eitaa logo
با ما نویسنده شو
1.6هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
283 فایل
من با ۳۴سال سابقه تدریس رسمی به فرزند دلبندتون یاد میدم چطور رویاهاشو به شعر و قصه تبدیل کنه 🌈 آموزش نویسندگی به کودکان و نوجوانان 🌈چاپ آثار شما در: 👈 مجله پوپک و رشد نوجوان 🌈 ارتباط با ادمین 👇 @gheseh_1 ❌ کپی مطالب فقط با ذکر نام نویسنده ❌
مشاهده در ایتا
دانلود
32.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 💢 شعرخوانی زیبای عاتکه جون که در جدیدترین شماره مجله پوپک منتشر شده 🌸☝️❤️☝️ 😍به عاتکه جون تبریک می گم و امیدوارم به زودی قصه ها و شعرهای قشنگ شما هم در مجله پوپک منتشر بشن❤️ ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
💢 : فیل تنها 💢 هنرمند: 💢زهرا روستایی 💢کلاس دوم_ 8 ساله 💢استان لرستان _ مدرسه پروین اعتصامی بروجرد 💢آموزگار عزیز: سرکار خانم جنانی 💢 اردیبهشت‌ ۱۴۰۲ فیل کوچولو در جنگل تنها بود و هم بازی نداشت. رفت تا با میمون دوست شود و با او بازی کند. میمون گفت:تو خیلی تپل و بزرگی ، نمیتونی مثل من روی شاخه درختان تاب بازی کنی. فیل کوچولو غمگین شد و رفت سراغ یک خرگوش. خرگوش گفت:من خیلی دوست دارم با تو هم بازی بشم ولی تو خیلی بزرگی ، تو لونه ی من جا نمی شی. فیل غمگین تر شد. اما یک دفعه یک فیل غمگین را دید که کنار درخت نشسته بود. فیل کوچولو پیش او رفت و از او پرسید که چرا تنها نشسته است؟ فیل غمگین جواب داد که به خاطر اینکه او بزرگ هستش کسی باهاش دوست نمیشه. فیل کوچولو قصه ی ما هم گفت که این مشکل رو داره. از او خواست که باهم دوست بشوند. فیل ها با هم تا شب بازی کردن خیلی خوشحال بودند .فردای آن روز دوباره با هم بازی کردن ودر حین بازی کردن فیل دیگه ای را دیدند و با او دوست شدند. حیوانات جنگل فیل ها را دیدند که با هم خوشحال هستند و خواستند که با آنها بازی کنند. به خاطر اینکه فیل ها مهربان بودند قبول کردند.
209.4K
من ابرم 💢با اجرای : تینا اسمعیل زاده عزیزم🌸❤️ ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
💢 : ناامید و تسلیم نشو 💢 هنرمند: 💢اسما شریفی زاده 💢کلاس چهارم_۱۰ ساله 💢استان تهران 💢مدرسه ی زمزم ۱ 💢 💢آموزگار عزیز: سرکار خانم سپهریان فیل کوچولو در جنگل تنها بود و همبازی نداشت میمون گفت تو خیلی تپل و بزرگی نمیتونی مثل من روی شاخه درختان تاب بازی کنی فیل کوچولو غمگین شد ور رفت سراغ یک خرگوش خرگوش گفت من خیلی دوست دارم با تو هم بازی بشم ولی تو خیلی بزرگی توی لونه من جا نمیشی فیل غمگین تر شد اما یک دفعه در حالیکه در فکر بود توی چاهی افتاد فیلی شروع کرد به کمک خواستن کسی حرف او را نشنید فیلی آهی کشید و گفت هیچکس کس من را دوست ندارد و به من کمک نمی کند من تنهای تنها هستم در همین فکر ها بود که فیل کوچکی درست مثل او که اسمش تپلو بود با خورطومش فیلی را بالا کشید و متوجه ناراحتی او شد و گفت فیلی تو نباید اینقدر سریع نا امید شوی من دوستت میشوم و تازه کلی بچه فیل دیگر هم مثل مولی و فالی هستند که می توانی با آن ها دوست بشوی فیلی یاد گرفت که نباید زود نا امید و تسلیم شود ✅
لالا لالا لالایی چه ناز و خوش ادایی بخواب عروسک من تو نور چشم مایی ✅ عزیزدلم😘 ✍
کوچولوی من می خنده مثل یه گل تو گلدون به به چه روز خوبی شاید بیاد یه مهمون ✅ عزیز دلم 😘 ✍
109.9K
به نام خدای مهربونی و دوستی😍