اصرار
مردم در رفح راه می روند و با خودشان می پرسند «کجا بریم؟» #مصیبت #فلسطین @Esrar3
صورتهای مردم در رفح رنگ پریده است.
سیمایشان سنگین شدهی نگرانیهاست.
سپیدمویی به جوانان هجوم آورده.
در خیابان ها راه می روند و افکارشان از نشانه های عملیات حمله به شهر آشفته شده.
بیشتر از یک و نیم میلیون فلسطینی به اینجا آواره شده. هیچ جای امنی از بمباران اسرائیلی نیست. نسل کشی گسترده تر می شود و ما فقط به خدا متوسل می شویم.
کجا بریم خدا؟
#دعا
#مصیبت
#فلسطین
@Esrar3
اصرار
فدای اقصی #فلسطین #مسجد_الاقصی @Esrar3
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻نماز جماعتی بین ویرانیها با این دعا
عجّل اللهم بتحریر أقصانا و أسرانا
اللهم تولى امرنا و اجبر كسرنا
وارحم ضعفنا و دبّر لنا فإنا لا نحسن التدبير
ربنا اتنا في الدنيا حسنه
اللهم انصرهم وايدهم بتائييدك يا الله
اللهم كن لهم عونا و معينا و ناصرا و نصيرا
اللهم امدهم بمدد و قوة من عندك يا رحمن
#دعا
#فلسطین
#مسجد_الاقصی
@Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار
با مقایسهی دو تصویر نوشته: ۱۸۰ سال به عقب برگشتیم. 🧷در خبرها خواندم در شمال غزه وضع گرسنگی به شکلی
مردم در خیابون های غزه از شدت گرسنگی زمین می خورن.
آره به خدا. نه مبالغهست نه بزرگنمایی.
#فلسطین
#مواد_غذایی
@Esrar3
دیگه سر یه سفرهی غذا جمع نشدیم.
سفره دیگه سفره نشد.
غذا دیگه غذا نشد.
ما دیگه ما نشدیم.
شبیه به هم غذا میخوریم، شبیه به هم به همدیگه نگاه میکنیم. شبیه به هم زندگی میکنیم.
همهمان نصفمان شد و نصفمان، نصفه هایی دیگه.
نصفی که رفتن، نصفی که سفر کردن،
و نصفی (هم) در انتظاری ناشناخته، معادلهی جدید، الگوریتم های متفاوت، و سرنوشتی سنگدل که هیچ ارتباطی به الگوریتم و ریاضیات نداره و اینطور که معلومه این «معادلهی جنگه».
🧷چند خط اول رو که میخونید فکر می کنید یکی از متن های نوستالژیکه. متنی که داره حسرت سفرههای قدیم رو میخوره که از این سر تا اون سر خونه مینداختن. وقتی میری جلوتر فکر میکنی که خب نه اینطوری نیست. این شخص داره از وسط جنگ یه گزارشی میده بالاخره. ولی بازم فکر میکنی نمیشه که وسط راه برگشت. این همه شباهتِ شرح حال بیخود نیست. آخه این چه حرفیه که حرف ما هم هست؟ این چه جنگیه که جنگ ما هم هست؟ این چه حسرتیه که حسرت ما هم هست؟ این چه آهیه که آه ما هم هست؟ این چه وضعیه که وضع ما هم هست؟
#رنج
#زمان
#نوستالژی
#فلسطین
#ما_در_جهان
@Esrar3
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از وائل دحدوح پرسیدن ساعات اول طوفان الاقصی چطور گذشت؟
وائل میگه قبلاً پیش میومد هر از گاهی گروههای فلسطینی یه موشکی امتحانی سمت دریا بندازن اما این بار وقتی صدای دو تا موشک شنیدم گفتم این عادی نیست، امتحانی نیست. پنجره رو باز کردم دیدم موشکها سمت دریا نیست، سمت اسرائیله. توی چند ثانیه که داشتم با خودم حرف میزدم به خونواده گفتم واسه سه چهار ماه آماده باشید و پریدم سمت دفتر.
میگه فکر نمیکردم این اتفاق این شکلی باشه و همچین موفقیتی داشته باشه.
تا قبل از این به طور عادی اگه یه راکت از غزه سمت اسرائیل شلیک می شد واکنش اسرائیل فوری بود و هواپیماها میومدن و همون نقطه رو بمبارون میکردن اما این بار تا هفت ساعت لااقل در غزه نه هواپیمایی دیدیم نه بمبارونی.
+به لبخند سربلند آخر مصاحبه هم نگاه کنید.
🧷1⃣ زمزمههای میارزیدِ طوفان الاقصی داره شنیده میشه.
این وصفی که با فخر و عزت از هفت اکتبر به زبون وائل اومده یعنی این روز برای مردم غزه روز طلایی ای هست که هروقت بهش نگاه کنن می گن «می ارزید».
وقتی وائل میگه می ارزید یعنی غزه است که میگه می ارزید.
«می ارزید» گفتن چیزی نیست که زود بشه شنیدنش. وقت می بره. الان این زمزمهها داره کمکم بلند میشه.
2⃣ چقدر وائل چشم و گوشش تیزه که وقتی یه موشک یا راکت میشن دو تا همونجا به خانوادهاش میگه آماده ی سه چهار ماه پیشرو باشید. در جریان بودن با توی خبر بودن با هم فرق داره. وائل در جریان نبود ولی توی خبره که سر موشک دوم میفهمه چند ماهی دستشون بنده.
#خبر
#شخص
#فلسطین
#خبرنگار
#مقاومت
@Esrar3