eitaa logo
استکبار ستیزان
210 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انفعال دستگاه سیاست خارجی و وقاحت اروپایی‌ها با این حال، انفعال ۲ ساله وزارت امور خارجه در قبال این نیروی خود و موج‌سازی‌های فراوان گروهک منافقین برای بهره‌برداری از این پرونده‌سازی باعث شد دستگاه قضائی بلژیک سرانجام با اعلام پایان یافتن مراحل تحقیقات، دادگاه‌های رسیدگی به اتهامات اسدی و ۳ فرد دیگر را آغاز کند که در نهایت به صدور حکم علیه آنها منجر شد. نکته قابل تأمل در زمینه این انفعال حتی عدم انتخاب یک وکیل برای دفاع از حقوق این دیپلمات ایرانی بود. اسدالله اسدی به‌دلیل اینکه مقام و نماینده سیاسی بوده از مصونیت برخوردار بوده است در این دادگاه حاضر نشد. این دیپلمات کشورمان در حالی محاکمه شد که بازداشت او غیرقانونی و برخلاف قواعد و رویه‌های بین‌المللی و مفاد کنوانسیون ۱۹۶۱ وین بوده است. در پیمان وین یا کنوانسیون ۱۹۶۳وین راجع به روابط دیپلماتیک به عنوان مهم‌ترین معاهده مربوط به حقوق دیپلماتیک آمده است: مصونیت دیپلماتیک اساساً قابل نقض نیست. با این حال دستگیری «اسدالله اسدی» در تیرماه سال ۹۷ و برگزاری دادگاه او پس از ۲ سال و در شرایطی که هیچ اقدام درخوری از سوی دستگاه سیاست خارجی کشورمان برای دفاع از حقوق این دیپلمات صورت نگرفته است نشان از یک انفعال رسمی در مواجهه با این نقض حقوق دارد. وزارت خارجه ولو در حد انتشار یک تصویر واضح هم از اسدی حمایت نکرد و تنها عکس موجود از این دیپلمات مظلوم همین عکس تیره و تاری است که از سوی رسانه‌های معاند و غربی منتشر شده است. برای درک اهمیت این قضیه کافی است ماجرا را با تصویری که رسانه‌های انگلیسی از نازنین زاغری ساختند مقایسه کنید که چگونه از یک جاسوس چهره یک مادر مظلوم را به نمایش گذاشتند. استکبار ستیزان 👇
از بی‌عملی در قبال اسدی تا آزادی فوری سفیر انگلیس شاید از معدود اقدامات وزارت امور خارجه در این زمینه را بتوان توئیت ۲ سال قبل وزیر امور خارجه در این باره دانست. ظریف ۱۱ تیر ۹۷ در واکنش به این سناریوی ضدایرانی در توئیتر خود نوشته بود: «چه همزمانی جالبی! همزمان با شروع سفر رئیس‌جمهور به اروپا یک عملیات ایرانی افشا و عوامل آن دستگیر می‌شوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مکانی محکوم می‌کند و برای همکاری با همه مقامات ذی‌ربط برای کشف آنچه تنها یک عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، آماده است». این رفتار وزارت خارجه در مواجهه با جنایت و ظلم آشکار در قبال یک دیپلمات ایرانی را مقایسه کنید با بازداشت سفیر انگلیس در دی ماه 98، به هنگام تحریک به آشوب در مقابل دانشگاه امیرکبیر و آزادی او به فاصله چند ساعت؛ یا دیپلمات‌ها و جاسوسان متخلفی که با وجود اقدام علیه امنیت ملی کشورمان، با اغماض آزاد شدند و دولت‌های متبوعشان با جدیت پیگیر سرنوشت آنها بودند. استکبار ستیزان 👇
میزبانی 30 ساله اروپا از گروهک های تروریستی سكوت و بي‌عملي دولت و دستگاه ديپلماسي در قبال محاکمه اسدالله اسدی دیپلمات کشورمان طی عملیات مشترک چند کشور اروپایی (آلمان، بلژیک، اتریش و فرانسه) در حالی است که همین کشورهای اروپایی بیش از سه دهه است که به پایگاه و پناهگاهی برای گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب تبدیل شده‌اند و عملاً به این گروهک‌ها سرویس‌های متنوعی ارائه می‌کنند. اما برخورد منفعلانه و حقارت‌آمیز دستگاه دیپلماسی کشور با این مسئله، کشورهای اروپایی را دچار توهم کرده و باعث شده عملاً جای بدهکار و طلبکار عوض شود. به عنوان نمونه، فرانسه اکنون میزبان گروهک تروریستی منافقین است. گروهکی که 17 هزار ایرانی را به خاک و خون کشیده است. اين كشور علاوه‌بر حمايت از گروهك تروريستي منافقين، حمايت و تجهيز رژيم بعث صدام عليه ايران در 8 سال جنگ تحميلي و حمايت و تجهيز گروهك تروريستي داعش را نيز در كارنامه سياه خود ثبت كرده است. همچنین در کنار میزبانی آشکار دولت فرانسه از گروهک تروریستی منافقین، هلند و دانمارک نیز میزبانی تروریست‌های تجزیه‌طلب الاحوازیه که در خوزستان مردم بیگناه را در مراسم رژه نیروهای مسلح به خاک و خون کشیدند را برعهده‌ دارند. رسانه‌های حامی تروریست‌ها هم در اروپا پادشاهی می‌کنند و حتی مورد حمایت دولت‌های اروپایی هستند تا تریبون کافی برای توضیح در مورد عملیات‌های تروریستی‌شان در ایران را داشته باشند! دولت هلند سالها علاوه‌بر اعطای پناهندگی به احمد مولا ابوناهض «مشهور به احمد نیسی» از سران گروه تروریستی «جنبش الأحواز»، به «محمدرضا صمدی کلاهی» عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت‌الله بهشتی و قریب به ۸۰ نفر از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ بوده است، پناهندگی و یک هویت جعلی به نام «علی معتمد» اعطا کرد تا جایی که خانواده وی پس از مرگ او در سال 2015 پی به هویت واقعی او بردند، اما دولت هلند به جای عذرخواهی و پاسخگویی درباره پناه دادن به دو تروریست ارشد منافقین و الاحوازیه که در آن کشور کشته شدند، دو نفر از دیپلمات‌های ایرانی را به دلایل واهی اخراج کرد. استکبار ستیزان 👇
سناریوی اروپایی، مشابه رویکرد آشنای آمریکا در گروگانگیری بدعت جدید اروپایی‌ها در حالی است که در صورت عدم واکنش مناسب در برابر آن می‌تواند به‌عنوان یک رویه در دستورکار کشورهای اروپایی علیه دیپلمات‌های کشورمان بکار گرفته شود. همچنین سناریوی دولت‌های اروپایی برای دستگیری و نهایتاً محاکمه دیپلمات کشورمان فرضیه‌های مختلفی را به اذهان متبادر می‌کند که در رأس آنها تلاشی سازمان‌یافته برای پیگیری رویکرد آشنای آمریکا در گروگانگیری دانشمندان ایرانی برای وارد شدن به مرحله تبادل زندانیان است. بر این اساس، دور از ذهن نیست که با برگزاری این دادگاه تشریفاتی و صدور حکم غیر قانونی نهایتاً دولت‌های اروپایی از «اسدالله اسدی» به عنوان یک گروگان برای پیگیری پروژه آزادسازی جاسوس‌های عمدتاً دوتابعیتی بهره ببرند. تلاش و فشار همه‌جانبه دولت‌های انگلیس و فرانسه برای آزاد کردن محکومان دوتابعیتی‌شان در ایران که جرایم امنیتی داشته‌اند را می‌توان شاهد مثالی در این زمینه دانست. ذکر این نکته هم ضروری است که شواهدی از ردپای نفوذ در پرونده‌سازی برای این دیپلمات مظلوم کشورمان کاملا مشهود است و لازم است که دستگاه‌های امنیتی این مسئله را با جدیت پیگیری کنند. استکبار ستیزان
استکبار ستیزان
پرونده تاثیرگذاران پیروزی انقلاب اسلامی اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ آیت الله مدنی به این نتیجه رسید که فرماندهی سپاه همدان را یک زن برعهده بگیرد. به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، همیشه هم حقیقت آن‌گونه نیست که می‌گویند؛ مثلا می گویند زنان پیش از انقلاب تاثیری در فرآیندهای سیاسی کشور نداشتند، چه بسا زنانی که بسیار موثر تر و قوی تر از این روزگار قدم برداشتند تا جایی که هم مسیر تاریخ را برای همیشه تغییر دادند و هم نامشان برای همیشه در دفتر روزگار ثبت شد. یکی از این بانوان که سرگذشتش تا ابد برای بسیاری درس عبرت است مرضیه حدیدچی معروف به مرضیه دباغ است؛ زنی که حتی وجود همسر و هشت فرزندش هم باعث نشد تا از میدان مبارزه پا پس بکشد و حتی دوره‌های چریکی و نظامی را در کشور لبنان سپری کرده بود و اطلاعات بسیاری هم نسبت به منافقین و افراد چپ گرا داشت. از سال‌های ۴۱-۴۰ فعالیت سیاسی خود را با پخش اعلامیه آغاز کرد و فعالیتش با ورود به تشکیلات شهید سعیدی افزایش یافت. پس از شهادت آیت الله سعیدی در سال ۱۳۴۹ مبارز را با قدرت بیشتری دنبال می‌کند که در نهایت هم به دستگیری او در سال ۱۳۵۲ توسط ساواک منجر می‌شود. او در کمیته مشترک ضد خرابکاری به همراه دخترش زندانی می‌شود و زمانی که در اثر شکنجه به سختی مریض شد از زندان آزاد می‌شود و دخترش به تنهایی در زندان می‌ماند. او پس از آزادی تحت عمل جراحی قرار گرفته و از مرگ نجات می‌یابد؛ با این حال پس از چند ماه مجددا دستگیر می‌شود، این بار در زندان به بحث با مارکسیست‌ها می‌پردازد و زنان زندانی را به گرد خود جمع می‌کند . او در سال ۱۳۵۳ از کشور خارج می‌شود و در پایگاه‌های نظامی مرز لبنان و سوریه آموزش‌های رزمی و چریکی را سپری می‌کند و در بسیاری از فعالیت‌های مبارزاتی شرکت فعال دارد. در خارج از کشور با نام‌هایی نظیر زینب احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می‌شد؛ اما درحال حاضر تنها نام طاهره دباغ برای او برجا مانده است. استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
او پس از هجرت امام خمینی (ره) وظایف درونی بیت امام را برعهده گرفت. او در بهمن ماه سال ۵۷ در نوفل لوشاتو بود. هنوز امام خمینی (ره) به ایران نیامده بود که موضوع بستن فرودگاه پیش آمد. یک هفته پیش از پرواز امام یعنی پنجم بهمن، شب به دباغ فرمودند بروید برادر‌هایی را که در ساختمان کار می‌کردند جمع کنید، وی همه برادران را در اتاقی که حضرت امام معمولا مصاحبه می‌کردند جمع کرد. حضرت امام خمینی (ره) در این شب فرمودند «من بیعتم را از دوش همه شما برداشتم. هر کدام از هر کشوری آمده اید یا هر کجا ساکن بوده اید و کار می‌کردید برگردید به کشور‌ها و شهر‌های خودتان و به زندگیتان بپردازید. من با احمد به ایران می‌روم. اگر اتفاقی نیفتاد شما بعد بیایید». مرضیه دباغ از واکنش حضار چنین می‌گوید «همه یکباره گریستند و هر کسی چیزی می‌گفت و هر کدام با زبان حال خودشان چیزی می‌گفتند. از گفته‌ها شنیده می‌شد که اگر هزاران جان داشته باشیم در راه شما و آرمان انقلاب فدا خواهیم کرد. مرضیه دباغ در مورد آن شب می گوید که بنده به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم؛ ولی یاران خالص حسین ماندند و آنان که برای دنیا آمده بودند فرار را بر قرار ترجیح دادند، اما یاران امام در نوفل لوشاتو جز یک نفر، همه خاص بودند و همراه امام به ایران بازگشتند». اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ او همچنین گفته است که خطرات زیادی امام را برای بازگشت به ایران تهدید می‌کرد. از یک طرف ممکن بود آمریکایی‌ها هواپیمای امام را در هوا بزنند یا خود فرانسوی‌ها که هواپیما را در اختیار امام می‌گذارند، هواپیما را به عنوان این که دزدیده شد به اسرائیل ببرند و در اختیار دشمن بگذارند یا این که وقتی وارد فرودگاه مهرآباد می‌شوند تله‌ای کار گذاشته باشند و همه از میان بروند؛ ولی در چهره‌های آن‌ها می‌دیدم که هیچ کس چنین احساسی نداشت، حضرت امام می‌فرمودند که شما مردم بهتر از مردم زمان پیغمبر اکرم هستید، چون واقعا همین حالات را در رفتار مردم دیده بودند. استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
دباغ در قسمتی از خاطراتش می‌گوید «تعدادی از بچه‌های دانشگاه‌های علم و صنعت، شریف و تهران از طریق شهید سعیدی با بنده ارتباط داشتند که پس از شهادتش این ارتباط به صورت مستقیم شد، بخصوص دو سه تا از بچه‌های خواهر شوهرم که دانشجو بودن در خانه ما رفت و آمد داشتند که برخی کار‌ها مانند توزیع اعلامیه و تکثیر کتاب ولایت فقیه حضرت امام را انجام می‌دادیم. همین باعث شد که بچه‌های دیگری هم به خانه ما راه پیدا کنند، ولی قضیه وقتی حاد شد که یکی از این بچه‌ها ازدواج کرد و متاسفانه کارتش را به نشانی منزل ما چاپ کرد که همین باعث شد منزل ما لو برود که فردای عروسی وقتی برای بیرون گذاشتن آشغال‌های عروسی به در کوچه رفتم ساواک به داخل منزل ریخت و داماد و بقیه را دستگیر کرد و خودشان هم تقریبا یک هفته در منزل ما مستقر بودند که پس از مدتی آمدند خود من را نیز دستگیر کردند». اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ در آن زمان حتی دختربچه ۱۴ ساله‌ی خانم دباغ از شکنجه زندان ساواک در امان نبود، رضوانه یک شعری را از رادیو بغداد در دفترش نوشته بود که آن را روز‌ها در مدرسه با همکلاسی هایش می‌خواند. به خاطر این دفتر و از طرفی هم به دلیل این که در بدن خانم دباغ جای سالمی برای شکنجه کردن وجود نداشت و بدن وی عفونت کرده بود، دخترشان رامورد شکنجه می دادند. به گفته دباغ پس از چند روزی که این شکنجه‌ها را انجام می‌دادند و ۴ بعد از نیمه شب صدای زنجیر بند را شنیدم. وقتی زنجیر بند باز شد از لای دریچه سلول نگاه کردم دیدم دو تا سرباز زیر بغل این بچه را گرفته اند و وسط راهرو انداختند که هر چه با سطل آب روی صورتش می‌ریختند به هوش نمی‌آمد. من هم با مشت به در می‌کوبیدم. صدای فریاد‌های من خیلی توی راهرو پیچیده بود. آیت الله ربانی شیرازی (رضوان الله تعالی علیه) توی بند ما بود که صدای فریاد‌های من را می‌شنید، شروع کردند با یک صوت قشنگی آیه «واستعینوا بالصبر والصلوه و ان‌ها لکبیره الا علی الخاشعین» خواندند. من مقداری آرامش یافتم. احساس کردم دارم کار خطایی انجام می‌دهم؛ استغفار کردم. قدری به خودم آمدم. حالم کمی خوب شده بود یک پتوی سربازی آوردند و دخترم را در آن گذاشتند و بردند. فکر کردم تمام کرده و از دنیا رفته است. خدا را شکر کردم که دیگر به دست این دژخیمان شکنجه نمی‌شود و دیگر کار‌های خائنانه این‌ها را نباید تحمل کند؛ ولی پس از ۱۶ روز یک شب در سلول باز شد و یک نفر را داخل انداختند که دیدم دخترم رضوانه است بغلش کردم و در گوشش گفتم که چیزی نگو، چون ممکن است اینجا‌ها میکروفن کار گذاشته باشند و مشکل ایجاد شود. فقط در گوشم بگو کجا بودی؟ استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
دستهایش را نشانم داد که روی مچ جفت دست این دختربچه سیزده چهارده ساله جای دستبند‌ها دیده می‌شد، دستبند‌هایی که با آن به تخت بیمارستان ارتش بسته شده بود. بسختی نفس می‌کشید، البته هنوز هم که بیش از ۳۰ سال از آن زمان می‌گذرد با این که قلبش عمل شده و دریچه گذاشته اند گاهی اوقات اصلا صوت ندارد و نمی‌تواند حرف بزند وقتی هم سالم است صدایش لرزش دارد. مرضیه دباغ در ۲۷ بهمن اجازه یافت که به ایران بیاید. وی در اوایل درگیری‌هایی با منافقین داشت؛ که به دنبال آن جلساتی را با تعدادی از آقایان گذاشته که بعد ایشان به همراه مرحوم لاهوتی و ۲ تن دیگر از آقایان ماموریت یافتند که برای تشکیل سپاه پاسداران به منطقه غرب بروند. این گروه در پاوه، کرمانشاه، ایلام و چند شهرستان بزرگ دیگر سپاه تشکیل دادند و بعد به همدان رفته که به دلیل جو خاص همدان و این که همه گروه‌ها آنجا پایگاه داشتند آیت الله مدنی در جلسه‌ای به این نتیجه رسید که فرماندهی سپاه همدان را مرضیه دباغ برعهده بگیرد تا سپاه منسجم شود. تقریبا تا اواسط سال ۱۳۶۰ مسئولیت سپاه همدان با وی بود. اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ پس از آن مسئولیت آموزش بسیج را به عهده گرفته و سپس ۳ دوره نماینده مجلس شورای اسلامی شد. همین طور برخی آموزش‌های سیاسی نظامی را هم برای بسیج تشکیل دادند. مسئولیت زندان‌های تهران را نیز مدتی به عهده داشت. همچنین بازرسی زندان‌های کل کشور را نیز عهده دار بودند. و این طور بود که مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ که در دوران نهضت اسلامی طعم زندان و شکنجه‌های سخت رژیم پهلوی را چشیده بود، پس از پیروزی انقلاب، سوابقی از جمله حضور در مجلس شورای اسلامی و فرماندهی سپاه همدان را کارنامه خود ثبت کرد. در روز‌های آغازین حکومت اسلامی نه تنها ارتش از نیرو‌های خائن و ضد انقلاب تصفیه نشده بود؛ بلکه برخی گروه‌ها هم به تقابل با اندیشه اسلامی انقلاب برخاسته بودند؛ از این رو هر لحظه امکان و احتمال بروز خطر و شعله‌ور شدن توطئه‌ای می‌رفت. برای این کار لازم بود تشکیلاتی به وجود آید تا از انقلاب و دستاورد‌های آن حفاظت و صیانت کند. بدین روی فلسفه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت و برای راه‌اندازی آن جلسات زیادی برگزار شد. استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
دباغ به علت گذراندن دوره‌های آموزشی مختلف نظامی و رزمی که در خارج از ایران دیده بود و دوستان انقلابی هم که بر این سابقه واقف بودند از وی برای حضور در برخی از این جلسات دعوت می‌کردند آن هم جلساتی سنگین با مباحثی پیچیده. سرانجام پس از ساعت‌ها جلسه و مذاکره در دوم اردیبهشت سال ۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل و اساسنامه مختصری برای آن نوشته شد. اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ در این برهه زمانی سپاه با اینکه سازمانی نوپا و متشکل از جوانان انقلابی بود، فعالیت‌های خوبی در دفاع از انقلاب و مقابله با ناامنی‌ها از خود نشان می‌دهد، از جمله مقابله با توطئه‌های تجزیه‌طلبانه و ضد انقلاب در خوزستان و کردستان و مقابله با عوامل نفوذی در دستگاه‌ها و نهاد‌های انقلابی و کشور. اقدامات سپاه تا حدی چشمگیر بود که حضرت امام در ۲۹ مرداد سال ۵۸ زمانی که عده‌ای از اعضای شورای فرماندهی سپاه برای ارائه گزارش به حضرت امام به شهر قم می‌روند، امام خمینی در تجلیل از اقدامات پاسداران می‌فرمایند: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقه‌ای جز سابقه اسلامی ندارید. سلام مرا به همه برسانید. من از همه شما متشکرم. من به همه دعا می‌کنم.» طاهره دباغ در خاطرات خود بیان می‌کند: «پس از مدتی طی حکمی به من مأموریت داده شد همراه لاهوتی نماینده امام در سپاه پاسداران، مرحوم سماوات و محمدزاده برای تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کنیم. پس از دریافت حکم ما چهار نفر به کرمانشاه رفتیم و باید با لحاظ کردن اوضاع و شرایط سیاسی آن جا پنج نفر را برای شورای سپاه انتخاب می‌کردیم. برای این کار تحقیقاتی پنهانی از منابع مختلف بهره می‌گرفتیم. بعد از انتخاب باید در مرحله بعد به بحث و گفت‌وگوی عقیدتی و ایدئولوژی می‌نشستند و پس از تأیید هر چهار نفر ما به عنوان عضو شورای مرکزی سپاه منطقه مربوط معرفی می‌شدند». بعد از استقرار سپاه در پاوه و ایلام باید برای همدان اقدام می‌شد آن هم حساب‌شده‌تر، زیرا سپاه همدان تقریبا مرکزیت سپاه غرب کشور بود و سپاه شهر‌های کردستان، کرمانشاه و ایلام زیر نظر این سپاه بودند. آیت‌الله مدنی به من گفت که فعلا خود شما مسؤلیت سپاه همدان را به عهده بگیر، تا بعد ببینیم چه می‌شود و آقای منصوری به عنوان فرمانده کل سپاه نیز موافقت کرد و من مسئولیتی سنگین را به عهده گرفتم. اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟ پس از تصدی فرماندهی سپاه همدان، برنامه‌ریزی‌ها شروع و جلسات متعددی برگزار شد و تعدادی از برادران حدود ۷۰ نفر جذب سپاه شدند و به هر یک مسؤولیتی داده شد و این برادران حزب‌اللهی پرشور و گرم از افراد انقلابی همدان بودند که هر آنچه داشتند در طبق اخلاص نهاده و به کمک انقلاب آمدند. یکی از کسانی که در همان نخستین روز‌ها وارد سپاه شد شهید سماوات بود که در بازار مغازه کمدسازی داشت که مغازه را به شاگردانش سپرده بود و در خدمت سپاه بود و تا روز آخر یک ریال از سپاه حقوق نگرفت. غرب کشور یکی از محل‌های مناسب برای فعالیت ضدانقلاب‌ها بود و طاهره دباغ در شرایطی فرمانده سپاه همدان شد که ضد انقلاب و گروهک‌های مختلف به ترور و... می‌پرداختند و امنیت زیادی وجود نداشت. از این روز در گوشه گوشه شهر، حومه و اطراف آن پاسگاه‌های موقتی و پایگاه‌هایی را ایجاد کرد تا تردد و آمدوشد‌ها در راه‌ها، گریزگاه‌ها و گلوگاه‌ها کنترل شود. در اوایل کار به خاطر حساسیت و بی‌ثباتی شهر بیشتر شب‌ها پاس‌ها و بازرسی‌ها را خودش انجام می‌داد. در خاطراتش گفته «گاهی اوقات تا اذان صبح بیدار بودم و شخصا به محل‌های برادران از پاسگاه تهران- همدان تا پاسگاه همدان کرمانشاه سرکشی می‌کردم و دستورات لازم را می‌دادم و بعضی اوقات سه بار از این طرف شهر به آن طرف شهر می‌رفتم.» استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
غرب کشور یکی از محل‌های مناسب برای فعالیت ضدانقلاب‌ها بود و طاهره دباغ در شرایطی فرمانده سپاه همدان شد که ضد انقلاب و گروهک‌های مختلف به ترور و... می‌پرداختند و امنیت زیادی وجود نداشت. از این روز در گوشه گوشه شهر، حومه و اطراف آن پاسگاه‌های موقتی و پایگاه‌هایی را ایجاد کرد تا تردد و آمدوشد‌ها در راه‌ها، گریزگاه‌ها و گلوگاه‌ها کنترل شود. در اوایل کار به خاطر حساسیت و بی‌ثباتی شهر بیشتر شب‌ها پاس‌ها و بازرسی‌ها را خودش انجام می‌داد. در خاطراتش گفته «گاهی اوقات تا اذان صبح بیدار بودم و شخصا به محل‌های برادران از پاسگاه تهران- همدان تا پاسگاه همدان کرمانشاه سرکشی می‌کردم و دستورات لازم را می‌دادم و بعضی اوقات سه بار از این طرف شهر به آن طرف شهر می‌رفتم.» استان کردستان در دوره فرماندهی طاهره دباغ منطقه بسیار حساسی بود و گروهک‌های کومله و دموکرات هر روز تحرکاتی را از دزدی و راهزنی گرفته تا آزار و اذیت زنان و بمب‌گذاری و تخریب انجام می‌دادند. شهر سنندج را مدتی عناصر ضد انقلاب محاصره کرد و زیر آتش خمپاره گرفتند و هدفشان تسخیر پادگان لشگر ۲۸ سنندج بود که نیرو‌های سپاه و ارتش همدان در شکست حصر سنندج نقش مهمی داشتند و پس از شکست محاصره عملیات پاکسازی شهر از ضدانقلاب شروع شد. این فرمانده سپاه در مدت فعالیت خود در سپاه غرب کشور خصوصا در همدان خدمات زیادی را در مبارزه با گروهک‌ها گرفته تا سر و سامان دادن به فضای شهر انجام داد و در جریان نبردی که با ضد انقلاب در غرب کشور و در کردستان طی عملیات گشت و شناسایی بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه پا به شدت مجروح شد و پس از مدتی جراحی و درمان موثر افتاد و بعد توانست با عصای زیر بغل بایستد و به دیدار امام برود. خودش در خاطراتش از لحظه دیدارش با امام می‌گوید: «امام با دیدن وضعیت من متبسم شدند و فرمودند: عجب! فرمانده هم لنگ می‌شود!» وی در بخشی دیگر از خاطرات خود به چگونگی پوشیدن چادر بر سرشان اشاره می‌کند و می‌گوید: روزی در همین مسئولیت با همان وضعیت پوشش مانتو و شلوار و مقنعه خدمت امام خمینی (ره) رسیدم. حضرت امام در این دیدار خیلی راحت به من گفتند: شما چرا چادر ندارید؟ بگویم احمد برایتان چادر بخرد؟! عرض کردم: حاج‌آقا چادر دارم، ولی نمی‌شود با اسلحه و قطار فشنگ و با تجهیزات دیگر از کوه تپه بالا رفت که امام فرمودند: حالا که شما دارید توی شهر کار می‌کنید و این تذکر امام برای من ملکه شد تا در تمام اوضاع و احوال و در منظر جامعه با پوشش کامل چادر ظاهر شوم.» این فرمانده بعد‌ها سه دوره نمایندگی مردم تهران و همدان در مجلس، مدرس دانشگاه علم و صنعت و مدرسه عالی شهید مطهری، قائم مقام جمعیت زنان ایران و... را نیز برعهده داشت تا اینکه در صبح گاه پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ پس از گذراندن دوره بیماری در سن ۷۸ سالگی در بیمارستان خاتم‌الانبیاء (ص) دار فانی را وداع گفت. استکبار ستیزان
🇮🇷🍁 🍁 🌀 ، چون کوه استوار 💢 مجازی ✅ با اهداء سلام همانطور که مستحضرید با شرایط اقتضایی ویژه محدودیت های کرونایی، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی زمینه حضور ملت بزرگ ایران را در راهپیمایی مجازی یوم الله 22بهمن 1399 فراهم نموده است. 🌺 خرسند خواهیم شد حضور خود را در این راهپیمایی مجازی اعلام فرمایید. 👇👇👇 http://www.fajr.ccoip.ir/ @estkbarsetizan استکبارستیزان
✳ کسانی را انتخاب کنید که منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند 🔻 من متواضعانه از شما می‌خواهم كه حتی‌الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاصی اسلامی #متعهد غيرمنحرف از صراط مستقيم الهی در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به‌دست كسانی دهيد كه به اسلام و جمهوری اسلام و قانون اساسی معتقد و نسبت به احكام نورانی الهی متعهد باشند و #منفعت خود را بر #مصلحت كشور مقدم ندارند. 📚 #صحيفه_امام | ج ۱۲ 📖 ص ۴۹ استکبار ستیزان
💠 یاری جستن از دشمن یعنی خواری و ذلت‼️ ✍️علی اکبر صیدی ❇️ حضرت علی(ع): 🔻منِ انْتَصَرَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ اسْتَحَقَّ الْخِذْلَان، هر کس از یاری جوید؛ خوار و ذلیل می شود ( غررالحکم ص624). 🔷در عوض، در احادیث و آیات ، تاکید شده که از یاری بجویید و بر توانمندی‌های داخلی تکیه کنید. 🔺امروزه، مجددا پاره ای از ، دستِ نیاز و بسوی آمریکا و اروپا دراز کرده و جواب_حقارت بار شنیدند ❌استکبارستیزان / جناب روحانی و ظریف لگدمال کردن یک ملت دیگر کافی است ❗️دست از شرارت و بی غیرتی بر علیه ملت انقلابی و شهید داده بردارید❗️بجای دست دراز کردن به سوی دشمن به رهنمودهای امام خامنه‌ای عمل کنید❗️ غیرت و شرف و مردانگی را از ملت دلیران یمنی یاد بگیرید ❗️تاریخ از شما بعنوان بی غیرت و بی شرف و عمال مشرکین یاد خواهد کرد ❗️خون شهدای باغیرت و شجاع و از جان گذشته را به مسلخ کفر و الهاد نبرید ❗️در مدت نزدیک به ۸ سال کاری کردید که حتی روی بی غیرت های تاریخ را سفید کردید ❗️جناب انگلیسی کاری نکنید که بعد از پایان دولت ت اگر زندان نرفتی و اعدام نشدی از ترس ملت دنبال سوراخ موش نگردی ❗️جناب تخم انگلیس و ....❗️❌ @estkbarsetizan استکبارستیزان
استکبار ستیزان
✳ کسانی را انتخاب کنید که منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند 🔻 من متواضعانه از شما می‌خواهم كه
اماما ، این اصلاحطلبان بدتر از قوم مشرکین زمان رسول الله (صل الله) همواره ملت را فریب میدهند و اجازه تشخیص خادم و خائن را به مردم نمی دهند ، آنقدر روی افکار مردم راه میروند و خادمین ملت را تخریب می‌کنند تا خائنین ، غارتگران و چپاولگران را انتخاب و به مسند قدرت میرسانند
استکبار ستیزان
اولین واکنش ایران به مواضع جدید آمریکا در قبال یمن سخنگوی وزارت امور خارجه به اظهارات اخیر مسئولین آمریکایی در ارتباط با یمن واکنش نشان داد. سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سئوالی در خصوص اظهارات اخیر مسئولین آمریکایی در خصوص یمن اظهارداشت: توقف حمایت و عدم فروش سلاح به ائتلاف عربستان در صورتی که یک مانور سیاسی نباشد می تواند گامی در جهت تصحیح اشتباهات گذشته باشد. سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: این موضوع مشکل یمن را به تنهایی حل نمی کند و در ادامه باید محاصره هوایی، دریایی و زمینی که بواسطه آن هزاران نفر از مردم آن کشور به دلیل فقر غذایی و دارویی جان باختند، برطرف و حملات نظامی کشورهای متجاوز به رهبری عربستان سعودی به یمن نیز قطع گردد. خطیب زاده با تاکید بر اینکه جامعه جهانی و برخی کشورهایی که با تجارت و فروش سلاح در جنایت های عربستان علیه مردم یمن شریک هستند باید به حمایت های سخت و نرم خود از عربستان پایان دهند و راه را برای ادامه این فاجعه انسانی مسدود نمایند، افزود: متاسفانه عربستان با شروع جنگ در یمن خود را بیشتر آسیب پذیر کرد و با ایراد اتهام های ناروا به سایر کشورها در راستای فشارهای حداکثری آمریکا، تلاش دارد خود را از تجاوز نظامی به یمن و کشتن هزاران زن و کودک یمنی تبرئه نماید. سخنگوی وزارت خارجه در ادامه افزود: در عین حال امید است کشورهای جنگ طلب به اشتباه راهبردی خود در تجاوز به یمن پی برده و با اقرار به اشتباه شش ساله خود، جنگ و محاصره یمن را پایان داده و راه حل مسالمت آمیز را در پیش گیرند. خطیب زاده در پایان اظهارداشت: ایران از هر گونه تلاش جامعه جهانی در جهت حمایت از یمن و قطع حمایت از متجاوز استقبال می کند و در جهت حل مشکل همچنان راه حل چهارماده ای خود را نافذ می داند. استکبار ستیزان
اظهارات چند سلبریتی بی‌سواد درباره واکسن کرونا نمی‌فهمند یا مجبورند نفهمند؟! یک بار دیگر پای چند چهره سرشناس عرصه بازیگری و ورزش که اصطلاحاً سلبریتی نامیده می‌شوند به حیطه‌ای که کمترین تخصص و شایستگی برای اظهار نظر را ندارند تهی بودن افکار و سطح سواد آنها را برملا کرد. چند سالی هست که عادت کرده‌ایم پس از هر حادثه طبیعی مثل سیل یا زلزله یا مواردی همچون مجازات یک قاتل تروریست یا سقوط هواپیما و... موجی از اظهارنظرهای عجیب از سوی برخی سلبریتی‌ها و اظهار فضل آنها در حیطه‌هایی که کوچکترین شایستگی یا تخصصی در آن ندارند به راه بیفتد. یکی سیل در کشور را نتیجه مرگ بر آمریکا گفتن می‌داند! بی‌آنکه توضیح دهد پس سیل و زلزله و آتش‌سوزی جنگل‌ها در کشورهای دیگر که مرگ بر آمریکا نمی‌گویند یا در خود آمریکا به چه علت است. یکی با پررویی فلان قاتل عضو گروه تروریستی را وقتی دستگیر و مجازات می‌شود، فعال مدنی و فرزند ملت جا می‌زند و به جای آنکه از یتیم شدن فرزندان آن مرزداری که به دست این قاتل به شهادت رسیده است عزادار باشد تصویر صفحه مجازی خود را برای قصاص قاتل سیاه می‌کند. آن یکی که بارها کم‌سوادی خود را ناخواسته جار زده است، یک روز به اعتبار حرف یک خواننده لس‌آنجلس نشین بدون کوچکترین آگاهی از علم پزشکی مشغول تبلیغ یک آمپول پر عارضه و خطرناک می‌شود. همین فرد یک روز دیگر اقدام به بازنشر یک حساب توئیتری جعلی با تصویر یک روحانی درباره فتوای دروغ به نکاح درآوردن زنان ایرانی برای نیروهای حشدالشعبی و فریاد واغیرتا، می‌کند، چند روز بعد خبر می‌رسد یک روحانی ساده‌زیست و فعال همدانی به دست قاتلی که تحت تاثیر چنین دروغ‌هایی قرار گرفته بود به قتل می‌رسد. در روزهای اخیر نیز پس از فوت تاسف‌برانگیز دو فوتبالیست سابق کشورمان بر اثر ابتلا به کرونا، دوباره فضای مجازی شاهد اظهار فضل سلبریتی‌هایی است که به بهانه فوت این دو ورزشکار آنچنان مطالبه خرید واکسن را سر می‌دهند که گویا تمام مردم دنیا در برابر کرونا واکسینه شده‌اند و تنها کشور ما از قافله عقب مانده است. کتایون ریاحی بی‌شرمانه مرحوم علی انصاریان را «شهید واکسن» می‌نامد، آن یکی از گرفتار شدن در این کشور می‌نالد، آن بازیگر درجه چندم لایو پر احساسی برپا می‌کند و با اشک و ناله از اینکه چرا واکسن وارد نمی‌شود زار می‌زند. آن یکی کارشناس فوتبال که به عنوان تحلیلگر یک مسابقه در مقابل آنتن زنده تلویزیون قرار گرفته است به جای پرداختن به حوزه تخصصی خود با اظهار تاسف از فوت دو فوتبالیست کشورمان می‌گوید «آقای مهاجرانی که به کرونا مبتلا شده بود خوب شده و ظاهرا واکسن زده»، یعنی کسی که نمی‌داند واکسن برای پیشگیری است و نه درمان در برنامه زنده تلویزیونی به خود اجازه می‌دهد چنین اظهار نظر عجیبی را بیان کند. در این زمینه و طی مدت اخیر نمونه‌های دیگری از خودنمایی‌ها و ژست‌های دلسوزانه برای مردم از طرف سلبریتی‌هایی که خود را همه چیزدان می‌دانند اماکمترین قرابتی به مشکلات مردم ندارند و البته صدقه سر همین مردم و رسانه‌ها چهره شده و روز به روز صفرهای حساب‌های خود را افزایش می‌دهند‌، وجود دارد که به همین مقدار اکتفامی کنیم. هرچند این اظهارنظرها کم مایه‌تر ازآن است که نیاز به پاسخ داشته باشد اما باید از این مدعیان پرسید آیا نمی‌دانند که تا کنون یک درصد مردم دنیا واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند که بخش عمده آنها نیز هنوز به دوز دوم نرسیده است؟ آیا نمی‌بینند در همان آمریکا که قبله آمال بسیاری از هم‌قماشان آنها است با وجود شروع تزریق واکسن، کرونا روزانه سه تا چهار هزار نفر قربانی می‌گیرد؟ نمی‌بینند در آلمان و انگلیس و... تلفات روزانه از هزار نفر فراتر رفته است؟ آیا نمی‌دانند حتی اگر واکسن کرونا وارد شود که روز پنجشنبه اولین محموله آن وارد کشورمان شد، همچون همه جای دنیا اولویت با کادر درمان، گروه‌های پر خطر و افراد مسن است نه مثلا جوان 30 ساله و 40 ساله؟ این افراد در زمان موفقیت‌های کشورمان در عرصه‌های مختلف علمی و... کجا هستند؟ چرا به افتخارآفرینی دانشمندان کشورمان در عرصه‌های مختلف از جمله همین ساخت واکسن کرونا آن هم در شرایط تحریم اشاره نمی‌کنند؟ واکسن‌هایی که یکی از آنها با موفقیت در حال طی کردن آزمایش‌های بالینی است و بقیه نیز در راهند. به نظر این افراد علاوه‌بر اینکه نمی‌فهمند، قرار نیست از این نادانی هم بیرون بیایند و شاید هم مجبور باشند به این نفهمیدن ادامه دهند چرا که وقتی با موج‌سازی کاذب و انحرافی تبدیل به ابزار فشار دشمن علیه مردم و مسئولان کشور برای سیاه‌نمایی می‌شوند پس شاید باید همچنان خوش‌رقصی کنند و سر بزنگاه‌ها وارد گود تحریف و جوسازی‌های غیر واقعی شوند. به نظر می‌آمد این افراد از هجوم بی‌سابقه به ستادهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان و همین دولت مستقر و نتیجه فریب دادن مردم به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی این روزهای آنها دیگر
روی اظهار نظر در حوزه‌ای غیر تخصصی را نداشته باشند اما گویا وظیفه این افراد جای دیگر تعریف می‌شود. استکبار ستیزان 👇
واکنش کاربران فضای مجازی اما واکنش کاربران فضای مجازی نیز به این اظهار فضل اخیر سلبریتی‌ها جالب توجه است. *علیرضا وهاب‌زاده مشاور وزیر بهداشت در پاسخ به توئیت مهناز افشار نوشت:« از حدود ۸ میلیارد جمعیت جهان تقریباً یک درصد واکسن کرونا تزریق کردند. اکثر آنها هم تک دوز دریافت کردند که عملاً ایمنی ایجاد نمی‌کند و نمی‌تواند از مرگ کسی جلوگیری کند! سؤال اینکه چرا هیچکدام از لیدرهای مظلوم «واکسن بخرید» که در اروپا و آمریکا گیر افتادند تا امروز واکسن نزدند؟!» *کاربر دیگری نوشت: «همچین میگه واکسن رو سیاسی کردید انگار بنده و شما که در کشور بی‌مشکل(!)هستیم واکسن زدیم.در بهترین حالت ۸-۷ ماه دیگه نوبت به ما میرسه.اگه واقعاً دلسوز مردم بودی میگفتی پروتکل بهداشتی رو رعایت کنن،که کرونا جوون و پیر و ورزشکار و غیره نمیشناسه،نه اینکه با دروغ و فریب بری روی روانشون.» *قریشی: «کسانی از سیاسی کردن واکسن می‌نالن که نفس کشیدنشون هم سیاسیه! منهم مثل ۸۵ میلیون ایرانی سوگوار پر کشیدن علی انصاریانم. بی‌وجدانی که از مرگ علی انصاریان هم کاسبی میکنی: من دیابتی ۴۲ ساله در بریتانیا ۳ تا ۶ ماه دیگه نوبت واکسن زدنم میشه. نه تحریم هست نه جمهوری اسلامی!» *فرشاد:«اینهایی که از فوت علی انصاریان رذیلانه درحال ماهیگیری سیاسی‌اند، همونهایی‌اند که تا دیروز هشتگ می‌زدند برای تحریم کل ورزش ایران، همونها که از شادی ملت برای فینالیست شدن پرسپولیس آتش گرفته بودند.» *جواد نیکی ملکی: «یکی از مشکلات سلبریتی‌ها ورود به حوزه‌های تخصصی بدون داشتن سواد حداقلی مدرسه و رسانه است بنده‌خدا فکر می‌کند که بعد از ابتلا به کرونا می‌شود واکسن را زد و‌ خوب شد. » *علی سیستانی: «محمد نصرتی: یکی از پیشکسوت‌های فوتبال کرونا گرفته واکسن زده خوب شده!! اینها فرق واکسن رو با داروی درمان یک بیماری نمیدونن بعد چطور ملت بهشون اعتماد میکنن! واقعا نگران‌کننده است!» *علی قلهکی:«محمد نصرتی در تلویزیون گفت«اگر امکانات آماده می‌شد الان این دو عزیز پیش ما بودند، یکی از پیشکسوتان فوتبال که کرونا گرفت واکسن زد و نجات پیدا کرد!» فارغ از روایت غیردقیق نصرتی، صداوسیما شرط کند اگر سلبریتی‌ها می‌خواهند بحث علمی درخصوص کرونا‌ کنند، مقابلشان کارشناسان‌ حاضر شوند!» *محمداکبرزاده:«محمد نصرتی گفته حشمت مهاجرانی بعد از اینکه کرونا گرفت واکسن زد و خوب شد! متاسفانه باید گفت فهم و سواد خیلی از سلبریتی‌ها در همین حد است! فرق واکسن با دارو را هم نمی‌دانند! خب بی‌سوادها اگر مرهم زخم مردم نیستید لااقل سوهان روحشان نباشید!» *رضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی: «چرا برخی از چهره‌های مشهور به اصطلاح هنری، در حال قطب‌بندی جامعه پیرامون واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی هستند؟آیا با وارد کردن واکسن کرونا، مردم به سرعت واکسینه می‌شوند و این ویروس از بین می‌رود؟ ‌در پاسخ به این شیفتگان دیده شدن باید گفت، در طی دو ماهی که واکسیناسیون در برخی از کشورهای دنیا آغاز شده، آمریکا که خود تولید‌کننده واکسن است، همچنان روزانه بیش از ۳۰۰۰ نفر تلفات دارد. در انگلیس نیز که همزمان واکسیناسیون شروع شده، هر روز بیش از ۱۰۰۰ نفر فوت می‌شوند. از طرف دیگر واکسینه شدن کل مردم یک کشور مستلزم بازه زمانی شش تا یکساله است. به طور مثال افراد متقاضی واکسن در دو کشور آمریکا و انگلیس می‌بایست حداقل سه ماه در نوبت باشند. با این تفاسیر و صرف نظر از شیفتگی دیده شدن و کم اطلاعی برخی از چهره‌های مشهور به اصطلاح هنری، باید تلاش برای قطب‌بندی جامعه پیرامون واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی را در موضوعات دیگری جست‌وجو کرد...». لزوم دقت صداوسیما در پایان باید از مسئولان صداو سیما نیز خواست از فضا دادن به چنین افرادی که کمترین شایستگی حضور در رسانه ملی را ندارند خودداری کنند. استکبار ستیزان
استکبار ستیزان
گزارش مشرق از یک اعدام سیاسی؛ چرا از نظر اصلاح‌طلبان پول سعودی فقط برای مهاجرانی آلوده است؟ اصلاح‌طلبان با انگیزه‌های متفاوت به دنبال حذف مهاجرانی از صفحه بازی هستند، وزیر سابق دولت اصلاحات نیز در پاسخ به این موج تخریبی نوشته است که قرار نیست همه اصلاح‌طلبان رادیکال باشند... سرویس سیاسی مشرق - اندک اندک جمع مستان می‌شود. این جمله سرآغاز انتقادات عطاالله مهاجرانی به وضعیت اصلاح‌طلبان است. آش تندروی‌ها آنقدر شورشده که صدای وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات و معاون رییس جمهور در دولت سازندگی را هم در آورده است. مهاجرانی در صفحه توییتری خود نوشته است: «شاهد موج سوم اصلاح‌طلبان رادیکال هستیم» او ادامه داده، موج اول، مطبوعات رادیکال بود که فرمان هدایت آن در وزارت ارشاد نبود. نتیجه موج دوم؛ تخریب عمیق و گسترده هاشمی رفسنجانی شد که گفتند هاشمی مرده سیاسی ست و موج سوم، تخریب سپاه و طرح دولت نظامی است؛ اشاره او از موج سوم به طرح مسئله دولت نظامی و تهدید به مبارزه مسلحانه است که این روزها از زبان محافل سخت و امنیتی اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود[۱]. چرا از نظر اصلاح‌طلبان پول سعودی فقط برای مهاجرانی آلوده است؟ این اعترافات از زبان یکی از مؤثرترین چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان، جو تخریبی بزرگی علیه مهاجرانی راه انداخته و اکانت های سازمان‌یافته به‌صورت هدفمند در کنار رسانه‌های رسمی اصلاح‌طلبان به ایدئولوگ سابقشان حمله می‌کنند. مهاجرانی در پاسخ به این دست حملات تنها یک پاسخ داده است: «منِ مهاجرانی همیشه با رادیکالیسم اصلاحات مخالف بودم». البته حافظه تاریخی آقای وزیر سابق کمی ضعیف است، مهاجرانی در تمام دوران ۸ ماهه شورش خیابانی اصلاح‌طلبان در ارگان دستگاه اطلاعاتی انگلیس MI۶ نقش‌آفرینی کرده و حتی پیش از آن و زمانی که قرار بود ایران را ترک کند، لندن را شهری نامیده بود که تساهل و مدارا دارد و او را تحمل می‌کنند! حالا روزگار بر مهاجرانی تنگ آمده است؛ او دیگر نه میان اصلاح‌طلبان نقش و جایگاهی دارد و نه از آن رؤیای زندگی در غرب خبری باقی‌مانده است. استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
منتقدان باید دهانشان را ببندند مهاجرانی مدتی قبل گفته بود می‌خواهد به علاقه همیشگی‌اش در سیر و سلوک فرهنگ و هنر پرداخته و دیگر تمایل ندارد؛ در مسائل سیاسی دخالت کند؛ اما رفتارهای شگفت‌انگیز اصلاح‌طلبان باعث شده است تا او برای خود مسئولیت قائل شده و به دنبال ترمیم حیثیت و آبروی بر باد رفته اصلاح‌طلبان باشد. مهاجرانی اعتقاد دارد، اصلاح‌طلبان تندرور بر اساس تز سعید حجاریان در کتاب «شاه در شطرنج رندان» لشگر مداراچی ها را باید آماده کرد! این لشگر کشی و فشار از پایین دیگر مصداق اصلاح‌طلبی نیست و مصداق براندازانه دارد، از همین روی می‌گوید «حرکت اصلاحات از اصلاح‌طلبان رادیکال آسیب‌دیده است. اصلاح‌طلبان رادیکال درواقع به پای خود شلیک کردند، زمین‌گیر و دچار سکته مغزی شدند شده‌اند»[۲] اما تندروهای اصلاح‌طلب راهشان را از نومحافظه کارانی چون مهاجرانی جدا کرده‌اند، این محفل سیاسی خوب می‌داند که اگر روی واژه‌هایی چون «دولت نظامی» و «مهندسی انتخابات» سرمایه‌گذاری نکند، با توجه به عملکرد ۸ ساله دولت روحانی در بازگشت به عقب سهمگین و آوارشدن مشکلات، انتخابات پیش رو را به بدترین شکل ممکن واگذار خواهند کرد. از همین روی، روزنامه شرق وارد عمل شده و در گزارشی جالب‌توجه مهاجرانی را متهم می‌کند که باهدف بازگشت به ایران خوش‌رقصی می‌کند! این روزنامه از قول ناصر قوامی می‌نویسد: «مهاجرانی اصلاح‌طلبان را می‌زند تا به ایران برگردد و به جایگاهی برسد پشت پرده حملات مهاجرانی نوعی اعتراف علیه خود است»[۳] وب‌سایت انتخاب نزدیک به اصلاح‌طلبان، نیز با تهدید مهاجرانی و استفاده از واژه‌هایی چون «گنجینه اسرار» از او خواسته تا بیش از این شکاف میان اصلاح‌طلبان را گسترده نکند[۴] چرا از نظر اصلاح‌طلبان پول سعودی فقط برای مهاجرانی آلوده است؟ اگر تا همین دیروز اصلاح‌طلبان با تشریح جملاتی چون «تسامح و تساهل» و «پرهیز از بستن دهان منتقدان» برای خود پایگاه عمومی می‌خریدند، حملات سازمانی به مهاجرانی نشان داد، این نمایش خیلی هم کارگردانی ماهرانه‌ای ندارد! روزنامه شرق در گزارش بلند و بالایش مهاجرانی را فردی فرصت‌طلب خوانده که در دوران وزارت خاتمی، با دیدار با هنرمندان پیش از انقلاب همواره دردسر درست می‌کرده است. روزنامه آرمان نیز در گزارشی با همان ادبیات تهدیدآمیز نوشته است[۵]: «آیا هوای لندن آلوده شده یا موضوع دیگری مطرح است که مهاجرانی را مجبور به فراموش کردن گذشته خودش و متهم کردن همراهان دلسوزش کرده است. در همان زمان که مهاجرانی لندن را ستود، خطی میان او و اصلاح‌طلبان کشیده شد». استکبار ستیزان 👇
استکبار ستیزان
دعوای علنی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰؛ اصغرزاده: اصلاح‌طلبان با حضور خاتمی ۱۰ درصد رأی دارند اصغر زاده در پاسخ به عارف او را متهم به خیال بافی از میزان رأی و پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان کرده و می‌گوید: اصلاح‌طلبان نهایتاً ۱۰ درصد بین مردم پایگاه دارند. به گزارش مشرق، نشست انتخاباتی اصلاح‌طلبان بار دیگر محل نمایش شکاف آن‌ها در تصمیم‌گیری و حضور در انتخابات ریاست جمهوری شد[۱]، هم‌زمان که رئیس شورای منحله سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از بدنه همراه با خود؛ خواسته تا بدون بهانه گرفتن قواعد بازی سیاسی را رعایت کنند و برای حضور در انتخابات آماده شوند، اما ابراهیم اصغر زاده از اعضای حلقه سخت اصلاح‌طلبان که به‌صورت اینترنتی در این نشست حاضر بود در پاسخ به عارف می‌گوید: «از نظر آقای عارف اصلاح‌طلب خوب، اصلاح‌طلب مرده است، کسی که درباره شکل حضورما نپرسد، فقط موقع انتخابات بیاید و تنور انتخابات را گرم کند». این دو فعال سیاسی اصلاح‌طلب که در نشست انتخاباتی انجمن اسلامی معلمان حضور داشتند، با بیان دیدگاه‌های متضاد خود نشان دادند که نقشه راه اصلاح‌طلبان میانه‌رو و اصلاح‌طلبان رادیکال هزاران کیلومتر از یکدیگر فاصله دارد! البته پیش‌ازاین عطاالله مهاجرانی با انتقاد از این وضعیت، حلقه محفلی نزدیک به خاتمی را «اصلاح‌طلبان رادیکال» خوانده بود که همیشه به هویت چپ سنتی ضربه زده‌اند. در ادامه این نشست؛ عارف با انتقاد از اصلاح‌طلبانی که در سخنان خود رد صلاحیت را بهانه می‌کنند گفت: اصلاح‌طلبان در هیچ انتخاباتی با کمبود نیرو مواجه نبوده‌اند؛ رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم ادامه داد: برخی‌ها می‌گفتند نمی‌توانیم با ۴ نفر لیست انتخاباتی ببندیم، ۳۰ چهره اصلاح‌طلب در لیست‌ها حضور داشتند که شما کارنامه برخی از آنان را در مجلس دهم دیدید. عارف با هشدار به اصلاح‌طلبان در تبعیت از قانون بیان کرد: اصلاح‌طلبان باید به مر قانون عمل کنند وهمه باید بدانیم که اگر قرار است در معیشت، زندگی، رفاه، توسعه و پیشرفت کشور تغییر و گشایشی حاصل شود راه آن صندوق‌های رأی است. در ادامه این نشست جنجالی؛ اصغر زاده در پاسخ به عارف او را متهم به خیال بافی از میزان رأی و پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان کرده و می‌گوید: «می‌خواهید، پرستار؛ معلم و کارگر را پای صندوق رأی بیاورد؟ یا اصلاح‌طلبان می‌توانند چتر خود را روی این اقشار بگسترانند؟ اصلاح‌طلبان نهایتاً ۱۰ درصد بین مردم پایگاه دارند. حتی اگر خاتمی را هم بیاورید، مردم می‌پرسند چه چیزی را می‌خواهید اصلاح کنید؟». استکبار ستیزان 👇