eitaa logo
اصرار
399 دنبال‌کننده
830 عکس
918 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+این چیه امیر؟ _موی سفید، از سرم. به خدا. +سفید شدن موها از وحشت این اتفاقاته. همه موهاشون سفید شد. منم اول جنگ یکیش سفید شد. _اما واسه من زوده. +عادیه. واسه جنگه. نترس. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نخست وزیر اسپانیا: ببینیم دیروز چطور در خیابان‌ها و روستاهای اسپانیا، در مادرید، در بارسلونا، و در بسیاری از شهرهای دیگر، در کشورمان در حمایت از به رسمیت شناختن کشور فلسطین و پایان جنگ در خاورمیانه راهپیمایی کردند. ما هم با آن‌ها هستیم. و باید به بیبی (نتانیاهو) بگویم ما به عنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا به طور خاصی احساس غرور می کنیم که صدا و پرچم حقوق بشر را در غزه و خاورمیانه بلند کردیم. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به برکت این بارون دوباره برگردیم غزه... یک فلسطینی آواره از شهر غزه هنگام بارش باران برای بازگشت‌شان به غزه دعا می کند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کودکی از غزه شعری از شاعر عراقی «احمد مطر» می خواند. يا قدس يا سيدتي .. معذرة فليس لي يدان وليس لي أسلحة وليس لي ميدان كل الذي أملكه لسان والنطق يا سيدتي أسعاره باهظة والموت بالمجان! يا قدس يا سيدتي ما لي يد في ما جرى فالأمر ما أمروا وأنا ضعيف ليس لي أثر عار علي السمع والبصر وأنا بسيف الحرف أنتحر وأنا اللهيب .. وقادتي المطر فمتي سأستعر؟! ای قدس بانوی من! ببخش که دستی ندارم و سلاحی ندارم میدانی ندارم تمام دارایی‌ام زبان است و سخن بانوی من بهایش گزاف است و مرگ رایگان! ای قدس بانوی من! من دستی در این اتفاق نداشتم و دستور، دستور آنها بود من ضعیفم و بی اثر ننگ بر گوش و چشم به شمشیر واژه خودکشی می‌کنم و من، شعله‌ام و باران رهبران من پس کی قیمت می خورم؟ ___ 🧷اهل تحلیل و نظر تحلیل کنند اینکه کودک غزه وقتی امان ندارد، آب ندارد، غذا و دارو ندارد، خانه ندارد و همه چیزش را به مسجد الاقصی بخشیده و در این آوارگی به قدس می گوید مرا ببخش یعنی چه @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید ابراهیم نابلسی: شاید پونزده ساله بود. دوستاش خالکوبی کردن. ابراهیم خوشش اومد. روی دستش خالکوبی کرد. شمشیر آقای ما علی بن ابی طالب رو خالکوبی کرد. (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار) شهید النابلسی یکی از فلسطینی‌های تحت تعقیب نیروهای رژیم صهیونیستی بود و قبل از شهادتش چند بار از ترور جان سالم به در برده بود. ابراهیم به «شیر نابلس» معروف بود. ابراهیم به همراه اسلام صبوح و حسین طه سال ۲۰۲۲ در درگیری مسلحانه با نیروهای رژیم صهیونیستی در شهر نابلس به شهادت رسید. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر به من بگویند آوارگی را تعریف کن می گویم آواره آن کسی ست که بار جهانی را به دوش می کشد. جهانی که نیست. جهانی که آن را ندارد. آواره تنها کسی ست که وزن جهان را می فهمد چون نبودنش را به دوش می کشد. هرجا که می رود جایی ندارد و وزنِ این جا نداشتن ها وزنه ای می شود روی کولش. من تنها تا همین جا را شاید، آن هم شاید می فهمیدم. اما غزه فراتر از این رفت. از این جا به بعد را هر چه می کنم نمی فهمم. نمی فهمم مادر آواره ای که چمدانش، جسد بی جان کودکش باشد. این را دیگر نمی فهمم. و به خودم حق می دهم اگر تا قیام قیامت گریه کنم و حق لحظه ای از لحظات این غم را ادا نکرده باشم. و خودم، خودم هرگز خودم را نمی بخشم از اینکه تا همین لحظه زنده ماندم و چشم هایم شاهد تمام این لحظات بوده است و من هنوز هم دق نکرده ام. هیچوقت از زنده بودنم این اندازه شرمگین نبودم و برای هیچ قصوری تا این اندازه احساس گناه نکرده‌ام و اگر خدا من را برای آن نبخشد سر بلند نمی کنم. من کمِ کم باید از این غم می مردم. با این همه عجزم چه کنم؟ من از مردن در این غم هم عاجزم و آه که صدای شکستنم را به گوش می شنوم. @Esrar3
این روزها نان‌های غزه این شکلی شده. این نانی که می بینید از آسیاب کردن خوراک دام پس از تمام شدن غذا در بازارهای غزه تهیه شده. تا چند روز پیش قیمت یک تخم‌مرغ در غزه بیش از یک دلار بود. این وضع در غزه روز به روز سخت‌تر می‌شود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در توضیحی نوشت: مردمی که در جنگ با ما آشنا شدند و وضع آشفته ما را در جنگ می‌بینند و با خودشان فکر می‌کنند این زندگی عادی ما قبل از جنگ بوده، نه ما اینطور نیستیم. ما تمام عمرمان را اهل عزت و خیر بودیم اما زندگی بر ما سخت گرفت. این پسرم جود است قبل از جنگ و بعد از جنگ... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار ثبت کننده‌ی وضع آوارگان در توضیح این یکی نوشت: این پیرمرد من را کشت @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جوابِ سوال خیلی‌هاست که اهل غزه چطور این همه را تحمل می کنند؟ بزرگ ترین‌ و بیشترین (درد) دست کشیدن اعراب و مسلمانان است. (نقل یک روایت که پیامبر گفتند): «گروهی از مسلمانان هستند که بر حق پایبندند. بر دشمن‌شان پیروزند. رها کننده‌ی آنها نمی توانند آسیبی به آنها برساند. پرسید آنها کجا هستند؟ گفت در بیت المقدس و اطراف آن». آن شخص در این حدیث در زمین غزه تجسم پیدا کرده که رهاکننده‌ی آنها نمی تواند به آنها آسیبی برساند. آیا مُردیم؟ آیا تسلیم شدیم؟ آیا با همه‌ی این‌ تنها شدن‌ها پرچم سفید را بلند کردیم؟ به خدا قسم نه. و به اذان پرودگار هم (پرچم سفید را) بلند نخواهیم کرد. @Esrar3
اصرار
مادر شهید خودش را در جملات خبری روایت می کند. ضمایر را سوم شخص می آورد و می گوید اینطور بگویید؛ «ماد
در فضای مجازی صفحات این چنینی در حال شکل گیری‌ست که در توضیح یکی از آنها نوشته شده: «شهدای غزه عدد نیستند. هر شهید قصه و رویا دارد. اینجا قصه‌ها و آرمان‌های شهدا را مستند خواهیم کرد». و یا این یکی؛ «آنها عدد نیستند. اینجا اسم و تصاویر شهدا در جنگ غزه را مستند می‌کنیم». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احیای ترانه‌های مردمی مقاومت زنان فلسطینی وقتی به ملاقات عزیزان‌شان در زندان‌ رژیم اشغالگر می رفتند، این ترانه را می خواندند تا به آنها این امید را بدهند که قرار است به زودی از زندان آزاد شوند. زنان حرف لام را اضافه می کردند تا زندانبان گیج شود و متوجه پیام نشود. ➕هنگام خواندن، آنها پیام‌های خود را با اضافه کردن صدای «ليليلي» بین کلمات رمزگذاری می‌کردند تا مطمئن شوند نگهبانان زندان نمی‌فهمند که آنها چه می‌گویند. این سبک آواز به نام الملولة شناخته می‌شود. __ 🧷هنر می تواند همینقدر در جریان و محرم و نزدیک و دست‌گیر باشد. که وقتی به ملاقات عزیز در بندت می‌روی یک شعر با تاب لام در زبانت بیندازد تا دشمن بو نبرد این شعرِ لام لامی مژده‌ی آزادی عزیزِ در بند است. @Esrar3
اصرار
ثبت کننده‌ی این تصاویر در شرح آن نوشته بود: خان‌یونس در آتش می سوزد و تانک‌ها خیمه ها را محاصره کرده
اینجا رفح است، جنوب نوار غزه. رژیم اشغالگر از ۱۲۰۰ مسجد در نوار غزه، هزار مسجد را ویران کرده. حالا همین مساجد باقیمانده چه دعایی می خوانند؟ این دعا را اللهم حرر مسجد الأقصى من ايدي اليهود الغاصبين و ارزقنا فيه صلاة قبل الممات دعا برای آزادی مسجد الاقصی از دست یهودیان غاصب و توفیق نماز خواندن در مسجد الاقصی پیش از مرگ. تک گلدسته‌های مانده‌ی این شهر هنوز هم از کار ناتمام زندگی‌ می گویند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وا اسلاماه وين امتك يا رب؟وين اسلامك يا رب؟وين جنودك يا رب؟ زینب حسین را ندبه کرد و با صدایی محزون و دلی فسرده آوازِ محمّد سر داد «وا محمّداه».ای محمّد! که درود فرشتگان آسمان بر تو باد! این حسین است آمیخته ی خون، چند پاره. و (این) دخترانت (که) اسیرند و شکوه‌ام تنها نزد خداست. 🧷«کجایی؟» این آخرین سوال تاریخ است.پنج سال پیش بود؛ پنج سال از آن روزی که پرسیدم «امروز دیگر این چشمها هستند که سوال دارند، می فهمی؟چشم ها» گذشته است.و فکر نمی کردم آن جای بی گمانِ خوش خبرم غزه باشد، هم‌سوال و هم‌دل و هم‌رازم.چطور چشم از غزه بگیرم؟وقتی اجابت دعای خلوت من است؟غزه زمزمه‌های دلم بلند کرد.خبر از گوش به چشمها کشاند.دیگر کسی نمی‌تواند از حقیقت در شنیدن حرفی بزند.این غزه است که حقیقتِ «شنیدن کی بود مانند دیدن» زنده کرد.دیگر نمی شود گفت من هستم وقتی با همین تن و چشم آنجا نبوده ام.اگر بود که غزه بیشتر از من می توانست نمازگزار مسجد الاقصی باشد اما همین تن، چشمِ همین تن حالا تشنه‌ی آنجا بودن و آنجا دیدن شده. غزه شخص را زنده کرد، اسم را زنده کرد، چشم را زنده کرد.غزه احیاگر آینده‌ای‌ست که سال هاست کنار همین پنجره ها به شوق آن لحظه ایستاده‌ام. چطور چشم از این چشم ها بگیرم؟چطور دمی آن را نبینم؟چطور شیدای این سوالِ پر التهاب تاریخمان نشوم؟که «کجایی؟».مردمانی به توفیق کجایی برخاسته اند.به توفیق چشمها.خبر من آنجاست.میان این مردم در رفت و آمد است.خبر من جایی در همین اسمها نهان است.خبر من تن دارد.چشم دارد.اسم دارد.امروز دیگر این چشمها هستند که سوال دارند.می فهمی؟چشم‌ها @Esrar3
بعد از اعلام حکم اولیه‌ی دادگاه لاهه یکی از خبرنگارهای غزه نوشت: «قانون»ی نیست مگر مقاومت، «دادگاه»ی نیست مگر غزه، «پیروز»ی نیست مگر خدا. _____ 🧷مقاومت؛ عهدی که تمام پیمان ها را شکست. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آرد ذرته. نه خمیر میشه، نه تیکه تیکه میشه، نه میشه باهاش کاری کرد. الان شما راحتید؟ این پیامی برای همه‌ی ملت های عربیه. شما راحتین؟ شما اینجوری راحتین؟ چجوری دلتون میاد؟ بچه هاتون بخورن و بنوشن و بخوابن و راحت باشن و مردم غزه همه‌شون اینجوری باشن، گرسنگی، بیماری های واگیردار، ظلم، مرگ... شما اینجوری راحتین؟ (اینجوری میتونید راحت باشید؟) حسبنا الله و نعم الوکیل از هرکسی ما رو دید و شنید و ساکت موند. @Esrar3
در کرانه‌ی باختری، نزدیک ایست‌های بازرسی اشغالگران صهیونیست، روی این مکعب‌های سیمانی این‌ها نوشته‌ شده: قسّام حماس مقاومت و اسم های شهدا @Esrar3
یکی از راه های پیدا کردن اعضای خانواده توی غزه این شده که به خبرنگارها مشخصات رو میدن و میگن از فلان خانواده لطفاً کسی خبر داشت یه خبری به ما بده که چشم انتظارش هستیم. حالا یکی از همون هایی که قبلاً اومده بود و دنبال اهل و خانواده‌ش بود خودش واسه خبرنگار خبر آورده که «همشون شهید شدن، دستت درد نکنه...». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ من خونه‌‌م رفت، بابام رفت، بچه هام رفتن، خواهرم رفت چون پدرم یکی از نیروهای مقاومته؟! من با مقاومت هستم از امروز تا روز قیامت. _ توی این خیمه و این بارون؟ + توی خیمه و بارون با مقاومت می‌مونیم. زنده باد مقاومت. _چرا؟ + چرا؟ چون تاج سره. مقاومت بود که باعث شد من بفهمم ملیتم فلسطینیه. مقاومت بود که هویت فلسطینی من رو بهم نشون داد. نشون داد که من تنها کسی هستم که می‌تونم رژیم اسرائیل رو به چالش بکشم. همه دولت های جهان از سال ۱۹۶۷ تا حالا جز کتائب قسام و مقاومت هیچکس نتونست اسرائیل رو به چالش بکشه. @Esrar3
اصرار
° نامه شبیه به هیچ مکتوب دیگری نیست. والدِ مکتوبات است. انگار که اول نامه بوده و بعد نوشته های دیگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حفاری می کنن تا چوب پیدا کنن برای هیزم. خوشحال به بقیه خبر‌ میده یکی پیدا کردم، منظورش یه تیکه چوبه. ازشون می پرسه پیامتون واسه مردم دنیا چیه؟ میگن فقط می‌خوایم برگردیم خونه. 🧷یه سوال؛ ما کجای این جهان وایسادیم که سر راه خونه‌ی این بچه ها شدیم و مانع خونه رفتن‌شون که همچین پیامی واسمون فرستادن؟ @Esrar3