#دانستنی نخستين كشوری كه درجهان به ايجاد موسسه تاليف و ترجمه كتاب همت گماشت ایران بود که در دوران خسرو انوشيروان داير شد. ترجمه كليله و دمنه از سانسكريت به فارسی يكی از این شاهكارها بود! •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#ماجرای خانه مریم و سعید 🔹 ٣۴ سلام آقااااا خوبی عزیزم؟ رسیدی الحمدلله؟ شبت بخیر... خوابهای رنگی ببینی پایین متنش هم دوتا استیکر بوس فرستاد. هنوز دو دقیقه از پیامک مریم نگذشته بود که سعید جواب داد و تو پیامکش نوشت : سلام خوشگل خانوم؛ آره الحمدالله رسیدم و الان دارم میرم حرم امام رضا برای زیارت، کاش اینجا کنارم بودی و با هم میرفتیم زیارت. ان شاءالله دعاگو هستم. شما برو بخواب که خیلی خسته شدی امروز. پایین پیامکش هم دوتا بوس و دو تا گل فرستاد. مریم نفس عمیقی کشید و این ادبیات آرامش بخش سعید انگار خستگی روز مریم رو رفع کرده بود. فردا صبح قراره عارفه بیاد خونه و درباره مشکل شوهرش و حاشیه هاش میخواد از مریم مشورت بگیره. مریم خودش رو آماده کرده که فردا و در صحبت با عارفه خیلی باید انرژی صرف کنه. چون عارفه یک خصلتی که داره اینه که در جلسه مشاوره خوب گوش میکنه و قبول میکنه که حرفهای مشاور رو انجام بده ولی بعد از شنیدن صحبت‌های مشاور، دوباره کار خودش رو میکنه و اراده ای نداره که طبق راهکارها پیش بره. از چند سال پیش تا الان مریم به عارفه چندین مرتبه گفته بود بخاطر مشکلاتی که با شوهرش داره باید "کلاس هنر زن بودن در تعامل با شوهر" رو گوش کنه... هر دفعه هم عارفه پذیرفته که این کار رو انجام بده اما در عمل حتی جلسه اول کلاس هنر زن بودن رو هم کامل گوش نداده! از وقتی که عارفه باردار بود و هنوز بچه اش به دنیا نیامده بود بهش گفته بود که کلاس تربیت کودک (از تولد تا ٩ سالگی) رو گوش کن یا اگه نمیتونی گوش کنی حتما کتابهای "منِ دیگرِ ما" نوشته ی "استاد محسن عباسی ولدی" رو بخون اما دریغ از یک صفحه خواندن کتاب! همین روحیه عارفه هست که مریم رو رنج میده و ناراحتش میکنه چون عارفه تلاش نمیکنه که این اخلاق و روحیه اش رو تغییر بده و انگار نمیخواد قبول کنه که انسان هرچقدر علم و تلاش و مهارت و توکلش بیشتر بشه طبعا شرایط رو بهتر مدیریت میکنه و حال دل او بهتر خواهد بود. آخر شبه و سعید از باب الجواد (ع) وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شده و داره اذن دخول میخونه. اولین باری هست که سعید بعد از ازدواج با مریم تنهایی اومده مشهد. قبل از ازدواج اما خیلی با دوستان مسجد و محل به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شده اما از وقتی ازدواج کرد همه تلاشش این بوده که مجردی به مسافرت نره البته به غیر از ماموریت های کاری که گاها پیش میاد و مجبوره که بره... صبح شده و بچه ها یکی یکی بیدار شدن و دست و صورت نشسته مشغول بازی شدن. ساعت حدود ٨.۴۵ هست و تقریبا نیم ساعتی میشه که عارفه رسیده خونه و یک گوشه کز کرده و زل زده به گوشیش؛ معلومه که این چند روز از بس گریه کرده چشماش کاسه خون شده و خیلی مضطربه اما سعی داره وقتی با بچه ها صحبت میکنه انرژی بیشتری صرف کنه و با حالت شادی و نشاط باهاشون حرف بزنه. بچه ها هم از موقعی که کوچیک بودن رابطه خوبی با عارفه داشتن و از همون موقع او رو خاله عارفه صداش میکردن. مریم داشت تند تند وسایل صبحانه رو آماده می‌کرد که بچه ها صبحانه شون رو بخورن و زود بشینه و صحبت‌های عارفه رو بشنوه و خوب میدونست اگه عارفه حرفاش رو بزنه خیلی حالش بهتر میشه و از این وضعیت در میاد. - بچه ها بیایید سر سفره... هر کی دست و صورتش رو شسته بیاد سر سفره. نان و چای و ارده شیره و مقداری هم پنیر سر سفره بود و بچه ها یکی یکی نشستند سر سفره. مریم به عارفه تعارف کرد که عزیرم بیا صبحانه بخور اما عارفه آنقدر حالش بد بود که اصلا اشتهای خوردن چیزی رو نداشت و گفت اصلا نمیتونم بخورم... مریم خواست اولین لقمه رو داخل دهانش بذاره که یهو یادش اومد امروز سر رسید سال خمسی شون بوده و قرار بود سعید خمسشون رو دیشب محاسبه کنه و پرداخت کنه و سعید هم دیشب بخاطر حال بد مادربزرگش رفت مشهد و یادش رفت خمسشون رو پرداخت کنه... لقمه رو گذاشت توی سفره و سریع به بچه ها گفت: مامان جان یه لحظه کسی چیزی نخوره... امروز سال خمسی مون هست و فکر کنم بابا یادش رفته خمس مون رو بده، صبر کنید به بابا زنگ بزنم اول خمس رو پرداخت کنه بعدش بخوریم. فاطمه گفت: مامان اگه لقمه بگیریم هم اشکال داره؟ مريم لبخندی زد و همینطور که داشت شماره سعید رو می‌گرفت گفت نه مامان جان شما لقمه بگیر اما لقمه ت رو نخور تا بابا خمسمون رو پرداخت کنه بعدش بخور نوش جونت... سعید گوشی رو برنمی‌داشت و گویا خوابه اما بچه ها گشنه بودن و مریم مجبور بود که زنگ بزنه تا سعید بیدار بشه و تکلیف خمس رو روشن کنه. عارفه همه حواسش متوجه مریم شده و تعجب کرده که چرا مریم نه خودش لقمه ش رو میخوره و نه اجازه میده بچه ها صبحانه شون رو بخورن... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#یواشکی_باهم اعمال مکروه در رابطه زناشویی در اسلام : آمیزش زیر درخت میوه دار آمیزش در برابر خورشید آمیزش در حالت جنابت مرد نگاه کردن به عورت زن در حین آمیزش آمیزش با زن حامله بدون وضو گرفتن و .... ادامه دارد •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#مشاوره سلام با همسر زودرنج چیکارکنیم؟ اصن نمیتونم دوسش داشته باشم بيشتر احساسی و زودرنجه و اخلاق بچه گونه داره ✅ پاسخ👇 🌸بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🌸 سلام دوست عزیز ابتدا باید بپذیرید همه انسانها یک عیبی دارند این فرد هم این عیب رو داره . دوم از خدا و ائمه بخواهید محبتش در دل شما ایجاد کنه چون در ایجاد حس محبت کاری از شما ساخته نیست . سوم اینکه سعی کنید رابطه تون رو با همسرتون محکم کنید که قبلا در کانال توضیح داده شده و و مهارت های کلامی و همسرداری رو یاد بگیرید در کنارش اقتدار دهی کنید (دوست عزیز واقعا سخته که انسان برخلاف میلش بخواهد برای کسی که دوستش ندارد کاری کند ولی برای اینکه شخصی به سمت تغییر سوق پیدا کند برای چندماه رابطه یکطرف بدون توقع از طرف مقابل داشته باشید و از خدا بخواهید براتون جبران کنه،چاره ای جز شکل گیری یک رابطه قوی نیست). وقتی کسی زود رنج هست یک نیازی برطرف نشده دارد پس باید ریشه ی زود رنجی رو پیدا کرد یکی از عوامل زود رنج ساز عدم دریافت احترام و محبت از سمت اطرافیان هست، استرس و افسردگی هم از دلایل زود رنجی هست و حتی عوامل بیولوژیک مثل کمبود خواب و کاهش قند خون و....پس برای رفع زودرنجی باید عوامل زیادی را بررسی کرد ولی راهکار فوری با القای حس قبول داشتن و احترام و اقتدار دادن به همسرتون ایشون رو پذیرای این کنید که زود رنج هست و باید ریشه ها رو بررسی کنه و اصلاح کنه . همیشه این رو در نظر داشته باشید تغییر سخته و این سختی دوچندان میشه اگر بخواهید دیگری رو تغییر بدهید و در واقع باید بستر رو فراهم کنید ( باید تنور داغ کنید بعد نون رو بزنید) منظور ما از تنور همون رابطه هست اول باید قوی بشه تا بتونیم آرام و به تدریج طرف مقابل را به سمت تغییر سوق بدیم . در تمام این مراحل توسل به خدا و ائمه را به عنوان یک اکسیر مدنظر قرار بدید. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#حدیث 🌸 امام على (عليه السلام) : كسبُ العَقلِ الاعتِبارُ و الاستِظهارُ دستاوردِ خرد، پند گرفتن و احتياط است. 📚 غررالحكم، حدیث۷۲۲۷ •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#مناسبتی حرکت کاروان‌های پیاده روی اربعین از اهواز •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#ایستگاه_اندیشه ⛔️ چه فرزندانی که بخاطر عدم آگاهی والدین شان، در حمام چشم و گوش شان باز شد و چه تجربیاتی کردند... 😔 🔹 کارگاه مهارت های تربیتی کودک و نوجوان (قم، پردیسان، مسجد امام حسن عسکری علیه السلام) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#زنگ_تفریح یه دونه ازین گازا نصیب همتون 😁😍 #فرزندآوری •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#دلبری ❣ جملات مورد علاقه آقایون که در طول روز منتظرند تا از همسرشون بشنوند👇👇👇 ❣ من خیلی خوش شانسم که تو رو دارم ❣ من عاشق اینم که تو همیشه میدونی هر حرفی رو کِی و کجا بزنی( البته اگر این ویژگی رو داره بهش بگید) ❣ من همیشه باورت داشتم و دارم ❣ قدردان همه کارهایی که بخاطر من انجام میدی هستم ❣عزیزم به کمکت احتیاج دارم... ❣امروز خیلی خوشتیپ تر شدی ❣این مدل مو خیلی بهت میاد (برای وقتایی که از آرایشگاه میاد مناسبه) ❣تو با همه مردهای دنیا فرق داری ❣تو رو همینجوری که هستی دوستت دارم ❣تو خیلی سخت کوشی/ پر تلاشی ❣ بخاطر همه وقت‌هایی که بهت نیاز داشتم و کنارم بودی ازت ممنونم •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#احکام_بانوان ❓آيا برای رفتن به مراسم‌های مذهبى، مثل نماز جمعه و جماعت و راهپيمايى هم اجازه‌ی شوهر لازمه؟ 📚 آیات عظام امام، خامنه‌ای، بهجت، سیستانی، صافی، فاضل، نوری و وحید: بله، اینا هم بايد با رضایت شوهرتون باشه.😉 📚 آيات عظام تبريزى و مكارم: بله، بنابر احتياط واجب، اینا هم بايد با رضایت شوهرتون باشه.🙃 ⭕️ نکته: اگه ضرورتی وجود داره، مثل این‌که شرکت‌نکردن در راهپیمایی باعث تضعیف نظام اسلامی شه یا اگه خانم به مجالس دینى و مساجد نره، از اسلام و معرف دینی دور می‌مونه و به مشکل می‌خوره، خانم‌ها هم باید شرکت کنن و دیگه رضایت شوهر لازم نیست. ⭕️ نکته: احتیاط واجب، یعنی توی این مسئله می‌تونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون که فتوای قطعی داره، عمل کنیم. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─

#مهارت 💃 چه جوري خواسته مو بگم؟ یکی از عادت های خانم ها در حین صحبت کردن اینه که گاهی که یه خواسته ای دارند یه مدلی بیانش میکنند که شوهرش لجش در میاد! 👈چطوری؟ مثال : مثلا مي خوان بگم : " امروز بريم گردش"  رو اين طوري به همسرشون مي گن: ❌تو هيچ وقت منو گردش درست و حسابي نمي بري❗️😕 خب شوهر با خودش فکر مي کنه که : " ما اين همه تا الان گردش رفتيم، دو هفته پيش رفته بوديم فلان جا ! " و اونجاست که ممکنه دعوا و يا ناراحتي پيش بياد و همسرتون سعي مي کنه به شما ثابت کنه که دارين اشتباه مي گين و يا ميگه که" قدر شناس نيستين و.... " و اينطوري نه تنها نيازتون برطرف نمي شه بلکه مشکل جديدي هم بينتون پيش مياد. منظورتون رو واضح تر بيان کنين، بگين : 👈" الان دلم گردش مي خواد.." يا بگين: 👈" واي،چقدر دلم ميخواد جمعه بريم فلان جا..." 👌سعي کنين منظورتون رو واضح تر بگين مردها توی درک نظرات غیر مستقیم یکم ضعیفن .. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• 💞مذهبی ها عاشق ترند... ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ https://eitaa.com/joinchat/449511507C0c639667b3 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─