eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
26.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
|•♥️•| ༺‌‌‌عزیزٌ علۍَّ أن أرے الخلقَ و لاتُـرۍ!༺‌‌‌ ➣بر من سخٺ است کہ همہ ے مردم را ببینم ➣و تو را نہ!... ➕گر دوست نبیند، بہ چہ کار آید چشم؟! ♡ ✿◉◉🍃🦋🍃◉◉✿ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
|• شش گوشہ را از شش جهت ديديم و گفتيم؛ از هر جهت اين كعبہ ے زيـبا بـ‌هـشت است...♥️🍃 ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💌 | راه حل معماهای حیات دنیا 🌱 رزمایش همدلی: ghadir.org/hamdeli ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
•√• 🍂|گرچہ این شـ‌هــر شلوغ اسـٺ ولۍ باور کن... ♥️|آنقدر جاے تو خالۍسٺ صدا مۍپیچد!... ♡ ༺‌‌✾➣🔗➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| 🔸دعای هفتم صحیفه سجادیه ➕حاج محمود کریمی ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
♡دوسـٺ تـرٺ داڔم از هــر چہ دوسـٺ ♡دوسـٺ تـر از آنڪہ بگـویـم چقـدڔ ♡بیشـتـــر از بیشتــر از بیشتـــر... ♥️🍂 •┈┈••✾🍃🍭🍃•✾••┈┈• @Non_valghalam •┈┈••✾🍃🍭🍃•✾••┈┈•
❅✿°°°••🍁••°°°✿❅ ➿√آهـِ من دیشـب بہ تنگ آمـد دویـد از سینـہ‌ام ➿√داشـٺ مےآمـد بسوزانـد ٺـو را نگذاشتـم♡... ☕️ ❅✿°°°••🍁••°°°✿❅ ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
🔥 صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم که مقابم ظاهر شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند...مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم می‌کرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد شده بودم، به سرعت چرخیدم و تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم! امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!» نزدیک شدنش را از پشت سر به‌وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد...فقط زیر لب می‌گفتم تا نجاتم دهد. دیگر می‌خواستم جیغ بزنم که آوای مردانه و محکم حیدر نجاتم داد :چیکار داری اینجا؟بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟ _اومده بودم حاجی رو ببینم! حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد... با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزده‌ام کافی بود که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ می‌کُشمت دزدِ ناموس!!!» _ما فقط داشتیم با هم حرف می‌زدیم!» نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و گفتم: دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمی‌داشت... و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :برو تو خونه!... https://eitaa.com/joinchat/1654784056C3ba0510a65 ❤️ 🤭
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
#پارت_آنلاین🔥 صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم که مقابم ظاهر شد. شال کوچکم سر و صورت
پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفس‌های جهنمی‌اش را حس کردم... دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که ناله‌ام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط عروس خودمی!... https://eitaa.com/joinchat/1654784056C3ba0510a65 📛👿
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
#پارت_آنلاین🔥 صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم که مقابم ظاهر شد. شال کوچکم سر و صورت
پارت تاریکخانه تو راهه نخوابید♥️🚙 چه پارتی😋 ضمنا نویسنده گفتن هر کس این رمانو نخونده بره بخونه زووود👆🏻 چند تا پارتشو بخونید تاریکخانه هم میرسه😍