eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
134 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
759 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. شخصی به نام «ابا هاشم، داوود جعفری» از علاقه‌مندان و دوستان حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام، گفته است: روزی به حضور امام مشرف شدم و همراه من، نامه‌هایی بود که نویسندگان آن‌ها را فراموش كرده بودم و به این دلیل، به شدت ناراحت بودم. وقتی نامه‌ها را مقابل امام قرار دادم، اولی را برداشت و فرمود: «این نامه زیاد بن شبیب است.» دومی را برداشت و فرمود: «این نامه فلانی است» و همین طور... . من از این آگاهی‌های حضرت متعجب شدم. امام علیه‌السلام لبخندی زدند و سه هزار دینار به من دادند و فرمودند: این مبلغ را به یکی از پسر عموهایشان تحویل دهم و توصیه فرمود که بعد از گرفتن این مبلغ، پسر عمویم از تو می‌پرسد: «آیا پیشه وری می‌شناسی که من با این مبالغ کالایی از او بخرم؟» تو نیز او را در این زمینه راهنمایی کن!» داوود گفته است: «وقتی پول‌ها را به او دادم، از من پرسید: «ای ابا هاشم! تو بازرگانی را می‌شناسی که من با او معامله‌ای انجام دهم؟» من نیز او را راهنمایی کردم. ابوهاشم افزوده است: یك نفر ساربان‌ كه بی‌كار شده بود از من خواسته بود تا مشکل بیکاری وی را مطرح کنم و از آن حضرت یاری جویم. هنگامی که خواستم در باره بی‌کاری او حرف بزنم، امام مشغول صرف غذا بود و عدّه‌ای هم، کنار سفره نشسته بودند. برایم ممکن نشد که در این مورد سخنی بگویم. اما حضرت فرمود: «ای ابا هاشم! بیا سر سفره و در مقابل من غذا نهاد» آن گاه بدون اینکه من در موضوع ساربان چیزی بگویم، به یكی از خدمتكاران گفتند: ساربانی را که ابوهاشم معرفی می‌کند، نزد خود نگه دار! [در منزل امام مشغول به كار شود] ابوهاشم در ادامه خاطرات خود از خدمت رسانی آن حضرت می‌گوید که روزی همراه ایشان به باغی رفته بودیم. به امام عرض کردم: آقا! من به مشکل سختی گرفتار شده‌ام و «به خوردن گِل علاقه شدیدی دارم.» امام سکوت کرد و بعد از سه روز بدون اینکه سخنی گفته و یا سؤالی کرده باشم به من فرمود: «ای ابا هاشم! خداوند مشکل تو را حل کرد و میل به گِل خوردن را از تو برطرف ساخت.» و بر اثر دعای امام جواد(ع) از آن روز به بعد، به شدت از گِل خوردن نفرت دارم و هیچ چیزی بدتر از گِل خوردن برایم نیست. 📚 الکافی، کتاب الحجه، مولد ابوجعفر ثانی علیه‌السلام، ح۵ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۸۹سوره_توبه 🌷 أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَلِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‏ 🌷 ترجمه 👇 خداوند براى آنان باغهایى (در بهشت) آماده ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آنها جارى است، و در آنجا جاودانند. این همان رستگارى بزرگ است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1228 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. و آمریکا بعد از صدسال خودبزرگ‌نمایی 👆آمریکا جهان👆 گویند: لات فقیری، خود را ثروتمند معرفی کرده بود و هر روز با تکه‌ی دُنبۀ گندیده‌ای سبیلش را چرب می‌کرد و با شکم گرسنه به میان مردم می‌رفت و لاف گزاف می‌زد و... تا اینکه روزی فریادهای فرزند خوردسالش در کوچه پیچید که:👇 بابا! بابا! دنبۀسبیلت را گربه برد!! آری ، آمریکا را برد ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. مردی از اهالی سیستان که در سفری با امام محمّد تقی علیه السلام همراه شده است، خاطره‌ای شنیدنی از آن سفر را گزارش کرده است. او می‌گوید: در سال اوّل خلافت معتصم، من با امام نهم(علیه السلام) همسفر شدم و در همه موارد با هم بودیم. روزی سر سفره غذا نشسته بودیم که عرض کردم: «فدایت شوم! فرماندار شهر ما یکی از دوستان و شیفتگان شما اهل بیت است. مأموران او برای من مالیاتی نوشته‌اند که پرداختن آن برایم ممکن نیست. شما لطف کنید و به او نامه‌ای بنویسید که با من مدارا کند.» امام فرمود: «من او را نمی‌شناسم.» گفتم: «فدایت شوم! همانگونه که عرض کردم او از دوستداران شما اهل بیت است. نامه شما برای من، خیلی کارساز و مشکل گشا خواهد بود.» امام کاغذی را برداشت و چنین نوشت: «بسم اللّه الرحمن الرحیم. حامل این نامه به تو، نکته زیبایی را یادآور شد که تو به آیین پسندیده‌ای گرایش داری! مطمئناً تو در مقابل اعمال نیک، پاداش نیکی خواهی داشت. به برادرانت احسان کن و بدان، خداوند عزیز و جلیل از ریزترین اعمال و رفتارت سؤال خواهد کرد.» مرد سیستانی در پایان می‌گوید: «قبل از رسیدن من به سیستان، حسین بن عبد اللّه نیشابوری، فرماندار سیستان از نامه امام باخبر شده بود و هنگامی که من به شهرم نزدیک می‌شدم، هنوز دو فرسخ مانده بود که به استقبالم آمد. «نامه را به او دادم. او آن را بوسید و روی دو چشمانش گذاشت و به من گفت: «چه می‌خواهی؟» گفتم: در دفتر محاسبات شما برای من مالیاتی نوشته اند که توان پرداخت آن را ندارم. دستور داد آن را برای من ببخشند. سپس از خانواده‌ام پرسید و من وضعیت اقتصادی خود و خانواده‌ام را برایش شرح دادم. وقتی متوجه شد که برای گذران زندگی در سختی هستم، دستور داد که در باره مشکل معیشتی من، کارهایی انجام شود و مقداری هم به صورت نقدی به من کمک کرد و گفت: تا زمانی که من فرماندار شهر شما هستم، تو را از خراج و مالیات معاف کردم. و تا او زنده و در منصب فرمانداری سیستان بود، عطایش را تا آخر از من قطع نکرد. 📚 تهذیب الاحکام، تألیف شیخ طوسی، ج۶، ص۳۳۴ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
به امن‌سازان گمنام ایران‌اسلامی افتخار می‌کنیم و از درگاه خداوند برای‌شان عزت دنیا و آخرت مسئلت می‌نماییم هفته سربازان گمنام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گرامی باد ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۸۹سوره_توبه 🌷 أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‏ 🌷 ترجمه 👇 خداوند براى آنان باغهایى (در بهشت) آماده ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آنها جارى است، و در آنجا جاودانند. این همان رستگارى بزرگ است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1228 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. #۲حکایت_کوتاه ✅ حکایت «محمّد بن سهل قمی» از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم (علیه‌السلام) نائل آمده است. او در این مورد گفته است: من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمدم و به حضور حضرت جواد (علیه‌السلام) رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالی قدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند؛ امّا فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کردم و بیرون آمدم. با خود گفتم: حالا که نتوانستم خواسته‌ام را به صورت حضوری برای آقا بیان کنم، طی نامه‌ای از محضر آن گرامی، خواسته‌ام را طلب می‌کنم. لذا، نامه‌ای نوشتم و خواسته‌ام را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم و بعد اگر به دلم افتاد که نامه را به حضورش می‌فرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره می‌کنم. به مسجد رفتم و نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم. در نتیجه نامه را پاره کردم و به راه افتادم و از شهر مدینه منوّره بیرون آمدم. در بیرون از شهر مدینه، پیکی از راه رسید و از اهل کاروان سراغ «محمّد بن سهل قمی» را می‌گرفت تا اینکه به من رسید و من خودم را معرفی کردم. او لباسی را به همراه داشت که در بقچه‌ای پیچیده بود. آن را به من داد و گفت: «مولای تو [امام جواد(علیه السلام)] این لباس را برایت هدیه فرستاده است. لباس‌های اعطایی امام (علیه‌السلام) دو لباس نرم و نازک بود. «احمد بن محمّد» گفته است: وقتی «محمّد بن سهل قمی» از دنیا رفت، من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام(ع) او را کفن کردم. ✅ حکایت از علی بن مهزیار نیز نقل شده که گفته است: دیدم حضرت امام جواد(ع) نمازهای واجب و غیر واجب خود را در یک لباس خاص بجا می‌آوردند. یک لباس هم من دادند و فرمود: «این لباس را هنگام نماز پوشیده‌ام.» سپس به من فرمود: ای علی! این لباسِ اهدایی را هنگام نماز خواندن بپوش. 📚 من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۶۲ 📚 وسائل الشیعه، ج ۴، ص۳۵۹ 📚 بحار الانوار، ج۵۰، ص۴۴ 📚 فتح الابواب، ص۲۴۳ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۰سوره_توبه 🌷 وَ جَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ 🌷 ترجمه 👇 بادیه‌نشینانى كه (از شركت در جنگ )معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانى كه به خدا و پیامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزیدند، عذابى دردناك خواهد رسید. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1229 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. #۲حکایت_کوتاه ✅ حکایت «محمّد بن سهل قمی» از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم (علیه‌السلام) نائل آمده است. او در این مورد گفته است: من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمدم و به حضور حضرت جواد (علیه‌السلام) رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالی قدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند؛ امّا فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کردم و بیرون آمدم. با خود گفتم: حالا که نتوانستم خواسته‌ام را به صورت حضوری برای آقا بیان کنم، طی نامه‌ای از محضر آن گرامی، خواسته‌ام را طلب می‌کنم. لذا، نامه‌ای نوشتم و خواسته‌ام را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم و بعد اگر به دلم افتاد که نامه را به حضورش می‌فرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره می‌کنم. به مسجد رفتم و نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم. در نتیجه نامه را پاره کردم و به راه افتادم و از شهر مدینه منوّره بیرون آمدم. در بیرون از شهر مدینه، پیکی از راه رسید و از اهل کاروان سراغ «محمّد بن سهل قمی» را می‌گرفت تا اینکه به من رسید و من خودم را معرفی کردم. او لباسی را به همراه داشت که در بقچه‌ای پیچیده بود. آن را به من داد و گفت: «مولای تو [امام جواد(علیه السلام)] این لباس را برایت هدیه فرستاده است. لباس‌های اعطایی امام (علیه‌السلام) دو لباس نرم و نازک بود. «احمد بن محمّد» گفته است: وقتی «محمّد بن سهل قمی» از دنیا رفت، من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام(ع) او را کفن کردم. ✅ حکایت از علی بن مهزیار نیز نقل شده که گفته است: دیدم حضرت امام جواد(ع) نمازهای واجب و غیر واجب خود را در یک لباس خاص بجا می‌آوردند. یک لباس هم من دادند و فرمود: «این لباس را هنگام نماز پوشیده‌ام.» سپس به من فرمود: ای علی! این لباسِ اهدایی را هنگام نماز خواندن بپوش. 📚 من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۶۲ 📚 وسائل الشیعه، ج ۴، ص۳۵۹ 📚 بحار الانوار، ج۵۰، ص۴۴ 📚 فتح الابواب، ص۲۴۳ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۰سوره_توبه 🌷 وَ جَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ 🌷 ترجمه 👇 بادیه‌نشینانى كه (از شركت در جنگ )معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانى كه به خدا و پیامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزیدند، عذابى دردناك خواهد رسید. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1229 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. در كتاب مجالس شیخ مفيد نوشته است: «احْمد بن وليد» از پدرش نقل كرد كه پدرش گفته از «صفّار» شنیده كه از «ابن معروف» نقل كرده كه ابن معروف گفته است از «ابن مهزيار» شنیده كه «ابن مهزيار» گفته است، برایم نقل كرد و گفت: داماد من نامه‌اى براى حضرت جواد عليه السلام فرستاد و در آن نوشت: پدرم ناصبى و بسيار خبيث و متعصب است از دست او خيلى رنج و ناراحتى می‌كشم اگر صلاح بدانيد برايم دعا كنيد، در ضمن نظر شما چيست، من با او كار را يكسره كنم يا مدارا نمايم؟ امام محمد تقی علیه‌السلام در جواب نوشتند: جريان پدرت را متوجه شدم، انشااللَّه برايت دعا خواهم كرد. بهتر است كه با او مدارا كنى. با هر گرفتارى، فرج هست. شكيبا باش كه عاقبت نیک برای اهل تقوا است. خداوند تو را بر ولایت ما اهل بیت ثابت قدم بدارد. ما و شما در پناه خدائى هستيم كه پناهندگان خود را رها نمى‌كند. «بكر بن صالح» گفته است: خداوند دل پدر دامادش را مهربان كرد و ديگر در هيچ چیزی با او مخالفت نمى‌نمود. 📚 بحار الانوار، ج۵۰، ص۵۵ از 👇 📚 مجالس شیخ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۰سوره_توبه 🌷 وَ جَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ 🌷 ترجمه 👇 بادیه‌نشینانى كه (از شركت در جنگ )معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانى كه به خدا و پیامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزیدند، عذابى دردناك خواهد رسید. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1229 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. #۲حکایت_کوتاه ✅ حکایت الخرائج و الجرائح نوشته است: بَكْر بْن صالح از محمّد بن فضيل صيرفى نقل کرد که گفته است: نامه‌اى بحضرت جواد نوشتم و در آخر نامه اضافه كردم كه آيا سلاح پيغمبر نزد شما هست ولى موفق نشدم نامه را بفرستم. بعد از مدتی، امام عليه السّلام، نامه‌اى بمن نوشت و ضمن دستورهائى در آن نامه داده بودند، در آخر نامه نوشته بود: «سلاح پيامبر اكرم پيش من است سلاح آن جناب در اختيار امام است و با ما است هر كجا باشيم. «بَكْر بْن صالح» از «محمّد بن فضيل صيرفى» نقل کرده که گفته است: من در مكه بودم يك تصميمى گرفتم كه هيچ كس جز خدا از آن خبر نداشت. وقتی به مدينه رسيدم و خدمت حضرت جواد رفتم، نگاهى به من نموده فرمود: از آنچه در دل پنهان دارى استغفار كن دو مرتبه چنين فكرى نكنى!! بكر بن صالح (راوى خبر) گفته است: به «محمّد بن فضيل» گفتم: چه در دل پنهان كرده بودى؟! گفت: هرگز به کسی نخواهم گفت ✅ حکایت محمّد بن فضيل خاطره‌ی دیگری از کرامت امام جواد علیه السلام را به شرح زیر نقل کرده: در يكى از پاهايم زخمى به وجود آمد و قبل از اينكه اين زخم بيرون بيايد با آن حضرت خداحافظى كردم. و آخرين سخنى كه به من گفت، اين بود كه فرمود: به زودى یک درد و ناراحتى به تو مى‌رسد، در مقابل آن صبر كن. و امام جواد علیه السلام افزودند: هر كدام از شيعيان ما از درد ننالد و صبر كند، خداوند اجر هزار شهيد را براى او مى‌نويسد. وقتى كه به «بطن مرّ» رسيدم از پايم دملى در آمد. چند ماه دمل پایم مرا عذاب مى‌داد و مى‌ناليدم. در سال دوّم، حجّ به جا آوردم و خدمت آن حضرت رسيدم و گفتم: فدايت شوم! براى اين پايم دعايى بفرما؛ چون خبر داده بودى كه اين ناراحتى به من خواهد رسيد. فرمود: از این پایت ديگر از اين خوفى نيست. آن پاى سالمت را بياور. پاىم را دراز نمود و براى آن، تعويذ خواندند. وقتى كه از نزد ايشان برخاستم، در همان پايم دملى در آمد. پس به خودم برگشتم و فهميدم كه براى اين دمل، تعويذ خوانده است. ولی خداوند به من عافيت داد. 📚 بحار، ج۵۳ ص۵۰، حديث۲۷ از 👇 📚 الخرائج و الجرائح، تألیف قطب راوندی ✍ دو داستان بالا، بصورت یک روایت در بحارالانوار آمده و ما آن بازنویسی و بصورت دو داستان فوق تقدیم کردیم. ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۱سوره_توبه 🌷 لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَآءِ وَ لَا عَلَى الْمَرْضَى‏ وَ لَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلَى الُْمحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 🌷 ترجمه 👇 بر ناتوانان وبیماران (كه نمى‌توانند در جهاد شركت كنند) و تهیدستانى كه چیزى براى خرج كردن (در راه جهاد) نمى‌یابند، ایرادى نیست، به شرط آن كه خیرخواه خدا و پیامبرش باشند، (و از آنچه در توان دارند مضایقه نكنند.) (زیرا) بر نیكوكاران راه سرزنش و مؤاخذه‌اى نیست و خداوند بخشنده‌ى مهربان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1230 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
🔫✡️ دو ویدئوی بالا👆را ببینید تا بدانید #توافق_ایران_وچین چه بلایی بر سر اسراییل و آمریکا می‌آورد 🖥 در #ویدئوی سمت #راست، مناشه امیر، #سردبیررادیو_اسرائیل می‌گوید: با قرارداد ایران و چین، اسلحه تهدید اسرائیل علیه ایران گرفته شده است و 🖥 در #ویدئوی سمت #چپ، اعتراف شبکه اسرائیلی #i24 را می‌بینید که می‌گوید: ... توافق ایران و چین، آسیب فراوانی به آمریکا وارد کرد؛ نفوذ آمریکا در خاورمیانه کاهش یافته است و... ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از #کرونا و شرارت‌‌های حاکمان #آمریکا 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا #نظربدهید👇 ا https://t.me/etedal_naghd #اعتدال 👇👇👇 ا @etedalhamrah #انتشار با حذف یا تغییر لینک #آزاد
. عربی بیابانی و دور از آداب اجتماعی، وارد مدینه شد [چون شنیده بود كه پیامبر اسلام به نیازمندان كمك می‌كند] یكسره به مسجد رفت تا مگر از رسول خدا سیم و زری بگیرد. هنگامی وارد شد كه رسول اكرم در میان انبوه اصحاب و یاران خود بود. حاجت خویش را اظهار كرد و عطائی خواست. رسول اكرم چیزی به او داد، ولی او قانع نشد و آن را كم شمرد، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و نسبت به رسول خدا جسارت كرد. اصحاب و یاران، سخت در خشم شدند و چیزی نمانده بود كه آزاری به او برسانند، ولی رسول خدا مانع شد. رسول اكرم بعداً اعرابی را با خود به خانه برد و مقداری دیگر به او كمك كرد. ضمنا اعرابی از نزدیك مشاهده كرد كه وضع رسول اكرم به وضع رؤسا و حكامی كه تاكنون دیده یا شنیده شباهت ندارد و زر و خواسته‌ای در آنجا جمع نشده. اعرابی [از عطای رسول خدا] اظهار رضایت كرد و كلمه‌ای تشكرآمیز بر زبان راند. در این وقت رسول اكرم [برای اینكه درس دیگری به اصحاب خود بدهد] به اعرابی فرمود: تو دیروز سخن درشت و ناهمواری بر زبان راندی كه موجب خشم اصحاب و یاران من شد. من می‌ترسم از ناحیه‌ی آنها به تو گزندی برسد. ولی اكنون در حضور من این جمله‌ی تشكرآمیز را گفتی. آیا ممكن است همین جمله را در حضور جمعیت بگویی تا خشم و ناراحتی كه آنان نسبت به تو دارند از بین برود؟ اعرابی گفت: مانعی ندارد. روز دیگر درحالی كه همه جمع بودند، اعرابی به مسجد آمد. رسول اكرم رو به جمعیت كرد و فرمود: این مرد اظهار می‌دارد كه از ما راضی شده. اعرابی گفت: بله، چنین است. و همان جمله‌ی تشكرآمیز كه در خلوت گفته بود را تكرار كرد. اصحاب و یاران رسول خدا خندیدند. در این هنگام رسول خدا رو به جمعیت كرد و فرمود: مَثَل من و این گونه افراد، مَثَل مردی است كه شترش رمیده بود و فرار می كرد، مردم به خیال اینكه به صاحب شتر كمك بدهند فریاد می‌كردند و دنبال شتر می‌دویدند. اما شتر بیشتر می‌ترسید و فراری‌تر می‌شد. صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت: خواهش می‌كنم كسی به شتر من كاری نداشته باشد، من خودم بهتر می‌دانم كه از چه راه شتر خود را رام كنم. همینكه مردم را از تعقیب شتر باز داشت، خودش یك مشت علف برداشت و آرام آرام آمد جلو شتر. بدون آنكه نعره‌ای بزند و فریادی بكشد و بدود و بدواند، تدریجا درحالی كه علف را نشان می داد جلو آمد. بعد با كمال سهولت مهار شتر را در دست گرفت و روان شد. اگر دیروز من شما را آزاد گذاشته بودم حتما این اعرابی بدبخت به دست شما كشته شده بود - و در چه حال بدی كشته شده بود، در حال كفر و بت پرستی - ولی مانع دخالت شما شدم و خودم با نرمی و ملایمت او را رام كردم. 📚مجموعه آثار شهیدمطهری، ج۱۸، ص۲۱۰ https://b2n.ir/y87706 از 👇 كحل البصر ، ص۷۰ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۱سوره_توبه 🌷 لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَآءِ وَ لَا عَلَى الْمَرْضَى‏ وَ لَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلَى الُْمحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 🌷 ترجمه 👇 بر ناتوانان وبیماران (كه نمى‌توانند در جهاد شركت كنند) و تهیدستانى كه چیزى براى خرج كردن (در راه جهاد) نمى‌یابند، ایرادى نیست، به شرط آن كه خیرخواه خدا و پیامبرش باشند، (و از آنچه در توان دارند مضایقه نكنند.) (زیرا) بر نیكوكاران راه سرزنش و مؤاخذه‌اى نیست و خداوند بخشنده‌ى مهربان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1230 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. ضمن گرامی‌داشت یاد و سید شهدای اهل قلم، را که نماد خودباوری و استقلال علمی ایران اسلامی است و را گرامی می‌داریم ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. متوكل، خلیفه سفاك و جبار عباسی، از توجه معنوی مردم به امام هادی علیه السلام بیمناك بود و از اینكه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت كنند رنج می‌برد. بدخواهان هم به او گفتند ممكن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه‌هایی كه دالّ بر مطلب باشد در خانه‌اش پیدا شود. متوكل یك شب بی‌خبر و بدون سابقه، بعد از آنكه نیمی از شب گذشته و همه‌ی چشم‌ها به خواب رفته و هر كسی در بستر خویش استراحت كرده بود، عده‌ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه‌ی امام كه خانه‌اش را تفتیش كنند و خود امام را هم حاضر نمایند. متوكل این تصمیم را در حالی گرفت كه بزمی تشكیل داده مشغول می‌گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه‌ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. آن حضرت را دیدند كه اتاقی را خلوت كرده و فرش اتاق را جمع كرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذكر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاق‌ها شدند، از آنچه می‌خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت كردند كه خود امام را به حضور متوكل ببرند. وقتی كه امام وارد شد، متوكل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‌گساری بود. دستور داد كه امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوكل جام شرابی كه در دستش بود به امام تعارف كرد. امام امتناع كرد و فرمود: «به خدا قسم كه هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.» متوكل قبول كرد، بعد گفت: پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق بده. فرمود: من اهل شعر نیستم و كمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم. متوكل گفت: چاره‌ای نیست، حتما باید شعر بخوانی. امام شروع كرد به خواندن اشعاری كه مضمونش چنین است: «قله های بلند را برای خود منزلگاه كردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌كردند، ولی هیچ یك از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد.» «آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محكم و مستحكم به داخل گودالهای قبر پایین كشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند!» «در این حال منادی فریاد كرد و به آنها بانگ زد كه: كجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شكوه و جلالها؟» «كجا رفت آن چهره‌های پرورده‌ی نعمت‌ها كه همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می‌داشت؟» «قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره‌های نعمت پرورده، عاقبة الامر جولانگاه كرم‌های زمین شد كه بر روی آنها حركت می‌كنند!» «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان‌ها كه خورنده‌ی همه‌ی چیزها بودند مأكول زمین و حشرات زمین واقع شده اند!» صدای امام با طنین مخصوص و با آهنگی كه تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوكل نفوذ كرد این اشعار را به پایان رسانید. نشئه‌ی شراب از سر می گساران پرید. متوكل جام شراب را محكم به زمین كوفت و اشك‌هایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای لحظاتی، از یك قلب پرقساوت بزداید. مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۲۳۹ https://b2n.ir/f82155 از بحار، ج۲، ص۱۴۹ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۲سوره_توبه 🌷 وَ لَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَآ أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنَاً أَلَّا يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ 🌷 ترجمه 👇 ونیز (اشكالى نیست) بر آنان كه چون نزد تو آمدند تا آنان را براى شركت در جبهه بر مركبى سوار كنى، گفتى: چیزى نمى‌یابم كه شما را بر آن سوار كنم و آنان (از نزد تو) برگشتند، در حالى كه چشمانشان از اندوه، اشكبار بود كه چرا چیزى ندارند كه خرج جهاد كنند. (آرى، بر این گونه فقیرانِ عاشق جهاد، براى نرفتن به جبهه گناهى نیست) ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1231 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
👆ایتالیا فرانسه👆 چند قرن خودبزرگ‌نمایی و سه نکته این دو کشور بسیار کمتر از #۲سوم_ایران است. تلفات کرونا را در این دو کشور مدعی با و مقایسه کنید. فرانسه، دو ماه بعد از ایران اولین مبتلا را شناسایی کرد. ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
👆ایتالیا فرانسه👆 چند قرن خودبزرگ‌نمایی و سه نکته این دو کشور بسیار کمتر از #۲سوم_ایران است. تلفات کرونا را در این دو کشور مدعی با و مقایسه کنید. فرانسه، دو ماه بعد از ایران اولین مبتلا را شناسایی کرد. ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. در زمان خلافت علی علیه السلام در كوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندی زره، نزد یك مرد مسیحی پیدا شد. امام علیه السلام به او گفت: این زره را از كجا آورده‌ای؟ گفت: سال‌هاست كه مال خودم بوده و... حضرت، ماجرای زره را به او گفت ولی او زیر بار نرفت و انكار كرد و اصرار داشت كه زره مال خودم است و... علی علیه السلام از او شكایت كرد و قاضی او را احضار نمود. روز موعود، او و علی علیه السلام به محضر قاضی رفتند و امام علیه السلام اقامه‌ی دعوی كرد و گفت: «این زره مال من است، نه آن را فروخته‌ام و نه به كسی بخشیده‌ام و اكنون آن را در نزد این مرد یافته‌ام!» قاضی به مرد مسیحی گفت: ادعای خلیفه را شنیدی، تو چه می گویی؟ او گفت: این زره مال خود من است، ولی در عین حال مقام خلافت را تكذیب نمی‌كنم (ممكن است خلیفه اشتباه كرده باشد). قاضی به علی علیه السلام گفت: تو مدعی هستی و این شخص منكر است، بنابراین، بر تو است كه شاهد بر مدعای خود بیاوری. علی علیه السلام خندید و فرمود: قاضی راست می‌گوید، ولی من شاهدی ندارم. بعد از اظهارات امیرالمؤمنین علیه السلام، قاضی روی این اصل كه مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی، حكم به ردّ دعوا صادر كرد و او هم زره را برداشت و رفت. ولی مرد مسیحی كه خود بهتر می دانست كه زره مال كیست، پس از آنكه چند گامی رفت وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: این طرز حكومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حكومت انبیاست» و اقرار كرد كه زره مال علی علیه السلام است. و طولی نكشید او را دیدند مسلمان شده و در جنگ نهروان با شوق و ایمان در زیر پرچم علی علیه السلام می جنگید 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۲۱۶ ا https://b2n.ir/g95975 از 👇 📚الامام علی، صوت العدالة الانسانیة، ص۶۳ 📚بحار، ج۹، ص۵۹۸ (با اختلافی) ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۲سوره_توبه 🌷 وَ لَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَآ أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنَاً أَلَّا يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ 🌷 ترجمه 👇 ونیز (اشكالى نیست) بر آنان كه چون نزد تو آمدند تا آنان را براى شركت در جبهه بر مركبى سوار كنى، گفتى: چیزى نمى‌یابم كه شما را بر آن سوار كنم و آنان (از نزد تو) برگشتند، در حالى كه چشمانشان از اندوه، اشكبار بود كه چرا چیزى ندارند كه خرج جهاد كنند. (آرى، بر این گونه فقیرانِ عاشق جهاد، براى نرفتن به جبهه گناهى نیست) ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1231 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. مأمون، خلیفه‌ی باهوش و باتدبیر عباسی، پس از آنكه برادرش محمد امین را شكست داد و از بین برد و تمام منطقه‌ی وسیع خلافت آن روز تحت سیطره و نفوذش واقع شد، هنوز در مرو (كه جزء خراسان آن روز بود) به سر می‌برد كه نامه‌ای به امام رضا علیه السلام در مدینه نوشت و آن حضرت را به مرو احضار كرد. حضرت امام رضا علیه السلام عذرهایی آورد و به دلایلی از رفتن به مرو معذرت خواست. اما مأمون دست بردار نبود. نامه‌هایی پشت سر یكدیگر نوشت، تا آنجا كه بر امام روشن شد كه خلیفه دست بردار نیست. امام رضا علیه السلام از مدینه حركت كرد و به مرو آمد. مأمون به امام علیه السلام پیشنهاد كرد كه امر خلافت را به عهده بگیر. امام رضا علیه السلام كه باطن مأمون را از اول خوانده بود و می‌دانست كه این مطلب صد درصد جنبه‌ی سیاسی دارد، به هیچ نحو زیر بار این پیشنهاد نرفت. آخرالامر مأمون كه دید این پیشنهاد پذیرفته نمی‌شود، موضوع ولایت عهدی را پیشنهاد كرد. این پیشنهاد را امام علیه السلام با این شرط قبول كرد كه صرفا جنبه‌ی تشریفاتی داشته باشد و مسؤولیت هیچ كاری را به عهده نگیرد و در هیچ كاری دخالت نكند. مأمون هم پذیرفت. مأمون از مردم بر این امر بیعت گرفت. به شهرها بخشنامه كرد و دستور داد به نام امام سكه زدند و در منابر به نام امام خطبه خواندند. تا اینكه روز عید قربان رسید، مأمون به امام گفت: در این عید شما بروید و نماز عید را با مردم بخوانید، تا برای مردم اطمینان بیشتری در این كار پیدا شود. امام فرمود: پیمان ما بر این بوده كه در هیچ كار رسمی دخالت نكنم، بنابراین از این كار معذرت می‌خواهم. مأمون آن قدر اصرار و تأكید كرد كه آخرالامر امام فرمود: اگر حتما باید بروم، من همان طور این فریضه را ادا خواهم كرد كه رسول خدا و علی بن ابی طالب ادا می‌كرده‌اند. مأمون گفت: هرطور می‌خواهی عمل كن. بامداد روز عید، سران سپاه و طبقات اعیان و اشراف، طبق عادتی كه در زمان خلفا پیدا كرده بودند، لباس‌های فاخر پوشیدند و خود را آراسته بر اسب‌های زین و یراق كرده، پشت در خانه‌ی امام، برای شركت در نماز عید حاضر شدند. سایر مردم نیز در كوچه‌ها و معابر و عده‌ی زیادی مرد و زن به پشت بام‌ها آمده بودند تا عظمت و شوكت موكب امام را از نزدیك مشاهده كنند. همه منتظر بودند كه در خانه‌ی امام باز و موكب همایونی ظاهر شود. از طرف دیگر حضرت امام رضا علیه السلام، ... با پای برهنه به اتفاق نزدیكان از خانه بیرون آمد و طبق سنت اسلامی در این روز، با صدای بلند گفت: «اللّه اكبر، اللّه اكبر» . جمعیت با او به گفتن این ذكر هم آواز شدند و چنان جمعیت با شور و هیجان هماهنگ تكبیر گفتند كه گویی از زمین و آسمان و در و دیوار این جمله به گوش می‌رسید. لحظه ای جلو در خانه توقف كرد و با صدای بلند گفت: اللّه اكبر، اللّه اكبر، اللّه اكبر علی ما هدانا اللّه اكبر علی ما رزقنا من بهیمة الانعام الحمد للّه علی ما اَبلانا تمام مردم در حالی كه همه به شدت و با صدای بلند می‌گریستند و اشك می‌ریختند، هماهنگ با یكدیگر این جمله را تكرار می‌كردند، و احساسات‌شان به شدت تهییج شده بود. سران سپاه و افسران و... همینكه امام را در آن وضع ساده و پیاده و توجه به خدا دیدند، آنچنان تحت تأثیر قرار گرفتند كه اشك ریزان صدا را به تكبیر بلند كردند و با شتاب خود را از مركب‌ها به زیر افكندند و بی درنگ چكمه‌ها را از پا درآوردند. هركس چاقویی می‌یافت تا بند چكمه‌ها را پاره كند و برای بازكردن آن معطل نشود، خود را از دیگران خوشبخت‌تر می‌دانست. امام رضا علیه السلام بعد از هر ده گام كه برمی‌داشت، می‌ایستاد و چهار بار تكبیر می‌گفت و جمعیت با صدای بلند و با گریه و هیجان او را مشایعت می‌كردند. جلوه و شكوه معنا و حقیقت چنان احساسات مردم را برانگیخته بود كه جلوه‌ها و شكوه‌های مظاهر مادی- كه مردم انتظار آن را می‌كشیدند- از خاطرها محو شد و طولی نكشید كه شهر مرو پر از ضجّه و گریه شد، یكپارچه احساسات و هیجان و شور و نوا شد و به طرف مصلی حركت می‌كرد. خبر به مأمون رسید. نزدیكانش به او گفتند اگر چند دقیقه‌ی دیگر این وضع ادامه پیدا كند و علی بن موسی به مصلی برسد، خطر انقلاب هست. مأمون بر خود لرزید. فورا فرستاد پیش حضرت علیه السلام و تقاضا كرد كه برگردید، زیرا ممكن است به شما آسیبی برسد! امام كفش و جامه‌ی خود را خواست و پوشید و مراجعت كرد و «سوال بزرگی در ذهن‌ها نشاند» 📚اقتباس از «مجموعه آثار شهید مطهری» ج۱۸، ص۲۴۲ ا https://b2n.ir/s70643 از 👇 📚بحار، ج۱۲، ص۳۹ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۳سوره_توبه 🌷 إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَئْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَآءُ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى‏ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ 🌷 ترجمه 👇 راه (ایراد ومؤاخذه،) تنها بر كسانى است كه در عینِ توانگرى و ثروتمندى، از تو اذن مى‌خواهند (كه به جبهه نروند) و راضى شده‌اند كه با متخلّفان باشند. خداوند بر دلهایشان مُهر زده است، از این رو نمى‌دانند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1232 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. ✅حكایت شاكی شكایت خود را به خلیفه‌ی مقتدر وقت، عمر بن الخطاب، تسلیم كرد. طرفین دعوا باید حاضر شوند و دعوا طرح شود. كسی كه از او شكایت شده بود امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود. عمر هر دو طرف را خواست و خودش در مسند قضا نشست. طبق دستور اسلامی، دو طرف دعوا باید پهلوی یكدیگر بنشینند و اصل «تساوی در مقابل دادگاه» محفوظ بماند. خلیفه مدعی را به نام خواند، و امر كرد در نقطه ی معینی روبروی قاضی بایستد. بعد رو كرد به علی و گفت: «یا ابَاالحسن! پهلوی مدعی خودت قرار بگیر. » به شنیدن این جمله، چهره ی علی درهم و آثار ناراحتی در قیافه اش پیدا شد. خلیفه گفت: «یا علی! میل نداری پهلوی طرف مخاصمه ی خویش بایستی؟ » . علی: «ناراحتی من از این نبود كه باید پهلوی طرف دعوای خود بایستم؛ برعكس، ناراحتی من از این بود كه تو كاملا عدالت را مراعات نكردی، زیرا مرا با احترام نام بردی و به كنیه خطاب كردی و گفتی «یا اباالحسن» ، اما طرف مرا به همان نام عادی خواندی. علت تأثر و ناراحتی من این بود. » 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱، ص۲۴۵ https://b2n.ir/h89351 از 👇 📚 الامام علی، صوت العدالة الانسانیة ، ص۴۹ 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۴ ص۱۸۵ ✅ حكایت مردمی كه به حج رفته بودند، در سرزمین منا جمع بودند. امام صادق علیه السلام و گروهی از یاران، لحظه ای در نقطه‌ای نشسته از انگوری كه در جلوشان بود می‌خوردند. سائلی پیدا شد و كمك خواست. امام مقداری انگور برداشت و خواست به سائل بدهد. او قبول نكرد و گفت: «به من پول بدهید!» امام گفت: «خیر است، پولی ندارم.» سائل مأیوس شد و رفت. سائل، بعد از چند قدم كه رفت پشیمان شد و گفت: «پس همان انگور را بدهید.» امام فرمود: «خیر است» و آن انگور را هم به او نداد. طولی نكشید سائل دیگری پیدا شد و كمك خواست. امام برای او هم یك خوشه‌ی انگور برداشت و داد. سائل انگور را گرفت و گفت: «سپاس خداوند عالمیان را كه به من روزی رساند.» امام با شنیدن این جمله او را امر به توقف داد و سپس هر دو مشت را پر از انگور كرد و به او داد. سائل برای بار دوم خدا را شكر كرد. امام باز هم به او گفت: «بایست» سپس به یكی از كسانش كه آنجا بود فرمود: «چقدر پول همراهت هست؟» او جستجو كرد، در حدود بیست درهم بود. به امر امام به سائل داد. سائل برای سومین بار زبان به شكر پروردگار گشود و گفت: «سپاس منحصرا برای خداست. خدایا منعم تویی و شریكی برای تو نیست.» امام بعد از شنیدن این جمله یكی از لباس‌های خود را از تن كند و به سائل داد. اینبار، سائل لحن خود را عوض كرد و جمله‌ای تشكرآمیز نسبت به خود امام گفت. امام بعد از آن دیگر چیزی به او نداد و او رفت. یاران و اصحاب كه در آنجا نشسته بودند گفتند: ما چنین استنباط كردیم كه اگر سائل همچنان به شكر و سپاس خداوند ادامه می‌داد، باز هم امام به او كمك می‌كرد، ولی چون لحن خود را تغییر داد و از خود امام تمجید و سپاسگزاری كرد، دیگر كمك ادامه نیافت. » 📚 مجموعه آثار شهید مطهری . ج۱۸، ص۲۴۸ https://b2n.ir/s57577 از 👇 📚 بحار، ج۱۱، حالات امام صادق، ص۱۱۶ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۳سوره_توبه 🌷 إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَئْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَآءُ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى‏ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ 🌷 ترجمه 👇 راه (ایراد ومؤاخذه،) تنها بر كسانى است كه در عینِ توانگرى و ثروتمندى، از تو اذن مى‌خواهند (كه به جبهه نروند) و راضى شده‌اند كه با متخلّفان باشند. خداوند بر دلهایشان مُهر زده است، از این رو نمى‌دانند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1232 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک