مهمترین تجربهای که از دولت روحانی میتوان گرفت
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب «مهمترین تجربه در این دولت آن بود که معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جاییکه کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید.» البته جا داشت این موضوع را جناب روحانی پس از تجربه هشت سال مذاکره با کدخدا بیان میکرد و این تجربه عظیم را به سایر غربگدایان وطنی منتقل میکرد که هیچگاه به آمریکا اعتماد نکنند. جالب است بدانید
رهبر معظم انقلاب از همان روزهای ابتدایی دولت روحانی همین موضوع را پیشبینی کرده بودند:«من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.»
استکبار ستیزان 👇
وعدهها و کارنامه روحانی در سیاست داخلی
هیچ اشکالی ندارد که نامزدهای انتخاباتی در دوران رقابتها، شعارها و وعدههایی را مطرح کنند. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که این وعدهها و شعارها از یک طرف بایستی پشتوانه و برنامه عملیاتی و عزم و اراده در پشت خود داشته باشد و از طرف دیگر نامزدها بایستی به این نکته مهم توجه داشته باشند که روزی روزگاری، تاریخ و آیندگان درباره تحقق یا عدم تحقق وعدهها قضاوت خواهند کرد. لذا یکی از بهترین ملاکها برای ارزیابی افراد، میزان تحقق وعدهای آنهاست. آقای روحانی نیز در طول رقابتهای سال 92 و 96 یک سری شعارها و وعدههایی را در عرصه داخلی بیان کرد که برخی از آنان را با هم به قضاوت مینشینیم.
استکبار ستیزان 👇
دولت راستگویان!؟
«دولت راستگویان» از جمله شعارهای دکتر حسن روحانی در انتخابات 92 بود که در پوسترهای تبلیغاتیاش نقش بسته بود و او در مراسم اعلام کاندیداتوریاش، اعلام کرد: «من دولت راستگويان و درستكاران را تشكيل خواهم داد.» اما تشکیل دولت راستگویانی که مورد ادعای روحانی بود، از ابتدا بر مبنای تناقض استوار گردید! برای مثال جناب روحانی در مناظرههای انتخاباتی سالهای 92 و 96، سخنانی بر زبان جاری کرد که کاملاًً بر خلاف منش و گفتار مورد ادعا یعنی راستگویی بود! وعدههای پوپولیستی و عوامفریبانه، عبور از خط قرمزهای نظام در طول هشت سال، دروغ سمیبودن و سرطانزا بودن بنزینهای تولیدی دولت احمدینژاد، دروغ سه هزار بورسیه، دروغ عبور از رکود که سالها زبانزد رئیس دولت بود، دروغ راهحل یکصد روزه، ادعای با کلید آمدن نه با داس و... و نهایت اوج عدم صداقت، در ماجرای اظهار اطلاع رئیسجمهور از گرانی قیمت بنزین در روز جمعه که حوادث تلخ آبان 98 را در پی داشت، ماهیت مدعیان اعتدال و راستگویی را بیش از پیش روشن کرد.
کار مسئولین دولت اعتدال به جایی رسید که علیرغم ادعاهای قبلی مبنی بر قانونگرایی، این دولت به سمت قانونشکنی و زیر سوال بردن روالهای قانونی گام برداشت. تأکید برخی مسئولین سیاستباز، بر زیر سوال بردن تصمیم قانونی حصر سران فتنه 88، زیر سوال بردن نقش شورای نگهبان برای امکان دخالت آشکار در انتخابات، خط و نشان کشیدن برای ساختارهای قانونی و نقض قوانین جاری کشور از این جمله بود. حسن روحانی در موارد دیگری همچون عدم ابلاغ قانون مصوب امر به معروف و نهی از منکر، خط و نشان کشیدن برای نمایندگان بهخاطر تصویب «طرح صیانت از حقوق هستهای» و... نیز صراحتاً به نقض قانون پرداخت.
استکبار ستیزان 👇
داستان غمانگیز فیشهای نجومی
«اساس برنامه اقتصادی من بر دو محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است.» این شعاری بود که روحانی در تلویزیون و چشم در چشم مردم در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 92 بیان کرد، اما زمانی این شعار برای مردم کمرنگ شد که با افشای فیشهای نجومی مدیران دولتی، وی اعلام کرد مسئله حقوقهای نجومی را به یک مسئله ملی تبدیل نکنید!
آماری که در روزهای اول از سوی کواکبیان، نماینده طرفدار روحانی «حدود 3 هزار فیش بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومانی» و «۳۰۰ فیش بالای ۵۰ میلیون تومانی» اعلام شد. پس از آن توسط دولتیها این آمار به 900، 500، 300، 50 و در نهایت 13 نفر(!) تقلیل داده شد، اما در گزارشی که دیوان محاسبات از نجومیبگیران منتشر کرد و تنها مربوط به ارقام بالای 20میلیون بود، نام ۳۹۷ نفر وجود داشت. اگرچه برخی دولتمردان این اتفاق را اشتباه میدانستند و سعی در مالهکشی آن داشتند، اما با «ذخیره نظام» خوانده شدن صفدرحسینی از سوی سخنگوی دولت، مشخص شد این نیز رگهای از واقعیت نداشته و جابهجایی او از صندوق توسعه به صندوق محیطزیست نشان داد، عزم برخورد با نجومیبگیران هم دروغ بوده است.
با گذر زمان، دفاع از مفسدين و ويژهخواران از جمله حقوق بگيران نجومي رنگ و بوي تازهاي به خود گرفت و برخي نمايندگان از اين افراد با عنوان نخبه ياد کردند، نخبگاني که اگر نجومي نگيرند به خارج از کشور رفته و مملکت از موهبت وجود آنان بي نصيب خواهد ماند! اما نگاهي به عملکرد مديراني که مردم آنان را مديران ويژهخوار و نجومي ميخوانند به خوبي نشان ميداد که حاصل مديريت آنان جز ناکامي و ضرر و زيانهاي هنگفت نبوده است!
هنوز چند ماهی از اخبار رسانهای حقوقهای نامتعارف یا نجومی نگذشته بود که دولت یازدهم مورد عتاب رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. معظمله در دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت در سال 95 به موضوع حقوقهای کلان اشاره و تأکید کردند: «موضوع حقوقهای نجومی، در واقع هجوم به ارزشهاست اما همه بدانند که این موضوع از استثناءها است و اکثر مدیران دستگاهها، انسانهای پاکدست هستند، اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتماً با آن برخورد شود.» ایشان در تاریخ 16 تیر 95، این برداشتها را گناه و بر خلاف آرمانهای انقلاب اسلامی عنوان کردند و خواستار جبران از سوی مسئولین دولتی شدند. مقام معظم رهبری در مرداد، شهریور و آذرماه همان سال دوباره بر برخورد جدی با این مقوله تأکید فرمودند که متأسفانه چندان جدی گرفته نشد و علیرغم بازگشت برخی حقوقهای نامتعارف به بیتالمال با پیگیریهای قضایی، اما به دلیل عدم همکاری دولت تدبیر و امید، ریشه این ماجرا خشک نشد و ادامه یافت!
استکبار ستیزان 👇
وعدهها و کارنامه روحانی در سیاست اقتصادی
یکی از شعارهای جذاب حسن روحانی در ایام رقابتهای انتخاباتی سال 92، شعار «هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخه و هم زندگی مردم» بود. روحانی عملاًً با این شعار رئیسجمهور شد و بسیاری اطمینان پیدا کرده بودند که کلید روحانی میتواند قفل مشکلات اقتصادی را باز نماید. وقتی روحانی در برنامههای تلویزیونی در اوج رقابتهای انتخاباتی، اقتصاد دستوری را نقد میکرد و مشکل را عدم مشورت و خودشیفتگی و عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیها عنوان میکرد و یا اینکه میگفت با گرانی و بیکاری به راحتی میشود مبارزه کرد، خیلیها را امیدوار کرد. او وقتی از گشایش اقتصادی و راهحل یکصد روزه سخن میگفت، قند در دل بسیاری آب میشد. هرچند در سالهای ابتدایی دولت تدبیر و امید ضمن بیان اینکه این ادعا که خزانه خالی است تلاش کرد به نوعی توجیهی برای عدم تحقق وعدههای خود دست و پا کند، اما ولخرجیها و حقوقهای نجومی خط بطلانی بر این ادعا بود. همچنین بر اساس آمارهای رسمی، هزینههای جاری دولت تدبیر و امید، از یک طرف رشد قابل توجهی یافت و از طرف دیگر بر اساس آمارهاي منتشر شده از سوي صندوق بينالمللي پول، دولت يازدهم پرخرجترين دولت ايران اعلام گردید.
به هر حال شاخصهای اقتصادی در سه سال اول، نسبت به دولت قبل بهتر شد، اما به مرور زمان اوضاع بدتر از گذشته شد و تمامی مشکلاتی را که روزگاری خود منتقدش بود، از نابسامانی بازار، رشد نقدینگی و عمیقتر شدن فاصله طبقاتی گرفته تا نوسان بازار ارز، از زیاندهی سرمایهگذاری در موسسات مالی و بورس گرفته تا صنایع خودرویی، دامنگیر دولتش گردید و او نتوانست کاری کند. به مسکن مهر که امید خیلی از اقشار مستضعف جامعه بود، بیمهری و مزخرف خوانده شد. ارزش پول ملی به پائینترین سطح خود رسید و حتی برخی اقدامات خوب دولت قبل مانند: کد شبنم و کارت سوخت در دولت روحانی حذف گردید تا شاهد خسارتهای میلیاردی باشیم! تنها کاری که روحانی میدانست گره زدن اقتصاد به برجام و در ماههای پایانی هم فرار به جلو و تقصیرها را گردن ترامپ و دلواپسان و مجلس و... انداختن بود!
استکبار ستیزان 👇
بالاخره رکود بود یا نبود؟
ماجرای دنبالهدار «رکود» اگر مکتوب شده بود، مثنوی هفتاد منی میشد که اول تا آخر آن پر بود از پارادوکسهای اعضای دولت اعتدال. در همین موضوع محمدباقر نوبخت
ـ سخنگوی دولت ـ 24 بهمن 92 گفت: «اقتصاد ایران سال 93 از رکود خارج میشود.» و چندی بعد یعنی 15 شهریور 93 هم حسن روحانی رسماً به ملت ایران اعلام کرد که «ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم»، اما این فقط یک طرف ماجرا بود، چرا که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور 19 بهمن همان سال گفت که «در تلاش هستیم تا از رکود خارج شویم» و کمی بعدتر در هشتم شهریور 94 طیبنیا، وزیر وقت اقتصادی هم تأکید کرد که «در حال خروج از رکود هستیم.» این ماجرا به همین جا ختم نشد، چرا که جناب روحانی 18 مهر 94 مدعی شد: «ما از رکود خارج شدیم» و در بهمنماه هم بر این گفته اصرار ورزید و اظهار داشت «معضل رکود را حل کردیم»، اما سال بعد از آن، یعنی 27 تیرماه 1395 به رسانهها گفت که «ما امروز در ایران مشکلی به نام رکود داریم.»
کارنامه دولت تدبیر در اقتصاد مقاومتی
بهمن سال 92 رهبر معظم انقلاب اسلامي با ابلاغ سياستهاي كلي «اقتصاد مقاومتي» بر پيروي از الگوي علمي و بومي برآمده از فرهنگ انقلابي و اسلامي تأکید کردند و فرمودند: «اقتصاد مقاومتي خواهد توانست در بحرانهاي رو به افزايش جهاني، الگويي الهامبخش از نظام اقتصادي اسلام را عينيت بخشد و زمينه و فرصت مناسب را براي نقشآفريني مردم و فعالان اقتصادي در تحقق حماسه اقتصادي فراهم كند.» پس از این فرمان، حسن روحانی طی نامهای دستورات 11گانهاي را به معاون اول خود ابلاغ کرد و جهانگیری را رئیس این ستاد کرد تا جلسات آن بهطور جدی پیگیری شود. در ادامه رهبر معظم انقلاب در جلسات مختلفی راهکارهای خود را از جمله: «عزم جدي مسئولان»، «تبديل سياستها به برنامههاي زمانبندي شده اجرايي»، «نظارت دقيق»، «رفع موانع حضور فعالان و مردم در عرصه اقتصادي» و «گفتمانسازي» و... را به دولت توصیه فرمودند. توجه به ظرفیتهای داخلی از نکات مورد تأکید رهبری در اجرای اقتصاد مقاومتی بود، اما روند تلاشهای دولت تدبیر چیز دیگری را نشان میداد. کمکم این تلاشها کمرنگ شد. از جاي خالي اقتصاد مقاومتي در كليات بودجه 94 گرفته تا اینکه رهبر انقلاب در ديدار اعضاي ستاد بزرگداشت روز ملي مهندس در بهمن 93 با گله از دولت فرمودند: «اقتصاد مقاومتي با تكرار زباني به نتيجه نميرسد.»
با این حال اقتصاد مقاومتی بیش از آنکه عملیاتی شود، درگیر بوروکراسیهای اداری و بخشنامه صادر کردن بود. رئیسجمهور در نامههای متعددی به ستاد اقتصاد مقاومتی بر تدوین برنامه جامع اصلاح بانكي و توسعه اوليه بازار سرمايه، استفاده از منابع خارجي در جهت سرمايه گذاري و ايجاد اشتغال و... اصرار میکرد، اما حرکت شایان توجهی صورت نمیگرفت! در حالی که رهبر انقلاب تأکید داشتند: «راه علاج اقتصاد ما در لوزان و ژنو و نيويورك نيست، بلكه در داخل كشور است و ستون فقرات حل مشكلات اقتصادي كشور اقتصاد مقاومتي است و ستون فقرات اقتصاد مقاومتي توليد داخلي است.» اما دولت اعتدال نه تنها روی خوشی به تولید داخلی نداشت، بلکه تمركز اصلياش روي مسائل خارجي و منابع خارجي و درآمد خارجي بود. دولت تدبیر حتی حاضر نبود با حذف يارانه دهکهای ثروتمند سالانه
چهارده هزار ميليارد تومان درآمد حاصل كند. دولت انگیزهای برای بازگشت معوقات بانكي كه بالغ بر هفتاد هزار ميليارد تومان برآورد ميشد نداشت! دولت حتی تلاشی برای کسب سالانه هشتاد هزار ميليارد تومان فرار مالياتي که عمدتاًً مرتبط با باندهاي ثروت و قدرت بود، نمیکرد.
دولت اعتدال از کنترل قاچاق که یکسوم كالاهاي وارداتي كشور را شامل میشد و میتوانست هزارها ميليارد تومان عايد دولت کند غافل بود. همچنین حدود هشتاد درصد بودجه كشور صرف نظام اداري مي شد كه اين مبلغ پنج برابر درآمد ناشي از لغو تحريمها بود، اما روحانی برای آن هم راه علاجی نداشت. عملاًً دولت در اقتصاد مقاومتی که عمدتاًً ناشی از تفکر بیروننگر و لیبرال آن بود، توفیق چندانی کسب نکرد. با وجود اینکه مقام معظم رهبری سال 95 را سال اقتصاد مقاومتی نامیدند، اما دولت با بیتدبیری تمام مجوز واردات كالاهاي لوكسساز را صادر کرد تا خط بطلانی بر اقتصاد مقاومتی کشیده باشد! دولتمردان اعتدالی نه تنها کاری برای اقتصاد مقاومتی نمیکردند، بلکه در مواردی آن را تمسخر نیز مینمودند! این لکه ننگ بر عملکرد کارگزاران قوه مجریه با این جمله رهبر انقلاب در اسفند 95 بیش از پیش نمایان شد: «اگر اقتصاد مقاومتي اجرا ميشد وضع زندگي مردم اينگونه نبود.»
استکبار ستیزان👇
وعدهها و کارنامه روحانی در سیاست فرهنگی و اجتماعی
نفوذ فرهنگی که مقام معظم رهبری در سال 68 با واژه تهاجم فرهنگی عنوان کردند، کمتر مورد توجه مسئولان فرهنگی قرار گرفت تا اینکه در دولت حسن روحانی از این خطر با عنوان ولنگاری فرهنگی یاد کردند. کمکاری دولت اعتدال در عرصه فرهنگ موجب شد رهبری در پیامی فرمان آتش به اختیار را صادر نمایند که عمق بیخیالی و عدم درد دین و انقلاب را در بین مسئولان میرساند. حسن روحانی که خود فردی حوزوی بود، به جای پررنگ کردن فرهنگ اسلامی به مبانی و نمادها و مناسک اسلامی حمله میکرد. چرا که معتقد بود نباید مردم را به زور به بهشت برد! با همین دیدگاه سادهانگارانه بود که فضا برای جولان نفوذیهای فکری و فرهنگی باز شد.
دولت حسن روحانی، با حمایت گسترده سینماگران و سلبریتیها روی کار آمد. این دولت در ابتدا نیز شعار حمایت از هنرمندان میداد. اما به اقرار اغلب فعالان هنر هفتم در ایران، سینماگران در مقطع ریاست جمهوری روحانی سختترین دوره را پشتسر گذاشتند! حتی راهاندازی دوباره خانه سینما در آغاز فعالیت دولت اعتدال، بیشتر جنبه فرمالیته و تبلیغاتی داشت، چون مشکلات معیشتی سینماگران در این دولت به اوج رسید! اما این همه ماجرا نبود. چرا که دولت روحانی که مدعی بلد بودن مشق دیپلماسی بود، حتی در سینما هم از ظرفیتهای بینالمللی بهره خاصی نبرد! سیاستگذاری سازمان سینمایی در دولت اعتدال، محدود شدن به برخی از جشنوارهها و محافل و نادیده گرفتن ظرفیتهای بزرگتر بود. این در حالی بود که امروز جمهوری اسلامی ایران یک قدرت منطقهای است و یک قطب در نظام بینالملل محسوب میشود، اما سینمای ایران از این فرصت هیچ استفادهای نکرده است. عمده فیلمهایی که بهعنوان نماینده سینمای ایران در خارج از کشور- آن هم فقط در برخی از جشنوارهها- حضور یافتند، آثاری با مضمون یأس و نومیدی بوده و آثاری که قدرت سینمای ایران را به رخ مخاطب عام در جهان بکشاند، کمتر فرصت خروج از مرزهای کشور را یافتند!
استکبار ستیزان 👇
سینمای روحانی
اقدامات دولتهای یازدهم و دوازدهم در زمینه سینما را نمیتوان از سایر سیاستها و برنامههای این دولت جدا کرد. همه آنچه طی هشت سال دولت روحانی در حوزههای مختلف اتفاق افتاد، کم و بیش در اداره سینما توسط این دولت با مدیران متفاوت نیز قابل مشاهده است. بیعدالتی و برخورداری عدهای قلیل در مقابل بیبهرگی اکثریت، غلبه افسردگی در محتوای آثار، بیتفاوتی نسبت به مسائل و آرمانهای ملی در فیلمهای تولید شده با حمایت دولت، تعارض شعارها با آنچه در عمل اتفاق میافتد، عدم اقدام به وعدهها و... همه شاخصهایی هستند که طی حدود هشت سال گذشته از سوی یاران فرهنگی حسن روحانی در سینما اعمال شد. نقد سیاستهای سینمایی دولت اعتدال، امری سهل و دشوار است. سهل از این نظر که اشتباهات و نقاط ضعف این دولت در عرصه سینما بیشمار است، دشوار هم از این نظر که مدیریت سینمایی دولتهای یازدهم و دوازدهم، اساساًً فاقد سیاست و چشمانداز معینی جهت سنجش بوده است.
آشکارترین نشانه این شکست، تضاد اغلب فیلمهای تولید شده در این هشت سال با شعارهای انقلاب و حتی دولت بود؛ سینمای افسرده، غالبترین جریان سینمایی طی دوران فعالیت دولت تدبیر و امید بود. بهطور کلی، سینما در دولت اعتدال، گردابی پر از حاشیه، سرگردانی و سیاستهای
ضد و نقیض بود. هرچند دولت آقای روحانی با اتخاذ سیاست تساهل و تسامح در عرصه فرهنگ تلاش داشت سیاستهای فرهنگی خود را باز نشان دهد، اما این سیاستها هرقدر برای جریان غیرانقلابی خوشایند بود برای جریان انقلابی و ارزشی ناخوشایند بود! در این سالها همواره جریان ارزشی در سینما با بیمهریهایی روبهرو بود و چندان مورد توجه دولتمردان واقع نمیشد، اما جریان غیرانقلابی با ارائه فیلمهای مبتذل کمدی و فیلمفارسی در سینما و عمدتاًً گیشهپسند موج جدیدی را در سینمای ایران ترویج داد.
استکبار ستیزان 👇
از نمایشهای مبتذل تا لاکچری
وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی در موضوع تئاتر دستکمی از سینما نداشت و کارنامه تاریکی را از خود در طول هشت سال به جای گذاشت که هیچ سنخیتی با ارزشهای انقلاب نداشت. از انتصابهای مسئلهدار تا صدور مجوز به نمایشهای ضد ارزشی و گاهاً لاکچری، با صرف هزینههای هنگفت در شرایط نابسامان اقتصادی مردم و... همگی از جمله اقدامات دولت روحانی در زمینه تئاتر محسوب میشود.
استکبار ستیزان 👇
وضعیت حوزه نشر در دولت اعتدال
در این دوره، جایزه ادبی جلال آلاحمد، جایزه ادبی پروین اعتصامی، طرح رقابتی پایتخت کتاب ایران، طرح رقابتی روستاهای دوستدار کتاب، از طرحهای اجرایی شده در معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید بوده است. همچنین راهاندازی بانک اهل قلم بهعنوان یکی از مهمترین کارها در این دوره بود و بر اساس آمار تعداد قابل توجهی از نویسندگان، شاعران، مترجمان و مؤلفان کشور کارت شناسایی اهل قلم دریافت کردند. علاوه بر آن حضور تعدادی از ناشران در نمایشگاههای خارج از کشور، تصویب جایزه منطقهای کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، تفویض اختیار صدور پروانه کتابفروشی به تشکلهای نشر، و سایر اقدامات از جمله فعالیتهای دولت در حوزه نشر کتاب به شمار میرود.
اما برخی اقدامات موجب شد که این بخش نیز آسیبهایی را به یادگار بگذارد. انتشار کتابهایی با مضامین غیراخلاقی و غیراسلامی به دلیل اتخاذ سیاست تساهل از یک طرف و عدم اعطای مجوز به برخی کتابهای منتقدان دولت از سوی دیگر سبب شد تا آنان از حضور در بازار کتاب جا بمانند! از سوی دیگر نمایشگاه کتاب بینالمللی تهران نیز هر ساله برگزار میشد کمکم، بیفروغ شود و اوضاع اقتصادی کتابداران بر هم بریزد. ضمن اینکه عدم حمایت جامع دولت از انتشاراتیهای فعال و دارای تولیدات فاخر، موجب افزایش گرایش بهترجمه در حوزه نشر گردید.
استکبار ستیزان 👇
کارنامه دولت اعتدال در حوزه مطبوعات
گرچه آقای روحانی بارها در سخنرانیهای خود بیان میداشت که «رسانهها و مطبوعات میتوانند رابطه خوبی بین دولت و مردم برقرار کنند و نظرات دولت را به مردم و مردم را به دولت منعکس نمایند» اما در عمل کارنامه دولت تدبیر و امید کارنامه مطلوبی نبود. البته در کارنامه وزارت ارشاد این دولت، افزایش صدور مجوز پروانه رسانههای مکتوب دیده میشود بهطوری که در سال 92تعداد 719 مجوز، در سال 93 تعداد 983 مجوز، در سال 94 تعداد 1514 مجوز و در سال 95 تعداد 1832 مجوز برای رسانههای مکتوب صادر شد. اما آنچه بیش از صدور مجوز برای فعالان مطبوعات و رسانه مهم بود، احترام و توجه به انتقادات توسط دولتمردان بود. موضوعی که کمتر در طول دولت تدبیر و امید شاهد آن بودیم. بهویژه آنکه برخی رسانههای مکتوب به دلیل نقد مذاکرات هستهای و برجام بارها مورد انتقاد تند رئیس دولت اعتدالی قرار گرفته بودند و حتی از سوی دولت راهی دادسرا شدند!
برخورد نامناسب دولت تدبیر و امید با مطبوعات منتقد تا آنجا پیش رفت که برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از روزنامهها و جراید در مهمترین رویداد سال خود یعنی بیست و یکمین دوره نمایشگاه مطبوعات انصراف داده و از حضور در آن خودداری کردند.
استکبار ستیزان 👇
پناه میبرم به خدا از بستن دهان منتقدان
دکتر حسن روحانی از ابتدای ورود به انتخابات ریاستجمهوری، شعار ملاطفت با منتقدان سر میداد. او در مصاحبههای متعددی یکی از ارزشمندترین مصادیق صبر، را تحمل در برابر اندیشه مخالف عنوان میکرد. با این حال، این ادعا در حد حرف باقی ماند و خیلی زود رنگ باخت. روحانی در طول هشت سال بهویژه در سالهای ابتدایی چنان به دولت قبل حمله میکرد و آن را باعث و بانی تمام مشکلات عنوان میکرد که گویی بنا نیست روزی دولت او هم تمام شود!؟ ناگفته نماند که جریان حامی روحانی نیز به انواع مختلف از تاکتیک احمدینژادهراسی، کاسبیهای فراوانی کرد و بهرههای زیادی برد!
این روند تا آنجا پیش رفت که مقام معظم رهبری در تذکری جدی به دولت فرمودند: «همواره دولتها نسبت به دورههای گذشته خود منتقد بودهاند که ایرادی هم ندارد. اما این انتقاد نباید حالت اغراقآمیز و تخریب پیدا کند. زیرا در روحیه مردم تأثیر بد میگذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن میکند.» ایشان با اشاره به برخی اظهارنظرهای مبالغهآمیز و غیرمنصفانه درخصوص دولتهای گذشته افزودند: «اگر در این اظهارنظرها بیانصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بیانصافی خواهد شد. اگر برخی سیاستها یا عملکردهای دوره گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهارنظر است.» اما باز هم گوش دولت روحانی شنوا نبود و این توصیهها نیز به فراموشی سپرده شد!
در جای دیگری آقای روحانی، نقد را حق رسانه ملی میدانست، اما در طول هشت سال ریاست جمهوریاش بارها وی نقدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رسانه ملی را بر نمیتابید و هر از گاهی کنایههایی را به صداوسیما روانه میکرد. آقای روحانی در طول هشت سال ریاست جمهوری، بیش از پنجاه توهین را به منتقدان خود در کارنامه دارد که در نوع خود قابل توجه است!
استکبار ستیزان 👇