eitaa logo
اصرار
399 دنبال‌کننده
830 عکس
918 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻صهیونیسم و افسانه تخریب مسجد الاقصی... ✅با داستان گاوهای قرمز در دین یهود آشنا شوید! گاوهایی که وسیله ای برای پاک شدن کسانی‌ست که قرار است مسجد را ویران کنند. گفته شده هفت اکتبر همان روزی‌ست که قرار بود گاوها ذبح شوند. محمد الضیف در بیانیه‌ی هفت اکتبر در این مورد گفته بود: «آنها هیچ ابایی از بیان تصمیم‌شان در خصوص ایجاد معبد کذایی خویش بر روی ویرانه‌های محل عروج پیامبر مکرم اسلام ندارند. آنها با خود گاوهای سرخ رنگ به صحن مسجد الاقصی می‌آورند تا آنها را سوزانده و آبی که خاکستر آنها در آن ریخته شده را در این مکان مقدس پخش کنند تا به این ترتیب، تصمیم خود را برای ویرانی مسجد و ایجاد معبد کذایی علنی کنند». @AjaNews_persian @Esrar3
یکی از اهالی غزه همین دیروز نوشت: خودمان و زمین‌مان و معاش‌مان و هرآنچه داریم فدای مسجد الاقصی @Esrar3
معتز به قطر رفت و گفت که به زودی برمی‌گردد.‌ ظاهراً زمزمه‌های کمی هم به سرزنش او بلند شده که او هم غزه را ترک کرد. (بر اساس صحبت ها احتمالا این زمزمه ها از داخل غزه نبوده). بخشی از صحبت های نور عاشور در این باره: «الان چرا همه از معتز روی گردان شدن؟ فقط به این خاطر که بعد از ۱۰۸ روز غزه رو ترک کرد؟ ۱۰۸ روزی که هر لحظه در معرض مرگ بود و هر لحظه هر حادثه‌ای رو با کوچک‌ترین جزئیاتش به تصویر کشید؟ معتز کار خودش رو کرد و تازه خیلی بیشتر هم کرد. انتظار داشتیم مثل همه یا مثل همکارانش بمیره و خودش رو نجات نده؟ معتز پیامی رو که باید به جهان نابینا می رسوند بعد از ۱۰۸ روز رسونده.» خبرنگار دیگری هم نوشت: «خیلی از مردمی که در آسایش هستند نشسته‌اند و برای آدم‌هایی نظریه‌ پردازی می کنند که هر لحظه مرگ را زیر بمباران و کشتار و ویرانی زندگی کردند». __ 🧷بعد از رفتن معتز به قطر و ردوبدل شدن صحبت‌های این چنینی واقعیت دیدنی مقاومت در غزه بیشتر به چشم می آید.‌ @Esrar3
معتز دیروز به قطر رفت و امروز در استودیوی الجزیره حاضر شد. او امروز نوشت: من برای آسایش و راحتی (از غزه) خارج نشدم. خروج از غزه جهت ایفای نقش بزرگ تر در بیرون از غزه برای توقف جنگ است. (این خروج) تلاش برای عملی اثرگذارتر است. __ 🧷وقتی دعوا این است که بمیریم، نمیریم، هرکسی نمیرد و برود از مردن فرار کرده و ... معتز از هجرت می گوید. اینکه گاهی نه مرگ ما چاره ساز است نه زنده‌ماندن مان. و آونوقت هجرت خودش را نشان می‌دهد. غزه اسلام را از نو روایت می کند. @Esrar3
🔸معتز تصویری از یادبود شیرین ابوعاقله خبرنگار سابق الجزیره که در استودیوی خبری الجزیره قرار داده شده را منتشر کرد. ➕شیرین ابوعاقله خبرنگاری‌ست که سال ۱۴۰۱ به طور هدفمند مورد اصابت گلوله‌ی صهیونیست‌ها قرار گرفت. در مصاحبه‌ای از شیرین پرسیده بودند سخت‌ترین صحنه ها در حرفه‌ی خبرنگاری تو چه بوده؟ و او گفت: «تصویر آوار شدن خانه‌ها» @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راحله امینیان (مجری) امروز شعری نقل کرد: دلم گرفته از این روزهای زجرآور جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر؟ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثبت کننده‌ی این تصاویر در شرح آن نوشته بود: خان‌یونس در آتش می سوزد و تانک‌ها خیمه ها را محاصره کرده‌اند. این جملات شاید شما را به کربلای سال ۶۱ پرت کند. اوایل فکر می کردم این همه شباهت باید از «مصیبت» ها برخاسته باشد. و هر جا مصیبتی هست، لابد که کربلایی هم هست اما نه! جهان مصیبت کم ندیده، این جزئیات لزوما نباید برخاسته از مصیبت باشد. چیزی منحصر به فرد هم باید وسط باشد. چیزی که به فلسطین بازگردد، به مسجد الاقصی. به نقطه ای که جهان را تکان داده. تا اینکه شنیدم: قـالَ أَبُوعَـبدِاللّه عليه السلام: أَلْغاضِرِيَّةُ مِنْ تُرْبَةِ بَيْتِ الْمُقَدَّسِ. امام صادق عليه السلام فرمود: كربـلا از خاك بيت المقدّس است. همین است. این مردم جان بر کفان همین تربتند. تربتی که اولین گام را بر آن زدند. از خاکش روییدند. ثمره اش را تناول کردند. راهِ رفتن شان را بر همین خاک آموختند. ریشه در آن قرص کردند. تن و جان و وجود این مردم آغشته به همین خاک است. بوی کربلا نه فقط از مصیبت‌شان که از همه وجود آنها سرریز است. پس چطور به کربلا مانند نشوند وقتی از سرچشمه برایش مُرده‌اند؟ @Esrar3
اصرار
ثبت کننده‌ی این تصاویر در شرح آن نوشته بود: خان‌یونس در آتش می سوزد و تانک‌ها خیمه ها را محاصره کرده
ربکا هنریتا، سرباز وظیفه ارتش اشغالگر، از هلند بازگشت تا در غزه بجنگد. پزشکان گفتند بر اثر یک ویروس نادر از خاک غزه کشته شده و پزشکان قادر به درمانش نبودند. 💬بخشی از کامنت ها: 🔸حتی این خاک هم اون‌ها رو نمی‌خواد. 🔹حتی خاک این زمین هم باهاشون می جنگه. 🔸زمین هم اون‌ها را تحمل نمی کنه. 🔹زمین به دوستانش خیانت نمی کند‌. 🔸و ما يعلم جنود ربك الا هو (و لشگریان پروردگارت را جز او کسی نمی داند) @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+این چیه امیر؟ _موی سفید، از سرم. به خدا. +سفید شدن موها از وحشت این اتفاقاته. همه موهاشون سفید شد. منم اول جنگ یکیش سفید شد. _اما واسه من زوده. +عادیه. واسه جنگه. نترس. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نخست وزیر اسپانیا: ببینیم دیروز چطور در خیابان‌ها و روستاهای اسپانیا، در مادرید، در بارسلونا، و در بسیاری از شهرهای دیگر، در کشورمان در حمایت از به رسمیت شناختن کشور فلسطین و پایان جنگ در خاورمیانه راهپیمایی کردند. ما هم با آن‌ها هستیم. و باید به بیبی (نتانیاهو) بگویم ما به عنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا به طور خاصی احساس غرور می کنیم که صدا و پرچم حقوق بشر را در غزه و خاورمیانه بلند کردیم. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به برکت این بارون دوباره برگردیم غزه... یک فلسطینی آواره از شهر غزه هنگام بارش باران برای بازگشت‌شان به غزه دعا می کند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کودکی از غزه شعری از شاعر عراقی «احمد مطر» می خواند. يا قدس يا سيدتي .. معذرة فليس لي يدان وليس لي أسلحة وليس لي ميدان كل الذي أملكه لسان والنطق يا سيدتي أسعاره باهظة والموت بالمجان! يا قدس يا سيدتي ما لي يد في ما جرى فالأمر ما أمروا وأنا ضعيف ليس لي أثر عار علي السمع والبصر وأنا بسيف الحرف أنتحر وأنا اللهيب .. وقادتي المطر فمتي سأستعر؟! ای قدس بانوی من! ببخش که دستی ندارم و سلاحی ندارم میدانی ندارم تمام دارایی‌ام زبان است و سخن بانوی من بهایش گزاف است و مرگ رایگان! ای قدس بانوی من! من دستی در این اتفاق نداشتم و دستور، دستور آنها بود من ضعیفم و بی اثر ننگ بر گوش و چشم به شمشیر واژه خودکشی می‌کنم و من، شعله‌ام و باران رهبران من پس کی قیمت می خورم؟ ___ 🧷اهل تحلیل و نظر تحلیل کنند اینکه کودک غزه وقتی امان ندارد، آب ندارد، غذا و دارو ندارد، خانه ندارد و همه چیزش را به مسجد الاقصی بخشیده و در این آوارگی به قدس می گوید مرا ببخش یعنی چه @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید ابراهیم نابلسی: شاید پونزده ساله بود. دوستاش خالکوبی کردن. ابراهیم خوشش اومد. روی دستش خالکوبی کرد. شمشیر آقای ما علی بن ابی طالب رو خالکوبی کرد. (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار) شهید النابلسی یکی از فلسطینی‌های تحت تعقیب نیروهای رژیم صهیونیستی بود و قبل از شهادتش چند بار از ترور جان سالم به در برده بود. ابراهیم به «شیر نابلس» معروف بود. ابراهیم به همراه اسلام صبوح و حسین طه سال ۲۰۲۲ در درگیری مسلحانه با نیروهای رژیم صهیونیستی در شهر نابلس به شهادت رسید. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر به من بگویند آوارگی را تعریف کن می گویم آواره آن کسی ست که بار جهانی را به دوش می کشد. جهانی که نیست. جهانی که آن را ندارد. آواره تنها کسی ست که وزن جهان را می فهمد چون نبودنش را به دوش می کشد. هرجا که می رود جایی ندارد و وزنِ این جا نداشتن ها وزنه ای می شود روی کولش. من تنها تا همین جا را شاید، آن هم شاید می فهمیدم. اما غزه فراتر از این رفت. از این جا به بعد را هر چه می کنم نمی فهمم. نمی فهمم مادر آواره ای که چمدانش، جسد بی جان کودکش باشد. این را دیگر نمی فهمم. و به خودم حق می دهم اگر تا قیام قیامت گریه کنم و حق لحظه ای از لحظات این غم را ادا نکرده باشم. و خودم، خودم هرگز خودم را نمی بخشم از اینکه تا همین لحظه زنده ماندم و چشم هایم شاهد تمام این لحظات بوده است و من هنوز هم دق نکرده ام. هیچوقت از زنده بودنم این اندازه شرمگین نبودم و برای هیچ قصوری تا این اندازه احساس گناه نکرده‌ام و اگر خدا من را برای آن نبخشد سر بلند نمی کنم. من کمِ کم باید از این غم می مردم. با این همه عجزم چه کنم؟ من از مردن در این غم هم عاجزم و آه که صدای شکستنم را به گوش می شنوم. @Esrar3
این روزها نان‌های غزه این شکلی شده. این نانی که می بینید از آسیاب کردن خوراک دام پس از تمام شدن غذا در بازارهای غزه تهیه شده. تا چند روز پیش قیمت یک تخم‌مرغ در غزه بیش از یک دلار بود. این وضع در غزه روز به روز سخت‌تر می‌شود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در توضیحی نوشت: مردمی که در جنگ با ما آشنا شدند و وضع آشفته ما را در جنگ می‌بینند و با خودشان فکر می‌کنند این زندگی عادی ما قبل از جنگ بوده، نه ما اینطور نیستیم. ما تمام عمرمان را اهل عزت و خیر بودیم اما زندگی بر ما سخت گرفت. این پسرم جود است قبل از جنگ و بعد از جنگ... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار ثبت کننده‌ی وضع آوارگان در توضیح این یکی نوشت: این پیرمرد من را کشت @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جوابِ سوال خیلی‌هاست که اهل غزه چطور این همه را تحمل می کنند؟ بزرگ ترین‌ و بیشترین (درد) دست کشیدن اعراب و مسلمانان است. (نقل یک روایت که پیامبر گفتند): «گروهی از مسلمانان هستند که بر حق پایبندند. بر دشمن‌شان پیروزند. رها کننده‌ی آنها نمی توانند آسیبی به آنها برساند. پرسید آنها کجا هستند؟ گفت در بیت المقدس و اطراف آن». آن شخص در این حدیث در زمین غزه تجسم پیدا کرده که رهاکننده‌ی آنها نمی تواند به آنها آسیبی برساند. آیا مُردیم؟ آیا تسلیم شدیم؟ آیا با همه‌ی این‌ تنها شدن‌ها پرچم سفید را بلند کردیم؟ به خدا قسم نه. و به اذان پرودگار هم (پرچم سفید را) بلند نخواهیم کرد. @Esrar3
اصرار
مادر شهید خودش را در جملات خبری روایت می کند. ضمایر را سوم شخص می آورد و می گوید اینطور بگویید؛ «ماد
در فضای مجازی صفحات این چنینی در حال شکل گیری‌ست که در توضیح یکی از آنها نوشته شده: «شهدای غزه عدد نیستند. هر شهید قصه و رویا دارد. اینجا قصه‌ها و آرمان‌های شهدا را مستند خواهیم کرد». و یا این یکی؛ «آنها عدد نیستند. اینجا اسم و تصاویر شهدا در جنگ غزه را مستند می‌کنیم». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احیای ترانه‌های مردمی مقاومت زنان فلسطینی وقتی به ملاقات عزیزان‌شان در زندان‌ رژیم اشغالگر می رفتند، این ترانه را می خواندند تا به آنها این امید را بدهند که قرار است به زودی از زندان آزاد شوند. زنان حرف لام را اضافه می کردند تا زندانبان گیج شود و متوجه پیام نشود. ➕هنگام خواندن، آنها پیام‌های خود را با اضافه کردن صدای «ليليلي» بین کلمات رمزگذاری می‌کردند تا مطمئن شوند نگهبانان زندان نمی‌فهمند که آنها چه می‌گویند. این سبک آواز به نام الملولة شناخته می‌شود. __ 🧷هنر می تواند همینقدر در جریان و محرم و نزدیک و دست‌گیر باشد. که وقتی به ملاقات عزیز در بندت می‌روی یک شعر با تاب لام در زبانت بیندازد تا دشمن بو نبرد این شعرِ لام لامی مژده‌ی آزادی عزیزِ در بند است. @Esrar3