آیت الله تقوایی :
🍃مؤمن یعنی کسی که قلبش در پناه ولایت خداست، در پناه ولایت امیرالمومنین علیه السلام است و شیطان نمی تواند ذره ای به او دستبرد بزند؛ لذا می فرماید: "لایَسرِقُ المؤمِنُ وَ هُوَ مؤمِن" مومن در حالی که مومن است دزدی نمی کند؛ اصلا نمی تواند کار خلاف انجام دهد؛ چون ولایت اهل بیت قلبش را پر کرده.
#کانال_عارفین
@Arefin
استاد فاطمی نیا :
🍃بزرگان و راه رفته ها گفته اند : در میان این همه طرق و راه ها، أقربُ الطُّرُق ، محبت است. نزدیک ترین راه ها به سوی خدا، طریق محبت است. با محبت، به هر کمال می شود رسید.
#کانال_عارفین
@Arefin
استاد فاطمی نيا
🍃هر ماهی یک نوروهدایت خاصی دارد،هرماه آثاروخصوصیات مخصوص به خودرادارد،باید ازخداوندبخواهیم امورحادث مارادرهرماه مقرون به عافیت قراردهدتاازنوروهدایت خاص هرماه باعافیت بهره برداری کنیم
#کانال_عارفین
@Arefin
آیت الله جوادی آملی :
🍃هرچند گناه ظاهرش زیبا ولذت بخش است ، اما باطنش خواری وذلت به همراه دارد،و باعث عاقبت به شری انسان خواهد شد.
🔺کانال_عارفین
@Arefin
🍃علامه آنقدر متواضع و مؤدب بودند و در حفظ آداب سعی بلیغ داشتند که نزدیک به چهل سال در مجلس ها به متکّا و یا بالشت تکیه ندادند .
#کانال_عارفین
@Arefin
علامه #جعفری ؛
🍃تمام موفقیت های من بخاطر یک بیت شعری بود که در ذهنم حک کردم .
تا رسد دستت بخود شو کارگر
چون فتی از پای خواهی زد به سر
#کانال_عارفین
@Arefin
🔹يا الله نبود!!🔹
نمی دانم 🤔😁
تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد,
و...
بچه ها
مجبور بودند,
با سر و صورتی خیس,
در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند،
خود را به نماز برسانند,
یا...
اشکال از بچه ها بود که
وضو را می گذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و
به آقا اقتدا می کردند و 😅
مکبّر مجبور بود
پشت سر هم
یا الله بگوید و 😊😂
اِنَّ الله معَ الصّابرین...
بنده خدا حاج آقا ☺️
هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند
تا کسی از جماعت محروم نماند.
مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد
به جای او یا الله بگوید و
رکوع را کش بدهد .😁
وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت:
یاالله نبود ... ؟؟؟؟ 😂
حاج آقا بریم.😊👏
نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده
ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن😂
📚کتاب" ترکش های ولگرد"
😊 @de_bekhand ☺️
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوربین_مخفی
استعدادهای برتر 😂😂😂
Join 👉💯 @secretcam 😂معلم عزیزم کمی هم تفریح
🗓 سهشنبه ١٠ اردیبهشت ماه ١٣٩٨
ساواک دنبالم بود. عرصه را چنان تنگ کرده بودند که ناچار، مدتی مخفی شدم. با آن زندگی طلبگی و اوضاع مالی نهچندان خوب، مجبور شدم خانوادهام را به امان خدا، در قم رها کنم و بروم.
بعد از مدتی که برگشتم، همسرم گفت: «زمانی که شما نبودید، همسر آقای بهجت به منزل ما آمدند و یک کیسه برنج و مقداری پول آوردند. وقتی که خواستند بروند، برای احترام چند قدمی بیرون خانه همراهیشان کردم، دیدم آقازادهشان سر کوچه ایستادهاند!»
کیسۀ برنج را آورده بود؛ اما داخل نیامده بود.
برایم سوال شد: «چرا آقا، خود نیامدند؟ چرا همسر و فرزندشان با هم آمدند؟ چرا فرزندشان تنها نیامدند؟»
بعدها در روایاتی دیدم: «وقتی مرد خانوادهای در مسافرت است، مکروه است مرد دیگری درب آن منزل برود.» (بر اساس خاطرۀ آیتالله مصباح یزدی)
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
هر چه برای خودتان میخواهید برای مؤمنانی دعا كنید كه گرفتار آن مورد هستند؛ در این صورت خدا برای شما #دعا میكند، ملائکه برای شما دعا میكنند.
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص١٨۴
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
برشی از کتاب #یادت_باشد
حمید هم مثل من وضعیت روحی مناسبی نداشت،چیزی نمی گفت ولی همین سکوت دنیایی از حرف داشت،راهش را انتخاب کرده بود ولی مگر می شد این دل عاشق را آرام کرد، از هم دوری می کردیم در حالی که هر دو می دانستیم چقدر این جدایی سخت و طاقت فرساست، به چند نفری زنگ زد و حلالیت طلبید،این حلالیت گرفتن ها و عجله برای به سرانجام رساندن کارهای نیمه تمام خبر از سفری بی بازگشت می داد، هیچ مرهمی برای دل عاشقم پیدا نمی کردم.
چند دقیقه که گذشت حمید به آشپز خانه آمد و روی چهار پایه نشست،با این که مشغول آشپزی بودم سنگینی نگاهش را حس می کردم،بغض کرده بودم، سعی می کردم گریه نکنم و خودم و عادی جلوه بدهم،تا کنارم ایستاد و نگاهش به نگاهم گره خورد دیگر نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم، با گریه من اشک حمید هم جاری شد.
دستم را گرفت و با صدای لرزان پر از حزن و دل تنگی در حالی که اشک هایم را پاک می کرد گفت:«فرزانه،دلم رو لرزوندی ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونی!».
تا این جمله را گفت تکانی خوردم ،با خودم گفتم :«چکار داری می کنی فرزانه؟تو که نمی خواستی از زن های نفرین شده روزگار باشی پس چرا حالا داری دل همسرتو می لرزونی؟».
نگاهم را به نگاهش دوختم و به آرامی دستم را از دستش کشیدم وگفتم:«حمید خیلی سخته،من بدون تو روزم شب نمیشه،ولی نمی خوام یاریگر شیطان باشم،تو رو به امام زمان(عج) می سپارم،دعا می کنم همه عاقبت بخیر بشیم».
لبخند روی لب هایش نشست،لبخندی که مرهم دل زخمی ام بود،کاش می توانستم این لبخند را قاب کنم و به دیوار بزنم و تا همیشه نگاهش کنم تا ایمانم از سختی روزگار متزلزل نشود،این حرف ها هم حمید را آرام کرد و هم وجود متلاطم مرا به ساحل آرامش رساند، گفت:«یادت رفته تو بهترین روز زندگیمون برای شهادتم دعا کردی؟».
پرسیدم:«چطور؟روزهایی که پیش تو بودم همه قشنگ بوده،کدوم روز منظورته؟».
گفت:«یادته سر سفره عقد بهت گفتم دعا کن آرزوی من برآورده بشه،من همون جا از خدا خواستم زودتر شهید بشم، تو هم از خدا خواستی دعای من هر چی که هست مستجاب بشه».
شبیه کسی که سوار ماشین زمان شده باشد ذهنم به لحظات عقدمان پر کشید،روزی که حمید شناسنامه اش را جا گذاشته بود،خیلی دیر رسید ولی حالا خیلی زود می خواست برود!باید خوشحال می بودم یا ناراحت؟ برای نبودنش پیش خودم دعا کرده بودم یا برای جدایی و آسمانی شدنش؟
#یادت_باشد...
به روایت همسر شهید
حمید سیاهکالی مرادی
شهید مدافع حرم
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔴 #مردها_زیاد_در_خانه_نمانند
💠گاهی مرد مجبور است به خاطر شرایط #شغلی، مدت طولانی در روز، در خانه بماند.
💠حضور طولانی مرد در خانه، گاهی مانع #خانهداری و رسیدگی به #مدیریت زنانه همسر است. (مگر اینکه حضور مرد در خانه لازم باشد.)
💠به مرد پیشنهاد میشود در صورت امکان ساعاتی را از #منزل خارج شود و با بازگشت دوباره به منزل، #انرژی و محبت #جدید به خانه بیاورد.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
🔴 #آموزش_سادهی_پدرانه
پسر: من تصمیم به #ازدواج دارم!
پدر: بگو #معذرت میخوام!😳
پسر: برای چی آخه؟؟
پدر: از من #معذرت_خواهی کن!
پسر: اشکال نداره اما دلیلشو میشه بدونم؟؟
پدر: #پسرم بگو ببخشید!
پسر خندید و گفت: کاش علتشو میگفتید!
پدر: بگو #حق با شماست و منو ببخش!
پسر: پدر منو ببخش معذرت میخواهم!
پدر: الان آماده #ازدواج هستی!
پسر: چرا؟؟😳
پدر: هر موقع یاد گرفتی در زندگی بدون هیچ دلیلی عذرخواهی کنی آماده ازدواج هستی!
💠 زندگی مشترک، #دادگاه نیست تا دنبال استدلال و #سند برای عذرخواهی باشی بلکه کلبهای پر از صفا، صمیمیت، رفاقت و #گذشت است.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh