eitaa logo
مسجد پایگاه قرآنی
335 دنبال‌کننده
5هزار عکس
923 ویدیو
34 فایل
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبادلات بلاغ
🌷 ...• آرامش‌ سهم‌ قلبی‌ست •... 🌷 🍀 ...• که‌ در‌ تصرف‌ خداست •... 🍀 🔰 برترین کانال‌های ایتا: ☑️ کانال خندوانه 🔜eitaa.com/joinchat/4075290642Cb0e291f95c ☑️ فروش عمده و ارزان زیورآلات با سود خوب بفروش 🔜eitaa.com/joinchat/3204841474C035456d27c ☑️ «گروه و کانال های مفید» 🔜eitaa.com/joinchat/4066312206C64e284bdb3 ☑️ اندیشه تشیع 🔜eitaa.com/joinchat/3612147715C9ad0635093 ☑️ کانال ساحل آرامش 🔜eitaa.com/joinchat/1539309587Cca7ad1d3b9 ☑️ دانــســتــنـے های مــذهـــــبــی 🔜eitaa.com/joinchat/222232594Cf549513cb2 ☑️بی‌پرده (سیاسی،مذهبی،اجتماعی) 🔜eitaa.com/joinchat/561905675C3f12eb3596 ☑️ هــر روز ترک یک گـــناه تا ظــہور 🔜eitaa.com/joinchat/1296236561Cddd925c28e:احادیث چهارده معصوم، تفسیر آیات قرآن 📚eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d 📆 لیست 🔻شرکت در تبادلات بلاغ: 🆔 @Balagh_tab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_مهربان_زمانم 🌷 جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟ تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می خواهد #اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
او روزی خواهد آمد... 〰〰〰〰〰〰〰〰 منتظر باشید بت‌ها، یک نفر خواهد رسید از تبار بت شکن‌ها، با تبر خواهد رسید باز برپا کرده اید این روز‌ها بتخانه را چون نمی‌دانید ابراهیم سرخواهد رسید دیر آمد با نیامد فرق دارد، انتظار گرچه عمر نوح باشد باز سر خواهد رسید زیر پای کینه‌ی اهل ستم له می‌شوند پاسبانِ لاله‌هایِ خون جگر خواهد رسید این شب یلدای دوری از امام عاشقان گرچه طولانی ست، اما تا سحر خواهد رسید ابر‌ها آماده‌ی باریدن رحمت شوید از حضور حضرت باران خبر خواهد رسید در زمین سینه‌ها، بذر صبوری کاشتیم باغبان ها همتی، فصل ثمر خواهد رسید قصه‌های کودکی پایان خوبی داشتند عاقبت آن مرد روزی از سفر خواهد رسید 〰〰〰〰〰〰〰〰 اندکی صبر سپیده سر خواهد زد نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
⭕️ قتل نفس زكيه 🔹 كشته شدن «نفس زكيه» كه فردی بیگناه و پاک است، از ديگر نشانه هاى ظهور است كه در روايات اهل سنت و شيعه از آن نام برده اند. 🔸 ابن ابى شيبه از پيامبر نقل میكند: «مهدى ظهور نخواهد كرد، مگر آنكه نفس زكيه كشته شود؛ پس آن هنگام آسمانيان و اهل زمين بر آنان (قاتلها) غضب میكنند و به دنبال آن، مردم به حضور مهدی آيند... و او زمين را پر از عدل و داد میكند.» 📚 ابن ابى شيبه، المصنّف، ج ٨؛ «كتاب الفتن»، ص ۶٧٩؛ درسنامه مهدویت، جلد ١، ص ٩٣ ٢٢ نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
هدایت شده از اعتقاد ما
📢 #خانومــا_دقت_کنیــد♨️ 🌺 #اولیـن و #بزرگتریـن فروشگاه لباس در همه سایز و همه مدل پیامرسان ملی #ایتــا 🌺 🍁معـدن #مجلسی #مانتو #شومیز #سارافون #لباس بچه #کیف کفش 🇮🇷درچهارکانال مجزا وامکان خریدهمزمان ازهرچهارکانال بایک هزینه ارسال 🇮🇷 🇮🇷حمایت ازتولیدملی،جنگ دربرابردشمن🇮🇷 🔥❌قیمتـاش محشره،کیفیت درجه یک👌 فقط بیا و ببین👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2267742211C135f91f678 #عجله_کنید😻 #فورا_پاک_میشه💯
هدایت شده از اعتقاد ما
🔥این یه فرصت عالیه که یه بانوی خوش پوش ایرانی🇮🇷 بتونه کلیه مایحتاج خودش و فرزندش رو یکجا وفقط با هزینه ارسال 🔥6000🔥 تومان خریدکنه. 😍مااین فرصت استثنایی روبرای شما محیاکردیم. 👌 بعداز ورودبه کانال میتونین ازقسمت پین لینک الباقی محصولات رو مشاهده کنین😍 باماهمراه باشین👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2267742211C135f91f678
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💠✨ یک_داستان_یک_پند 💢 مردی بود که 40 سال بود نابینا بود. در خانه خود خرمای بزرگی داشت. 💢 روزی در جلوی منزل نشسته بود که صدای گریه کودکی را کنار مادرش شنید که خرماهای درخت او را دیده بود و خرما می‌خواست. مرد نابینا دلش طاقت نیاورد و گفت: ای بانو تو را قسم می‌دهم اندکی صبر کن به کودک خرمای تازه بیاورم. 💢 زن گفت: فقط زود بیاور که من نمی‌توانم زیاد منتظر بمانم. مرد داخل رفت و دید کسی در خانه نیست که از او بخواهد بالای درخت خرما رود. پس مجبور شد با چشم نابینا بالای نخل رود و خرمایی بچیند. 💢 زمان پایین آمدن از درخت، پای خود را ندید کجا بگذارد و از درخت بر زمین افتاد. پایش کمی شکست ولی به ناگاه چشمش بینا شد، چون‌ پرده‌ای که در جلوی چشم خود داشت که باعث نابینایی او شده بود و با ضربه‌ای که از افتادن به پایین از درخت بر چشم او وارد شده بود، آن پرده کنار رفته و مرد نابینا، بینا شده بود. 💢 و خودش می‌گفت: کاش آن کودک سال‌ها پیش گریه می‌کرد تا من از درخت بالا رفته خرمایی به او می‌دادم و خدا به خاطر این کار خیر من مرا شفا می‌داد. 🍃🌸یکی از صفات مومنین طبق قرآن ✨یسارعون بالخیرات✨است. یعنی ڪسانی که در ڪار خیر عجله می‌ڪنند. @nodbehhayentezar313
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🔰تنها راه خلاصی از گرفتاری‌ها 📌آیت الله بهجت(ره): راه خلاص از گرفتاری‌ها منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف. نه دعای همیشگی و لقلقه زبان و صِرف گفتن «عَجلْ فَرَجَهُ؛ در فرج او تعجیل فرما»، بلکه دعای با خلوص و صدق نیت و همراه با توبه. 🔻در محضر بهجت، ج۲، ص۳۴۷ ------------------------------------- نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 یه خبری هست! 🔻 شاید به همین سادگی اتفاق بیفتد .. نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۲۳ *═✧❁﷽❁✧═* ظاهراً با حاج محمود سروسّری داشت. رفت🚶 وبا او صحبت کرد. نمی دانم 🤔چطور راضی اش کرده بود. می گفتند تا آن موقع پای هیچ زنی به آنجا باز نشده❌ قرار شد زودتر از آقایان تا کسی متوجه نشده برویم داخل . فردا ظهر طبق قرار رفتیم و واردشدم. اتاق روح داشت. می خواستی همان وسط بشینی و زار زار گریه 😭کنی. برای چه, نمی دانم! معنویت موج می زد. می گفتند چندین سال🗓 , ظهر تاظهر در🚪 چوبی این اتاق باز می شود, تعدادی می آیند روضه می خوانند واشکی می ریزند و می روند✅ در قفل🔒 می شد تا فردا. حتی حاج محمود , مستمعان را زود بیرون می کرد که فرصتی برای شوخی و شاید غیبت و تهمت وگناه👹 پیش نیاید. انتهای اتاق دری باز می شد که آنجا را آشپزخانه کرده بود. به زور دونفر می ایستادند پای سماور وبعد از روضه چایی☕️ می دادند. به نظرم همه کاره ی اونجا همان حاج محمود بود👌 از من قول گرفت به هیچ کس نگویم که امده ام اینجا. درآن آشپزخانه پله هایی آهنی بود که می رفت روی سقف اتاق. شرط دیگری هم گذاشت : (نباید صدات بیرون بیاد🚫) خواستی گریه کنی یه چیزی بگیر جلوی دهنت!) بعد از روضه باید صبر می کردم همه بروند وخوب که آب ها از آسیاب افتاد, بیایم پایین. اوایل تا آخر روضه آنجا نشستم طبق قولی که داده بودم.✅ چادرم را گرفتم جلوی دهنم تاصدای گریه ام 😭بیرون نرود. آن پایین غوغا بود. یک نفر روضه را شروع کرد باء بسم الله را که گفت, صدای ناله بلند 🗣شد. همین طور این روضه دست به دست می چرخید. یکی گوشه ای از روضه ی قبلی را می گرفت و ادامه می داد. گاهی روضه در روضه می شد. تا آن موقع مجلسی به این شکل ندیده بودم😳 حتی حاج محمود در آشپزخانه همان طور که چای ☕️می ریخت با جمع هم ناله بود😭 نمی دانم به خاطر نفس روضه خوان هایش بودیا روح اتاق, هیچ کجا چنین حالی را تجربه نکرده بودم👌 توصیف نشدنی بود. فقط می دانم صدای گریه ی آقایان تا آخر قطع نشد❌ گریه ای شبیه مادر جوان از دست داده. چند دقیقه ⏳یک بار روضه به اوج خود رسید وصدای سیلی هایی که به صورتشان می زدند به گوشم👂 می خورد. پایین که آمدم به حاج محمود گفتم:( حالا که این قدر ساکت بودم اجازه بدین فردام بیام🙏) بنده خدا سرش پایین بود. مکثی کرد 😶و گفت: (من هنوز خانم خودم را نیاوردم اینجا! ولی چه کنم?) باورم نمی شد قبول کند. نمی رفت🚫 از خدام تقاضای تبرکی کند. می گفت:( آقا خودشون زوار رو می بینن. اگه لازم باشه خدام رو وسیله قرار میدن!) معتقد بود: (همون آب سقاخانه ها ونفسی که توی حرم می کشیم ,همه مال خود آقاست✅) روزی قبل از روضه ی داخل رواق, هوس چای ☕️کردم. گفتم:(الان اگه چای بود, چقدر می چسبید😍) هنوز صدای🗣 روضه می آمد که یکی از خدام دوتا چای برایمان آورد خیلی مزه داد😋 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدیه محضرارواح پاک شهدای 🌷وامام شهدا🌷صلوات نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
#سلام_امام_مهربان_زمانم 🌷 ای آخرین توسل خورشید بام ها ای نام تو ادامه ی نام امام ها می خواستم بخوانمت اما نمی شود لکنت گرفته اند زبان کلام ها ما آن سلام اول ادعیه ی توییم چشم انتظار صبحِ جواب سلام ها آقا! چگونه دست توسل نیاوریم وقتی گدا به لطف تو دارد مقام ها از جا نماز رو به خدای، بهشتی ات عطری بیاورید برای مشام ها #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـ نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 〽️تا حالا اسم شنیدی⁉️ 💠اره درست حدس زدی سخنرانیهای استاد پناهیانه 😊😍 ♨️میخوای بدونی چه مباحث نابی داره❓❓ تا دیر نشده انگشتتو بزن رو لینک پایین👇👇 💯 🌷 بندگی🌷 http://eitaa.com/joinchat/3139895312C0a9c407053 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ از آدم تا خاتم 🔹 همه‌ پيامبران در عصر ظهور، رجعت می‌کنند تا پيروزى دين خدا و به پايان رسيدن مظلوميت‌ اهل ايمان، كه در طول تاريخ استمرار داشته است را مشاهده کنند. كنار هم قرار گرفتنِ همه فرستادگان معصوم خداوند، از آدم تا خاتم، که ادب و اخلاق الهى شان، هر یک از آنها را، به الگوى مردم زمان خود و آيندگان تبدیل کرده است، و آنگاه حركت‌هاى جهادى آنها در روى زمين، وصف ناپذير است. 🔸 امام باقر می‌فرمایند: «خداوند هيچ پيامبرى را از آدم تاكنون نفرستاد، مگر اينكه به دنيا باز می‌گردد و اميرالمؤمنين را يارى می‌دهد.» 📚 تفسیر القمی، ج ١، ص ١٠۶ ٢٣ نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۲۴ *═✧❁﷽❁✧═* برنامه ریزی می کرد تا نمازها را در حرم🕌 باشیم. تا حالِ زیارت داشت درحرم می ماند. خسته که می شد یا می فهمید من دیگر کشش ندارم , می گفت:(نشستن بیخودیه!) خیلی اصرار نداشت دستش را به ضریح برساند. مراسم صحن گردی داشت. راه می افتاد در صحن دور حرم چرخید. درست شبیه طواف. از صحن جامع رضوی راه🚶 می افتادیم. می رفتیم صحن کوثر وبعد انقلاب وآزادی وجمهوری. تا می رسیدیم باز به صحن جامع رضوی, گاهی هم در صحن قدس یا روبه روی پنجره فولاد داخل غرفه ها می نشست ودعامی خواند ومناجات می کرد. ★ ★ ★ ★ چند بار زنگ 📞زدم اصفهان ,جواب نداد. خودش تماس گرفت. وقتی بهش گفتم: پدر شدی , بال در آورد😍 بر خلاف من که خیلی یخ برخورد کردم☹️ گیج بودم, نه خوشحال نه ناراحت. پنج شنبه جمعه مرخصی گرفت و زود خودش را رساند یزد. با جعبه ی کیک🍰 وارد شد. زنگ📞 زد به پدر ومادرش مژده داد. اهل بریز وبپاش بود. چند برابر هم شد. ازچیزهایی که خوشحالم می کرد دریغ نمی کرد❌ از خرید عطر وپاستیل و لواشک گرفته تا موتور سواری 🏍با موتور من را می بردهیئت. حتی در تهران با موتور عمومیش از مینی سیتی رفتیم بهشت زهراَ《سلام الله علیها》 هرکس می شنید, کُلی بد وبیراه بارمان می کرد که مگه دیوونه شدین😱 می خواین دستی دستی بچه تون رو به کشتن بدین? حتی نقشه کشیدیم بی سر وصدا🙊 برویم قم. پدرش بو برد ومخالفت کرد🚫 پشت موتور می خواند و سینه می زد. حال وهوای شیرینی بود😍 دوست داشتم, تمام جمله هایی را که در کتاب 📚ریحانه بهشتی آمده , پا به پای من انجام می داد. بهش می گفتم :(این دستورات برای مادر بچه اس😳) م ی گفت: (خب منم پدرشم. جای دوری نمی ره) که☺️ خیلی مواظب خوردنم بود. اینکه هر چیزی را دست هرکسی نخورم❌ اگرمی فهمید مال شهبه ناکی خورده ام , زود می رفت رد مظالم می داد👌 گفت: (بیا بریم لبنان😳) می خواست هم زیارتی بروم. هم آب وهوایی عوض کنم. آن موقع هنوز داعش واین ها نبود. بار اول بود می رفتم لبنان. او قبلاً رفته بود وهمه جا را می شناخت✅هرروز پیاده می رفتیم روضه الشهدین. آنجا سقف تزیین شده و خیلی با صفا 😍بود. بهش می گفتم : کاش بهشت زهرا هم اجازه می دادن مثه اینجا هرساعت از شبانه روز که می خواستی بری☺️) شهدای🌷 آنجا را برایم معرفی کرد و توضیح می داد که عماد مغینه وپسر سید حسین نصرالله چطور به شهادت🌷 رسیده اند✅ ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 نـدبه هاے انتــظار @nodbehhayentezar313 💝🕊💝🕊💝🕊💝