eitaa logo
کانال علیرضا اسلامی فر
675 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
8.9هزار ویدیو
218 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی رویدادهای مهم و جهاد تبیین در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ایجاد گردید رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر اسلامی فر 09132378571
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽فیلمی دیده نشده از حاج قاسم و شهیداحمد کاظمی با صدای ملکوتی شهید سیدمرتضی آوینی
⭕️امام سجاد علیه السلام خود را منتسب به کدام زن جلیل القدر اسلام معرفی فرمودند ؟ 🔹خدیجه از بین ما رفت بدون آنکه او را بشناسیم حیف بر ما که هنوز مانده ایم اثبات کنیم خدیجه ۴۰ ساله بود یا ۲۵ ساله، بیوه بود یا دوشیزه که همسر پیامبر شد اما نسل جوان باید خدیجه را عمیق‌تر بشناسد و پاسخ‌هایی عمیق از تعالی مادی و معنوی این بانو پیدا کند که اگر اینگونه کنیم شاید شبیه به خدیجه را تکثیر کنیم. سوالاتی مثل .... 🔺خدیجه که بود که در عمق جان نبی خدا اثر گذاشت و نبی عاشقش شد؟ 🔺خدیجه که بود که بعد از ۱۴۰۰سال ما هنوز مثل مادر دوستش داریم ؟ 🔺خدیجه که بود که جانش میوه نبوت را پرورش داد و فطرت الهی در این بطن ملکوتی به جان فاطمه دمیده شد؟ 🔺خدیجه که بود که هر چه از شرف، عزت، ثروت جمع کرده بود را تقدیم باروی اسلام کرد؟ 🔺خدیجه که بود که جبرئیل برای محمد سیب آورد و اکسیر آن سیب بر جان خدیجه نشست؟ 🔺خدیجه مگر چقدر آگاه بود که در تاریکی های عصر جاهلیت راه خدا و نبی را پیدا کرده بود؟ 🔺خدیجه که بود که طبیبان وضع حملش بانوان بهشتی آسیه و مریم و هاجر بودند؟ 🔺خدیجه که بود که اموالش صرف ساخت پیکر کامل‌ترین دین خدا شد؟ 🔺خدیجه که بود که پیامبر سال‌های سال با دیدن دوستانش هم اشک جاری می‌کردند؟ 🔺خدیجه که بود که توانست طبیب زخم پیامبر خدا باشد و با محبت‌هایش زخم‌های قلب پیامبر را تیمار کند؟ ◾️به راستی جهان اسلام چه زنانی به خود دیده است که از هرسوی مینگری بر تارک تاریخ می‌درخشند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠عظمت حضرت خدیجه کبری سلام‌الله علیها درسخنان استاد انصاریان 🟢زیارت نامه حضرت خدیجه (س) 🤲السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. ◾️ز غم جهان ماتم سرا شد ◾️مدینه شور و غوغایی به پا شد ◾️برفت از عالم هستی خدیجه ◾️در این ماتم جگرخون مصطفی شد 🏴دهم ماه مبارک رمضان، وفات جانسوزنخستین بانوی لبیک گوی رسالت، حضرت خدیجه کبری سلام‌الله علیها را تسلیت می گوییم
اینجا هنوز یک ساعت قبل از اذان، صف نانوایی‌ها طویل می شود. 🔸 هنوز ماه رمضان که می شود، در ویترین شیرینی‌فروشی‌ها زولبیا بامیه‌های زعفرانی دلبری می کنند. 🔸 در کوچه ما هنوز موقع سحری، چراغ خانه‌ها یکی‌یکی روشن میشود. 🔸 هنوز در مهمانی‌های خانوادگی، درباره «زندگی پس از زندگی» بحث می کنند. 🔸 هنوز همه به دختربچه‌های روزه‌اولی فامیل، ماشاءلله می گویند. 🔸 اینجا هنوز رمضان که می شود جلوی رستوران‌ها، نوشته‌ای عَلَم می شود که «حلیم داغ موجود است» 🔸 هنوز از ارگ صدای «مولای یا مولا» حاج‌منصور به گوش می رسد. 🔸 هنوز مرحمت‌ خانوم، روی شله‌زردهایی که برایمان می‌آورد با دارچین می نویسد «یاعلی» 🔸 هنوز دختر سه‌چهار ساله‌ای که با مادرش در تاکسی کنارم نشسته، میپرسد که «مامان توت‌فرنگی هم روزه‌م رو باطل میکنه؟» و مادر مهربانانه می گوید «نه مامان‌جون، بخور» 🔸 هنوز نزدیک اذان که می شود، پیرمردهای پارک سرکوچه، صندلی‌های تاشو خودشان را جمع می کنند و به سمت خانه‌هاشان پراکنده می شوند. 🔸 هنوز در رمضان، رفیق‌هایم هر روز دعای مخصوص همان‌روز را اِستوری میکنند. انقدر زیاد که اگر نخوانده رد بشوم عذاب وجدان می گیرم. 🔸 هنوز صدای اذان از مأذنه‌ها بلند است. هنوز ناامیدی گناه کبیره است. 🔸 من به حرف آنهایی که می خواهند دین را مرده و فراموش شده جلوه دهند، حرف‌ آنها که می خواهند بگویند رمضان دیگر تمام شده و مردم روزه نمی گیرند باور ندارم... 🔸 هنوز بی‌دین‌ها پویش روزه‌خواریِ علنی راه می‌اندازند تا با رمضان مبارزه کنند. پس رمضان هست. ده‌ها میلیون‌ نفر روزه‌دارند. 🔸 صدای «اللهم لک صمنا» از تلوزیون‌ها بلند است. ✅ مبادا هوچی‌گری و سروصدای بلند روزه‌خوارها نا امیدت کند. مبادا «برو بابا کی دیگه روزه میگیره» گفتن‌های چند نفر، عصبی‌ات کند و جامعه را کافر بپنداری. خطای‌ شناختی دست و پایت را نبندد. 🔸 شب‌قدر که جمعیت فوق‌العاده شب‌زنده‌داران را ببینی می فهمی که تو تنها روزه‌دار شهر نبوده‌ای. زیر پوست شهر، پر است از روزه‌دار هایی که لب‌هایشان ترک خورده. اینجا همه ما روزه‌ایم. نماز و روزه هات قبول بچه مسلمون...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻زنان غزه ای در بدترین شرایط ممکن برای لحظه ای حاضر نیستند که ذره ای از تار موهایشان را نامحرمی ببیند ، فرزندانش شهید و زخمی شده اند ، خانه اش ویران شده و بر بدن خودش زخمی نشسته و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه های دیدنی سال تحویل در حرم امام رضا علیه السلام
سوم فروردین ماه سالروز شهادت فرمانده مهذب، شهید اسماعیل جعفرپور قهنویه که در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه حلبچه عراق در سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید را گرامی می داریم 🖋فرازی از وصیت نامه شهید: 🔷حمد وسپاس خدای بزرگ را که بر ما منت نهاده ودر چنین زمانی رهبری آگاه برما ارزانی داشت،تا اسلام واقعی را به ما بفهماند.شکر خدای را که به من حقیر،توفیق داد که بتوانم،گامی هرچند کوچک در جهت اسلام بر دارم.واین چند قطره خون ناقابل خود را در راهش تقدیم نمایم.شاید توانسته باشم دین خود رانسبت به اسلام عزیز،ادا کنم. 🔷یادش گرامی وراهش مستدام 🌴🍀🌱🌿🌴 ✅ کانال موسسه فرهنگی روایت فتح شهرستان مبارکه @Revayatfathmobarakeh ✅کانال علیرضا اسلامی فر @eslamifar1343
به بهانه سوم فروردین ۱۳۶۷ سالروز شهادت اسماعیل جعفر پور متولد قهنویه 🔺نفر سوم نشسته
سردار شهید آقا مصطفی ردانی پور
‍ ‍ ‍ ‍ 🍀🍀🍀بهار در بهار🍀🍀 به مناسبت دوم فروردین عملیات فتح المبین تقدیم می گردد: راوی :علیرضا اسلامی فر 🔷قسمت آخر 👈 دیدار با شهید ردانی پور بعد از مجروحیت شدید در یکی از روزهای نبرد عملیات.فتح المبین ، اطلاع یافتم که آقا مصطفی ردانی پور "یکی از فرماندهان مخلص تیپ ۱۴ مقدس امام حسین(ع)" در خط مقدم نبرد مجروح و حاضر به انتقال به پشت جبهه نگردیده و در کانکسی درنزدیک اورژانس تیپ واقع در متطقه تی شکن بستری می باشد ، خیلی علاقه مند بودم که به دیدار این فرمانده دلاور بروم. خصوصاً دوست داشتم عکس العمل ایشان را نسبت به حضورم در عملیات ، علیرغم ممانعت شدید ایشان مشاهده نمایم! لذا با اجازه مسئولین مربوطه به داخل کانکسی که شهید ردانی پور بستری بود رفتم ، در آنجا دلاوری را مشاهده نموده که با بدنی مجروح و خون‌ آلود در حالی که یکی از دست ها وقسمتهایی از پیکرش آماج تیرها و ترکش های نیروهای بعثی شده بود، آرام و مطمئن آرمیده بود، دقیقا بیاد دارم بخاطر عمق جراحات ، مقداری خون لخته شده در زیر کمرشان جمع شده بود، نیمه بیدار بود ، سلام کردم و ایشان نیز با آن لهجه زیبای اصفهانی همیشگی اش جوابم را داد وبلافاصله با نگاه معناداری گفت: مگر قرار نشد شما به اصفهان بازگردی، پس اینجا چه می کنید؟ من هم در جواب چگونگی حضورم در منطقه دالپری را قبل از عملیات با همان هلیکوپتر حامل ایشان ، توضیح دادم ! اینجا بود که لبخند ملیحی بر لبان شهید نقش بست و گفت پس آخرش کار خودت را کردی! در این اثنا بود صدای اذان ظهر پخش شد، شهید ردانی پور در همان حالی که بر روی تخت خوابیده بود با کمک من نماز ظهر و عصر خود را اقامه نمود نکته‌ای که در این ملاقات به وضوح مشاهده نمودم روحیه بسیار عالی و وصف ناپذیر شهید مصطفی ردانی پور بود که توصیف آن مقدور نیست لازم به توضیح است در همین عملیات برادر کوچکتر آقا مصطفی به درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد و خودش نیز درحالی که بخاطر مجروحیت شدید ، دستش در گچ بود ، برای شرکت در عملیات بعدی (بیت‌المقدس) به جبهه شتافت. پس از آن در عملیات رمضان، فرماندهی قرارگاه فتح سپاه را به عهده داشت، که چند یگان رزمی سپاه را اداره می‌کرد، به طوری که شگفتی فرماندهان نظامی ـ اعم از ارتش و سپاهی ـ را از اینکه یک روحانی فرماندهی سه لشکر را عهده‌دار است و با لباس روحانی وارد جلسات نظامی می‌شود و به طرح و توجیه نقشه‌ها می‌پردازد را برمی‌انگیخت. او در عملیات محرم، والفجر ۱ و والفجر ۲ شرکت داشت و تا لحظه‌ی شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد و فرمان امام عظیم‌الشأن (ره) را در هر حال بر هر چیزی مقدم می‌دانست. ایشان در کمتر از ۳ سال سطوح فرماندهی رزمی را تا سطح قرارگاه طی کرد، که این مهم، ناشی از همت، تلاش، پشتکار و اخلاص در عمل این شهید عزیز بود. او که تا این مدت همسری اختیار نکرده بود، در اجرای سنت پیامبر گرامی اسلام (ص) پیمان زندگی مشترک خود را با همسر یکی از شهدای بزرگوار، پس از تشرف به محضر امام امت (ره) منعقد کرد و سه روز پس از ازدواج، به جبهه بازگشت. دو هفته پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده‌ی شجاع در عملیات والفجر ۲ به نقطه‌ی اوج رسید و عاشقانه ردای شهادت پوشید و به وصال محبوب نایل شد. بدین‌سان در تاریخ ۱۵/۵/۶۲ بر پرونده‌ی افتخار‌آفرین دنیوی یکی دیگر از سربازان سلحشور سپاه امام زمان (عج)، با شکوهی هر چه تمام‌تر، مهر تأیید نهاده شد و جسم پاکش در منطقه‌ی حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح باعظمتش به معراج پرکشید؛ گرچه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره‌ی شهدای مفقود‌الجسد است. وی که بارها در جبهه‌های نبرد مجروح گردیده بود و اغلب تا سرحد شهادت نیز پیش رفته بود، در حقیقت شهید زنده‌ای بود که همواره به دنبال شهادت، عاشقانه تلاش می‌کرد. این جمله از اولین وصیت‌نامه‌اش برای شاگردان و رهروانش به یادگار ماند: «عمامه‌ی من کفن من است.» طوبی له و حسن مآب 🌴🍀🌱🌿🌴 ✅ کانال موسسه فرهنگی روایت فتح شهرستان مبارکه @Revayatfathmobarakeh ✅کانال علیرضا اسلامی فر @eslamifar1343
منطقه دالپری، عملیات فتح المبین
حضور مرحوم آیت اللّه طاهری در دوکوهه مقر تیپ امام حسین علیه السّلام قبل از عملیات فتح المبین
دوکوهه مقر تیپ امام حسین قبل از عملیات فتح المبین
عملیات فتح المبین چادر واحد تخریب .شهید تیموری مسئول واحد تخریب
اعزام نیروهه به همراه مرحوم ایت الله طاهری با هلکوپتر به منطقه عملیاتی تیشکن
💥آغاز پاتک های سخت دشمن در دومین روز عملیات فتح المبین و مخالفت شهید خرازی با عقب نشینی! در روز دوم عملیات، ارتش عراق به مواضع تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرم ‏آباد پاتک سنگینی را آغاز کرد و بر تپه ۲۰۲ مسلط شد. این اقدام، نیروهای تیپ امام حسین (ع) را تهدید می‏‌کرد و می‌‏توانست امکان الحاق یگان‏‌های خودی و ارتباط دو قرارگاه نصر و قدس را از بین ببرد. در چنین شرایطی نظر برادران ارتش در قرارگاه مرکزی کربلا این بود که چون امکان تقویت یگان‏‌های خودی در عین‏‌خوش وجود ندارد، بنابراین دو تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و ۸۴ خرم ‏آباد عقب‏‌نشینی نمایند!. دستور عقب‌‏نشینی به دلیل اضطراب و زیر سرم بودن فرمانده کل سپاه، توسط سرهنگ صیاد شیرازی به فرمانده تیپ امام حسین (ع) ابلاغ و تکلیف شد. ولی فرماندهان میدانی تیپ امام حسین (ع) با این عقب‌‏نشینی مخالف بودند و حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) اعلام کرد که رزمندگان این تیپ عقب‌‏نشینی نخواهند کرد و علی‏رغم فشار زیاد دشمن تا آخرین ‌نفس در برابر قوای دشمن مقاومت می‏کنند. در چنین وضعیتی علی‏رغم آنکه تیپ ۸ نجف آمادگی کامل را برای تهاجم از محور رقابیه نداشت، ولی فرمانده سپاه معتقد بود چنانچه قرارگاه فتح به تنگه رقابیه حمله کند فشار از روی عین‌‏خوش برداشته می‏‌شود. با این نظر یگان‏‌های قرارگاه فتح که ۴۸ ساعت قبل از شروع عملیات از ارتفاعات میشداغ به سمت رقابیه حرکت کرده بودند، حملات خود به رقابیه و تنگه برقازه را شروع کردند و با رسیدن رزمندگان به باتلاق سندال، جبهه دشمن فرو ریخت و مسئله حل شد. در همین حال حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) که خود در صحنه عملیات حضور داشت یک خاکریز دوجداره در اطراف نیروهای خود احداث کرد و به همراه نیروهایش یک دفاع دوجانبه را طراحی و مقاومت کرد تا اینکه حمله از محور رقابیه آغاز شد. به این صورت، تیپ امام حسین (ع) توانست با امن‌‏سازی مسیر عقبه خود، عین‏‌خوش را حفظ نماید. به‌هرحال در ۴ روز اول عملیات، وضعیت جبهه نامشخص بود و معلوم نبود که آیا این عملیات موفق خواهد شد یا نه. در شرایطی که وضعیت جبهه عین‏‌خوش به‌هم‌ ریخته بود و یگان‌‏های قرارگاه‌‏های نصر و قدس در شرایط بدی قرار گرفته بودند با تغییری در طرح عملیات، یگان‌‏های قرارگاه فتح در شب چهارشنبه ۴ فروردین، حمله خود را با یک تک احاطه‌‏ای به ارتفاعات رقابیه و برغازه آغاز کردند. ازآنجاکه تنگه رقابیه از ۱۲ کیلومتری در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت، رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته قبل از آغار عملیات، جاده‌‏ای به طول ۸ کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. تصور ارتش عراق بر این بود که چون این منطقه رملی و شن‌زار است، بنابراین ایرانی‏‌ها نمی‌‏توانند از آن عبور کنند ولی تیپ ۸ نجف با استعداد ۲ گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیر تنگه زلیجان که آن را دو هفته قبل از شروع عملیات شکافته بود، عبور کرد و ارتفاعات رقابیه را دور زد و از پشت نیروهای دشمن سر درآورد. البته یکی از این دو گردان ابتدا به محاصره ارتش عراق درآمد که با اقدام به موقع مهدی باکری و فرستادن کمک، توانستند خود را از محاصره نجات دهند و به عملیات خود ادامه دهند. با این تدبیر تاکتیکی، رزمندگان حدود ۲۰ کیلومتر از داخل رمل‏‌ها حرکت و نیروهای دشمن را محاصره کردند. در این منطقه نیروهای تیپ ۲۵ کربلا، تیپ ۵۵ هوابرد و لشکر ۹۲ ( - ) نیز حضور داشتند. تیپ ۲۵ کربلا هم در تنگه برقازه وارد عمل شد. ازآنجاکه قرارگاه اصلی دشمن در این منطقه قرار داشت، با به خطر افتادن عقبه دشمن، فشار از روی تیپ امام حسین (ع) در عین‌‏خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب‌‏نشینی نمود. در این مرحله از عملیات نیز حدود ۳ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود ۷۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود ۲۰۰ نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت رسیدند و نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از نیروهای خودی نیز مجروح شدند. در چنین شرایطی کل آرایش دشمن در همه جبهه‏‌ها به هم ریخت و عملاً مرحله سوم عملیات آغاز شد. عملاً دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رده بالای خود اطمینان می‌‏داد که می‌‏تواند ارتفاعات رادار را حفظ کند. در روز دوم عملیات، قرارگاه کربلا به تیپ ۳۷ زرهی که به‌‏عنوان احتیاط بود، دستور داد تا سریعاً به منطقه عملیاتی قرارگاه قدس در شمال دشت‏‌عباس تغییر مکان دهد. به دلیل دور بودن و نامناسب بودن مسیر دسترسی از سمت قرارگاه قدس، بعداً تصمیم گرفته شد که این تیپ از منطقه قرارگاه نصر وارد عمل شود و به امام‌‏زاده عباس که دشمن آن را به تصرف درآورده بود، حمله کند. 🌴🍀🌱🌿🌴 ✅ کانال موسسه فرهنگی روایت فتح شهرستان مبارکه @Revayatfathmobarakeh ✅کانال علیرضا اسلامی فر @eslamifar1343