eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
14.8هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
اصغر خادم للامام الحسین علیه السلام😭😭 @Quran_ettrat
رفقای همیشه همراه 🌿 این کانال جز بهترین کانالهاست مطمئنا عضو شین دست خالی برنمیگردین ✅🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایم با تو عجیب حالِ دلم خوب می‌شود، از آن خوب هایی که شبیه خوردنِ آب یخ وسط گرمایِ تابستان است!🥤🌸
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5962850955580934656.mp3
9.69M
📼 شرح و بررسی کتاب «آن‌ سوی مرگ» 📖 «» کتابی است که از طریق مصاحبه با افرادی که به نوعی مرگ را دیده و تجربه کرده‌اند، این حس و تجربه پیچیده را به خوانندگان ارائه می‌کند. 💠 قسمت شانزدهم ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 خاک‌یه‌آتیشه‌که‌خاکسترنداره...(: چه کوه هایی نذاشتن رو سر این خونه خاکستر بباره ...👌♥️ ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتے‌ دارے روزاے‌ِ سختے‌ رو‌ ميگذرونے‌ و‌ متعجبے كه پس‌ خدا‌ كجاست؟ يادت باشه استاد‌ هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه...🌿 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
دوباره روسریمو اوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم . اه . حجاب چیه آخه .
✅ از جهنم تا بهشت ...................................... آهنگ قشنگی بود . بدجور باهاش انس گرفته بودم . یه دفعه صدای در ماشین اومد برگشتم دیدم امیرعلی با یه کیسه کوچیک اومد تو . کی رفته بود پایین . با همون لبخند محجوبانش کیسه رو گرفت سمتم. توشو نگاه کردم یه هد مشکی و ساقه دست و گیره روسری توش بود . _ واااااااای مرررررسی داداشی .ولی ساق و گیره برای چی؟ امیر علی _ یه نگاه به دستت بنداز خواهری. بدون گیره هم که روسریت میره عقب هی. _ وای بیخی بابا . تو این گرما . ساقو حالا یه کاریش میکنم ولی گیره عمرااااا. امیر علی _ باشه هرجور راحتی من به خاطر خودت گفتم . بی توجه به موقعیت روسریمو در اوردم . امیرعلی _ اینجا؟؟؟؟؟؟ سریع هد رو با کمک امیر علی سرم کردم و روسریمم محکم گره زدم . واااااااااای داشتم خفه میشدم . بلاخره وارد پارکینگ حرم شدیم . جای جالبی بود دوسش داشتم . رفتیم تو پارکینگ شماره 4. بعد از پارک ماشین پیاده شدیم و چادرو از مامان گرفتم تا سرم کنم ولی اصلا بلد نبودم . باناراحتی نگامو دوختم به چادر. یه دفعه امیرعلی اومد جلو و چادرو از دستم گرفت و خلاصه با کمک همدیگه سر کردم دقیقا اندازه بود.جالبه که مامان اینا قدمو میدونستن . بعدشم با نگاه تحسین برانگیز مامان و بابا روبه رو شدم . امیر علی _ چقدر بهت میاد . _ ایییش . چادر . چیه یه پارچه سیاه میبندن دور خودشون که چی. مـثه .... بابا که معلوم بود نمیخواد من بیشتر ادامه بدم پرید وسط حرفمو و گفت: _ بریم که به نمازبرسیم بدویید. و رفت طرف پله برقیای اون طرف پارکینگ مامان و امیر علی هم دنبالش . _ وایسید من اینو چجوری باید بگیرم . مامان_ واه گرفتن نداره که. آستین داره دیگه. مثه مانتو. دیدم راست میگه ها . منم دنبالشون راه افتادم . . بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من فقط یک مَسکن مهر سراغ دارم، آن‌ هم خانه‌یِ تو است پروردگارم.🌤🧡 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❪🌳🚌❫ الهی، راهَم را روشن کن! و هدایتگرِ من در این سفرِ زندگی باش، تا بتوانم بِبینم و نسبت به وقایع زندگیم هوشیار باشم💚 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✖️امام ما اینگونه بودند..! 🔺روزی امام داشتند به رادیو گوش می‌كردند و اتفاقی رادیو فارسی بغداد را می‌شنیدند كه هتاكانه به امام ناسزا می‌گفت. عروسشان افسرده می‌شود و می‌گوید...👆👆 ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
💯‼️💯‼️💯 🔶خاطره سردار حاجی‌زاده از فرمانده پدافند عراق 🔷 «فرمانده پدافند هوایی عراق که در زمان جنگ ایران و عراق هم در پدافند هوایی عراق بود و یک فروند جنگنده ما را در آن دوران زده بود، ‌ بنا بر دستور نخست‌وزیر عراق ابتدا سفری - به اکراه - به ایران داشت و در جریان بازدید از دستاوردهای دفاعی ما در حوزه پدافند، قرار گرفت و پرسید: اینها کجایی هستند؟ گفتم ایرانی😎 رفت دریچه را باز کرد و گفت: ‌ اجزای آن را از کجا خریده‌اید؟ ‌ گفتم تولید ایران است. 😌 یک هفته طول کشید تا باور کنند 😄 بعد از یک هفته پیغام داد: به شما تبریک می‌گویم؛ چراکه سیستم دفاعی شما از روس‌ها هم بهتر است. بعدش مشتاق سفرها و مذاکرات بیشتر با ما شد.» ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
📗 ﻣﺮﮒ ﻭ ﺯﻧﺪگی ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺯﻣﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻛﺪﺍﻣﺘﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺗﺮ هستید.🌿 - ملک/۲ ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯