🔴 زندگی کَلَمی
✍️شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند اولین بار بود که کلم میدید. با خود گفت: حتما میوهای درون این برگها است اولین برگش را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید. و زیر آن برگ یک برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما میوهی ارزشمندی است که اینگونه در لفافهاش نهادند. گرسنگیاش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را میکند و دور میریخت. وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوهای در کار نبود! آن زمان بود که دانست کلم مجموعهی همین برگهاست.
ما روزهای زندگی را تند تند ورق میزنیم و فکر میکنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم! زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصتها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄https://eitaa.com/eslam20
#پندانه
✍️ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود. با خودش فکر کرد که نباید به دیگران درباره ناشنواییاش چیزی بگوید و برای آن که بیمار نیز متوجه نشود که او صدایی را نمیشنود باید از پیش پرسشهای خود را طراحی کند و جوابهای بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار طراحی کرد. با خودش گفت «من از او میپرسم حالت چطور است و او هم خدا را شکر میکند و میگوید، بهتر است. من هم شکر خدا میکنم و میپرسم برای بهتر شدن چه خوردهای؟ او لابد غذا یا دارویی را نام میبرد. آنوقت من میگویم نوش جانت باشد.
میپرسم، پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را میآورد و من می.گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا میدهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق میشناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتابها سراغ همسایهاش رفت و همین که رسید، پرسید حالت چطور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت: دارم از درد میمیرم. ناشنوا خدا را شکر کرد. ناشنوا پرسید: چه میخوری؟ بیمار پاسخ داد: زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت: نوش جانت باشد. راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت: عزرائیل! ناشنوا گفت: طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک.
مردم ناشنوا سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد میزد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بینظیر کم نشد. بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوهای رفتار میکنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه میشود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد.
https://eitaa.com/eslam20
✍️امام خمینی(ره):
شما...اگر بخواهید انسان باشید، ارزش انسانی داشته باشید، ... (کارهایتان ) برای شَرف باشد (و) برای انسانیّت باشد، برای خدا باشد، اگر بخواهید که کارهایتان که برای خدا باشد به نتیجه برسد، باید دست از هواهای نفسانی بردارید.
شیطان از انسان دست بردار نیست قسم خورده است برای خدا، من در ذهنم این است که به خدا تشر رفته است، که قسم خورده است که نمی گذارم اینها چیزی بشوند إِلّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ. شما با یک همچو دشمن قسم خورده ای مواجه هستید، به جنگ او بروید.
📚صحیفه نور، ج 19، ص 273
https://eitaa.com/eslam20
✨﷽✨
#داستان
✍️مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود.
تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت . اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد... تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند ، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟
درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم... مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود...!
علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم.
از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم.
مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود. علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم...
نتیجه : دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم (چارلی چاپلین)
https://eitaa.com/eslam20
بـرد بار باش
✍️کیفها اگه توۍکیففروشیها خوشفرم و خوش قوارهاند بخاطر اینست که پُر از ڪاغذ باطلهاند اگر آن ڪاغذ باطـلهها را بیـرون بریزی از فـرم و قیافه مــےافتد و کاغذ هم دیگر زبالهاند و باید دور ریخته شوند.
خـــــشم و عصبانیت چیزی شبیه همان ڪاغذ باطله است اگر فرو ببری شڪل و شخــصیت پیدا مـــےڪنی و اگر بــیرون بریزی از شڪل و شخـصیت و معــنویت مـےافتی اینست که قرآن ڪریم دعــوت به فرو بردن خشم دارد.
📚آل عـــــــمران /۱۳۴
https://eitaa.com/eslam20
هدایت شده از سخنرانی ها/حجت الاسلام غفاری
تشيع جنازه 82.MP3
14.55M
حجت الاسلام والمسلمین غفاری{موضوع:تشیع جنازه {جلسه 169}مکان:پایگاه حضرت نرجس سلام الله علیها/13بهمن 1399سمیرم
ツ
🌷آیت الله حـق شـناس(ره):
اگر #قـــلبهایتان را از غـیر پروردگار
خـالی ڪنید گـــــوشتان را عــــوض
میڪنند چشـمتان را عوض میڪنند
دیگر لازم نیست برای #بــیدار شدن
آیه آخـــر ســــوره ڪهف را بخوانید
خــودشان بیدارت می ڪنند.
https://eitaa.com/eslam20
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
#غیبــت میکنی و میگی دیدم
ڪه میـگم!! رفـــــیق مـــــــــن:
اگه ندیده بودی ڪه #تهـــمت
بود مـثل خـدا سـتّار العـــیوب
باش اگه چـــیزی هـم میدونی
نگــــ🤐ـــــو!
https://eitaa.com/eslam20
امیرالمؤمنین عليه السلام :
سبــــب زيــــاد شـــدن نعمـــت،
شڪرگــــزارى اســـت.
سَبَــبُ المَزِيــدِ الشُّڪــرُ
📚 غـــررالحڪم حدیث ۵۵۴۴
https://eitaa.com/eslam20
اسباب استمناء
برخی ها تصور می کنند در حرمت استمناء حتماً تحریک به وسیله دست ملاک است.
در حالی که اگر به قصد بیرون آمدن منی آن کار را انجام دهد، استمناء محسوب می شود؛ هرچند با وسیله ای دیگر.1
به عنوان مثال: اگر با نگاه به تصویر مبتذل و مهیج و یا خیال شهوانی کاری کند که از او منی خارج شود استمناء صدق می کند و حرام است.
1. تبریزی، استفتائات، س211؛ دفتر: همه مراجع تقلید.
🌱https://eitaa.com/eslam20
راه تشخیص وظایف شرعی
تنها راه تشخیص وظایف شرعی، رجوع به فقهای جامع الشرایط است؛ لذا برخلاف تصور برخی افراد این موارد، سبب پیدایش حکم شرعی نمی شود، مثلاً:
- با خواب دیدن چیزی بر انسان واجب نمی شود؛ البته اگر کسی در خواب محتلم شود، جنب است و باید غسل کند؛ زیرا در جنب شدن فرقی بین خواب و بیداری نیست.
- کسی که نذر کند معصیتی را مرتکب شود، نذرش باطل است و حق ندارد معصیت پروردگار را مرتکب شود. هم چنین است قسم خوردن بر ارتکاب گناه.1
- اگر پدر و مادر به فرزند دستور انجام گناه بدهند؛ نباید اطاعت کند زیرا حق خداوند بر حق آنان مقدم است.
- اطاعت زن از شوهر تا وقتی است که به درخواست گناه نرسد؛ اما اگر شوهر از زن بخواهد که بندگی خدا را رها کند؛ مثل این که درخواست کند با حجاب نادرست در برابر دیگران ظاهر شود، نباید اطاعت کند.2
- با استخاره نمی توان حکم شرعی را تشخیص داد. استخاره اگر هم معتبر باشد، مربوط به جایی است که بخواهد بین دو امر جایز، یکی را انتخاب کند.
1. توضیح المسائل محشی ج2 ص613
2. مجمع المسائل آیت الله گلپایگانی ج1 ص429
🌱https://eitaa.com/eslam20