✍️از عالمـۍ پـــــرسیدند:
بالاترین وزنه چند ڪیلو است ڪه
یه نفـــــر بزنه بهش بگـــــن پهلوان؟!
عالم در جواب گـفتن بالاترین وزنه یه
پتوی نیم یا ۱ڪیلویی است ڪه یه
نفر بتواند هنگام نماز صــــبح از روی
خــــود بلند ڪند هرڪی بتــونه اون
وزنه رو بلند ڪند باید بهـــــش گفت
پــــــــــهلوان.
✨﷽✨
💠خوش بحال کسایی که اینجوری بالامیرن💠
✍️رسول الله (ص) میفرمایند:
چون پروردگار تبارك و تعالی از بندۀ خود راضی باشد، به فرشتۀ مرگ ميگويد:
ای ملك الموت از نزد من بسوی فلانی برو، و روح او را برای من بياور؛ من او را امتحان نمودهام و در منزلگاه خوبی كه مورد محبّت من بوده است او را يافتهام.
ملك الموت با پانصد فرشته كه با آنها شاخههای گل و دستههای ريشهدار گُل زعفران است، نازل میشود و برای خروج روح او به دو صفّ طولانی صفّ میبندند.
چون إبليس چشمش به اين منظره میافتد، دو دست خود را به روی سرش گذارده و فرياد میكشد. پيروانش ميگويند: چرا چنين برافروخته شدی؟ او ميگويد: مگر شما نمیبينيد كه اين بندۀ خدا چه اندازه مورد كرامت و احترام واقع شده است؟ كجا بوديد که اغوايش نکردید؟ آنها ميگويند: ما كوشش خود را دربارۀ او نموديم، ولی چون از ما اطاعت نكرد مؤثّر واقع نشد.
📚بحارالانوار ج ۶ ص ۱۶۱
«اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ
وَ المُســــــــلِمـینَ وَ المُســــلِمَاتِ»
و پنــــجشـــنبه می آیــد ڪه
یادمان بــیاورد ڪسی بود ڪه
فکرش را نمی کردیم یک روز نباشد.
برای همه رفـتگان بخصوص
پــدران و مادران آســمونی
فاتحه و صلواتی بفرسـتیم.
✨﷽✨
✅شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي
✍️آيت الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند
✍️همیشه امیدتان به خدا باشد نه بندگانش؛چون امید بستن به غیر خدا همچون خانه عنکبوت است : سست، شڪننده و بی اعتبار...
خدا به تنهایی برایتان ڪافیست..
التماس به خدا جرأت است
اگر برآورده شود ،رحمت است
اگر برآورده نشود،حکمتاست
التماس به انسان خفت است
اگر برآورده شود ، منت است
اگر برآورده نشود ، ذلت است
❤️در همه حال به او اعتماد ڪنید
﷽✨
#داستانک_آموزنده
✍️دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست.. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم!! استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی.
و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد..زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی! من مادرم را به امروزم نمیفروشم..چون اون زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!!
✍️امام صادق (علیه السلام) :
مال و ثروت از آن خداست، که نزد انسان به امانت میگذارد، و به انسانها اجازه میدهد که با رعایت میانه روی بخورند و بپوشند و ازدواج کنند و سوار شوند و اضافه آنرا به مومنان نیازمند بدهند.
📚 بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۳۰۴
﷽✨
❤️بسم الله بگو و برخیز
✍️روزی خانمی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه آورده بود زیرا پزشکان لبنان از معالجه دختر فلجش نا امید شده و به اصطلاح او را جواب کرده بودند.
زن با دختر فلج خود نزدیک حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) منزل می گیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به پزشک دمشقی مراجعه نماید تا این که روز عاشورا فرامیرسد و او می بیند که مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) در آنجاست می روند، از مردم شام می پرسد: اینجا چه خبر است؟
می گویند: اینجا حرم دختر امام حسین (علیه السلام) است او نیز دختر فلج خود را در منزل تنها گذاشته و درب خانه را می بندد و به حرم حضرت می رود و به حضرتش متوسل می شود و گریه می کند تا به حدی که غش نموده و بی هوش برزمین می افتد در آن حال کسی به او می گوید: بلند شو و به منزل برو چون دخترت تنها است و خداوند او را شفاده داده است. زن برخاسته و به طرف منزل حرکت می کند وقتی که به خانه می رسد درب منزل را می زند ناگهان با کمال تعجب می بیند که دخترش درب را باز می کند!
مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد دختر در جواب مادر می گوید: وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شده و به من گفت: بلند شو تا با هم بازی کنیم من گفتم: نمی توانم چون فلج شده ام آن دختر گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم و دیدم که تمام بدنم سالم است. او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید. آن دختر ( حضرت رقیه) (علیها السلام به من گفت: مادرت آمد. سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (علیه السلام) مسلمان شد
📚 داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم
به نقل از: سحاب رحمت۷۷۷
✍️امام صادق علیه السلام فرمودند :
وقتی مرد وارد خانه می شود ، به خانواده اش سلام کند و پیش از آن پایش را به زمین بزند و سرفه کند تا خانواده اش را از آمدن خود با خبر سازد
📚علامه مجلسی
بحارالانوار
ج ۷۳ ، ص ۱۱
﷽✨
📝داستان زیبا
✍️پادشاهی وزيری داشت كه هر اتفاقی میافتاد میگفت: خيراست!! روزی دست پادشاه در سنگلاخها گير كرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند، وزير در صحنه حاضر بود گفت: خيراست! پادشاه از درد به خود میپيچيد،از رفتار وزير عصبی شد، او را به زندان انداخت،
۱سال بعد پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود، در دام قبيله ای گرفتار شد كه بنابر اعتقادات خود، هر سال ۱نفر را كه دينش با آنها مختلف بود،سر میبرند و لازمه اعدام آن شخص اين بود كه بدنش سالم باشد وقتی ديدند اسير، يكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند آنجا بود كه پادشاه به ياد حرف وزير افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود: خير است! پادشاه دستور آزادی وزير را داد وقتی وزير ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنيد، گفت:خيراست! پادشاه گفت: ديگر چرا؟؟؟ وزير گفت: از اين جهت خير است كه اگر مرا به زندان نينداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم، مرا به جای تو اعدام میكردند.
در طريقت هر چه پيش سالك آيد خير اوست
در صراط مستقيم ای دل كسی گمراه نيست..
هرگز اجازه نده که
دنیا این پنج
چیز را از تو بگیرد:
لحظه ناب مناجات با خدا
نیکی به والدین
محبت به خانواده
احسان به اطرافیان
و اخلاص در کردار
﷽✨
🔴اولویتِ نیکی، دخترانند...
✍️هدیه دادن به همه خوبست اما به اعضای خانواده، بهتر است و هنگام هدیه دادن به اعضای خانواده، توصیه شده که دختران مقدّم باشند. در شرایط امروز جامعه، اگر نیاز عاطفی فرزندان به ویژه دختران از طریق والدین رفع نشود، چه بسا از راههای دیگری که اصلا به مصلحت نیست دنبال رفع آن باشند.
لذا لازم است که والدین مخصوصا پدرها توجه ویژه ای به خواسته ها و نیازهای دختران خود داشته باشند و از آن جمله میتوان به خرید هدیه درمناسبتهای مختلف برای دختران اشاره کرد. که این هدیه موجب تقویت محبت بین والدین و دختر خانواده میشود.
پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: باید دختران را در دادنِ هدایا بر پسران مقدّم بدارید. زیرا هر کس دخترش را خوشحال کند گویا برده ای از نسل حضرت اسماعیل را آزاد کرده است.
📚امالی شیخ صدوق، ص۶۷۲