eitaa logo
لبیک یا زینب ‌‌‌‌‌
164 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
285 فایل
سلام بر زینب س 🌺بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود 🌺 🌻داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود 🌻 💐اللهم_عجل_لولیک_الفرج💐 @Masiha13
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✅ خواص انجیر خشک ✍اگر یک مشت انجیر خشک را در یک لیتر آب و یا بهتر است که در یک لیتر شیر محلی بجوشانند داروی موثری به دست می آید که در مورد تحریک گلو و لثه های دندان می توان آن را غرغره و مضمضه کرد و نتایج موثری گرفت. انجیر با خرما، کشمش و عناب ترکیب “چهار میوه مخصوص سینه” را می دهد که اگر آن ها را مساوی ترکیب کنند و در یک لیتر آب بجوشانند عفونت های ریوی را بر طرف می سازد و برای غرغره کردن در درمان آنژین مصرف می شود. کلمه آنژین به زبان یونانی به معنی خفه شدن است و همان کلمه ای است که پزشکان قدیم ایران در کتاب ها به نام “خفقان” می نامیدند و در تحفه حکیم مومن انجیر را برای خفقان هم سودمند دانسته است. 📚 منبع: دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی، جلد اول، ص۱۹۸ ☜【طب شیعه】 🍏 @tebshia20🌿 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ضرب و شتم بانوی گیلانی! یه روز خبر مجروحیت ۲ کودک در لواسان توسط سگ ها میاد یه روز دیگه خبر حمله ور شدن سگها تو اصفهان به یه خانم باردار و حالا هم کتک خوردن و آسیب دیدن به خاطر تذکر بابت سگ گردانی! چرا این بساط سگ گردانی و سگ بازی جمع نمیشه؟ تا کی و برای چی باید مماشات بشه؟ [ کانال جوانان انقلابی ] @naslechaharome 🌺🌹
💖 روی گل محمدی از اشک، تر شده ست با ما مصیبتی ست که عالم خبر شده ست با ما مصیبتی ست که ورد زبان شده با ما مصیبتی ست که خون جگر شده ست دشمن به فتنه سنگر تصویر را گرفت لشکر نبرده ایم و نبردی دگر شده است آن سوی خنده ها، همه دندان گرگ بود اینک زبانشان به دهان، نیشتر شده ست از هیچ زاده اند و پی هیچ، زیسته شیطان، براین جماعت ابتر، پدر شده است نمرود تیر بسته به زیبایی خدا زیبایی خدا، به خدا بیشتر شده است عالم، هنوز در صلوات است  و همچنان این رایت نبی ست که بر بام، بَر شده است 🌺🌺
❤️  اے آشنا همیشہ ڪنے عزم آمدن رفتار ما دوباره نهان مےڪند تو را پرونده هاےما ڪہ بہ ‌دسٺ تو مےرسد گریان ز ڪار آدمیان‌ مےڪند تو را اوراق را صفحہ ‌بہ ‌صفحہ ورق مزن اعمال هفتہ ام نگران مےڪند تو را شبتون بخیر همه داروندارم 🌺🌹🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊 🔥🔥 قرآن کریم: "برای آنان که رسول خدا را آزار دهند، عذابی دردناک مهیاست!!👊🏻 [سوره مبارکه توبه:آیه ۶۱] ♥️✨ 🕊💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
💢 فوتی‌های کرونا در کربلا و نجف تقریبا صفر شد ♦️ مراسم اربعین حسینی امسال در کربلا و نجف با حضور بیش از ۱۴ میلیون زائر برگزار شد. ♦️ پیش از برگزاری مراسم اربعین، بسیاری از رسانه‌ها، ایجاد موج وحشت از حضور میلیونی زائران حسینی در عراق را در دستور کار خود قرار داده بودند و دائماً از پیش‌بینی وضعیت غیرقابل کنترل کرونا در روزهای پس از اربعین و وقوع فاجعه انسانی خبر می‌دادند! ♦️ اما در حال حاضر طبق آمار وزارت بهداشت عراق، تعداد فوتی‌های بیماران مبتلا به کرونا در کربلا صفر و در شهر نجف اشرف فقط یک نفر بوده است. 🌺🌹🌺
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻴﻄﺎﻥ... ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻧﻔﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﻳﺪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺣﺮﻳﻔﺸﺎﻥ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ. ﻋﺎﺑﺪﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﮔﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻲﻛﻮﺷﻴﺪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻓﺮﻳﺒﺶ ﺩﻫﺪ. آﺧﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﮔﻮﻟﺶ ﺑﺰﻧﺪ... ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ... ﻋﺎﺑﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﻟﺤﺎﻑ ﺑﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﻨﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﻡ....!! ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺩﻋﻮﻱ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻣﻲﻛﺮﺩ... ﺭﻭﺯﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﻮﺑﻴﺪ. ﻓﺮﻋﻮﻥ ﮔﻔﺖ ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ﺩﺭ؟ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: تیغ ﺩﺭ ﺭیشه ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺪ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﮐﯿﺴﺖ...!!!! 🥀 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
꧁༼﷽༽꧂ ❤️شــبــے یــه ❤️ 👌 بدانند 🍂🌸یک از همسرش چه می خواهد؟ 🍂🥀آقایان محترم توجه کنید اگر هزاران هزار ثروت و طلا و جواهرات به پای همسرتان بریزید اما کوچک ترین محبتی را به همسرتان نشان ندهید ارزشی نخواهد داشت. یک زن در زندگی به هیچ چیزی به اندازه ی کردن نیاز ندارد؛ محبتی که هم به زبان آورده شود و هم به آن عمل شود. این را مطمئن باشید که اگر شما کوچکترین محبتی را حتی با دادن یک شاخه ی گل به همسرتان اثبات کنید او چندین برابر بیشتر از آن پا جای پای شما خواهد گذاشت. 🍂🥀یک هرگز از های مرد زندگیش شد. به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند. 🍂🥀 ؛ درست مثل یک موج است، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد. @khosravi1253❣ 🌸🍃ــے⃟🔸⃟_🌸🍃 🔺مدیران محترم: لطفا تو کانال خودتون نذارید⛔️
•••📖 📚 اول اردیبهشت ماه بود.📆 هنوز نمی‌دانستیم کی قرار است عملیات بشود.🤭 اما وقتی آیفاها[کامیون‌های‌نظامی‌مخصوص‌حمل‌نیروها‌و‌مهمات]🚛🚚 از راه رسیدند و گردان شهید باهنر، که ما بودیم، را سوار کردند و از پادگان خارج شدیم، معلوم شد شبی از همین شب ها عملیات شروع خواهد شد.🤩😎 چهار پنج کیلومتر که از شهر زخمی حمیدیه رد شدیم، آیفاها از سمت چپ جاده آسفالت به زیر آمدند و ده کیلومتری در جاده‌ای خاکی پیش رفتند.🤨 رسیدیم به جایی که یک ردیف درخت گز جاده را تا محوطه‌ای باز، که از قبل در آن چادر زده بودند، همراهی می‌کرد.🌳🌲 چادرها خالی بودند و منتظر چادرنشینانی که ما بودیم.😌 آن لیوان چای داغ که در پادگان دشت آزادگان مهمان اشرف بودم همچنان وسیله‌ای بود برای ادامه دوستی گرم گروه سه نفره ما و گروه پنج نفره بچه‌های کرمان.💚 با هم در یک چادر بار و بنه گذاشتیم.از میان بچه‌های‌کرمان ارتباط برقرار کردن با مجید ضیغمی راحت‌تر بود.😅 مجید دستانی ظریف داشت و صورتی کشیده با خال های قهوه ای ریز.👱🏻‍♂دو دندان درشت پیشینش، که اندکی از هم فاصله داشتند، خنده های او را دوست داشتنی می‌کردند.😍💫 عادت داشت وقتی با تو صحبت می‌کرد سر نخ یکی از دکمه های لباس نظامی‌ات را پیدا کند و بعد آن را آهسته آهسته، طوری که متوجه نشوی، بکشد تا جایی که دکمه بیفتد و تو متوجه بشوی و او بزند زیر خنده!😂🤦🏻‍♂ علی و محمود و مجید و رسول دو به دو با هم پسرعمو بودند. محمود، که سن و سالش از علی بیشتر نبود، کادر رسمی سپاه بود و لباس سبز پاسداری می پوشید.🌱 تُپل بود و برخلاف همهشری های سرخ و سفیدش به سبزه میزد.😁 در فرسیه هم، مثل همیشه، هر روز دویدن صبحگاهی داشتیم. از جاده خاکی و از کنار شه گزها رد می‌شدیم و درست وقتی که نفس هایمان به شماره می‌افتاد فرمانده گروهان دستور بازگشت می‌داد.😩 در مسیر، گاهی به گروهان دیگری برمی‌خوردیم. این طور مواقع رسم بود فرمانده با صدای بلند نیروهای گردان عبوری را به نیروهای تحت آموزش خودش نشان دهد و بلند، طوری که همه بشنوند، بپرسد: «اینا کی ان؟»🤨 و نیروهایش بگویند: «منتظران مهدی‌ان!»😎 تکرار دوی صبحگاهی و دیدن مکرر گروهان همسایه زمینه ای برای شوخی و سرگرمی درست می‌کرد. 😂 گاهی فرمانده، به روال معمول، می پرسید: «اینا کی ان؟»🤨 و بچه ها به شیطنت و با هماهنگی قبلی بلند می گفتند: «افغانی‌ان!»😂 زندگی میان قیل و قال چادرها خوش می‌گذشت؛ ورزش صبحگاهی، جلسات دعا و مناجات و نوحه خوانی، جمع شدن اطراف زمین والیبال و تماشای آبشار زدن اکبر دانشی و صادق هلیرودی، بچه رابُر، رفتن برای شنا در رودخانه ای که از آن حوالی، پر آب، می‌گذشت و پریدن از بلندترین شاخه درخت پیر لب رودخانه در آب.🙃 این همه اوقاتی خوش در آن سبزدشت بهاری خوزستان برای ما درست می‌کرد. همان جا که پیرمردی عرب، بی‌دغدغه از جنگی که کمی آن طرف‌تر در جریان بود، توی مزرعه‌اش زحمت می‌کشید؛ چنان جدّی و امیدوار که انگار جنگی در مملکت نیست.😂❤️ صبح ها، از دوی صبحگاهی که برمی گشتیم، پیرمرد مشغول آبیاری یا علف‌زنی کرت‌های‌کلم بود و من در احوال او دقیق می‌شدم که چگونه در فاصله کمی از مواضع دشمن زندگی‌اش را عادی پیش می‌برد.😯 ..🖇 🖨 ❗️ @Razeparvaz|🕊• 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا