میلاد دومینجانشین رسولخدا
امام حسن مجتبی علیهالسلام
مبارک باد
#یک_حدیث:
بزرگترین آقایی، بخشيدن پيش از طلب كردن است.
📚بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۳، ح ۷
.
http://sharieh.com/news/284
تلاوت #تحدیر (تندخوانی) ☝️☝️
#جزءپانزدهم قرآن کریم
و 👈 #ترتیل، جزء ۱۵👇
ا http://j.mp/2bFRQIM
و 👈 #متن وترجمۀ جزء ۱۵👇
ا https://b2n.ir/808049
#التماس_دعا
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
.
.
#حکایت
در منابع روایی متعددی نقل شده است:
در برخی از سالهایی که امام حسن عسکری (علیهالسلام) زندانی بودند، در سامرا خشکسالی و قحطی سختی پیش آمده بود و...، «معتمد» خلیفه وقت فرمان داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند، مردم روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه [[سه روز پی در پی]] برای نماز به مصلی رفتند و دست به دعا برداشتند ولی باران نیامد، روز چهارم [[یکشنبه]] «جاثلیق» (بزرگِ اسقفهای مسیحی) همراه مسیحیان و راهبها به صحرا رفت و دعا کردند و باران بارید.
صبح روز دوشنبه نیز باز هم «جاثلیق» و راهبها به صحرا رفتند و دعا کردند و باران بارید.
این موضوع، موجب شگفتی و شک و تردید و زمزمههایی بین مسلمانان شده و دلسوزان امت اسلام را نگران کرد.
همان روز موضوع را با خلیفه درمیان گذاشتند و خلیفه، موضوع را با مشاوران درمیان گذاشت و نتیجه مشورتها این شد که از امام حسن عسکری (علیهالسلام) کمک بگیرند.
همان لحظه خلیفه فرستاد و آن گرامی را از زندان آوردند.
خلیفه به امام عرض کرد:
امت جدت را دریاب که ...!
امام (علیهالسلام) فرمودند:
از جاثلیق بخواه که فردا [[سه شنبه]] به صحرا بروند.
خلیفه گفت:
به صحرا رفتن چه فایدهای دارد؟
امام (علیهالسلام) فرمودند:
برای آنکه باذن الله شک و شبهه برطرف شود.
خلیفه فرمان داد و جاثلیق همراه راهبان روز سهشنبه به صحرا رفتند.
امام (علیهالسلام) نیز در میان جمعیت عظیمی از مردم به صحرا آمدند.
آنگاه مسیحیان و راهبان برای طلب باران دست به سوی آسمان برداشتند، آسمان ابری شد و باران آمد.
امام (علیهالسلام)، یکی از راهبها را معرفی کردند و فرمودند: غافلگیرانه دست او را بگیرند و آنچه در مشت اوست بیرون آورند.
وقتی دست آن راهب را باز کردند، در میان انگشتان او استخوان سیاه رنگی از استخوانهای بدن انسان را دیدند.
او را با همان استخوان نزد امام (علیهالسلام) آوردند و حضرت استخوان را گرفتند و در پارچهای پیچیدند و فرمودند:
بگویید، به طلب باران ادامه بدهند و به راهب مشخص نیز فرمودند:
حالا طلب باران کن.
بعد از آن هرچه دعا کردند، نه تنها هیچ بارانی نبارید بلکه ابرها کنار رفت و هوا صاف و آفتابی شد و...
مردم شگفت زده شدند و... خلیفه از امام(علیهالسلام) پرسید:
جریان این استخوان چیست؟
امام (علیهالسلام) فرمودند:
این استخوانِ بدن یکی از پیامبران الهی است که از قبر پیامبری برداشتهاند و استخوان پیامبران اگر زیر آسمان ظاهر شود از آسمان باران میآید.
استخوان را آزمودند و دیدند همانطور است که امام فرمودهاند [هرگاه استخوان در مقابل آسمان آشکار شد، باران بارید].
📡ا https://b2n.ir/k86573
از 👇
📚زندگانی امام حسن عسگری، ص۲۳۳
📚پیشوای یازدهم، ص۲۲
📚سیری در سیره فردی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام
از 👇
📚جوهر الکلام،ص۱۵۴
📚اخبار الدول،ص۱۱۷،
📚احقاق الحق، ج۱۲، ص۴۶۴
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.
http://sharieh.com/news/284
تلاوت #تحدیر (تندخوانی) ☝️☝️
#جزءشانزدهم قرآن کریم
و
#ترتیل، جزء شانزدهم
ا 👇
ا http://j.mp/2b8SegG
و
#متن جزء شانزدهم
ا 👇
ا https://b2n.ir/d98675
#التماس_دعا
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
.
. فرارسیدن ۲۹ فروردین ماه،
#روزارتش_جمهوری_اسلامی_ایران
و یادمان حماسه سازی و ایمان و دلاوریِ سربازان این آب و خاک خجسته باد.
.
.
#حکایت
یکیاز نوادگان امامصادق(علیهالسلام) به نام «حسین بن ساکن» که در قم زندگی میکرد، مبتلا به شراب خواری شده بود.
روزی برای حاجتی نزد «احمد بن اسحاق»، [وکیل موقوفات در شهر قم] رفت، ولی «احمد بن اسحاق» او را راه نداد و «ابن ساکن» خیلی ناراحت شد و با غم و اندوه برگشت.
در همان سال «احمد بن اسحاق» به حج رفت و در میان راه به سامرا رسید. به درب منزل امام حسن عسکری (علیهالسلام) رفت و اجازه خواست تا خدمت امام عسکری (علیهالسلام) برسد، ولی امام او را نپذیرفتند.
«احمد بن اسحاق» پشت درب منزل نشست و بسیار گریه کرد تا امام به او اجازه دادند. خدمت امام (علیهالسلام) رسید و علت ناراحتی آنحضرت را پرسید، امام (علیهالسلام) فرمودند: چرا «حسین بن ساکن» را که ذریه رسولخدا (صلاللهعلیه وآله) است، راه ندادی؟
گفت:
به خدا قسم! او را بخاطر گناهش رد کردم
حضرت فرمودند:
راست میگویی، اما
اولاً: این راه نهی از منکر نیست.
دوماً: شایسته است فرزندان رسولخدا (صل اللهعلیه وآله) را احترام نمایی.
احمد بن موسی به قم برگشت و مردم به دیدن او آمدند، «حسین بن ساکن» نیز همراه آنان بود. تا چشم «احمد بن اسحاق» به او افتاد، او را در آغوش گرفت و بسیار احترام کرد.
حسین از او پرسید: چرا روش تو دربارهی من عوض شده است؟
«احمد»، داستان دیدارش با امام عسکری (علیهالسلام) را برای او تعریف کرد، بعد از این ماجرا «حسین بن ساکن» توبه کرد و از گناه خود دست برداشت.
📡ا https://b2n.ir/j81208
از 👇
📚آیینه کمال،سیری گذرا در سیره امامان معصوم در عراق، ص۲۲۸
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.
http://sharieh.com/news/284
تلاوت #تحدیر (تندخوانی) ☝️☝️
#جزءهفدهم قرآن کریم
و
#ترتیل، جزء هفدهم
ا 👇
ا http://j.mp/2brHsFz
و
#متن جزء هفدهم
ا 👇
ا https://b2n.ir/t85759
#التماس_دعا
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
.
.
#حکایت
از «محمد بن عباس» نقل شده که گفته است:
ما چند نفر کنار یکدیگر در مورد مقامات امام حسن عسکری (علیهالسلام) صحبت میکردیم، یکی از ناصبیها [کسانیکه با اهلبیت پیامبر دشمنی میکنند] گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت:
من نوشتهای را بدون مرکب، برای آن حضرت مینویسم، اگر او پاسخ سؤالهای مرا داد، حقانیت او را میپذیرم.
او سؤالهای خود را در نامهای نوشت، ما نیز مسئلههای خود را در نامهای نوشتیم و به سوی آن حضرت فرستادیم.
امام حسن عسکری (علیهالسلام) پاسخ مسائل همهی ما را در جواب نامه دادند و در نامهی مربوط به آن ناصبی، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نیز نوشته بودند.
وقتی که آن مرد ناصبی، جواب نامهاش را دید، آنقدر حیرتزده شد که از هوش رفت.
پس از به هوش آمدن، حقانیت امام حسن عسکری (علیهالسلام) را پذیرفت و جزو شیعیان آن حضرت گردید.
📡ا https://b2n.ir/r27803
از 👇
📚عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام حسن عسگری، ص۵۰۳
از 👇
📚مناقب آل بی طالب.
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.
http://sharieh.com/news/284
تلاوت #تحدیر (تندخوانی) ☝️☝️
#جزءهیجدهم قرآن کریم
و
#ترتیل، جزء هجدهم
ا 👇
ا http://j.mp/2b8SCfc
و
#متن و ترجمه جزء هجدهم
ا 👇
ا https://b2n.ir/y85499
#التماس_دعا
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
.
.
#حکایت
از «محمد بن احمد» نقل شده که گفته است:
در سامره جوانی را دیدم که میگفت:
من از بنی هاشم هستم و... من پدر و چند برادر داشتم. برادر بزرگتر ثروتمند و برادر کوچکتر من فقیر بود.
روزی برادر کوچکتر به خانه برادر بزرگتر رفت و ششصد دینار از مال او را که در کیسهای قرار داشت، دزدید.
برادر بزرگ به من گفت:
به خدمت حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) برو و از حضرت خواهش کن، بلکه با ملایمت و نرمی این مال را از او بگیرد؛ زیرا او دارای کلامی نافذ است و...
هنگام سحر که شد، برادر بزرگتر نظرش برگشت و تصمیم گرفت از برادر کوچکتر شکایت کند و به من گفت:
اول صبح برای شکایت نزد «اشناس ترک» [از سرداران تُرک دوره عباسی] برو و...
صبح فردا، قبل از اینکه من نزد «اشناس ترک» بروم، قاصد حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) آمد و او را به خدمت حضرت برد.
حضرت به او فرمودند:
اول شب به ما حاجتی داشتی، وقت سحر پشیمان شدی!! برادرت کیسهای که از تو برده بود را برگردانده. برو و از برادرت شکایت نکن و به او مقداری پول عطا کن. اگر تو نمیخواهی چیزی به او بدهی او را به اینجا بفرست تا من به او بدهیم.
هنگامی که از خدمت آن حضرت مرخص شد، دید «کیسه پیدا شد».
📡ا https://b2n.ir/a02504
از 👇
📚معجزات امام حسن عسگری، ص۹۲
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.
http://sharieh.com/news/284
تلاوت #تحدیر (تندخوانی) ☝️☝️
#جزءنوزدهم قرآن کریم
و
#ترتیل، جزء نوزدهم
ا 👇
ا http://j.mp/2bFSq95
و
#متن و ترجمه جزء نوزدهم
ا 👇
ا https://b2n.ir/033114
#التماس_دعا
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
.
#جهالتِ خود موحدپنداران، تیغ بهدست #روسیاهترین_روسیاهان داد و برترین موحد عالَم بعد از رسولخدا صلالله علیه وآله را در محراب عبادت #ترور کرد.
🏴 ایام شهادت مولای اهل تقوا، حضرت امیرالمومنین علیهالسلام تسلیت باد
.