eitaa logo
اسلام
223 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
899 ویدیو
100 فایل
الاسلام یعلوولایعلی علیه ارتباط با ادمین: @eslam_20 کانال فقط و فقط برای رضای خدا و اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍃فرصت را از دست ندین🍃 🍂با تدبر در سوره مبارکه انشقاق، می فهمیم که در طول عمر، زندگینامه ی انسان نوشته و ثبت میشه و روز قیامت، این زندگینامه رو به او تحویل میدن. ⚡️آدمهای خوب، با دیدن کتاب زندگیشون، مسرور و خوشحال میشن، و آدمهای بد، ناله و فریادشون بلند شده و سپس وارد جهنم میشن. ✅پس : 🔸تا فرصت هست، زندگینامه تونو مرور و بازبینی کنید و اگه نیازی به اصلاحات داره، انجام بدین. @eslam20
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى قسمت(۲) ادامه تفسیر آیه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ چرا آغاز كارها به نام خدا؟ انسان كه احساس فطرى از خداوند دارد و او را به عنوان يك موجود قدّوس و منبع خيرات مى شناسد، وقتى كارش را به نام او ناميد معنايش اين است كه در سايه قدس و شرافت و كرامت او، اين عمل نيز مقدس گردد. و چون آغاز كردن به نام كسى مفهومش اين است كه او را موجودى قدّوس و منزّه از جميع نقصها و سرچشمه كمالات دانسته و مى خواهد عملش را با انتساب به او بركت بخشد، لذا كارها را به نام هيچ كس، حتى نام پيغمبر نمى توان آغاز كرد و اين است معنى تسبيح نام اللَّه كه در اول سوره اعلى به آن دستور داده شده است. تعبير «يُسَبِّحُ لِلَّهِ» و يا «سَبَّحَ لِلَّهِ» و يا «سُبْحانَ اللَّه» (تسبيح براى خداوند و يا تسبيح خداوند) مكرر در قرآن آمده است ولى تسبيح نام اللَّه در قرآن تنها در اول سوره اعلى است كه مى فرمايد: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْاعْلى تسبيح كن نام پروردگار بزرگت را. به نظر مى رسد كه بهترين نظريه در اينجا نظر صاحب الميزان است كه مى فرمايد معنى تسبيح نام خدا اين است كه آنجا كه مقام تقديس و تكريم است نام مخلوق در رديف نام اللَّه قرار نگيرد و يا در جايى كه نام اللَّه بايد برده شود، نام موجود ديگرى به ميان نيايد؛ يعنى نه با نام خدا نام ديگرى را و نه به جاى نام خدا نام ديگرى را به كار نبريم كه هر دو شرك است. اخيراً در ميان گروهى كه دم از مبارزه با شرك مى زنند عملى رايج شده كه خود از مظاهر شرك است. به جاى اينكه كارها را به نام خدا بنامند و به نام او آغاز كنند، مى گويند: به نام خلق! اگر قرار شود كه نام پيغمبر را در كنار نام خدا قرار دادن شرك باشد، پس اگر به نام خلق هم آغاز كنيم جانشين براى خدا ساختن است و اين دستور قرآن است كه نام خدا همواره تسبيح گردد و كارهاى بشر به نام او ناميده شود و نه به نام ديگرى، و بدين وسيله اعمال او قداست يابد و در سايه او تبرك جويد. @eslam20
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهری قسمت(۳) ادامه تفسیر آیه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اللَّه. اللَّه يكى از نامهاى خداست. نامگذاريهايى كه براى افراد و يا اشياء مى كنند گاهى از نوع علامت است و گاهى از نوع وصف. در قسم اول گرچه اسماء خودشان داراى معانى هستند ولى معناى آنها منظور نظر نگرديده بلكه تنها براى تشخيص و بازشناسى، اين اسم گذاشته شده است و لذا حكم يك علامت را بيشتر ندارد. چه بسا در اينگونه موارد معناى نام علاوه بر اينكه حكايتگر اوصاف صاحب نام نيست، ممكن است ضد آن هم باشد؛ مثل آنكه نام غلامان سياه را كافور مى نهادند! (برعكس نهند نام زنگى، كافور) در قسم دوم، نامْ حكايتگر شأنى از شئون صاحب نام است و صفتى از صفات او را بيان مى كند. پروردگار متعال نامى كه صرفاً جنبه علامت داشته باشد ندارد و تمام نامهاى او نمايانگر حقيقتى از حقايق ذات مقدس اوست. در قرآن كريم در حدود صد اسم براى خداوند آمده است كه در واقع صد صفت است كه نمونه آنها را در همين سوره ملاحظه مى نماييد: اللَّه، رحمن، رحيم، مالك يوم الدين. ولى هيچ كدام جامعيتى را كه اين نام دارد ندارند، چون آنها هركدام يكى از كمالات او را نشان مى دهند ولى اين نام نمايانگر ذات مستجمع جميع صفات كماليه است. كلمه «اللَّه» در اصل «الاله» بوده است و همزه به خاطر كثرت استعمال حذف گرديده است. درباره ريشه لغت اللَّه چند نظر وجود دارد. بعضى گفته اند اين كلمه از «ا لَهَ» مشتق است و بعضى ديگر گفته اند كه از «وَلَهَ» گرفته شده است و «اله» فِعال به معناى مفعول است مانند كتاب به معناى مكتوب. اگر از «ا لَهَ» مشتق شده باشد يعنى عَبَدَ، پس اللَّه يعنى ذات شايسته پرستش كه كامل از جميع جهات است. چون موجودى كه خودش مخلوق ديگرى است و يا داراى نقص است شايسته پرستش نخواهد بود، پس همينكه گفته مى شود «الاله» يعنى آن ذاتى كه به گونه اى است كه او را بايد پرستش كرد. و قهراً اين معانى در اين كلمه نهفته است، ذات مستجمع جميع صفات كماليه و مبرا از هرگونه سلب و نقص. و اگر از «وَلَهَ» مشتق شده باشد، وَلَه يعنى تحير، واله يعنى حيران و يا به معنى عاشق و شيداست و از اين جهت خداوند را اللَّه گفته اند كه عقلها در مقابل ذات مقدسش حيران و يا متوجه و عاشق او و پناهنده به اويند. @eslam20
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهری قسمت (۴) ادامه تفسیر آیه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم  اللَّه. سيبويه، از ائمه علماى صرف و نحو ادبيات عرب...، از طرفداران اين نظر است كه ريشه كلمه اللَّه «وَلَه» به معناى حيرت در مقابل عظمت و يا وَلَه و عشق است. مثنوى مولوى نظر او را نقل كرده و مى گويد: معنىِ اللَّه گفت آن سيبويه يولِهونَ فِى الْحَوائِج هُمْ لَدَيْه گفت الِهْنا فى حوائجنا الَيْكْ وَ الْتَمَسْناها وَجَدْناها لَدَيْكْ مولوى آن حالتى را يادآورى مى كند كه انسان دردى پيدا كرده و بيچاره گشته و بى اختيار به سوى نقطه اى روى مى آورد و پناهنده مى شود، او «اللَّه» است. صد هزاران عاقل اندر وقت درد جمله نالان پيش آن ديّان فرد بلكه جمله ماهيان در موجها جمله پرّندگان در اوجها بلكه جمله موجها بازیكنان ذوق و شوقش را عيان اندر عيان تنها انسانها نيستند كه در وقت نياز به سوى او روى مى آورند، ماهيهاى دريا در ميان امواج، و پرندگان در اوج آسمانها، بلكه همان موجهاى بيجان دريا هم نالان در پيش اللَّه هستند. و احتمال قوى دارد كه ا لَهَ و وَلَهَ دو لهجه از يك لغت باشد، يعنى اول وَلَهَ بوده و بعد آن را به صورت ا لَهَ استعمال كرده اند و وقتى آن را به صورت ا لَهَ تلفظ نمودند معنى پرستش هم پيدا كرده است. بنابراين معنى اللَّه چنين مى شود: آن ذاتى كه همه موجودات، ناآگاهانه واله او هستند و او تنها حقيقتى است كه شايستگى پرستش دارد. ترجمه اللَّه: مى توان گفت كه در فارسى لغتى مترادف كلمه اللَّه كه بشود جاى آن گذارد نداريم و هيچ كدام رساننده تمام معنى اللَّه نيستند، زيرا اگر به جاى اللَّه «خدا» بگذاريم رسا نخواهد بود، چون خدا مخفّف «خود آى» است و رساننده تعبيرى است كه فيلسوفان مى كنند يعنى «واجب الوجود»، و يا شايد به كلمه «غنى» كه در قرآن آمده است نزديكتر باشد تا به اللَّه. و اگر «خداوند» استعمال شود باز رسا نخواهد بود زيرا خداوند يعنى «صاحب» و اگرچه اللَّه خداوند هم هست ولى مرادف با خداوند نيست؛ خداوند يك شأن از شئون اللَّه است. @eslam20
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى قسمت(۵) الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. به جاى اين دو كلمه نيز در فارسى نمى توان واژه اى يافت كه عيناً ترجمه آن باشد و اينكه «بخشنده مهربان» معمولًا ترجمه مى كنند ترجمه رسايى نيست، زيرا بخشنده ترجمه «جواد» است و مهربان ترجمه «رئوف» و هر دو از صفات پروردگار است كه در قرآن آمده است. جواد (بخشنده) يعنى كسى كه چيزى دارد و بدون عوض به ديگران مى بخشد. ولى رحمن و رحيم هر دو از رحمت مشتقند و در كلمه «رحمت» يك معناى اضافه اى نهفته است و آن اينكه: در مواردى كه موجودى نيازمند و مستحق است، با لفظ و يا با زبان تكوين دستش دراز است و به اصطلاح قابل ترحم است و استحقاق دارد كه چيزى به او برسد، در اين گونه موارد رحمت است. منتها رحمتِ انسان وقتى به مستحقى مى رسد كه تحت تأثير حالت او قرار گيرد و رقّت قلبى در او پديد آيد، ولى خداى متعال از اين امور منزه است. پس وقتى مى گوييم رحمن و رحيم، دو معنا در ذهن ما مجسم مى گردد: يكى نياز عظيم و فراوان مخلوقات كه گويى همه مخلوقات با زبان قابليتهاى خودشان دست نياز به درگاه بى نياز او دراز كرده و التماس مى كنند، و ديگر اينكه او رحمت بى حساب خويش را به سوى آنان فرستاده و نيازهاى آنان را تأمين نموده است. اين است كه بعضى از مترجمان اخير وقتى ديده اند كه هيچ كلمه اى رساننده معانى اين كلمات نيست آيه شريفه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را «به نام اللَّه رحمن و رحيم» ترجمه نموده اند. فرق رحمن با رحيم چيست؟ قبلًا بايد توضيح بدهيم كه در زبان عربى كلماتى كه بر وزن فَعلان است دلالت بر كثرت مى كند، مثل عطشان كه به معناى عطش كثير است، و كلماتى كه بر وزن فعيل است- كه اصطلاحاً آن را صفت مشبّهه مى گويند- دلالت بر نوعى ثبات و دوام مى كند. رحمن كه بر وزن فعلان است دلالت بر كثرت و وسعت مى كند و مى رساند كه رحمت حق همه جا گسترش پيدا كرده و همه چيز را فرا گرفته است. اصولًا هرچيزى چيز بودنش مساوى با رحمت حق است چون وجود و هستى عين رحمت است؛ چنانكه در سوره ا عراف آيه 156 آمده است: وَ رَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ (رحمت من همه چيز را فرا گرفته است) و در دعاى كميل مى خوانيم: وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ. اينگونه رحمت حق، استثنا ندارد و اين طور نيست كه شامل انسانها باشد و غير انسانها را شامل نشود و يا در انسانها تنها انسانهاى مؤمن را فرا گيرد؛ خير، بلكه سراسر گيتى مشمول رحمانيت حق است و يا عين آن است. يعنى آنچه در عالم هستى هست رحمت حق است. @eslam20
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى قسمت(۶) ادامه تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ درسى كه مى توان از جمله بسم اللَّه الرحمن الرحيم آموخت اين است: آنچه كه از خدا به عالم مى رسد دو گونه نيست: خير و شر، بلكه آنچه از او مى رسد جمله نيكو و رحمت است و اين رحمت شامل جماد و نبات و حيوان و انسان به تمام اقسامش مى گردد، چون اصولًا فاتحه و گشايش هستى با رحمت حق است. و اما «رحيم» كه بر وزن فعيل است دلالت بر رحمت لاينقطع و دائم حق مى كند. «رحمن» كه دلالت بر رحمت واسعه پروردگار مى كرد و شامل همه موجودات مى گشت ولى بالاخره در اين عالم يك سلسله از موجودات پس از هستى معدوم مى شوند و فانى مى گردند. اما «رحيم» نوعى از رحمت است كه جاودانگى دارد و تنها شامل آن بندگانى است كه از طريق ايمان و عمل صالح، خود را در مسير نسيم رحمت خاصه حق قرار داده اند. پس پروردگار يك رحمت عام دارد و يك رحمت خاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفريده است كه از جمله آنان انسان است. انسان كه تنها موجود مكلّف است و خودش مسئول خويش است، اگر وظايف و تكاليفى كه به عهده اش نهاده شده انجام دهد مشمول رحمت خاص الهى خواهد شد. «رحمن» اشاره به آن رحمت بى حسابى است كه همه جا كشيده و مؤمن و كافر و حتى انسان و جماد و نبات و حيوان ندارد ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاصى است كه به انسانهاى مطيع و فرمانبردار اختصاص دارد. الْحَمْدُ لِلَّهِ. در اينجا هم بايد بگوييم كه ما لغتى در فارسى نداريم كه ترجمان كلمه حمد باشد. البته دو كلمه است كه نزديك به معناى حمد است و آنها در فارسى معادل دارند و معمولًا براى ترجمه حمد از معادل آنها استفاده مى شود. يكى «مدح» كه معادل آن ستايش است و ديگرى «شكر» كه به سپاس ترجمه مى شود. ولى هيچ كدام به تنهايى رساننده معناى حمد نيستند. كلمه «مدح» نزديك به «حمد» است و حتى بعضى احتمال قوى مى دهند كه دو تلفظ از يك كلمه باشند؛ چنانكه در زبان عربى نظاير آنها را زياد داريم مثل «خلص» و «لخص» و «ايس» و «يئس» كه هر دو حروفشان يكى است ولى جايشان عوض شده است. @eslam20
سلام به مخاطبان عزیز پیام زیر، هرازچندگاهی به درد همه ما می‌خورد؛ پس هم ذخیره کنید و هم منتشر کنید. 💠 امام صادق علیه‌السلام فرمودند هرگاه ۴۰ مومن بر پیکر مومنی حاضر شوند و شهادت بدهند: «خدایا ما جز خوبی از او سراغ نداریم، و تو از ما به او آگاه‌تری»؛ خدا می‌فرماید: «شهادت شما را دربارۀ او پذیرفتم، و آنچه از او می‌دانم که شما نمی‌دانید را نیز آمرزیدم». پس هروقت هرکسی از دنیا رفت و خواستیم خدمت بزرگی به او بکنیم: 1⃣ اول: با حضور قلب برای خدا شهادت بدهیم: «خدایا، من جز خوبی از او سراغ ندارم؛ و تو از من به او آگاه‌تری»؛ 2⃣ دوم: در محضر خدا شهادت بدهیم «اگر حقی به گردن او دارم، چه مادی، چه معنوی مثل غیبت و تهمت و... چه یادم هست چه اصلا یادم نیست ولی تو ثبت کردی، همین لحظه همه را بطور کامل حلال می‌کنم»؛ 3⃣ سوم: چند عمل صالح (مثل صدقه، تلاوت قرآن، چند صلوات، و...) به نیابت از کسانیکه بر گردن این میت حق دارند انجام دهیم؛ تا خدا به فضل خود، میت را از حق‌الناس آنها پاک کند. (می‌توان مواردی را که در پی‌نوشت به آن اشاره خواهد شد، به همین نیت انجام داد؛ مثلا ۵۰ هزار تومان کمک به ساخت مسجد، به نیابت تمام کسانیکه به گردن میت حق دارند، به نیت تطهیر میت از حق‌الناس)؛ 4⃣ چهارم: اگر از دَین و بدهی خاصی از میت به «فرد مشخصی» مطلع هستیم؛ حتما آن را تسویه کنیم؛ و به هر نحوی که لازم است صاحب حق را راضی کنیم؛ 5⃣ پنجم: اعلام کنیم هرکس از این میت بدهکارست، اگر برایش مقدور است از ته دل حلال کند، و اگر لازم است تسویه شود حتما در اسرع وقت به خانوادهٔ میت مراجعه نماید؛ ⭐️6⃣ ششم: تا می‌توانیم به دیگران بگوییم موارد بالا (خصوصا دوتای اولی را) با حضور قلب برای او انجام دهند. 👌🏻کارهای بالا حتی ۵ دقیقه هم طول نمی‌کشد، شاید به ظاهر ساده باشد و اهمیتی قائل نشویم؛ اما یقینا برای شخصی که دستش از دنیا کوتاه شده بسیار مفید است؛ 👌🏻یادمان باشد یک روز هم دست ما از دنیا کوتاه خواهد شد و محتاج خواهیم شد؛ پس برای دیگران انجام بدهیم تا برای ما انجام بدهند. ✍🏻 پی‌نوشت: جدای از کارهای بالا، مهمترین کار برای میت، انجام واجبات او است (اگر نماز و روزۀ قضا دارد، اگر حج مستطیع شده بود، اگر بدهی‌های مالی دارد و...). پس از آن، مستحبات است؛ و در مستحبات هم کارهایی که جنبۀ باقیات‌الصالحات دارد و‌ ماندگار است اولویت دارد؛ و در بین کارهایی که جنبهٔ باقیات‌الصالحات دارد؛ مواردی که به مقولهٔ روشنگری و تعلیم دین و تربیت افراد می‌پردازد از اولویت مهمی برخوردار است؛ مانند کمک به مجموعه‌های فرهنگی، کمک به ساخت حوزه‌ علمیه، کمک به ساخت مسجد، مدرسه، بیمارستان، تهیهٔ تجهیزات مجموعه‌هایی که تولید محتوای فرهنگی و دینی دارند و... ولو در حد چند هزار تومان. 👌🏻 نشر این پیام، صدقۀ جاریه است ملتمس دعای عاقبت بخیری یا علی مدد @eslam20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روز به نام و و و علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطاهرین @eslam20
📌فمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‏ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى 🔺هر كس از هدايتم پيروى كند نه گمراه مى‌‏شود و نه تيره‏‌ بخت و هركس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت، زندگىِ تنگی خواهد داشت، و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏‌كنيم. 📗سوره‏ طه/آيات ۱۲۳و۱۲۴ @eslam20