eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
134 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
757 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۲ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مرحوم آقا «میرزا محمود شیرازی» از مرحوم حاج «میراز حسن ضیاءالتجار شیرازی» [[که سال‌ها در شیراز و اخیراً در تهران عمده فروشی دارو داشت]] نقل کرد: سالی به قصد زیارت کربلا از طریق کرمانشاه همراه قافله حرکت کردم و الاغی کرایه نمودم و اسباب و لوازم خود را بر آن گذاشته و سوار شدم تا نزدیک قزوین که آمدم، یک نفر پیاده همراه قافله شد. چون مرا تنها دید نزدیکم آمد و در کارهایم با من همراهی کرد و با هم غذا صرف نمودیم و با من قرار گذاشت تا کاظمین با من همکاری کند و زودتر به منزل رسیده و جای مناسبی آماده کند تا من برسم و در خوراک شریک شوم. به همین حال بود تا به کاظمین رسیدیم. اسم و حالاتش را پرسیدم گفت: نامم «کربلائی محمد» از اهالی قمشه اصفهان هستم از او پرسیدم اینجا چه می‌کند؟ گفت: هفت سال قبل به قصد زیارت حضرت رضا علیه السّلام با قافله می‌رفتم که حدود استراباد، ترکمن‌ها قافله را غارت کردند و مرا هم همراه خود بردند و غلام خودشان قرار دادند روزها مرا به کار وامی داشتند و سخت ناراحت و در فشار بودم تا اینکه روزی تصمیم گرفتم هر طوری هست از دستشان فرار کنم و خودم را نجات بدهم. نذر کردم که اگر خداوند مرا یاری فرمود و نجاتم داد که به وطن خودم بروم از همان راه به کربلا مشرف شوم. شبی به بهانه‌ای قدری از آن‌ها دور شدم و چون شب بود و خواب بودند مرا ندیدند و با سرعت دور شدم تا به محلی رسیدم که یقین کردم از شرّ آن‌ها در امانم، شکر خدای را به جای آوردم و از همانجا به قصد کربلا آمده‌ام. مرحوم ضیاءالتجار گفت: من عازم سامرا بودم، گفتم بیا با هم برویم و بعد با هم به کربلا مشرف می‌شویم، ولی هرچه اصرار کردم نپذیرفت و گفت: هرچه زودتر باید به نذرم وفا کنم. مقداری پول جلوش گرفتم و گفتم هرچه می‌خواهی بردار، هیچ برنداشت و چون زیاد اصرار کردم سه ریال ایرانی برداشت و رفت و دیگر او را ندیدم. تا اینکه وقتی به نجف اشرف مشرف شدم، روزی در صحن مقدس از سمت بالای سر عبور کردم، دیدم عده‌ای دور یک نفر جمع‌اند، نزدیک رفتم، دیدم همان همسفر من، کربلائی «محمد قمشه‌ای» است و با پارچه‌ای گردن خود را به شبکه‌های رواق مطهر بسته و گریه می‌کند و یک نفر تهرانی به او می‌گفت: هرچه می‌خواهی به تو می‌دهم و نقداً صد تومان حاضر شد به او بدهد ولی قبول نکرد. نزدیکش رفتم گفتم: رفیق، از حضرت امیر علیه‌السّلام چه می‌خواهی؟ برخیز همراه من به منزل برویم و هرچه لازم داشته باشی به تو می‌دهم، قبول نکرد و گفت: به این بزرگوار حاجتی دارم که جز او دیگری بر آن توانا نیست و تا نگیرم از اینجا بیرون نمی‌روم. چون دیدم اصرار فایده ندارد، او را رها کردم و رفتم. روز دیگر او را خندان و شاد در صحن مقدس دیدم، گفت: دیدی حاجتم را گرفتم. بعد دست در بغل نمود و حواله‌ای بیرون آورد و گفت از حضرت گرفتم. نوشته آن را دیدم طوری بود که از پشت و رو، پایین و بالای و از هر طرف خوانده می‌شد. از او پرسیدم: حواله چیست و بر عهده کیست؟ گفت: وقتی گرفتم، به تو می‌گویم. آدرس من در تهران را گرفت و رفت. پس از چند سال، روزی در تهران وارد مغازه‌ام شد، پس از شناسائی او، گله کردم و گفتم: مگر قول ندادی مرا به آن حواله‌ای که حضرت امیر علیه‌السّلام به تو عنایت فرمودند خبر دهی. گفت: من چند مرتبه به تهران آمدم و تو به شیراز رفته بودی و حالا آمده‌ام به تو بگویم که حاجت من از آن حضرت «رزق حلالی بود که تا آخر عمرم راحت باشم» و آن حضرت حواله‌ای به یکی از سادات محترم فرمود که قطعه زمین مشخصی را با بذر زراعت آن به من دهد. آن سید هم اطاعت کردو من از آن سال تا کنون از زراعت آن زمین در کمال خوشی تأمین می‌شوم و راحت هستم. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروز و فردا=۹۵سورۀهود 🌷 كَأَنْ لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَآ أَلَا بُعْداً لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ 🌷ترجمه 👇 (با نزول بلا، كفّار مدین آنچنان نابود شدند) که گویی هرگز در آن دیار نبودند، آگاه باشید که اهل مدین هم مانند کافران قوم ثمود از رحمت خدا دور شدند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/a06254 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا اروپاست☝️☝️و این‌خانم‌ها☝️☝️ در هستند یادآوری این زن‌های ، هیچ تجهیزات بازیافت همراه ندارند و کسی نمی‌تواند آنان را به‌جای نیروی بازیافت جابزنند ضمناً یکی‌از اهداف #۲۹۵شبکۀضدایرانی، پنهان‌کردن همین چیزهاست 👈🔷 حرف نمی‌زنیم 🔷👉 👈🔷 نمی‌پذیریم🔷👉 📡خبر در رسانه‌های 👇 ا https://b2n.ir/f84283 ا https://b2n.ir/n76132 ا https://b2n.ir/z60006/ با تشکر از کانال «حقایق سانسور شده جهان»👇 @haghaygh_sansor_shodeh .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بیماری‌ رزمنده ۱۴ساله و کمپوت‌های‌‌گیلاس به روایت رزمنده دفاع مقدس حبیب جعفری .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۵سورۀهود 🌷 كَأَنْ لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَآ أَلَا بُعْداً لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ 🌷ترجمه 👇 (با نزول بلا، كفّار مدین آنچنان نابود شدند) که گویی هرگز در آن دیار نبودند، آگاه باشید که اهل مدین هم مانند کافران قوم ثمود از رحمت خدا دور شدند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/a06254 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. واقعیت‌هایی که نمی‌گذارد بدانیم تا بتوانند مرعوب‌مان کنند و... در ادامه واقعیت‌هایی تقدیم‌می‌شود که هر بار کسی خواسته افشاکند، با [] و حربۀمزوّرانه‌ی [خودمان بدتریم] و... سرکوبش کرده‌اند 🔻خلاصه🔻 آنقدر دروغ به‌خوردمان داده‌اندکه باور این‌‌واقعیت‌ها👇مشکل‌شده‌ 🟣 اول: میلیون‌هانفر در آمریکا هنوز درخانه‌ها و [بخاطر محرومیت از آب لوله‌کشی] بدون و زندگی می‌کنند 📡 واشینگتن پست 👇 ا https://b2n.ir/m32478 📡 ان‌بی‌سی نیوز👇 ا https://b2n.ir/q70848 📡 گاردین 👇 ا https://b2n.ir/d60784 📡 تایمز 👇 ا https://b2n.ir/t88402 📡 نیوزویک 👇 ا https://b2n.ir/r92816 📡 نیوسل👇 ا https://b2n.ir/j61941 📡 مارکت واچ👇 ا https://b2n.ir/n17242 📡 گیوینگ کام پست👇 ا https://b2n.ir/a21144 🟣 دوم: قطع مکرر و طولانی‌مدت برق‌، را رنج می‌دهد و دلیل قطع پی‌درپی برق، ناتوانی برای تأمین منابع و و نیروگاه‌های‌برق، اعلان‌شده 📡 روئیترز 👇 ا https://b2n.ir/a00296 📡 واشینگتن پست 👇 ا https://b2n.ir/y68318 📡 ناسیونال استندبای 👇 ا https://b2n.ir/m48860 📡 آر اس اِی(ارساندریوز)👇 ا https://b2n.ir/w52045 🟣 سوم: گرسنه و دل‌خون و قحطی 📡 گاردین 👇 ا https://b2n.ir/m62804 📡 فرانس۲۴ 👇 ا https://b2n.ir/g84917 📡 تالاهاسی 👇 ا https://b2n.ir/e22129 🟣 چهارم: پولی برای مراجعه به پزشک و بیمارستان ندارند و باید با درد بسوزند و بسازند 📡 هیل، نشریه کنگره 👇 ا https://b2n.ir/r25118 📡 توئیت سناتور سندرز 👇 ا https://b2n.ir/t75674 🟣 پنجم: #۵۰میلیون‌ آمریکایی(هر ۶نفر، ۱نفر) پول تهیه 📡 توئیت سناتور سندرز 👇 ا https://b2n.ir/s10505 🟣 ششم: #۴۰میلیون‌آمریکایی(هر ۸نفر، ۱نفر) هستند و در سرما و گرما در خیابان و بیابان زندگی می‌کنند 📡 توئیت سناتور سندرز 👇 ا https://b2n.ir/s10505 و... و... و... و... و... و... 💗 لطفاً 💗 برای نجات دعا بفرمایید .
از همسر شهید مصطفی چمران نقل شده که گفته است: یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از آن که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید، می‌بوسید و همانطور با گریه از من تشکر می‌کرد. من گفتم: برای چه مصطفی؟ گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدّس است و باید آن را بوسید. گفتم: از من تشکر می‌کنید؟ خب، این که من خدمت کردم مادر من بــود، مادر شما نبوده که این همه تشکر می‌کنید. گفت: دستی که به مادرش خدمت کند مقدّس است و کسی کـه بـه مادرش خیر ندارد بـه هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبّت و عشق به مادرتان خدمت کردید. 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۹۶و۹۷سورۀهود 🌷وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُبِينٍ 🌷 إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ 🌷ترجمه 👇 و به تحقیق ما موسى را با معجزه و براهین روشن فرستادیم 🌷 به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستادیم)، پس آن‌ها (بجاى پذیرفتن دعوت موسى) از فرمان فرعون پیروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مایه‌ى رشد (و نجات) نبود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/a06802 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۳ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: امسال [۸۸ قمری، مطابق آبان ۴۷شمسی] برای زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به نجف مشرف شدم و روزی به اتفاق جناب آقای «سید احمد نجفی خراسانی» به زیارت قبر جناب «میثم تمّار» مشرف شدیم. آنجا خادمی بود که خیلی به ما محبت کرد، چای آورد و... ولی هیچ از ما قبول نکرد و [چون اصرار کردیم که چیزی به او بدهیم] گفت: حق خدمت من را خود جناب میثم به من می‌رساند پرسیدیم: جناب میثم تمّار چگونه به تو رسیدگی می‌کند؟ گفت: من چند سال است که خدمتگزار این قبر شریفش هستم، هر چند وقت، یک‌بار در خواب می‌بینم که جناب میثم، گوشه‌ای از زمینِ بیرون شهر کوفه را به من نشان می‌دهد و از من می‌خواهد که به آنجا بروم و من به امر جناب میثم به همان‌جا می‌روم و سکه‌ای می‌یابم و آن را می‌فروشم و تا مدتی خرج زندگی می‌کنم. و یکی از همان سکه‌هایی که به دست آورده بود را به ما نشان داد، سکه‌ای سبز رنگ بود و اندازه‌اش از اندازه یک ریالی ایران کوچک‌تر بود و به کلمه طیبه «توحید» به خط کوفی بر آن نقش بود. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌ دیروز و امروز ۹۶و۹۷سورۀهود 🌷 وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُبِينٍ 🌷 إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ 🌷ترجمه 👇 و به تحقیق ما موسى را با معجزه و براهین روشن فرستادیم 🌷 به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستادیم)، پس آن‌ها (بجاى پذیرفتن دعوت موسى) از فرمان فرعون پیروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مایه‌ى رشد (و نجات) نبود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/a06802 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. به‌نظر شما، این است؟ میلیون‌هانفر در ثروتمندترین شهرهایش، و بدون و زندگی می‌کنند ؟ یا ؟ یا ؟ نخیر!! اینجا👆🇺🇸🇺🇸 ✍ بله همان آمریکای که با دو قرن دروغین و فریب‌دادن و ترساندن ، دنیا را 🔻رسانه‌های آمریکایی🔻 📡 گاردین ا https://b2n.ir/d60784 📡 واشینگتن پست ا https://b2n.ir/m32478 📡 ان‌بی‌سی نیوز ا https://b2n.ir/q70848 📡 تایمز ا https://b2n.ir/t88402 📡 نیوزویک ا https://b2n.ir/r92816 📡 نیوسل ا https://b2n.ir/j61941 📡 مارکت واچ ا https://b2n.ir/n17242 📡 گیوینگ کام پست ا https://b2n.ir/a21144 .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۵ از کتاب «داستان‌های شگفت» داستان دیگری را «حاج سید محمد جعفر سبحانی امام جماعت مسجد آقالر» نقل نموده و نوشته است: جناب آقای جناب حاج سید محمد جعفر سبحانی امام جماعت مسجد آقالر نقل فرمود: در سالی به اتفاق مرحومه والده کربلا مشرف بودم و آن مرحومه مریضه شد و مرضش بیش از چهل روز طولانی شد و به این واسطه مبتلا به قرض بسیار شدم و در این مدت هم نه از شیراز و نه از راه دیگر، چیزی به من نرسید. پس پناهنده به مولای خود [حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام شدم و به حرم مطهر مشرف شدم، همان بالای سر عرض کردم یا مولای! شما خود می‌دانید که چقدر ناراحت و گرفتار هستم به فریاد من برسید و از حرم خارج شدم. پس از فاصله کمی، نماینده مرحوم آیت اللّه آقا «میرزا محمد تقی شیرازی» (اعلی اللّه مقامه) به من رسید و گفت: سید محمد جعفر سبحانی شما هستی؟ گفتم: بله خودم هستم گفت: از طرف میرزا سفارش شده که هرچه لازم دارید به شما بدهم. گفتم: تا چه اندازه؟! گفت: تعیین نشده، هرچه شما تعیین کنید. و.... تمام قرض‌های خود را ادا کردم و تا کربلا مشرف بودم تمام مخارج من تأمین گردید. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. #۱۳۲۹مین سال‌روز آخرین بازمانده حماسه عاشورا، پنجمین جانشین رسول‌خدا (ص) 🏴 حضرت (ع) 🏴 را به‌پیشگاه امام‌زمان عجل الله فرجه و همه‌آزادگان‌جهان، تسلیت عرض‌نموده و از امام پنجم تقدیم می‌شود. ✅ حدیث: مَن عَلَّمَ بابَ هُدىً فلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بهِ، و لايُنقَصُ اُولئكَ مِن اُجورِهِم شَيئا 🌷ترجمه: هر كس بابی از هدايت را آموزش دهد، براى او مانند پاداش كسى باشد كه به آن عمل كند و از پاداش عمل‌كنندگان نيز چيزى كاسته نمى‌شود. 📚 تحف العقول، ۲۹۷ 📚 منتخب ميزان الحكمه، ۳۹۸   🔷🔷🔷 بله 👇👇 من و شما نیز میتوانیم که مثلا با خودمان را مشمول این نماییم. .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۹۸سورۀهود 🌷 يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ 🌷ترجمه 👇 (فرعون) در روز قیامت، پیشاپیش قومش حركت مى‌كند، پس آن‌ها را وارد آتش مى‌سازد و چه بد جایگاهى است كه به آن وارد مى‌شوند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j69608 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۶ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: آقای «سید محمود عطاران» نقل کرد: سالی در ایام عاشورا جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم، جوانی زیبا در اثنای زنجیر زدن، به زن‌ها نگاه می‌کرد، من طاقت نیاورده، غیرت کردم و او را سیلی زدم و از صف خارج کردم. چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و متدرجا [کم کم] درد شدت کرد تا اینکه ناچار به دکتر مراجعه کردم. دکتر گفت: دلیل درد را نمی‌فهمم ولی روغنی است که دردش را ساکن می‌کند روغن را به کار بردم نفعی نداشت و هر لحظه درد شدیدتر و ورم و آماس دستم بیشتر می‌شد. به خانه آمدم و فریاد می‌کردم، شب خواب نرفتم، آخر شب لحظه‌ای خوابم برد حضرت شاهچراغ علیه‌السّلام را دیدم فرمود: باید آن جوان را راضی کنی. وقتی بیدار شدم، فهمیدم سبب درد چیست، رفتم جوان را پیدا کردم و عذرخواهی نمودم و بالاخره او را راضی کردم. در همان لحظه درد دستم آرام شد و ورم‌ها تمام شد و معلوم شد که خطا کرده‌ام و سوءظن بوده است و به عزادار حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام توهین کرده بودم. ✍️ یادآوری: از این داستان استفاده می‌شود: ✅ اولاً سوءظن به دیگران گناه‌ بسیار بزرگی‌ست ✅ دوماً سیدالشهدا علیه‌السلام هوای عزادارانش را دارد ✅ سوماً [به‌هر دلیلی] خداوند به راوی داستان (آقای «سید محمود عطاران») خیلی لطف داشته که نگذاشته مجازات این گناه به آخرت بیفتد و... 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۸سورۀهود 🌷 يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ 🌷ترجمه 👇 (فرعون) در روز قیامت، پیشاپیش قومش حركت مى‌كند، پس آن‌ها را وارد آتش مى‌سازد و چه بد جایگاهى است كه به آن وارد مى‌شوند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j69608 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. دعوت از به اجتماع حمایت از 🔻در شهرهای🔻 🔹 🔹 🔹 🔻زمان و مکان🔻 ♦️ سه شنبه #۲۱تیر ساعت ۱۷ ورزشگاه شهید شیرودی ♦️ چهارشنبه #۲۲تیر ساعت ۱۷ میدان شهرداری ♦️ پنجشنبه #۲۳تیر، ساعت۱۷ گذرچهارباغ عباسی .
. 👇اینجا، کجاست؟!!!👇 در سه‌روز گذشته، #۲۲۰آمریکایی سرمایه‌داران اسلحه‌ساز شدند 🔹 رسانه‌های آمریکایی اعلان کردند: از ۴ تا ۷ ژوئیه #۲۲۰کشته برجا گذاشت. 💗 لطفاً 💗 برای نجات 🤲دعا بفرمایید🤲 🔺 مشروح‌خبر👇 📡 دیلی بیست ا https://b2n.ir/f43034 📡 سی‌بی‌اس ا https://b2n.ir/p09176 📡 گزارش‌دیگری از سی‌بی‌اس ا https://b2n.ir/j92738 📡خبر یاهو ا https://b2n.ir/w28767 📡 انگلیس نیوز ا https://b2n.ir/y95048 📡 ایندیا ا https://b2n.ir/a80990 .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۷ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: عالم بزرگوار جناب آقای حاج «معین شیرازی» که چند داستان از ایشان نقل شد، فرمودند: آقا سید «حسین ورشوچی» که در بازار تهران ورشو فروشی دارد، گفته است: زمانی تمام سرمایه‌ام را از دست دادم و مقدار زیادی بدهکار شدم. در همان روزها، دختری وارد مغازه‌ام شد و گفت: من یهودی‌ام و پدر ندارم ۱۲۰ تومان دارم و می‌خواهم ازدواج کنم و شنیده‌ام تو شخص درستکاری هستی این مبلغ را بگیر و برابر این مبلغ، از اجناسی که در این ورقه نوشته شده است، جهت جهیزیه‌ام بده. قبول کردم و آنچه داشتم دادم، بقیه را از مغازه‌های دیگر تهیه کردم و قیمت مجموع ۱۵۰ تومان شد. دختر گفت: جز آنچه دادم، پول دیگری ندارم. گفتم: منهم پول دیگری نمی‌خواهم. دختر به من دعا کرد و... برایش یک گاری گرفتم و کرایه گاری را هم خودم دادم و به خانه‌اش رفت روزی با خود گفتم: خوب است مشکلات مالی‌ام را به رفیقم حاج «علی آقا علاقه بند» که از ثروتمندان تهران است بگویم و مقداری پول بگیرم. صبح فردا به شمیران رفتم و دو من سیب [به عنوان هدیه] خریدم و به باغ او رفتم. باغبان آمد سیب را دادم و گفتم به حاجی بگویید: حسین ورشوچی آمده. وقتی باغبان سیب‌ها را گرفت و رفت، به خود آمدم و خودم را ملامت کردم که «چرا رو به خانه مخلوقی آوردی و به امید غیر خدا حرکت کردی؟» از آمدن به آنجا پشیمان شدم و فرار کردم و به صحرا رفتم و در خاک‌ها به سجده و گریه مشغول شدم و مرتباً از خدا طلب آمرزش می‌کردم. وقتی خواستم به شهر برگردم از راهی که احتمال نمی‌رفت کارگران حاجی مرا ببینند برگشتم و چون می‌دانستم دنبال من خواهد فرستاد تا نزدیک ظهر به مغازه نرفتم، وقتی که مطمئن شدم که دیگر کسی از طرف حاجی من را نمی‌بیند، به مغازه رفتم. شاگرد مغازه گفت: چند مرتبه کارگر حاجی علی آقا آمد، تو نبودی، بلافاصله نوکر حاجی او آمد و گفت: شما که صبح آمدید چرا برگشتید!؟ حالا حاجی منتظر شماست. گفتم: اشتباه شده است، رفت و پسر حاجی آمد و گفت: پدرم منتظر شماست. گفتم: من با ایشان کاری ندارم! بالا خره رفت. پس از ساعتی دیدم خود حاجی با حال بیمار و عصا به‌دست آمد و گفت: چرا صبح برگشتی؟! حتماً کاری داشتی! بگو ببینم کارت چیست؟ من منکر شدم و گفتم اشتباه شده است. خلاصه حاجی با قهر و ناراحتی برگشت. چند روز بعد هنگام ظهر در خانه نان و انگور می‌خوردم که دیدم یکی از تجار که با من رفاقت داشت آمد و گفت: تعدادی خشت لعاب «ورشو» دارم که به کار تو می‌خورد و مدتی است انبار منزل را اشغال کرده. چون پول نداشتم، گفتم: نمی‌خواهم و... بالا خره به همان مبلغی که خریده بود هر خشت نسیه به من فروخت. طرف عصر تمام «خشت‌های لعاب ورشو» را که بیش‌از هزارتا بود آورد، انبار مغازه‌ام پر شد، فردا یک خشت را برای نمونه به کارخانه ورشو سازی بردم، گفتند: از کجا آوردی؟! مدتی است این جنس نایاب شده؟! و... بالا خره خشتی خریدند و من تمام بدهی خود را پرداختم و سرمایه را نو کردم و شکر خدای را به جا آوردم. آری: کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ ای‌بسا عیش که با بخت خداداده کنی 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۹۹سورۀهود 🌷 وَ أُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ 🌷ترجمه 👇 و در این دنیا با لعنتى بدرقه شدند و روز قیامت نیز چنین خواهد بود. (و این) چه بد عطایى است كه به آنان داده مى‌شود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/u66428 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۸ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: آقای «سید عبدالرسول خادم» در همین سفر اخیر که به کربلا مشرف شدم، روز (۱۴ رجب ۸۸ قنری) از مرحوم «سید عبدالحسین»، کلیددار حرم حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، پدر کلیددار فعلی که اهل فضل و از خوبان بود، نقل کرد: شبی در حرم مطهر می‌بیند عربی با پای برهنه و خون آلود، پای خونین و کثیف خود را به ضریح می‌زند و از امام حسین علیه‌السلام برای گرفتن حاجتش طلب شفاعت می‌کند. آن مرحوم او را نهیب می‌دهد و بالاخره امر می‌کند که او را از حرم بیرون نمایند. آن عرب در حال بیرون رفتن گفت: یا حسین (علیه‌السّلام) من گمان می‌کردم اینجا خانه توست، معلوم شد خانه کس دیگری است. همان شب آن مرحوم در خواب می‌بیند آن حضرت روی منبر در صحن مقدس تشریف دارند در حالی که ارواح مؤمنین در خدمت‌شان هستند، حضرت از خُدّام حرم شکایت می‌کند. کلیددار می‌ایستد و عرض می‌کند یا جداه! مگر چه خلاف ادبی از ما صادر شده؟ می‌فرماید: امشب عزیزترین مهمان‌های مرا از حرم من با ناراحتی بیرون کردی و من از تو راضی نیستم و خدا هم از تو راضی نیست. مگر اینکه او را راضی کنی. عرض کرد: یا جدا! او را نمی‌شناسم و نمی‌دانم کجاست؟ فرمود: الآن در محلِ خان حسن پاشا (نزدیک خیمه گاه) خوابیده و به حرم ما هم خواهد آمد. او می‌خواست برای شفای فرزند فلج‌اش شفاعت کنم که انجام شد و فردا با قبیله‌اش می‌آیند آن‌ها را استقبال کن. وقتی بیدار می‌شود با چند نفر از خُدّام می‌رود و آن غریب را در همانجایی که فرموده بودند می‌یابد، دستش را می‌بوسد و با احترام به خانه خود می‌آورد و از او به خوبی پذیرایی می‌نماید. فردا هم به اتفاق سی نفر از خُدّام به استقبال می‌رود مقداری که راه می‌روند می‌بینند جمعی شادی کنان می‌آیند و آن بچه فلجی که شفا یافته همراه آورده‌اند و به اتفاق به حرم مطهر مشرف می‌شوند. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۹۹سورۀهود 🌷 وَ أُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ 🌷ترجمه 👇 و در این دنیا با لعنتى بدرقه شدند و روز قیامت نیز چنین خواهد بود. (و این) چه بد عطایى است كه به آنان داده مى‌شود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/u66428 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آرزوی 👇ا👇 در پی در میدان‌های ورزشیِ منطقه‌ای، قاره‌ای و جهانی، با ارسال نامه به فدراسیون جهانی فوتبال، خواستار شد 📡 صدای 👇 ا https://bit.ly/3yGlg5r ✅ ضمناً صدای🤛🇺🇸🇺🇸🤜 هنوز او را 😂 شهبانو 😂 معرفی می‌کند .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۷۹ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: محب صادق اهل بیت جناب «حیدرآقا تهرانی» نقل نمود: در چند سال قبل روزی در رواق مطهر حضرت رضا (علیه‌السّلام) مشرف بودم، پیرمردی را که از پیری خمیده شده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمش ریخته بود دیدم و حضور قلب و خشوع او برای من جلب توجه کرده بود و به تماشای او ایستاده بودم. وقتی که خواست حرکت کند، دیدم از حرکت کردن عاجز است. به او کمک کردم در بلند شد. پرسیدم: منزلت کجاست تا تو را به منزل برسانم. گفت: در حجره‌ای از مدرسه خیرات خان. او را تا مدرسه رساندم و بسیار به او علاقه‌مند شدم به طوری که هر روز می‌رفتم و در کارهایش به او کمک می‌کردم. اسم و محل زندگی‌اش را پرسیدم. گفت: اسمم «ابراهیم» است و اهل عراق هستم. ولی زبان فارسی را هم می‌دانست. روزی ضمن بیان خاطراتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر مطهر حضرت رضا (علیه‌السّلام) مشرف می‌شوم و مدتی می‌مانم و به برمی‌گردم. بعد ادامه داد: در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود، دو مرتبه پیاده مشرف شدم. در مرتبه اول، سه نفر جوان [که با من هم‌سن بودند و رفاقت و صداقت ایمانی بین ما بود و بسیار به یکدیگر علاقه و محبت داشتیم]، تا یک فرسخی همراه من آمدند و هم بخاطر جدا شدن از من، و هم بخاطر اینکه نمی‌توانستند با من مشرف شوند، بسیار غمگین و افسرده و نگران بودند. هنگام وداع با من، گریه افتادند و گفتند: تو جوانی و چون سفر اول را با پای پیاده و به زحمت می‌روی، «حتماً مورد نظر امام رضا علیه‌السلام واقع می‌شوی» و تقاضا کردند که از طرف هر سه نفر هم سلامی تقدیم امام (علیه‌السّلام) کنم و در حرم امام از آنان یاد کنم و... با آن‌ها وداع نمودم و به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهدمقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم پس از زیارت در گوشه‌ای از حرم افتادم و از خود بی‌خود شدم. در آن حالت حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) را دیدم که برگه‌های بی شماری به دست مبارک‌شان بود و به تمام زوار [از مرد و زن حتی بچه‌ها] برگه‌ای می‌دهند. وقتی به من رسیدند چهار برگه به من مرحمت فرمودند. پرسیدم: چرا به من چهار برگه دادید؟ فرمودند: یکی برای خودت و سه تا برای سه رفیقت. عرض کردم: توزیع این برگه‌ها مناسب شأن شما نیست، بهتر نیست به دیگری امر فرمایید این رقعه ها را تقسیم کند؟ فرمودند: این جمعیت همه به امید من آمده‌اند و خودم باید به آن‌ها برسم. وقتی امام علیه‌السلام رفتند، یکی از آن برگه‌ها را باز کردم، دیدم چهار جمله نوشته شده بود: بَرائَةٌ مِنَ النّار وَ امانٌ مِنَ الْحِسابِ وَ دُخُولٌ فِی الْجَنَّةِ وَ اَنَ ابْنُ رَسُولِ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله. یعنی: «آزادی از آتش» و «امان از حساب روز قیامت» و «ورود به بهشت» و «من فرزند رسول خدا صل الله علیه و آله هستم» 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۱۰۰سورۀهود 🌷 ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِيدٌ 🌷ترجمه 👇 (اى پیامبر!) این (مطالب، گوشه‌اى) از اخبار آبادى‌ها و شهرهایى است كه ما آن را براى تو بازگو مى‌كنیم، (البتّه) بعضى از آن‌ها (هنوز) پابرجا هستند، ولى بعضى دیگر ویران شده‌اند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/m02988 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .