eitaa logo
استنطاق
129 دنبال‌کننده
77 عکس
38 ویدیو
65 فایل
نوشتارها و گفتارهای قرآنی و حدیثی رضاکریمی لینک گروه مطالعاتی المیزان: http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a ارتباط: @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
استنطاق
🔺️ آیا انقلاب اسلامی هم جزو قیام‌های محکوم به شکست پیش از ظهور است؟ گفت‌وگویی متفاوت با حجت‌الاسلام
یکی از توجیهات روایات جنجالی قیام های قبل از قائم در کتاب تازه انتشار آمده است که آنها را قضیه شخصیه دانسته است ولی این توجیه با لحن کلی روایات نمی سازد. توجیه مشهورتر این است که این روایات در مورد مدعیان امامت و مهدویت است. آقای در معتقد است که انقلاب ایران ادعای نیابت خاص امام زمان را ندارد. اما این تفسیر هم پذیرفته نیست چون برخی از این روایات در مورد شخصیتهای بی ادعایی مثل قیام زیدبن علی ع صادر شده است، که امام در رثای او‌ گریست. به نظر می رسد توضیح مناسب این است که بگوییم قیام کنندگان قبل از قیام‌قائم دو دسته اند آنها که به خود دعوت کردند و آنها که نیت کمک به امام داشتند...
ده فرمان و ده حکمت در سوره اسراء (23الی39) خداوند حدود ده امر و نهی ( البته با امر و‌نهی های فرعی می توان به عدد بیست هم‌رسید!) صادر می کند و آنها را در انتها حکمت می نامد. حکمت اول و آخر: توحید حکمت دوم: رعایت شدید احسان به والدین حکمت سوم: دادن حق خویشان و مسکین و ابن سبیل وعدم تبذیر و اعتدال در انفاق حکمت چهارم: نهی از فرزندکشی از ترس تنگی رزق حکمت پنجم: نزدیک نشدن به زنا حکمت ششم: نهی از کشتن ناحق حکمت هفتم: ایفای کیل و وزن حکمت هشتم: عدم پیروی از غیرعلم حکمت نهم: عدم نزدیکی غیراحسن به مال یتیم حکمت دهم: نهی مشی متکبرانه در تورات هم ده فرمان به موسی ع مشهور شده است و حتی فیلمهای سینمایی متعددی در این مورد ساخته شده است (که برخی در مورد زندگی یهود و بنی اسرائیل است و و برخی انیمیشن و برخی مانند کریستوف کیشلوفسکی ده فرمان را با زبان و تأویل هنری ساخته اند). این ده فرمان به طور خلاصه عبارتند از: 1.من خداوند، خدای تو هستم... 2.تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد... 3.قسم دروغ نخور... 4.در روز سبت (شنبه) کار نکن... 5.پدر و مادرت را احترام کن ... 6.قتل مکن... 7.زنا مکن... 8.دزدی مکن... 9. (شهادت) دروغ مگو... 10.چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش... فرمان توحید، احترام به والدین، نهی از قتل و زنا، چهار فرمان مشترک با حکمتها هستند ولی بقیه فرمانها در دیگر آیات مورد تأیید قران هستند (به جز مصداق روز تعطیل که در قرآن فقط شامل بخشی از روز جمعه است). در قرآن چند میثاق با بنی اسرائیل بیان شده است (آیات ۸۳ و ۸۴ سوره بقره): وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَیٰ وَالْیتَامَیٰ وَالْمَسَاکینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ، وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکمْ لَا تَسْفِکونَ دِمَاءَکمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَکم مِّن دِیارِکمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ . این میثاقها هم اشتراکات و تفاوتهایی در بندهای خود با متن مشهور معاصر دارد. علاوه بر این در آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳ سوره مبارکه انعام هم ده فرمان دیگر آمده است و برخی آن را شبییه ده فرمان به بنی اسرائیل دانسته (mshrgh.ir/958943)، در حالی که این ده فرمان به ده حکمت سوره اسراء شباهت بیشتری دارد. در تورات آمده که خداوند ده‌ فرمان را روی آن لوح‌ها نوشت. در قرآن الواح موسی می تواند یادآور ده فرمان باشد: و کتَبْنَا لَهُ فِی الْأَلْوَاحِ مِن کلِّ شَیءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِّکلِّ شَیءٍ(اعراف 145). اگر این الواح را ده فرمان بدانیم نوعی جامعیت در این دستورات موعظه وار تأیید شده است. این ده فرمان در تابوت عهد قرارداده شده و براساس برخی روایات،‌ امام زمان پس از ظهور، تابوت عهد را از غاری در انطاکیه خارج خواهد کرد. نقل است که ابن عباس محتوای همه تورات را در نیمه اول سوره اسراء می‌دانسته است. اما تفاوت ده فرمان با ده حکمت چیست؟ یک: در ده فرمان ابتدا توحید و بعد نهی از شرک است ولی در ده حکمت آغاز و انجام توحید است. چرا آغاز و پایان این حکمتها توحید است؟ تحلیل علامه طباطبایی ذیل این آیات خواندنی است: «اگر يك يك معاصى را تحليل و تجزيه كنيم خواهيم ديد كه برگشت تمامى گناهان به شرك است، زيرا اگر انسان غير خدا يعنى شيطان‌هاى جنى و انسى و يا هواى نفس و يا جهل را اطاعت نكند هرگز اقدام به هيچ معصيتى نمى‌كند. هم چنان كه اطاعت شيطان را پرستش وى خوانده: لا تَعْبُدُوا الشَّيْطان(یس۶۰) و اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه(جاثیه۲۳). به دلیل این اهمیت در این آیات امر به توحید و اخلاص تکرار شده و آخر دستورات به اول آن وصل مى‌شود.» به عبارت دیگر علامه معتقد است اول و آخر توحید است یعنی تک تک حکمتها توحیدی است! در قرآن امرونهی روح توحیدی بیشتری نسبت به تورات دارد. دو: تفاوت دیگر این است که قرآن امر ونهی را حکمت نامیده است و بیشتر تعلیل کرده و نیز ظرائف را به ویژه در احسان به والدین و در انفاق و خون خواهی از قتل ناحق بیان کرده است اما ده فرمان کمتر حکیمانه و دارای ظرائف و پیچیدگی است و بیشتر ظاهر «بکن و نکن» دارد. سه: شاید هم بتوان بعضی فرمان های غایب در حکمتها را در باطن آنها دید. مثلا دروغ نگفتن لازمه عدم پیروی از غیر علم است و دزدی نکردن لازمه ایفای کیل و وزن است. همچنین برخی فرمانها در ترکیب جدید قابل نتیجه گیری هستند؛ مثلاً چشم طمع به مال دیگران نداشتن توسعه معنای «عدم نزدیکی غیراحسن به مال یتیم» و نیز لازمه انفاق است و نترسیدن از تنگی رزق سبب اعتدال در طلب روزی و در نتیجه ایجاد سبت و فراغت شود. به طور کلی ده حکمت قرآن نسبت به ده فرمان تورات توحیدی تر، حکیمانه تر و جامع تر است همانطور که قرآن نسبت به تورات جامع و مهیمن است.
حجت الاسلام قرائتی در نامه ای به رهبر معظم انقلاب فهرستی از نشانه های تلخ مهجوریت قرآن و تفسیر در حوزه و دانشگاه و مجالس مذهبی را بیان کرد. البته پاسخ رهبر به این نامه گلایه آمیز بدون تصریح به مهجوریت های مورد اشاره فقط اعلام موافقت با ترویج قرآن و تفسیر است. شاید ایشان ضمن پذیرش موارد مطرح شده می خواهند به جای توجه به ضعفها راه حل را در اولویت قرار دهیم. ضمن اینکه مهجوریت قرآن دیگر با گذشته قابل مقایسه نیست. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=45383 @estentagh
نسخه-الکترونیک-رفیق-روزهای-بندگی.pdf
2.43M
نسخه الکترونیکی کتاب رفیق روزهای بندگی (گزیده ای از مباحث آداب انس با قرآن کریم ، به همّت هسته منظومه فکری علامه طباطبایی (رض) مرکز رشد دانشگاه امام صادق ع) تألیف حجت الاسلام محمدرضا عابدینی به صورت رایگان منتشر شد @estentagh
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً از آیات قرآن درباره «اعتدال در انفاق» می فهمیم که دستت را آنقدر باز نکن تا ملامت زده و محسور بنشینی... واضح است که حدانفاق این است که دستت را کاملا برای انفاق باز نکنی و حداقلی برای خودت نگه داری. اگر مقداری اندک هم نماند (صفر شود) مصداق بسط کل البسط است. پرسش مهم در اینجا این است که آیا امام حسن که یکبار تمام اموالش را بخشید و یا قبل از آن اهل بیت سهم افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند، مصداق این آیه نیستند؟ از کسانی که متوجه این پرسش شده است آیت الله جوادی آملی در تسنیم است. او خیرالامور اوسطها را بازخوانی می کند و معتقد است که این مثل رایج در میان عرب بود ( نه روایت) که گاهی اهل بیت بدان تمسک‌می کردند. (تسنیم، ج48، ص۴۸۶) اما این مثل همیشه درست نیست! چرا که جایگاه امام فرق می کند. او مرکز عدل است و «در هسته مرکزی عدل نه قبض مذموم وجود دارد نه بسط سوء. از این رو خیرالامور اکثرها و اوفرها و اشدها و‌اعلاها. مردم عادی باید همواره در عمل در حد وسط بایستند (همان، ص ۴۸۲) آقای جوادی به تعبیر دیگر می گوید: «کلمه امور در مسائل اجرایی و‌عملی است نه در معارف و آنجا که انسان در هسته مرکزی عدل است (همان، ص۴۸۷). ولی پرسش بی پاسخ این است که این آیه خطاب به پیامبر است و طبق سوره فرقان قابل تعمیم به دیگران هم هست. پس چگونه امام را فراتر از دستور اعتدال در این آیه بدانیم؟! اگر یکبار دیگر آیه را مرور می کنیم می توانیم بگوییم مقصود از بسط کلی درانفاق این است که منجربه قعود ملوما مسحورا شود. یعنی دستور وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ با ادامه آیه که می گوید فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً معنی اش تمام می شود. پس اگر بسط کلی و انفاق تمام موجب این قعود نشود چه باید گفت؟ آیا کسانی نبودند که در زندگی از صفر شروع کردند ولی زمین گیر نشدند و به دیگر محتاج نشدند بلکه فورا دوباره با دست خود به پا ایستادند؟ ظاهرا ایثار اهل بیت موجب قعود و ملامت شدن و حسرت زده شدن آنها نشده است. این کار علی القاعده به طور عادی رخ نمی دهد ولی تنها راه استثنای آیه از دستور اعتدال است.
barsofretohid.pdf
1.32M
کتاب بر سفره توحید شرح مناجات شعبانیه تولید مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی است که ساده و روان و گذرا نوشته شده ولی در عین حال ظرائف عرفانی و دینی و عقلی را بیان کرده است 👇👇👇
👆👆👆 کتاب بر سفره توحید شرح مناجات شعبانیه تولید مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی است است. این کتاب ساده و روان و گذرا نوشته شده ولی در عین حال نویسنده از ظرائف عرفانی و دینی و عقلی که برای شرح مناجات لازم هستند آگاه است. در بخش اول اهمیت دعا و و جایگاه رفیع و مستند مناجات در نسبت با ادعیه بی سند (مثل ادعیه روزانه ماه رمضان) بررسی می شود. ادعیه ومناجات شعبانیه برخلاف روایات کمتر نقل به معنا هستند و از امام خمینی نقل است که ادعیه برخلاف احادیثی که به اقتضای مخاطب ساده هستند، مضامین عالی و بلندی دارند. پس بايد باب معارف را از ادعيه فهميد. در بخش دوم شرح مناجات شروع می شود و در ابتدا به حقیقت صلوات می پردازد و با شواهدی عقلی و نقلی به این نتیجه می رسد که حقیت صلوات «الّلهم صلّ علینا » خواهد بود؛ زیرا از ابتدا تا انتهای این دعا ، خیرش نصیب ما ( که شعاع وجود پیامبر و اهل بیت هستیم) می گردد. یکی دیگر از مباحث قابل تأمل کتاب درباره این فراز از مناجات است که «... إنْ أدْخَلتَنی النَّاَر أعْلمْت أهْلهَا أنّ أحبّكَ». در بحث های عرفانی اخلاقی این سؤال مطرح است که آیا بنده مجاز است در برابر خداوندمتعال این گونه سخن بگوید ؟ اصل این طرز سخن گفتن، از قرآ ن است که موسی ع گفت: أتْهلكنَا بَا فعَلَ السّفَهَاء منَّا (اعراف155). ظاهر آن اعتراضی ولی درواقع نوعی بیان ارادت عاشقانه است. یک نکته مفید دیگر پاسخ به این نکته است که ائمه چطور در اینجا به سهو و تباعد از خدا اعتراف می کنند؟ و با دو وجه این نکته پاسخ داده شده است که به نظر می رسد کماکان جای پاسخ باقی باشد. شاید حجب النور در ادامه همین مناجات (که در این کتاب هم به خوبی تفاوت آن را با حجب ظلمانی اشاره می کند) بهتر می تواند این پرسش را پاسخ بدهد. مؤلف معتقد است ما با واژگانی مانند انقطاع الی الله لقاءالله بیگانه ایم و نهایت درخواست ما مثلا گرفتن گذرنامه کربلاست در حالی که نباید به زیارت ظاهری بسنده کرد و حقیقت زیارت امام زیارت خداست.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در قرآن خداوند حدود ده امر و نهی صادر می کند و آنها را حکمت می نامد. در تورات هم ده فرمان به موسی ع مشهور شده است. فرمان توحید، احترام به والدین، نهی از قتل و زنا، چهار فرمان مشترک با حکمتها هستند ولی بقیه فرمانها در دیگر آیات مورد تأیید قران هستند . اما ده فرمان با ده حکمت چند تفاوت مهم دارد. http://estentagh.blog.ir/post/121 @estentagh
هدایت شده از اندیشه در کرمانشاه
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔸در تفسیر سوره قدر اثر مرحوم یک تغییرمعنا در کلمه تقدیر رخ داده و تقدیر به معنای نقشه و طرح و برنامه ریزی انسانی به کار رفته است(ص9). در حالی که در بیان قرآن تقدیر معنای الهی دارد نه بشری. تقدیر به معنای برنامه ای است که خدا برای ما دارد نه ما برای خود. البته منظور صفایی حائری از این برنامه ریزی مستقل از خدا نیست بلکه به این معنی است که ما از امکانات و سرمایه های شب قدر بهره برداری می کنیم. صفایی می گوید: اشتباه ما این است که در شب قدر کاری نکرده ایم و برنامه ای نریخته ایم (ص10). این کار و برنامه در کجای سوره قدر است؟ در نگرش توحیدی تقدیر مقابل تدبیر قرار دارد. گفته اند «العبد يدبر و اللّه يقدر». این جمله اشاره به تقابل تقدیر و تدبیر در کلام مولا دارد که فرمود: «يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ حَتَّى تَكُونَ الْآفَةُ فِي التَّدْبِير» (نهج البلاغه، حکمت459) و« تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِير» (حکمت16). البته تقدیر برای نفی هر گونه تدبیر نیست که فرمود: َ «لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِير» (حکمت113). بلکه باید تدبیر با تقدیر هماهنگ باشد. ولی نباید برای بیان این هماهنگی تقدیر را به معنای تدبیر معرفی کرد. کاری که عین صاد در تفسیرش انجام داده است! شب قدر شب تقدیر است نه شب تدبیر. در شب باید قرآن خواند و ذکر گفت و به سوی خدا انقطاع پیدا کرد تا برای کار و تلاش روز آمادگی پیدا کرد: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً ، إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَويلاً » (مزمل6و7). اما جابجایی تقدیر وتدبیر در کلام عین صاد سبب شده است که جایگاه شب و روز به هم بریزد. 🔸ممکن است برخی این نقد را اشکال تراشی لغوی تلقی کنند و بگویند این معنا مفیدتر است چون به تدبیر جایگاهی توحیدی می بخشد. اما واقعیت این است که اولاً ذهن سیال مفسر در اینجا مفاهیم و تقسیم بندی های زیادی پس از این گام لرزان تولید کرده است که همگی می توانند مصداق این حدیث باشند که «من فسّر القرآن برأیه فأصاب فقد أخطأ»: کسی که تفسیر به رأی کند و درست بگوید بازهم خطا کرده است! ثانیاً خدا در سوره قدر از تدبیر بنده سخن نگفته است چون بنده اول باید بندگی اش را درک کند و تا به انقطاع الی الله نرسد برنامه ریزی او نوعی انانیت در خود دارد. *** ⬅️پانوشت: 🔸ممکن است گفته شود پس تدبیر ما چگونه باید باشد؟ پاسخ به این پرسش داده شده است: ☑️ اولاً نباید عجول بود و تمام پاسخ را لازم نیست در سوره قدر جست و جو کنیم بلکه سوره یوسف بسیار سخن از نقشه و برنامه ریزی دارد (رجوع کنید به مقاله نظریه کشاورزی فرهنگی از اینجانب) ☑️ثانیاً برای تبیین نظریه «تدبیر در تقدیر» باید گفت امثال که خودآگاهی بهتری نسبت به خودبنیادی مدرن دارند و در نقد و تحلیل آینده نگری سخن گفته اند، گام محکم تری را آغاز کرده اند؛ سخنرانی دکتر داوری در روز جهانی آینده به نوعی علیه علم آینده نگری بود. چون معتقد بود آینده عدم است پس آینده نگری را نمی توان علم دانست و آموزش داده نمی شود. پس از نظر او آینده چطور دیده و ساخته می شود؟ او می گوید علم آینده عین عمل است و عزم و همت آینده با یک طرح اجمالی را مقدم بر برنامه ریزی و گردآوری اطلاعات می داند. برنامه هم بیان و اظهار عزم و تصمیمی است که یک کشور برای فردای خود اتخاذ می کند. 🔸اگر بخواهیم این تحلیل را با تحلیل عین صاد مقایسه کنیم باید بگوییم درک این طرح اجمالی (نه تفصیلی) در شب قدر رخ می دهد.
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی کارنامه قرآن‌پژوهی علامه طباطبایی در برنامه تلویزیونی سوره
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی کارنامه قرآن‌پژوهی آیت الله جوادی آملی در برنامه تلویزیونی سوره
، از ساکن غرب، فتوایی نادر در مسئله روابط زن و مرد صادر کرده و معتقد است «داشتن برای پسر و دوست پسر برای دختر به شرط اولا اطلاع خانواده، و ثانیا به شرط اینکه این دوستی به خلوت و روابط پنهانی نیانجامد و در حد رفت و آمد و گفتگو و معاشرت عادی باشد مجاز است». در این یادداشتی که منتشر کرد، فارغ از مباحث فقهی، که بر عهده مجتهدین است، تلاش کردم از منظر قرآنی مسئله رابطه با را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار دهم. mehrnews.com/xRQ9r انتخاب عکس خبرگزاری برای این یادداشت خیلی تأمل برانگیز است: کلمه اسلام شناس روی لوگوی معنادار است!