💚 قسمت هجدهم #ماجرای_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ دیگه حدودای ١١ بود که سعید و مریم و بچه ها از پارک برگشتند. این پارک رفتن کلی تو روحیه مریم تاثیر مثبت گذاشته بود. رو به بچه ها کرد و گفت: _بچه ها از بابا تشکر کردید که ما رو برد پارک؟ البته بچه ها از ذوق زیاد فراموش کرده بودند تشکر کنند. آخه بعد از مدت ها همراه بابا به پارک رفته بودند. با کلی هیجان و همه با هم شروع کردند به تشکر. _علی گفت بابا دستت درد نکنه. _فاطمه گفت بابا خیلی کیف کردیم، عالی بود. دست شما درد نکنه. _ محمد هم با هیجان همیشگی اش گفت بابا بازم بریم. همین فردا شب. سعید هم سر حوصله به تک تکشون جواب می داد: _خواهش میکنم دختر گلم. قابلی نداشت پسر خوشگلم. باشه بازم میریم ان شاءالله ولی فردا شب نه. باشه برای زمان مناسب دیگه. مریم به بچه ها گفت که اول دستاشون رو بشورن و بعدش از سعید خواست که دستای محمد رو هم بشوره. سعید که رفت سمتش، محمد زد زیر خنده و طبق معمول فرار کرد و این اعتراض مامان رو در پی داشت: _ساعت ١١ شبه و شما دارید دنبال بازی می کنید؟ بعدش میثمو بغل کرد و برد تا تو ظرفشویی دستاشو بشوره. سعید هم بالاخره دستای محمد رو شست و لباسش رو عوض کرد. بعد اومد نشست و تکیه داد به پشتی. بلافاصله فاطمه پرید تو بغل بابا و با ناز همیشگی و مخصوص خودش گفت: _بابا فردا که تعطیله میای با هم بازی کنیم؟ بعدش میخواست یه چیزی بگه اما انگار تردید داشت بین گفتن و نگفتنش. بالاخره تصمیمشو گرفت و رو به سعید گفت: _بابا یه سوال بپرسم؟ _بپرس بابا جون. مریم که هنوز مشغول میثم بود با خودش گفت یعنی فاطمه چی می خواد بپرسه از سعید؟ علی هم حواسش جلب گفتگوی فاطمه و بابا شده بود. فاطمه که کمی هم بغض کرده بود ادامه داد: _بابا..... چرا دیگه با ما بازی نمی کنی؟ کمتر از چند ثانیه چشماش پر از اشک شد و ادامه داد: _چرا شبا اینقدر دیر میای و دیگه قبل از خواب برامون قصه نمیگی؟ سعید از شنیدن حرفای فاطمه حسابی تعجب کرده و تقریباً شوکه شده بود. بی معطلی فاطمه رو تو آغوش گرفت. سرش رو بوسید. در حالی که موهای فاطمه رو با دستش مرتب می کرد، گفت: _خب میدونی بابایی..... می خوام بیشتر کار کنم تا پولمون زیادتر بشه و بتونیم یه ماشین بزرگ تر بخریم و وقتی میریم مسافرت تو ماشین جا دار راحت تر باشیم. علی هم وارد بحث شد و گفت: _بابا ما اصلاً نمی خوایم ماشینمون بزرگ تر باشه. همین ماشینی هم که داریم خیلیا ندارن ولی باباهاشون باهاشون بازی می کنن. مریم از تو آشپزخونه به دقت صحبت های بچه ها با سعید رو دنبال می کرد اما مصلحت نمی دید بیرون بیاد. فاطمه رو کرد به بابا و گفت: _آره بابا ما نمی خوایم ماشینمون رو عوض کنیم ولی به جاش مثل همیشه با هم بازی کنیم. باشه بابا؟ باشه؟ مریم هم اومد تو اتاق. نشست کنار دیوار تا لباسای میثم رو عوض کنه. اما خودش رو زد به اون راه و انگار صحبت بچه ها رو نشنیده و وارد بحث نشد. در واقع بچه ها حرف دل او رو می زدند. دل سعید اما آشوب بود. حالا دیگه کاملاً مطمئن شده بود که در حق مریم و بچه ها حسابی کوتاهی کرده. لبخند سردی زد و گفت: _بذارید با مامان هم مشورت کنیم ببینیم نظرش چیه؟ علی پرید وسط که: _من مطمئنم مامان هم ناراحته. خودم چند بار دیدم که با هم صحبت می کردید و به شما گفت که عوض کردن ماشین برامون اولویت نداره. اصلاً بابا مگه خودتون قبلاً نگفتید که روزی همه دست خداست و خدا خودش هرطور صلاح بدونه به بنده هاش روزی میده؟ مریم اما هم چنان ساکت بود و سردرگم. تو فکر عمیقی فرو رفته بود. این اولین بار بود که بچه ها از سعید انتقاد می کردند. اون هم این طور مستدل و منطقی. خوشحال بود از اینکه بچه ها اینقدر فهمیده شده ن. از طرفی هم ناراحت بود از اذیت هایی که بچه ها در دوری پدرشون متحمل شدند. از همه مهم تر اینکه چندین بار عین همین حرف ها رو به سعید گفته بود و تاثیری نذاشته بود. اما بچه ها امروز غوغا کردند. مریم رو به بچه ها کرد و با لبخند و مهربونی همیشگی و اندکی دوراندیشی گفت: _ببینید بابا چون ما رو خیلی دوست داره میخواست ماشینو عوض کنه. حالا که شما مخالفید منم هر تصمیمی که بابا بگیره باهاش موافقم. سعید لبخندی زد که نشون از رضایت درونیش داشت. بعدش گفت: _منم با نظر شما و مامان موافقم ولی چون با شرکت قرارداد بستم تا ٨ ماه دیگه نمی تونم ساعت کاریم رو تغییر بدم. اما قول میدم بعد از ٨ ماه دیگه تمدید نمی کنم. حالام پاشید برید بخوابید که فردا ان شاالله می خوایم کلی با هم بازی کنیم. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#ایستگاه_اندیشه 🟣 سخت ترین ریاضت نفس 🎙استاد عالی •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#فنون_دلبری در طول روز زمانی که سر کار هستید و از لحاظ مکانی با همسرتان فاصله دارید گاهی برای او پیام و عکس های عاشقانه بفرستید. ممکن است چند سال از ازدواج شما گذشته باشد و شما طبق عادت، فرستادن پیام های عاشقانه به همسرتان را فراموش کرده باشید و پیام هایی که بینتان رد و بدل می شود تبدیل به لیست های خرید روزمره برای خانه یا خبر گرفتن های کوتاه از همدیگر شده باشد. در این صورت دریافت یک پیام محبت آمیز از سمت شما قطعا می تواند همسرتان را خوشحال کند. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#احکام_بانوان تكرار_آميزش💕 پرسش ۱۱۷ . آيا انسان مى تواند در يك شب، چند بار با همسرش مجامعت كند؟🧐 همه مراجع: آرى، #جايز است؛ 👌 مگر آنكه افراط در اين امر، براى سلامتى زن ضرر داشته باشد.✅ [۱]. العروة الوثقى، فى ما يكره على الجنب، السابع.(احكام روابط زن و شوهر، پرسمان). •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#یه_لقمه_عشق 😋مرصع پلو مواد لازم برای ۱۰ نفر برنج: یک و نیم کیلوگرم مرغ: یک و نیم کیلوگرم پیاز: ۳ عدد متوسط کشمش پلویی: ۱۵۰ گرم زرشک: ۱۵۰ گرم شکر: ۳ قاشق غذاخوری خلال بادام: ۱۵۰ گرم خلال پسته: ۱۵۰ گرم زعفران دم کرده غلیظ: به مقدار لازم گلاب: ۲ و نیم استکان خلال پرتقال: ۷۵ گرم نمک، فلفل و زردچوبه: به مقدار لازم برای درست کردن مرصع پلو مجلسی ابتدا ترکیبات مرصع پلو را آماده کنید. برنج را بشورید و در آب و نمک خیس کنید. مرغ شسته شده را به صورت جوجه کبابی خرد کنید سپس زرشک، کشمش و خلال پوست پرتقال که تلخی آن گرفته شده را به صورت جداگانه با کمی شکر و کره تفت دهید و کنار بگذارید. خلال پسته و بادام را هر به صورت جداگانه چند ساعت (اگر از شب قبل خیس کنید بهتر است) در گلاب خیس کنید و سپس با کمی کره تفت دهید اما مراقب باشید تیره نشوند و نسوزند در یک ماهیتابه جداگانه پیازها را خلالی خرد کنید و با زرد چوبه تفت دهید.حالا تکه‌های مرغ را به پیازها اضافه کنید، نمک و فلفل هم اضافه کنید و مرغ را تفت دهید. وقتی رنگ مرغ‌ها طلایی شد مقداری آب بریزید و اجازه دهید مرغ خوب بپزد برنج را در آب جوش بپزید و آبکش کنید. با اولین ترک روی دانه‌های برنج آن را از روی شعله گاز بردارید و آبکش کنید. در یک قابلمه مناسب مقداری روغن بریزید و صبر کنید تا داغ شود. اگر ته دیگ نان یا هر ته دیگ دیگری دوست دارید کف قابلمه بچینید و سپس یک لایه برنج بریزید. روی لایه برنج مرغ‌ها را بریزید و یک لایه نازک خلال پوست پرتقال و بادام هم روی مرغ‌ها بریزید.همین طور لایه لایه ادامه داده و برنج را دم کنید. نوش جان

‌🍃 شامپو گیاهی سبغ (موی چرب و معمولی) ✔️✔️ کیفیت بی نظیر این شامپو رو در هفته اول استفاده ان شاءالله متوجه میشین. ✍ خواص: 🔷براق کننده ♦️تقویت پیاز مو در شیردهی بارداری و یا استرس شغلی و..... 🔷رفع شپش و تخم ‌آن ♦️رفع خارش سر 🔷رفع شوره ♦️رفع ریزش سکه ای 🔷رویش موی ریخته شده ♦️تقویت و پرپشتی مو و ریش و ابرو 🔷رفع سفیدی مو با تداوم اثر ✔️✔️ موثر در درمان ریزش های معمولی و یا مزمن ✔️✔️ کاملا گیاهی و ارگانیک (دست ساز) فقط برای کف کنندگی مقدار کمی کف کننده شیمیایی استفاده شده. بدون مقایسه با هر شامپو و دارویی که تا حالا مصرف کرده و نتیجه نگرفتید. گیاهان درون این شامپو کاملا قابل رویت میباشد. یک شامپوی مناسب برای بانوان و آقایون بآنو...♡: •┈┈••••✾•💞💄💞•✾•••┈┈• 📝 لیست کامل محصولات به همراه قیمت ها👇🏻 📝 @list_ajnas 👩🏻‍💻آی دی جهت سفارش 👈🏻 🆔 @sabt_sefareshat 🛒 فروشگاه #عشق علیه‌السلام 👇🏻 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ 🛍 https://eitaa.com/joinchat/745734175Ce42a6a8f9e ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

🌹 #مهارت خانمها_بدانند 🍃 اگر شوهرتون به مادرش وابستگی زیادی داره، برای کنترل بیشترش با مادر و خانواده‌‌اش در نیفتید...! 👈 بهترین کار اینه که ارتباط خوب و نزدیکی با مادر شوهرتون برقرار کنید. ممکنه گاهی نیاز داشته باشید از طریق او روی همسرتون تاثیر بگذارید. 👈 از طرفی وقتی شوهرتون ببینه با مادرش خوب هستید با آرامش بیشتری به سمتتون میاد. ✅ قانون زندگیتون این باشه که خانواده همسر، رقیب نیست رفیق است... •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#زیر_باران 🎬 کلیپ : غضبی که از رحمت ناشی می‌شود 👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#عشوه_گری 🦋نکات مثبت و توانمندی هایی که همسرتان دارد را تحسین و تایید کنید. 🦋اگر اخلاقی دارد که حس خوبی به شما می دهد اگر شانه ها و بازوهای قدرتمندی دارد اگر موهای او یا چشمانش برای شما جذاب است اگر طرزفکر و رفتار او را می پسندید و به داشتنش افتخار می کنید این موضوع را به خود او بگوئید. 🦋 تحسین شدن توسط همسر برای مردان فوق العاده خوشایند است و آنها مانند یک پسربچه از آن خوشحال می شوند و احساس ارزشمندی می کنند. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#جدی_نگیرید میرم بیرون ساعتم دستم نیست، میرم میارمش گوشیو جامیذارم، گوشیو میارم پول نیاوردم، اونم میارم با خیال راحت میشینم تو تاکسی میبینم دمپایی پامه🤨 •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

🌹پیله ابریشم😍 🌸 مزایا و فواید پیله ابریشم 🌻 پاکسازی پوست و منافذ 🌻 شفاف کردن پوست 🌻 رفع چین و چروک پوست 🌻 افزایش کلاژن پوست 🌻 رفع سیاهی پف زیر چشم 🌻 بهبود آسیب های ناشی از افتاب و لک 🌻 سفت کننده پوست 🌻 از بین برنده جوش سر سیاه 🌻 پاک کننده بعد آرایش 🌺 طریقه استفاده : 🌸 پیله ابریشم به مدت 5 دقیقه در آب داغ خیس شود. 🌸 سپس پیله را داخل انگشتتون قرار دهید وبه آرامی با حالت دورانی بر روی پوست تمیز خود ماساژ دهید.(حتما ماساژ به آرامی باشد) 🌸 پیله در حین انجام کار کدر و کثیف میشود پس یکبار مصرف میباشد. 🌸 درحین انجام کار بهتر است که پوست صورت مرطوب و خیس باشد. 🌸 توجه داشته باشید که پیله خشک را بر روی پوست خشک خود ماساژ ندهید و اگر پیله در حین کار خشک شد حتما آن را مجدد با آب مرطوب نمایید. 🌸 پس از اتمام کار از تونر گلاب و سپس از کرم های درمانی متناسب با نوع مشکل استفاده شود. 🌸 دوره استفاده و درمان پیله ابریشم برای زیبایی پوست به مدت4الی 5هفته می باشد. 🌸 متناسب با نوع پوست میتوانید تعداد دفعات استفاده را کاهش یا افزایش دهید •┈┈••••✾•💞💄💞•✾•••┈┈• 📝 لیست کامل محصولات به همراه قیمت ها👇🏻 📝 @list_ajnas 👩🏻‍💻آی دی جهت سفارش 👈🏻 🆔 @sabt_sefareshat 🛒 فروشگاه #عشق علیه‌السلام 👇🏻 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ 🛍 https://eitaa.com/joinchat/745734175Ce42a6a8f9e ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─