🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻حاج حسین یکتا در گفتگو با اتفاق کرمانشاه مطرح کرد: از مدیریت حلقه‌های میانی حکمرانی تا خاطرات زلزله سرپل‌ذهاب 🔻سیاهه مشکلات سر به فلک کشیده است؛ کرمانشاه و بحران انتخاب استاندار 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻حاج حسین یکتا در گفتگو با اتفاق کرمانشاه مطرح کرد: از مدیریت حلقه‌های میانی حکمرانی تا خاطرات زلزله سرپل‌ذهاب 🔻سیاهه مشکلات سر به فلک کشیده است؛ کرمانشاه و بحران انتخاب استاندار 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 حاج حسین یکتا در گفتگو با اتفاق کرمانشاه مطرح کرد: از مدیریت حلقه‌های میانی حکمرانی تا خاطرات زلزله سرپل‌ذهاب 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 👈👈👈 متن کامل در صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 حاج حسین یکتا در گفتگو با اتفاق کرمانشاه مطرح کرد: از مدیریت حلقه‌های میانی حکمرانی تا خاطرات زلزله سرپل‌ذهاب 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه ...اگر ما بخواهیم در حکمرانی، یک اصلاحی صورت بگیرد باید به همان حرف آقا برگردیم که «من به حکمرانی جریان‌ها حلقه‌های میانی، فکر می‌کنم» ... حضرت آقا اذن و اجازه و تفویض آتش به اختیار به این‌ها داد و اختیار خودش را به این‌ها تفویض کرد و اجازه داد که آتش به اختیار شوند و کارهای تمیز مردمی آتش به اختیاری انجام دهند و اجتماع اصحاب اهل حق را ضروری و فوری دانست و فرمودند که «دیگر از مجموع تک‌تک شما کاری برنمی‌آید، جبهه شوید و باهم جمع شوید»... ... حالا این اجتماع قلوب، این تبادل اطلاعات، این برقراری و تبادل دانش و این تجمیع قوا باید کار را در یک نقطه جدیدی و در فضای جدیدی قرار دهد که ما بتوانیم مأموریت‌های حکمرانی نظام را در جبهه مردمی به‌ عهده بگیریم... ...امروز اگر هیئت بخواهد هیئت ناطق باشد، هیئت عملی باشد و سیره عملی داشته باشد، باید در میدان بیاید و کمک کند. از آن‌طرف وقتی‌که هیئت یک نقطه معنوی، یک نقطه الهی، یک نقطه نورانی و یک نقطه خدایی است وقتی‌که در میدان بیاید برکت می‌شود... ...مسئولیتی که ما بچه‌های خط مقدمِ دغدغه‌ی کار اجتماعی علی‌الخصوص در بحران‌ها داریم... کارهای زیرساختی سازمان دهنده، آموزش‌دهنده، تقسیم‌کار کننده و حرفه‌ای و تخصصی شدن در لحظه بحران به نظر من از وظایف‌های این جبهه است... ..در سرپل‌ذهاب اگر گسلی در زیرزمین حرکت کرد، گسلی را در بالا رفع کرد و دل‌هایی را دورهم جمع کرد؛ اما زیباترین و قشنگ‌ترین خاطره برای من خاطره‌ای بود که گفتند مادر سه شهید روزها و روزها گذشته و هنوز کانکسی در شهر سرپل‌ذهاب دریافت نکرده است. با سرعت خودم را به در خانه مادر شهید رساندم و گفتم مامان تو چرا کانکس دریافت نکردی؟ گفت: «آقای یکتا بگذار همه کانکس بگیرند من‌بعدش کانکس می‌گیرم»... ..زیباترین و بهترین خاطره حضورم در دفاع مقدس، خاطره‌ای است «که خوش آن ایامی که با دوست گذشت»؛ در پای بازی دراز گذشت، در دشت ذهاب گذشت، در بیمارستان‌ شهید نجمی وسط شهر سرپل‌ذهاب گذشت، در تنگه حاجیان گذشت، در جبهه‌ آب باریک گذشت و در پادگان ابوذر گذشت. فقط می‌توانم بگویم که اولین جبهه، اولین اعزام، اولین شهیدها، اولین رفیق‌ها، اولین شکل‌گیری حال و هوا و شاید حس و فضای روحی و دلی و معنوی ما در سرپل‌ذهاب و در این استان کرمانشاه بود؛ به این خاطر حلاوت و شیرینی اولین اعزام هیچ موقع در آن سن و سال کم(سال اول دبیرستان) اعزام به جبهه سرپل فراموشم نمی‌شود... 👈👈👈 متن کامل در صفحه چهارم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻روایت اتفاق کرمانشاه از خیانت‌های بنی‌صدر به کشور: ماجرای خیانت‌های بنی‌صدر در کرمانشاه 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻روایت اتفاق کرمانشاه از خیانت‌های بنی‌صدر به کشور: ماجرای خیانت‌های بنی‌صدر در کرمانشاه 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 روایت اتفاق کرمانشاه از خیانت‌های بنی‌صدر به کشور: ماجرای خیانت‌های بنی‌صدر در کرمانشاه 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 👈👈👈 متن کامل در صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 روایت اتفاق کرمانشاه از خیانت‌های بنی‌صدر به کشور: ماجرای خیانت‌های بنی‌صدر در کرمانشاه 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور ایران که در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸ به پیروزی رسیده و رئیس‌جمهور شده بود در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۰ و در سن ۸۸ سالگی درگذشت ابوالحسن بنی‌صدر که در ابتدا و شروع نهضت اسلامی از فعالان دانشجویی خارج از کشور محسوب می‌شد و در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی توانسته بود خود را در میان جریان‌های مذهبی به‌واسطه مناظره‌هایش با جریان‌های ضد اسلامی به محبوبیت برساند و در شورای انقلاب حضور پیدا کند و بر اساس همین پشتوانه به مقام ریاست جمهوری نائل شود اندک‌اندک نقاب از چهره انداخت و به مخالفت با نهادهای انقلابی، کمیته‌های انقلاب، بسیج و سپاه و از همه مهم‌تر مخالفت با ولایت‌فقیه برخاست و نشان داد که نه کفایت سیاسی لازم برای نشستن در کرسی ریاست جمهوری انقلاب اسلامی را دارد و نه لیاقت آن را دارا می‌باشد... ...این شروع ماجرایی بود که با پیوند خوردن بنی‌صدر با سازمان منافقین و شخص مسعود رجوی سبب شد دوران بی‌سابقه‌ای از خون و آتش کشور را در بربگیرد که ترور حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای(مدظله) که در آن زمان نماینده مجلس بودند در ۶ تیر ۱۳۶۰ به لطف خداوند متعال ناکام ماند... ...در مردادماه ۱۳۶۰ بنی‌صدر به همراه مسعود رجوی با پروازی که بهزاد معزی خلبان آن بود کشور را به مقصد فرانسه ترک کرد و در شورای به‌اصطلاح مقاومت ملی که رجوی راه‌اندازی کرده بود عضو گردید و دختر خود(فیروزه بنی‌صدر) را به عقد مسعود رجوی درآورد... ...حال نگاهی گذرا به کارنامه مملو از خیانت و جنایت بنی‌صدر می‌پردازیم: ۱- بنی‌صدر تحت پوشش سازمان سیا(اسم‌ رمز: اس‌. دی‌. لور ۱) ۲- اقدام مشکوک بنی‌صدر در انهدام بقایای تجهیزات حمله نظامی آمریکا به طبس ۳-کارشکنی در تعامل با قوای سه‌گانه: ۴- عدم درک تهدید و تشکیل جلسات شورای عالی دفاع قبل از تهاجم دشمن ۵- اختلاف با شهید بهشتی ۶- اختلاف بر سر اداره جنگ ۷- دفتر همکاری‌های مردم و رئیس‌جمهور پل ارتباط بنی‌صدر با مجاهدین خلق ۸- طراحی کودتای بنی‌صدر در کرمانشاه با پشتیبانی عراق ۹- زمين بدهيم و زمان بگيريم! ... 👈👈👈 متن کامل در صفحه پنجم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻دفاعی مقدس با سرخط خون 🔻در سایه غفلت مسئولین باغ فردوس کرمانشاه رخ داد؛ بی‌توجهی و اهمال نسبت به قطعه ۱۱ شهدا! 🔻پایگاه بسیج و گروه جهادی حوزه علمیه مشکات به نام شهید مصطفی اخلاقی نام‌گذاری شدند 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_تخصصی #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 🔻دفاعی مقدس با سرخط خون 🔻در سایه غفلت مسئولین باغ فردوس کرمانشاه رخ داد؛ بی‌توجهی و اهمال نسبت به قطعه ۱۱ شهدا! 🔻پایگاه بسیج و گروه جهادی حوزه علمیه مشکات به نام شهید مصطفی اخلاقی نام‌گذاری شدند 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 در سایه غفلت مسئولین باغ فردوس کرمانشاه رخ داد؛ بی‌توجهی و اهمال نسبت به قطعه ۱۱ شهدا! 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه 👈👈👈 متن کامل در صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh

🔍#مطالعه_کوتاه #ماهنامه_اتفاق_کرمانشاه ✅ صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه: 🔴 در سایه غفلت مسئولین باغ فردوس کرمانشاه رخ داد؛ بی‌توجهی و اهمال نسبت به قطعه ۱۱ شهدا! 👤به گزارش ماهنامه فرهنگی، اجتماعی اتفاق کرمانشاه تا قبل از شرایط پیچیده‌ی بیماری عالم‌گیر کرونا، هرازچندگاه توفیق زیارت به‌ظاهر خفتگان همیشه بیدار را پیدا می‌کردم. شهدای عزیز را می‌گویم که عکس صورت‌های زیبا و معصومشان از روی سنگ‌های سیاه هم نورافشانی می‌کند. وقتی دیدم مسئولین باغ فردوس کرمانشاه مثل شهرهای بزرگ دارند طرح همسان‌سازی مزار شهدا را اجرا می‌کنند خوشحال‌تر از همیشه پیگیر بودم که ببینم کار کی به انتها می‌رسد اما... همیشه این اماهای آزاردهنده کار را خراب می‌کنند! در قطعه‌ی ۱۱ که شهدای آن جزء شهدای سال‌های پایانی جنگ هستند، تا نیمه‌های راه‌کار پیشرفت خوبی داشت ولی نمی‌دانم کدام عامل بازدارنده ادامه‌ی کار را به تعطیلی کشاند... امروز چیزی نزدیک به یک‌سال و نیم است که کار در نیمه‌ی باقیمانده‌ی این قطعه تعطیل‌شده است. سنگ‌های سیمانی مزار شهدا پوسیده و بعضاً ترک برداشته‌اند، بماند که پایه‌های استیل قاب عکس‌ها و میله‌های آهنی پرچم‌ها هم بریده‌شده و به گفته‌ی مردم به سرقت رفته‌اند! شهدای مظلوم این قطعه نه عکسی برای دیده شدن دارند و نه پرچمی برای افراشتن... قلبم از دیدن سنگ مزار برادران آرمین درهم‌فشرده می‌شود. شهیدان خسرو و بهمن آرمین جزء معدود شهدای کمتر شناخته‌شده‌ای هستند که بنا بر قولی اصالت همدانی دارند. بهمن زاده‌ی تویسرکان بود که از ۵ سالگی همراه خانواده‌اش به کرمانشاه آمده ساکن شدند و در ۲۷ سالگی به یاران شهیدش پیوست. خسرو هم تازه‌جوانی بود که به گروه ازجان‌گذشته‌ی بسیجیان پیوسته‌ و در عملیات والفجر ۹ شرکت کرد که در همین عملیات و در سن ۱۷ سالگی مفقودالاثر شد... سال ۱۳۷۱ و بعد از ۷ سال پیکر پاک خسرو به کرمانشاه بازگشت و در کنار مزار برادر شهیدش در قطعه‌ی ۱۱ شهدا باغ فردوس آرام گرفت. امروز که نمی‌دانم والدین این دو شهید بزرگوار هنوز در سرای ما هستند یا به پسران رشیدشان پیوسته‌اند، دلم می‌سوزد از دیدن سنگ مزارهای دو برادر عاشق‌پیشه... امان از میهمان‌نوازی ما وقتی بخواهیم چشم‌هایمان را روی حقایق ببندیم... از کودکی سعادت حضور یافتن بر مزار شهدای این قطعه را داشته‌ام و هنوز عکس‌های خندان برادران آرمین بر صفحه‌ی ذهنم می‌درخشد اما... این هم از جنس همان اماهاست که پیش‌تر ذکر کردم! عزیزانی که برای اولین‌بار به زیارت شهدای این قطعه می‌روند قطعاً دچار حیرت می‌شوند! چراکه شهدای مظلوم قطعه‌ی ۱۱ به دو گروه تقسیم‌شده‌اند... مزار بعضی‌هایشان که هنوز بازسازی نشده به دلیل ارتفاع بلند دیواره‌های سیمانی برای خواهران پا به سن گذاشته و بعضاً مادران مسنی که توانایی راه‌رفتن معمولی را هم ندارند دور از دسترس است! عکسی برای شناخته شدن از آن‌ها نمی‌توان دید و باید تنها به پرده‌ی خیال برای تجسم ذهنی چنگ زد... بعضی از پرسش‌هایی که همیشه ذهن درگیرم را مُشوش می‌کنند این‌ها هستند: - تفاوت شهدایی که قطعه‌ی مزارشان مقابل حسینیه است با این شهدای مظلوم چیست که مزار آن‌ها مرتب غبارروبی می‌شود و هر مسئولی برای گرفتن عکس‌های یادگاری در زمان انتصابش تنها به همان‌جا بسنده می‌کند؟ - چرا مزار برخی شهدای مدافع حرم ازجمله شهید بزرگوار اکبر ملکشاهی، هیچ نشان و حتی بنر ساده‌ای ندارد که زائران راحت مزارش را پیدا کنند؟ دلگیرم و سخت آزرده‌خاطر... می‌دانم این شهیدان بزرگوار «عِندَ رَبهِم یُرزَقُون» هستند و به توجه ما احتیاجی ندارند اما از خودم می‌پرسم، آیا فاصله‌ی طبقاتی میان شهدا هم‌معنا دارد؟ تلاش کردم این درد را به گوش متولیان امر برسانم اما دری به رویم گشوده نشد و گوشی حرف‌هایم را نشنید... گاه به بهانه‌های واهی بیرون رانده شدم و گاه اجازه‌ی اولیه‌ی شرفیابی به حضورشان را پیدا نکردم و گاهی... بگذریم. درست نمی‌دانم، شاید امروز همان روز است که صدای این لاله‌های در خون خفته‌ی باغ شهادت در ایام عزای سالار شهیدان با قلم کم‌جانم به گوش همه برسد. 👈👈👈 متن در صفحه ششم شماره ۵۲ ماهنامه اتفاق کرمانشاه می‌خوانید👉👉👉 📌@etefagh_ksh