🌸 محاسبه ی نفس
مصطفی دو زانو نشست ، سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش، دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشت هایش رد می کرد، گفت: ساعت یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم، بر می گردم کارهایم را نگاه می کنم
از خودم می پرسم : کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم؟!
@eslam20
خاطره از شهید مصطفی ردانی پو
💎 روایتی زیبا از شهیدِ رمضان
🔻 امام علی علیه السلام:
مَنْ أَحْسَنَ فِيَما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ
❇️ آن كس كه رابطه ميان خود و خدايش را اصلاح كند، خداوند رابطه ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.
📚 نهجالبلاغه، حکمت ۴۲۳
•┈┈••✾••┈┈•
@eslam20
🔻 شهید مطهری: یک وقت میگوییم علی(ع) را "که" کُشت و یک وقت میگوییم "چه" کُشت؟ اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!!
البته عبد الرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم: جمود، خشک مغزی و خشکه مقدسی!
🔹 همین هایی که آمده بودند علی ع را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت میکردند، واقعاً خیلی تأثرآور است ؛ علی به جهالت و نادانی اینها ترحم میکرد، تا آخر هم حقوق اینها را از بیت المال میداد
🔹 ابن ابی الحدید میگوید، اگر میخواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً ۱۹ رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما میخواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون میخواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم....
📚اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص ۷۷
@eslam20
شهید مطهری ره درباره ساعات آخر عمر حضرت علی ع می فرماید: شگفت انگیزترین دوره های زندگی علی ع در حدود 45ساعت؛ یعنی فاصله ضربت خوردن تا شهادت می باشد.
انسان کامل بودن علی ع این جا ظاهر می شود؛ یعنی در لحظاتی که مواجه با مرگ شده است. شگفتی های علی ع و معجزه های انسانی او در این جا ظاهر می شود.
علی ع در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخیم تر می شود و سموم روی بدن مقدس علی ع بیش تر اثر می گذارد، اصحاب ناراحتند، گریه می کنند، ناله می کنند؛ ولی می بینند لب های علی خندان و شکفته است و می فرماید: «شهادت در راه خدا، همیشه آرزوی من بوده و برای من چه چیز از این بهتر که در در حال عبادت شهید شوم».@eslam20
پر حرارت ترین سخنان علی ع آن هایی است که در همین 45 ساعت از ایشان صادر شده است
❀ *دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان*❀
🏮═✧ *❁﷽❁*✧═🏮
*۩اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلا وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ۩*
🏮 ═✧ *❁🤲❁*✧═🏮
«خدایا! در این روز مرا به سوی رضا و خشنودی خود راهنمایی کن و شیطان را به من مسلط مگردان و بهشت را منزل و مقامم قرار ده، ای برآورنده حاجات طالبان معرفت و مشتاقان حق و حقیقت.»
🏮═✧ *❁التماس دعا❁*✧═🏮
@eslam20
🌻امام باقر عليه السلام:
✨در #ماه_رمضان ابتدا نماز بخوان،
سپس افطار کن، مگر اینکه همراه عده ای بودی که منتظر افطار بودند.
اگر قرار بود تو نیز با آنان افطار کنی، با ایشان مخالفت نکن و ابتدا افطار کن و در غیر این صورت ابتدا نماز بخوان.
✨راوی پرسید: چرا این کار را کنم و ابتدا نماز بخوانم؟
فرمود: چون دو وظیفه برای تو پیش آمده است: افطار و نماز. پس با چیزی شروع کن که بر دیگری برتری دارد و آن نماز است.
✨سپس فرمودند: و تو روزه داری؛ پس اگر نمازت را با حالت روزه به جا آوری و روز را پایان دهی، برای من دوست داشتنی تر است.
📚وسائل الشیعه ج ١٠ص١۵٠
@eslam20
🔺️ﭘﺲ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺧﺪﺍ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
🔸️ﭼﺮﺍ ﺑﻌﻀﯽ آدم ﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮﯾﻦ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻣﯽﺷﻦ ، ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﻫﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ. ﭘﺲ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺧﺪﺍ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
🔹️ ﺁدم ها ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪﺍﻧﺪ :
اول : ﻋﯿﻨﮏ
دوم : ﻣﻠﺤﻔﻪ
سوم : ﻓﺮﺵ
🔸️ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﻟﮑﻪ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻋﯿﻨﮑﺖ ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ!
🔹️ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﮑﻪ بنشیند ﺭﻭﯼ ﻣﻠﺤﻔﻪ ، ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯼ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﮐﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﻭ ﻣﻠﺤﻔﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ، ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ "ﭼﻨﮓ” (مثل ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺪﯾﻢ) ﻣﯽ ﺷﻮﯾﯽ
🔸️ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﮑﻪ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ ، ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯼ ﺳﺮ ﺳﺎل ، ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﯿﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺶ ﻣﯿﺎﻓﺘﯽ!
💚ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺑﻨﺪﻩﻫﺎﯼ مؤﻣﻨﺶ ﻣﺜﻞ ﻋﯿﻨﮏ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﭘﺎﮎ ﻭ ﺯﻻﻟﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺳﺖ ، ﺗﺎ ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺣﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ.
👌 ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﺶ ﺗﻨﺒﯿﻪچ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭼﻨﮓ!
👈ﻭ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﻥ ﮐﻠﻔﺖﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﭼﺮﮎﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﺩ (ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ: ﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ﻣﻬﻠﺖ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺮ ﮐﻔﺮ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﯿﺎﻓﺰﺍﯾﻨﺪ) ﻭ ﺳﺮ ﺳﺎﻝ (ﯾﺎ ﻗﯿﺎﻣﺖ ، ﯾﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﻫﻢ ﻗﯿﺎﻣﺖ) ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺍﺯ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ.
@eslam20
#استاد_قرائتی
🦅🔥🦅🔥🦅🔥🦅🔥🦅
🔥یکی از عذابهای ابن ملجم مرادی که لعنت خدا بر او باد در عالم برزخ!
✳️شیخ راوندی با استناد از حسن بن محمد، معروف به ابن رفا، در کوفه روایت کرده است:
💠یک روز وقتی در مسجدالحرام بودم دیدم مردم در مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) جمع شده اند و در آن جا یک پیرمردی که به تازگی مسلمان شده بود،نشسته بود.
شنیدم که می گفت: من رئیس راهبان در صومعه هستم.
روزی پرنده ای شبیه عقاب دیدم که یک چهارم از قسمت بدن یک نفر را از حلقومش قی کرد، سپس قسمتهای دیگرش را بیرون انداخت تا وقتی که آن ها تبدیل به یک انسان کامل شدند.
پس من از آن شخص سؤال کردم: تو را به خدا قسم به من بگو تو چه کسی هستی؟
او گفت: من ابن ملجم مرادی🔥 هستم.
به او گفتم: تو چه گناهی نموده ای که به طور پیوسته تکه های بدنت را این پرنده پس می اندازد و مجدد تورا تکه پاره کرده و فرو می برد؟
به من گفت: من قاتل علی بن ابی طالب هستم، و به خاطر همین خداوند این پرنده را قرار داده تا هر روز با این کار مرا عذاب نماید.
راهب می گوید: در حال حرف زدن بودیم که یکباره همان پرنده آمد و آن مرد را قطعه قطعه کرد و برداشت تا وقتی که همه ی قسمت های او را برداشت
و من منتظر شدم تا وقتی که پرنده پایین آمد و آن را آورد و مجدد از بدن خود تکه های او را خارج نمود.
پس از او سوال کردم: علی بن ابی طالب (علیه السلام) کیست؟ جواب داد: علی بن ابی طالب پسر عمو و وصی پیامبر اسلام،حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) است.
من که این را شنیدم و عذاب وحشتناک اورا مشاهده میکردم،با این حرف به دین اسلام گرویدم...
مدینة المعاجز، ج1: 544، حدیث 540
@eslam20