◼️پرسه بر سالار◼️ ▪️مجلس اول ▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ♨️تابستان سال 61 هجرى قمرى است. بیابانى به نام کربلا. روز از نیمه گذشته است. از صبح جنگى نابرابر بین سپاه حق با سپاه باطل در جریان بوده است. دیگر صداى چکاچک شمشیرها به گوش نمیرسد. اما اسب‌های بی صاحب با شیهه سوزناک خود ولوله اى برپا کرده اند. ♨️تعدادى از بدن‌های پاره‌پاره و خون‌آلود شهیدان در نزدیک خیمه گاه ردیف شده اند درحالی‌که قطعاتى از اعضاى بدن آن‌ها هنوز در میدان برجای‌مانده است. ♨️گروهى دیگر هنوز در میدان و روى خاک‌هایی که با سُم اسبان شخم زده‌شده‌اند، افتاده اند. نه فرصت و مجالى فراهم‌شده و نه کسى باقی‌مانده است که جسد پاره‌پاره یا نیمه‌جان یاران اباعبدالله الحسین(ع) را به خارج از محوطه معرکه انتقال دهد. ♨️ اجسادى نیز به دلیل ازهم‌پاشیدگی قابل‌انتقال نیستند. گاه‌گاهی صداى خُرخُر گلوهاى بریده و ناله هاى دردناک از دور و نزدیک شنیده مىشود...... این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید

◼️پرسه بر سالار◼️ ▪️مجلس دوم ▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ▪️اما دیگر اللّه اکبرهاى عباس بگوش نمی رسد. از هم آورد طلبی‌ها و رجزخوانی ‌های علی‌اکبر خبرى نیست. علی‌اصغر از بى شیرى و تشنگى بی تابى نمیکند. قاسم آرام‌گرفته است. عبدالله چشم و دم فروبسته است. حسین، خسته، داغ‌دیده، تنها و بی یاور مانده است. ▪️ کودکان حرم، دیگر طلب آب نمی کنند. با شنیدن هر خبر مرگى، تاب ‌وتوان خویش را بیشتر از کف داده اند. هر یک به گوشه اى از چادر خزیده و زانوى غم در بغل گرفته اند. همچون بید بدنشان می لرزد، گویا در آن بیابان سوزان، سرما بر آنان مستولى گشته است. ▪️با آن خداحافظى دردناک حسین(ع) از همه اهل حرم، امیدى به بازگشت پیر و مرادشان ندارند اضطراب و نگرانى لحظه‌به‌لحظه بیشتر و بیشتر می شود. ▪️آیا حسین(ع) زنده بازخواهد گشت؟ آیا دوباره لطافت و صفاى دست مولایشان را بر سر یتیمى خویش احساس خواهند کرد؟ همه اهل حرم، داغ از دست دادن پدر و برادر و فرزند خویش را فراموش کرده اند. همه به حسین(ع) می اندیشند. ▪️زمین و زمان براى سلامتى او، دست به دعا برداشته اند. این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید

◼️پرسه بر سالار◼️ ▪️مجلس سوم▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 🔹اى شمشیرها! چه می شود که شما نیز مثلِ چاقوی حضرت ابراهیم بر گلوى اسماعیل کُند شوید و رگ‌ های گلوى حسین را نبرید؟ ▪️اى ابرها! همچنان که در مسجد غمامه بر سر رسول خدا(ص) سایه گستراندید، بیائید و بر بالای اَبدان شهدا و بدن خسته حسین و کودکانش سایه ‌افکنید و کمى از سوز تشنگى اطفال بکاهید. 🔹اى خورشید! چرا همچون آتشى که بر ابراهیم سرد شد، از داغى تابش خود نمی کاهى؟ ▪️اى مرغان آسمان! چرا ابابیل نمی شوید و پیل سواران یزیدى را از پاى درنمی‌آورید؟ 🔹اى بادها! چرا طوفان نمی شوید و بناى کاخ ستم را ویران نمی کنید؟ ▪️اى زمین! چرا به لرزه درنمی آیی؟ 🔹اى کوه‌ها! چرا فرونمی ‌ریزید؟ ▪️اى آسمان! چرا دکاً دکا نمی گردید؟ 🔹اى ابرها! چرا نمی گریید و با اشک خویش زمین تفتیده کربلا را براى اطفال، نمناک نمی کنید؟ ▪️اى ملائکة المسومین! چرا همان‌طوری که رسول خدا(ص) را در جنگ بدر یارى کردید به یارى پسر رسول خدا(ص) نمی شتابید؟ 🔹اى کشته ها! آهاى یاران حسین! اى عباس! ، اى علی‌اکبر!، قاسم!، جعفر!، عون!، حُر!، عوسجه!... ▪️چرا مثل اصحاب کهف دوباره زنده نمى شوید و سید پیر و دل‌شکسته را یارى نمی کنید؟ ⏪آخر حسین وارث آدم است، حسین وارث ابراهیم خلیل و موساى کلیم است. کاش آن زمان سرداق گردون نگون شدى وین خر گه بلند ستون بى ستون شدى کاش آن زمان درآمدى از کوه تا به کوه سیل سیه که روى زمین قیرگون شدى این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید

◼️پرسه بر سالار◼️ ▪️مجلس چهارم▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💥اما گویا این بار خداوند می خواهد معجزه اش را به‌گونه ای دیگر به رخ جهانیان بکشد. این بار حفظ دینش را نه با گلستان شدن آتش، اژد ها شدن عصا، دو شقه شدن رود نیل، تکلم آتش در کوى طور و شکافته شدن خانه کعبه نشان دهد، 💥بلکه می خواهد، با نمایش ایثار و فداکارى ، وارث همه انبیاء و صبر و استقامت عصاره خلقت، معجزه کند. تأثیر معجزه همه انبیاء و اولیاء محدود به همان زمان و مکان بوده است و تعداد افرادى که تحت تأثیر آن آیت الهى قرارگرفته اند بسیار اندک بوده اند و چه ‌بسا پس از مدتى همان ‌ها نیز منکر گشته اند. 💥اما معجزه عاشورایى خداوند، از آدم تا خاتم نقش‌آفرین بوده و هست، معجزه عاشورایى از سنخ نبوت خاتم(ص) است و باید تا قیام قائم (عج) گرما بخش حیات بشر باشد. 💥اینک امر الهى بر این قرارگرفته است که، فتبارک اللّه احسن الخالقین را به عینه، به جِن و اِنس بنمایاند. آن دست ‌مریزادی که خداوند به خویش گفت، براى منکرین اثبات نماید. خداوند میخواهد، معجزه ولایت‌پذیری بنی‌آدم را بر ملائک نمایان سازد. 🔴تأثیر « خون»، این دُرّه ی نادره را بر سرنوشت بشر به رخ جهانیان بکشد و حسین به نمایندگى از انسان، این بار امانت را بر دوش گرفته است................. این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید

◼️پرسه بر سالار◼️ ▪️مجلس پنجم▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ⚡️اما ناگهان صداى شیهه ذوالجناح، همه را متوجه خود میکند و از جا برمی‌خیزند. زانوانشان توان و رمقى دیگر می یابند. نور امید به خیمه ها تابیدن می گیرد. داغ عزیزان فراموش می شود. 🔹خدایا شکر، خدا شکر... حسین سالم برگشته است، دوباره می توانیم چهره آرام و مهربان او را ببینیم. دوباره زینب را در حال ایستاده مقابل برادر خواهیم دید، 🔸 آخر بعد از وداع با برادر، زینب دست به‌زانو راه می رود، نماز نشسته می خواند. همه حتى زینب از حرم بیرون می روند و به‌طرف ذوالجناح خیز برمى دارند. 💥اما...اما خدایا چه می بینند؟ ذوالجناح بى حسین برگشته است. ذوالجناح تنهاست، ذوالجناح خونین است، ذوالجناح شرمگین است. ذوالجناح...ذوالجناح؟...نکند؟...نکند؟...زبانم لال... این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید

♦️بازخوانی دقایقى از ظهر روز عاشورا♦️ 8⃣مجلس هشتم▪️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ⚫️لختى نمیگذرد که سواران عمر سعد به‌سوی خیمه هجوم میبرند. ناگهان غیرت اللّه تمام نیروى باقیمانده خویش را در توان و صداى خویش جمع میکند، نیم‌خیز میشود و بر سر مهاجمان فریاد میزند. 🔴مهاجمان به خیال اینکه امام هنوز زنده است، سراسیمه از خیمه ها دور میشوند و پا به فرار میگذارند. حسین بی‌حال بر زمین می افتد، اما میزان خونى که در هر بازدم به بیرون فوران می کند کم و کمتر مىشود و فاصله بین نفسها نیز طولانی تر میشود.... ⚫️ ناگهان شمر بن ذی‌الجوشن، لشکریان خویش را نهیب می زند که «چرا کار حسین را یکسره نمی کنید؟» سپاهیان از همدیگر سبقت می گیرند و به‌طرف بدن نیمه‌جان و بی رمق حسین خیز برمی‌دارند. 🔴حصین بن تمین، تیر به دهان مبارکش می زند. ابو ایوب غنوى، سرنیزه بر حلقوم شریفش میکوبد. زرعة بن شریک با ضربت شمشیر مچ دست او را قطع میکند. سنان بن انس، با سنگدلى بالاى سر حسین می آید و نیزه خود را چندین بار در سینه و گردن او فروکرده و بیرون می آورد. این #روضه_نویسی تا شب یازدهم محرم ادامه دارد .با ما همراه باشید