☝️نقاشی شهر یخمکی فاطمه زهرا جون یک طرف نقاشی شب است و طرف دیگر روز

✅نقد و بررسی قصه : 💢 فاطمه زهرا جون❤️

📕قصه : آب نبات و نی نی کوچولو ✍ نویسنده: ❤️ فاطمه زهرا جون نظری ❤️ 📕#صفحه_کبوتر_نامه_رسان 📕شماره آذرماه #مجله_پوپک 😘تبریک می گم نویسنده نازنین من ✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها http://eitaa.com/eslahisaeedeh

🎀 کاردستی 🎀نقاشی

✅#کاردستی💖☝️ 💢 می‌سازیم ما بچه ها 💢 یه دسته گل زیبا ☝️😜 ✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها http://eitaa.com/eslahisaeedeh

✅#نقاشی💖☝️ 💢دلبند من ❤️نازنین 💢 خلاقیت یعنی این☝️😘 ✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها http://eitaa.com/eslahisaeedeh

✅نویسنده برگزیده مون: 💢 سوگند جون خراسانی❤️ 💢کلاس چهارم 💢شهرستان قرچک 💢 آبان ۱۴۰۲

📕قصه: یک روز سرد با برفکی ✍ نویسنده و قصه گو: 🎤 سوگند جون خراسانی ❤️ به نام آفریدگار پاییز زیبا درآن دور دورها، پشت ابرها یک شهریخی با آدم برفی های سفید و دماغ هویجی وجود داشت. دراین شهر علاوه بر آدم برفی های دماغ هویجی ،آدم برفی کوچکی دریک کلبه ی برفی با پدرو مادرش زندگی می کرد. اسم آن آدم برفی برفکی بود. او دوست داشت همیشه درهوای سرد زمستانی بازی کند اما وقتی ازپدرومادرش اجازه می گرفت آنهابه او نه می گفتند وبرفکی هم می رفت توی اتاقش ودررا محکم میکوبید درحالیکه پدرومادراو صلاحش رامی خواستند. آنها نمی خواستندکه برفکی در زیر باران الماسی شدیدی که می بارید خیس شود وسرمای هوا باعث بیمار شدن اوشود. فردای آن روز یه فکر خیلی بد به ذهن برفکی رسید، او لباس گرمش راپوشید وهرچه قدردلش خواست بازی کرد وقتی آمد به کلبه عطسه می کرد وفهمیدکه سرماخورده است یک هفته گذشت ووقتی که خوب شد این خاطره ی زمستانی را دردفترچه خاطراتش نوشت. ✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها http://eitaa.com/eslahisaeedeh

✅نقد و بررسی قصه : 💢 فاطمه سوگند جون❤️