eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
30.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
118 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
مژده‏ اى دل که به ماتاج سرى داد خدا شب ما سوته دلان را سحرى داد خدا سجده شکر به جا آر که از رحمت خویش تیر جانسوز دعا را اثرى داد خدا شجرطیبه ى گلشن طاها را باز هم ثمر داده و هم برگ و برى داد خدا تا که اسلام قوى گردد و الحاد ضعیف صدف بحر ولارا گهرى داد خدا اى صبا فاطمه را مژده بده کز ره لطف صادق آل نبى را پسرى داد خدا ملک از کنگره ى عرش برین مژده دهد که به ما ناجى نیک و سیرى داد خدا بهر آزادى ابناء بشر باردگر به بشر رهبر فریادگرى داد خدا تا کندزیرو زبر کاخ ستم را اى دل مژده ‏ى آیت فتح و ظفرى داد خدا تا به پرواز در آید به جهان طایر فکر امشب از شوق و شعف بال و پرى داد خدا شادمانم من ژولیده که از رحمت خود به من بى هنر امشب هنرى داد 🌺 ولادت الله علیه 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
آن شب زمين مكه بر خود ناز مى‏ كرد با ناز خود درهاى رحمت باز مى‏ كرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گوياى تكبير بلال از هر طرف بود آن شب شفق در باغ دلها لاله مى ‏كاشت آن را به عشق يار هجده ساله مى‏ كاشت آن شب سحر سجاده ‏ى دل باز مى‏ كرد قامت به قد قامت، مودّت ساز مى ‏كرد آن شب فلق شعر گل مهتاب مى‏ خواند از بهر غم، شادى، حديث خواب مى ‏خواند آن شب سپيده جامه بر تن چاك مى‏ كرد گرد ملال از روى احمد پاك مى‏ كرد آن شب زمان چرخ و فلك را تاب مى ‏كرد كلك قضا لوح قدر را آب مى‏ داد آن شب زمين آبستن شور و شعف بود غواص دل آماده‏ ى صيد صدف بود آن شب منا شعر مباركباد مى‏ خواند زيبا سرود آن شب ميلاد مى‏ خواند آن شب خديجه بود و درد بار دارى از باردارى بود كارش بيقرارى آن شب ز تنهايى روانش رنج مى ‏برد رنج شكوفايى به پاى گنج مى‏ برد آن شب زنان مكه بر او پشت كردند از او بريدند و نكوهش مشت كردند آن شب درّ ناسفته ‏اى، بحر كرم سفت طفلى كه بودش در رحم با او سخن گفت آن شب ميان آن دو اسرارى مگو بود وقت شكوفايى نخل آرزو بود آن شب به مادر از بهشت و حور مى ‏گفت از مرگ ظلمت در ديار نور مى‏ گفت آن شب سحر آهنگ شادى ساز مى ‏كرد در را براى صبح صادق باز مى‏ كرد آن شب خديجه بود و آه جانگدازش لطف خداى مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتى بانوان امداد كردند با يارى خود قلب او را شاد كردند آن يك به دستش ساغرى آكنده از مُل آن يك برايش سندس و استبرق و گل آن يك به پايش با ترنم لاله مى ‏ريخت لبخند از لب در، ديار ناله مى‏ ريخت آن يك برايش باده در پيمانه مى ‏كرد آن يك پريشان گيسوانش شانه مى ‏كرد مريم به گوشش آيه انجيل مى‏ خواند آسيه بهرش داستان نيل مى‏ خواند سارا برايش عود و عنبر دود مى ‏كرد او را مهيا بهر يك مولود مى‏ كرد ناگه خدا از راز هستى پرده برداشت آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت تا مصطفى را ابتران ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پيغمبر نخوانند ام القرا آيينه دار نور گرديد چشم كج انديشان عالم كور گرديد كون و مكان را ذات حق زيب و فرى داد بر خاتم پيغمبرانش دخترى داد آن هم چه دختر نازنين و ناز پرور دختر نه بلكه بر يتيم مكه، مادر بالاتر از او بين زنها دخترى نيست در امتحان همسرى شد نمره ‏اش بيست هر تار مويش آيه حبل المتين است بر حلقه ‏ى انگشتر خاتم، نگين است آمد به دنيا عصمت كبراى سرمد ام‏ الائمه فاطمه ام ‏محمد آمد به دنيا شاهكار كلك خلقت گنجينه شرم و حيا و كان عصمت آمد به دنيا آنكه نورش منجلى بود معراج احمد بود و منهاج على بود آمد به دنيا آنكه هستى هست مستش از مستى هستى بشر شد پاى بستش گر او نبودى هستى عالم نبودى مشهودى از آب و گل و آدم نبودى گر او نبودى زندگى بى محتوا بود در پرده ابهام آيات خدا بود او رحمتى بر رحمةللعالمين است او زينت آيات قرآن مبين است بر جسم ختم‏ الانبيا روح است زهرا بر كشتى عدل على نوح است زهرا آئينه دار نهضت پيغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقى على هست و على را اوست كوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستين بر زنان حفظ حجاب است لبهاى ختم الانبيا بوسيد دستش پيمانه صبر على گرديد مستش از بس كه داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بود از احترامش بى فاطمه نام نبى معنا ندارد فرقى على با حضرت زهرا ندارد