eitaa logo
اسلام
223 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
899 ویدیو
100 فایل
الاسلام یعلوولایعلی علیه ارتباط با ادمین: @eslam_20 کانال فقط و فقط برای رضای خدا و اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگہ تروریست بودن اینہ ، منم تروریستم :)))🖐🏼! https://eitaa.com/eslam20
✍️امام رضا علیه السلام می‌فرماید: مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمة؛ هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد. 📚 اصول كافى، ج ۳، ص ۲۶۸ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20
✨﷽✨ ☀️امیر المومنین علی علیه السَّلام می فرمایند : 🐫شما را به ۵ چیز سفارش می‌کنم.که اگر برای آن‌ها شتران را پرشتاب برانید و رنج سفر را تحمل کنید، سزاوار است؛ 【۱】کسی از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد. 【۲】جز از گناه خود نترسد. 【۳】اگر از یکی سوال کردند و نمی‌داند، شرم نکند و بگوید نمی‌دانم. 【۴】کسی در آموختن آن‌چه نمی‌داند شرم نکند. 【۵】بر شما باد به شکیبایی!!که شکیبایی، ایمان را چون سر است بر بدن و ایمان بدون شکیبایی چونان بدن بی‌سر، ارزشی ندارد. 📚 نهج البلاغه https://eitaa.com/eslam20
همانا من تو را اندرز می دهم که مبادا از ناآگاهان باشی. إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ هود | ۴۶🌸 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20
🔴 به وسعت دنیا و آخرت بخواهید! ✍️ امام باقر علیه السلام می‌فرماید: روزی پدرم مرا صدا کرد و فرمود: بار سفر ببند، می‌خواهیم بر سر قبر امیرالمؤمنین علیه السلام برویم. هیچ کس خبر از جایگاه قبر علی علیه السلام نداشت و هنوز پنهان بود. از مدینه تا نجف، راه دور است. فرمود: رفتیم وقتی بر سر قبر امیرالمؤمنین علیه السلام رسیدیم، پدرم زیارتش که تمام شد، صورت را روی قبر گذاشت و این درخواست را از پروردگار کریم کرد: «اللهم ارزقنی عقلاً کاملاً و لُبّاً راجحاًو قلباً زاکیاً» خدایا! من کنار این قبر، از تو عقل کامل، مغز برتر و عمل پاکیزه می‌خواهیم 🔸 یعنی بـه در خانۀ کریم کـه رفتی، چیزی کـه قیمتی تر از آن نیست، بخواه، و کریم را رنجیده نکن. خیلی بخواهید، به وسعت دنیا و آخرت از او بخواهید. برای همۀ شیعیان نیز بخواهید، نه تنها برای خودتان. 📚 کتاب مرگ و فرصت‌ها ‌‌‌‌https://eitaa.com/eslam20
📋شما هم یک دفتر داشته باشید! ✍️ آیت الله مجتهدی: باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید . شخصی می گفت : پدرم از من خواست که تمامی کارهایی که در طول روز انجام می دهم را شب ها برایش بگویم . من همان روز اول و دوم خسته شدم و به او گفتم : هر خواهشی داری به من بگو تا برایت انجام دهم ، اما این کار را از من مخواه که برایم مشکل است! پدرم گفت : " تو که از بازگو کردن کارهای یک روزت خسته شده ای چگونه طاقت می آوری در روز قیامت خداوند به حساب تمامی اعمالت برسد؟! 📚در محضر آیت الله مجتهدی ، ص 226 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20
✍️امام علی علیه السلام إِنْ سَمَتْ هِمَّتُكَ لِإِصْلاَحِ اَلنَّاسِ فَابْدَءْ بِنَفْسِكَ فَإِنَّ تَعَاطِيَكَ صَلاَحَ غَيْرِكَ وَ أَنْتَ فَاسِدٌ أَكْبَرُ اَلْعَيْبِ اگر قصد اصلاح مردم را داري، از خودت شروع كن، زيرا پرداختن تو به كار اصلاح ديگران، در حالى كه خودت فاسـد هستى، بزرگتـرين عيب است. 📚غررالحكم، ح 3749 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20
✍️ مثل تختی باشیم 🔸تختی يک ماشين بنز 170 سبزرنگ داشت. هميشه برای تعمير به تعمیرگاه نادر می‌آمد که مالکانش دو شريک بودند. مردمی که گرفتاری يا مشکلی داشتند، برای تختی نامه می‌نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می‌دادند تا به دست تختی برسانند. 🔹يک روز در اين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشینش آمد. 🔸گفتيم: ماشين کو؟ 🔹آقا تختی گفت: ديشب ماشين را دزديدند. 🔸آوانس با شنيدن اين حرف گفت: آقا موقع رفتن ماشين منو ببر تا ببينم چه خواهد شد. 🔹يک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بوديم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه‌ها را می‌خواند، يک دفعه خنده‌ بلندی کرد و گفت: نامه آقا دزده است! نوشته ماشينت مقابل شير پاستوريزه پارک شده و شرمنده‌ام که ماشینت رو دزدیدم. 🔸به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود، رفتيم. ماشین آنجا بود، تختی دور ماشين چرخيد و گفت: لاستيک‌ها، تودوزی، ‌ضبط و همه چيز ماشین نو شده! 🔹سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی را دزدیده از کارش پشیمان شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین را نو کرده بود. 🔸بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حيدر! بيا مبلغی که برای ماشين من خرج شده رو به خيريه بديم. 🔹در واقع تختی هر وقت می‌توانست به مردم خدمت می‌کرد. حتی زمانی که چنين اتفاقی برای او افتاد. در يک کلمه بگويم تختی قهرمانی مردمی بود. https://eitaa.com/eslam20
✍️شتری مردی را دنبال کرده بود، مرد به نزدیک چاهی رسید. از ترس شتر خود را در چاه آویزان کرد و شاخه‌ای را که در کنار دیواره چاه روییده بود محکم گرفت و جای پایی نیز در داخل چاه یافت. وقتی به اطراف خود نگاه کرد، دید که چهار مار نزدیک پاهای او هستند و اژدهایی نیز در ته چاه هست. به این علت نه می‌تواند ته چاه برود و نه می‌تواند در جای خود باقی بماند. 🔸به بالای سر خود نگاه کرد، دو موش سیاه و سفید مشغول جویدن شاخه ای هستند که او آن را در دست گرفته است. هرچه فکر کرد، چاره‌ای به خاطرش نرسید. مضطر شد، به یاد آورد مقداری عسل با خود دارد، اندکی از آن را به لب برد و آنچنان غرق در لذت شیرینی آن شد که وضع خود را فراموش کرد. وقتی به خود آمد که موش‌ها شاخه را قطع کرده بودند و او به ته چاه افتاد و در دهان اژدها جای گرفت. 🔹دنیا مانند چاه است، موش های سیاه و سفید و مداومت آنها در قطع شاخه، همان شب و روز هستند که انسان را به مرگ نزدیک می‌کنند. و شهدی که آن مرد خورد و به آن سرگرم شد، لذات آنی این جهان است که فایده‌اش کم و رنجش بسیار می‌باشد و آدمی را از کار آخرت باز می‌دارد و اژدها همان مرگ است که از آن چاره‌ای نیست!؟ ‌‌‌‌https://eitaa.com/eslam20
✍️ فرعون از شاهان یاغی و ستمگر مصر بود و ادعای پروردگاری می‌کرد، روزی ابلیس نزد فرعون آمد، فرعون خوشه‌ای انگور در دست داشت و آن را می‌خورد، به فرعون گفت: آیا کسی می‌تواند دانه های این خوشه انگور را به مروارید شاداب تبدیل کند؟ فرعون پاسخ داد: نه ابلیس از روی سحر و جادو، آن خوشه را به مروارید شاداب تبدیل نمود. فرعون شگفت زده شد و با تعجب گفت:«اگر استاد مردی در جهان وجود دارد، او تو هستی!» ابلیس سیلی محکمی بر گردن فرعود زد و گفت: «مرا با این استادی، به بندگی درگاه خدا نپذیرفتند، بنابراین تو با این حماقت و نادانی چرا ادعای پروردگاری می کنی؟!» 📚جوامع الحکایات محمد عوفی، صفحه 26. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20
خدا كسانى را كه به عدالت رفتار مى‌كنند دوست دارد. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ممتحنه | ۸🌸 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/eslam20