوچه و پس کوچههای شهر با ناراحتی گام بر میداشت و با سوزی دلنشین آواز میخواند. او که تا دیروز جوانی ثروتمند بود و میتوانست خروارها علوفه بخرد اکنون حتی پول خرید مقدار اندکی کاه را نداشت و چنین بود که او پیوسته و با آوازی بلند این عبارت را زمزمه میکرد:
به جمالت نناز به تبی بند است
به مالت نناز به شبی بند است
https://eitaa.com/eshgh14