eitaa logo
خانواده و مهارتهای زندگی
190 دنبال‌کننده
447 عکس
382 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسته اینترنت هدیه ۲۰ گیگابایتی یک ماهه 🔹همراه اول:  ☆100☆ 🔹رایتل:  ☆100☆ 🔹ایرانسل:  #1☆5☆ https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
نقل قولی از دختری مجرد  چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم. چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم  نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم. در فامیل  از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از  فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود. من و او تنها 5 ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود . بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را  رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم . بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را  رد می کردم. تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم. اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد. سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگتر ها می گفتند "هر چه نشینی بر تخت نشینی " یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند. چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم. از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی، داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند. هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم. از نظرم آن ها هم مردود بودند. من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم . حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم. آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم. پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بود از من خواستگاری کرد. فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام . چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در او جمع شده بود فقط به خاطر چند سال فاصله سنی رد کردم.؟ سنم به 45 رسیده بود  تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشد اگر هم بود چهره دلنشینی نداشت. امروز در ۵۰ سالگی  حس همسر شدن و از همه مهمتر حس مادر شدن را از دست داده ام.امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کند و من هنوز اندر خم یک کوچه منتظر خواستگارم. امروز حسرت فرصت‌های گذشته را می خورم. https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
چطوری میتونم آهک کتری رو رفع کنم؟🤔 اینکه کاری نداره کافیه پوست سیب زمینی یا هویج را در کتری بجوشانید  تا آهک آن جدا شود 😋🍴〰〰〰〰〰
24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سبزی با مرغ گوشت سینه یا ران مرغ هر اندازه دوس داستید سبزی قورمه سبزی ۸۰۰گرم لوبیا یک‌پیمانه پخته شده لیمو عمانی ۲تا۳عدد نمک فلفل سیاه زرچوبه  ادویه مرغ برای سرخ کردن گوشت پیاز دوعدد متوسط یا یک‌عدد درشت شنبلیله خشک ۲ق غ ادویه قورمه سبزی ۱ق م پودر لیمو عمانی ۱ق غ 😋🍴〰〰〰〰〰 Join
❤️🍃❤️ ✅معجزه چشم گفتن ✍خانم ها بدانند که چشم گفتن درمقابل شوهر یک نوع مدیریت شما در دل همسر است. اگر شما بخواهید شوهرتان را وابسته به خودتان کنید، استفاده از کلمۀ چشم معجزه می‌کند. چشم از زبان بیرون می‌آید و شما را روی چشم شوهرتان می‌گذارد. این تعابیر شاعرانه نیست. تبعیت زن، خدمت هنرمندانه به خویش است. 💥با این کار، جایگاه خانم‌ها پایین نمی‌آید بلکه چشم گفتن به همسر یعنی:"حفظ اقتدار مرد" و " بالا بردن جایگاه زن" ‌‌‌ ‌ ┈┈•°.⤳❁ ♥️ ❁⬿.°•┈┈ 💕 زندگی آرام ❤️‍🔥
🔻 👩‍❤️‍👨 همسرانه آغوش‌همسر آرامش بخش ترین نقطه دنیاست... آن را از هم دریغ نکنید... حتی اگر از هم دلخورید... آغوش بهانه خوبی برای برگشت به زندگیست... 🫂 ‌‌‌ ‌ ┈┈•°.⤳❁ ♥️ ❁⬿.°•┈┈ 💕 زندگی آرام
زني موبايل شوهرش را برداشت شروع به گرفتن شماره ي خودش کرد. با تعجب ديد که شماره اش بنام (نکبت2) ذخيره شده. آيا او عصباني شد ؟!؟؟؟؟ نه، 😑☝️ بيشتر در تعجب بودکه نکبت1 کيه 🤔😆☝️ 🤣🤣🤣🤣🤣🤣  https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
عوارض شکستن قولنج انگشتان در کودکی و نوجوانی 🔸لرزش دست در پیری 🔹آرتروز 🔸ابتلا به بیماری پارکینسون 🔹پاره شدن شریان ها 🔸تار شدن دید 🔹فاصله پیدا کردن مفاصل 🔸 اختلال در خواب راحت https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🎁 بسته هدیه جدید ✴️ باتوجه به استقبال هموطنان از بسته اینترنت رایگان برای دور اول ، بسته هدیه جدید ۱۰ گیگابایت ۷روزه برای استفاده از سکوهای داخلی ایتا، روبیکا، تلوبیون، ویراستی، بله، سروش، گپ، آی‌گپ و ذره‌بین در نظر گرفته ‌شده است. 🔸همراه اول و رایتل با کد دستوری *100*673# 🔸ایرانسل با کد دستوری *5*1# ♦️ یادتون باشه که بهتره بسته فعال دیگر هم برای استفاده از این بسته داشته باشید. https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada