❣ یک دقیقه مطالعه
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید.
جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...
زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.
پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها دوست داشتند همسرشان مهربان باشد و مادری خوب که فرزندان شان را به شایستگی تربیت کند.
اما امروزه ما به اینها کفایت نمیکنیم، دختری را میپسندیم که علاوه بر اینها مانند باربی باشد و کوچکترین ضعفی در ظاهرش وجود نداشته باشد، اندامش مانند ورزشکاران حرفه ای باشد و در عین حال تحصیل کرده و شاغل هم باشد و بتواند بخشی از هزینه های خانواده را هم پرداخت کند، هم بسیار دانا باشد و هم خنگ و بامزه، هم به لحاظ مالی مستقل باشد و در عین حال حرف گوش کن.
زندگی در چنین فضایی همانند تجربهی نوعی خشونت است و خشونتی پنهان که به صورت اضطرابی همیشگی برای شایسته بودن خود را نشان می دهد.
البته کار به اینجا هم ختم نمی شود
زنان جامعهی ما همواره در فضای ارزش های متناقض زندگی میکنند، یعنی از سویی جامعه مدام آنها را سوق می دهد به زیباتر شدن، عمل کردن، استفاده از لوازم زیبایی و...
و از سوی دیگر همین رفتارهای آنها را به باد تمسخر می گیرد که زنان موجوداتی سطحی و دست و پاچلفتی و دور از اجتماع و... هستند.
از سوی دیگر از آنها میخواهیم که در اجتماع حضور داشته باشند و استقلال مالی پیدا کنند و در عین حال پیشرفت آنها حجم زیادی از حسادت و خشم را در ما بر می انگیزد و نگرانیم نکند که یک زن از ما جلو بزند. از او می خواهیم در عین حال هم به لحاظ مالی مستقل باشد و هم مانند مادرانمان بگوید چشم.
تازه اگر زنی در این اجتماع بتواند بر کلیشه های جنسیتی غلبه کند و خود را به سطوح بالای اجتماعی برساند، در بسیاری از موارد نه تنها تحسین نمیشود بلکه با لقبهایی مانند زن سیبیلو و زنی که شبیه مردان است و... تحقیر میشود.
زن بودن در جامعهی بلاتکلیف ایران یعنی تجربهی مداوم انواع خشونتهای پنهان و آشکار.
مقام زن را ارج بنهید. او را همانطور که هست دوست بدارید و چیزی را به او تحمیل نکنید.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
از جمعیت سیصد و سی میلیونی آمریکا سه میلیون نفر مسلمان هستند و دراین میان فقط هفتصد هزار نفر شیعه هستند.
با این که مسلمانها در اقلیت هستند اما سبک ازدواجشون به توصیه های اسلامی بسیار نزدیکتره،در روایات مضامینی داریم که اگر پسری به خواستگاری آمد از ایمانش راضی بودید به این وصلت رضایت دهید، یا توصیه به ازدواج با زنان مومن؛ در مذمت ازدواج با زنان زیبارو و ثروتمند که غیرمومنه از آن بعنوان دختری که در مزبله رشد کرده است نام میبرد.
حال باید دید در کشورهای اسلامی چقدر فرهنگ ازدواجشون به این روایات نزدیکه و در میان مسلمانان آمریکا چقدر به مضامین این روایات عمل میگردد⁉
در آمریکا سبک ازدواجها با تجربیات و مشاهداتی که بنده داشتم، بسیار به توصیه های اسلامی نزدیکتره، ملاک اول و آخر براشون تقوا و تفاهم اخلاقی است، ملاکهای چون موقعیت اجتماعی و این که هم شان هستند یا نه، پولداری خانواده ها و چقد جهیزیه میاره، فلان جا عروسیمون برگزار بشه یا نه و.... براشون مطرح نیست.
یک پسری را دیده ام از یک خانواده روحانی و سید با دختر تازه مسلمان شده از آمریکا و از خانواده کافر با این که سه سال هم خانمه بزرگتر ازدواج کرده بودند که اگر در فرهنگ ایران می خواست همین پسر ازدواج کنه به خانواده کمتر از شان خودشون رضایت نمیداد.
در میان مسلمانان آمریکا چون دین و تقوا براشون مهمه، زندگیهای پایدارتری دارند و خانواده های شاد و فرزندانی مومنی تربیت می کنند.
💠تجربه های یک خانم خبرنگار ایرانی در آمریکا
#سبک_زندگی_دینی
#ازدواج_تقوا
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
⚘الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ ⚘
دسټاטּ ټو حالا شده بالاټریݩ دسټ
جبریل بوسہ مےزند بر اینچنیݩ دسټ
خلق ازل ، کار ابد بر عهده ے ټوسټ
اے اولیݩ دسټِ خدا، اے آخریݩ دسټ
💝به حق امام علی (ع) عیدی امشب
برآورده شدن حاجت دلتون باشه...💝
🌹عیدتون مبارک🌹
*چه کسی عدد صفر را اختراع کرد ؟*
دانشجویی که در روسیه تحصیل میکند میگوید:
بالاترین امتیاز برای اکثر امتحانات در روسیه ۵ است. اگر دانشجویی به هیچ سؤالی پاسخ ندهد و برگه امتحان خود را خالی برگرداند، بدون اینکه پاسخی به آنها داده باشد، از ۵ نمره ۲ دریافت میکند. در روزهای نخست حضورم در دانشگاه مسکو من از این سیستم اطلاعی نداشتم و تعجب کردم و از دکتر تئودور مدراف پرسیدم: "آیا این منصفانه است که یک دانشجو که به هیچ سؤالی پاسخ نداده، شما از ۵ به او ۲ میدهید؟ چرا به او صفر نمیدهید؟ آیا این شیوهی درستی است
جواب داد: "چگونه میتوانیم به انسان صفر بدهیم؟ چگونه میتوانیم به کسیکه ساعت ۷ صبح از خواب برخاسته تا در همهی سخنرانیها شرکت کند، صفر بدهیم؟ چگونه میتوانیم به او صفر بدهیم درحالیکه او در این هوای سرد برخاسته و با استفاده از وسایل نقلیه عمومی به موقع رسیده و امتحان داده و سعی کرده تا سؤالات را حل کند؟ چطور میتوانیم برای شبهایی که برای تحصیل گذرانده و پول خود را صرف خرید دفتر و قلم کرده و برای مطالعه کامپیوتر خریده، صفر بدهیم؟ چطور میتوانیم وقتی او تمام سبکهای زندگی دیگر را ترک کرد و سبک زندگی دانشجویی را انتخاب کرده تا تحصیلات خود را دنبال کند، به او صفر دهیم؟ در اینجا پسرم، ما فقط به این دلیلکه او جوابها را نداده به دانشجو صفر نمیدهیم. ما حداقل سعی میکنیم به این واقعیت احترام بگذاریم که این یک انسان است، و او دارای مغز و تفکر و شعور است، و او سعی و تلاش کرده، نمرهای که ما به او میدهیم، فقط برای سؤالات موجود در کنکور یا امتحان نیست، بلکه به معنای نشان دادن قدردانی و احترام به این واقعیت است که این انسان، انسانی است که سزاوار کسب نمره است.
راستش گریه کردم و نمیدانستم چگونه پاسخ دهم. من آنجا ارزش خودم را بهعنوان یک انسان دانستم. صفرها در واقع میتوانند انگیزه را برای دانشجویان کاهش دهند و میتوانند به سرعت آنها را نابود کرده و باعث شوند آنها بهطور کلی مطالعه خود را متوقف کنند. هنگامیکه نمرهی صفر در کارنامه داده شود، آنها دیگر انگیزهای برای تحصیل ندارند و ممکن است تصور کنند که، هیچکاری نمیتوانند انجام دهند.
*این پیام عالی برای همه معلمان و هر کس که در ارتقاء آموزش و پرورش نقش دارد بفرستید، بیایید دوباره به بهترین روش ارزیابی دانشآموزان خود فکر کنیم!
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🔴#مردا_زحمت_بکشن_بخونن😏
👌 مرد هایی که #زنان محجبه دارند،
گاه یادشان میرود که از #همسرانشان
بابت حجاب_تشکر کنند!
⛔️یادشان میرود که #پذیرایی از مهمان
با حجاب سخت تر است!
⚠️یادشان میرود که
⚠️ #مسافرت با حجاب سخت تر است!
یادشان میرود که #بچه داری با حجاب سخت تر است!
🔍یادشان میرود که خرید با #حجاب سخت تر است!
❣️یادشان میرود که در #گرمای تابستان چه #جهادی است چادری بودن!
❣️یادشان میرود اگر #خیالشان از همسرشان #راحت است؛
❣️بخاطر سختی #حجابی است که آنها تحمل میکنند!
🌼گاهی با شاخه ای گل 🌷
از #همسرانتان بابت حجابشان تشکر کنید،🙏❤️
تا بدانند که #جهادی که #امروز با #حجابشان میکنند ،برایتان #ارزشمند است.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🔴 روز مباهله چیست؟
مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری روی داد. رسول اکرم( ص) طی نامه ای اهالی مسیحی نجران را به آئین اسلام دعوت کرد اما مردم نجران حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند به همین دلیل گروهی از مسیحیان نجران همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان مثل« عاقب» و« سید» برای تحقیق پیرامون حضرت محمد صلی الله علیه و آله و گفتگو و مناظره با وی به مدینه آمدند. آن ها به خدمت پیغمبر رسیدند و مباحثه را آغاز کردند، آن ها طی صحبت های خود عیسی (ع) را پسر خدا معرفی نمودند و دلیل آن ها همان تولد عیسی بدون پدر بود. خداوند در جواب آن ها اظهار می دارد که داستان عیسی پیش خداوند مانند داستان آدم است که وی را از خاک آفرید، یعنی درصورتی که عیسی پدر نداشت آدم هم پدر و مادر نداشت و درصورتی که بنا باشد که عیسی را بخاطر آن خصوصیت پسر خدا بدانند، باید در مورد آدم هم چنین اعتقادی داشته باشید، بلکه آدم اولی است. درحالی که هر دو نفر مخلوق خدا هستند و خداوند با قدرت خود آن ها را بطور غیر معمول افریده است. بزرگان نجران این جواب را که حقیقتاً مستدل و منطقی بود نپذیرفتند و بنابراین پیغمبر به فرمان خداوند، آن ها را به « مباهله» دعوت کرد. مباهله این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند. همچنین خداوند در آیه ۶۱ سوره آل عمران می فرماید: « هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم » در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جار و جنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است. در روز مباهله مسیحی ها با اسب های زینت شده به طلا در محل حاضر شدند در صورتی که پیامبر(ص) با حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمده بودند که در این هنگام وقتی مسیحیان دیدند پیامبر(ص) نزدیک ترین خویشانش را برای مباهله حاضر کرده اند به حقانیت آنها گواه دادند و به پیامبر(ص) اعلام کردند که مباهله نمی کنیم. پیامبر(ص) نیز از آنها درخواست کردند یا اسلام آورند و یا در پناه اسلام باشند و برای مسلمانان توطئه چینی نکنند و آنها را آزار ندهند، در این هنگام مسیحیان پذیرفتند زیر پرچم اسلام قرار گیرند.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
بزرگواری تعریف میکرد👇
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم و غمِ حسین مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد،
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد.
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده، زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است،
حوالهی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که در عزای امام حسین بر سر میزده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه دردمندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته، هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده
و یک حسینی راستین بوده است .....
اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
اگر لذت بردید نشرش دهید...
لطفا حسینی واقعی باشیم.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🦋 #تلنــگر 🦋
🌿 پسرے ازمادرش پرسید: چگونه میتوانم براے خودم زنے لایق پیدا ڪنم؟!!!🤔
🌷مادر پاسخ داد: نگران پیدا ڪردن زن لایق نباش، روے مردے لایق شدن تمرڪز ڪن😊
🦋✍🏻حڪاےت خیلے از ماهاست ڪه هنوز آدم لایقے نشدیم؛ دنبال همسرخوب و لایق میگردیم😐
🦋✍🏻همون آدمے باش ڪه از همسرت توقع دارے و همون آدمے باش ڪه دوست دارے، همسرت باشه
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🍃⚜️🍃⚜️🍃⚜️
#همسرداری
🔖وقتی خونه اید طوری با همسرتون رفتار کنید که بین بودن و نبودنتون بشه فرق گذاشت.
✳️با همسرتون صحبت کنید🗣
✳️به حرفاش گوش بدین👂
✳️در یک سری مسائل از همسرتون نظرخواهی کنید
بزارید همسرتون بفهمه تو زندگی شما نقشی داره
همینجوری نیاید خونه بشینید پای تلویزیون شامتون رو بخورید بعد هم بخوابید❌
زندگی با همین کارهای کوچیک شیرین میشه❤️
💜صحبت کردن،محبت کردن،کمی از مسائل رو با همفکری هم حل کردن به زندگی جریان میده
❌نزارید زندگی سرد و بی روح بشه
به زندگیتون عشق اضافه کنید ❤️
خونه میتونه فضای عاشقانه های شما باشه
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅*
1⃣👈 شب اول قبر چیست؟ در شب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه از آن وحشت دارند؟ آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومی دارد یا خیر؟
*"پاسخ حجت الاسلام عالی"*
✍ *هر مسلمان معتقدی می داند که در آیندهی دور یا نزدیک با چنین شبی روبرو خواهد بود. ما در روایات داریم که کلمهی قبر همان عالم برزخ است. این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند. دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود. یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود. و با این بدن تا قیامت کاری نیست*
*بنابراین اگر گفته می شود فشار قبر، سوال اول قبر، وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل، مراد برزخ است. از همان زمان مرگ که فرد از عالم دنیا مفارقت می کند و روح از بدن جدا می شود شخص وارد برزخ می شود. از امام صادق (ع) سوال کردند که برزخ چیست؟ فرمود: برزخ همان قبر است، از هنگام مرگ تا قیامت. این فاصلهی زمانی از زمان مرگ تا قیامت، زندگی برزخی است. آن ساعات اولیه ای که روح از بدن مفارقت کرده و جدا می شود، ساعات عجیبی است و حتی روزهای اولیه که روح انسان از بدن جدا شده و فرد می میرد روزهای عجیبی است. از این جهت که در عین حالی که شخص از دنیا رفته هنوز به این خاطر که انس با آن عالم و موجودات برزخی نگرفته و سالها با این بدن و نظام دنیوی انس گرفته، آنچنان تحیر و سردرگمی و ابهامی دارد که درست نمی تواند دریابد که کیست. یعنی هنوز فکر می کند همان بدن خاکی است که در داخل حفره می گذارند. با اینکه از آن بدن جدا شده اما به این خاطر که درست خود را نیافته گمان می کند که همان بدن است. باید زمان بگذرد تا کم کم با عالم برزخ انس پیدا کرده و از این عالم دنیا دور شده و بداند که دیگر جدا شده است*
*در دین و توصیه های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیهی میت را بکنید. که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید. توصیه های دینی چقدر زیبا شما را پیش برده تا آن میت بتواند خود را بیابد و درک کند که کجا است. در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید. در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید. چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان می کند که همان بدن است. چه بسا زمانی که می خواهند او را چپ و راست کنند اذیت می شود. او مانند تنهی درخت نیست که هرکاری خواستند بکنند و آب داغ بر روی او بریزند. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که خدا غضب می کند بر کسی که با مومن ضعیفی مدارا نمی کند. این میت الان مومن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمی آید بنابراین باید مراعات او را کرد*
*درقدم بعدی گفته شده وقتی او را تشییع می کنید و به سمت قبر می برید، آهسته آهسته ببرید. با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید. چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود. امام صادق(ع) در روایتی فرمود که میت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید، چند لحظه صبر کنید. بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید، برای بار دوم بر روی زمین بگذارید. باز یک مقدار جلوتر ببرید و برای بار سوم همین کار را تکرار کنید. در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید، چون قبر وحشت های زیادی دارد. بگذارید آمادگی پیدا کند. برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید. چقدر خوب است افرادی که این آداب را می دانند و می خواهند این کارها را بکنند در موقع دفن زیارت عاشورا بخوانند. یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود. ما نمی دانیم ارتباط آن چیست ولی فقط می دانیم که ذکر به میت کمک می کند که زودتر خود را بیابد. در قدم سوم گفته شده که وقتی او را داخل قبر می گذارید تلقین همراه با تکان دادن انجام دهید یعنی شخصی که وارد قبر می شود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است. به او بگوید توجه داشته باش، حواس خود را جمع کن و نترس. وقتی که دو ملک می آیند و از تو سوال می کنند به آنها این جواب ها را بده. چون میت گیج است فوق العاده این مسائل به درد او می خورد. در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند، نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند. یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند*
*حضرت زهرا(س) در وصیت خود به امیرالمومنین (ع) فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین. بدرستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند. یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند*
*متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور می کنند. درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بی تابی کردن ها در آن زمان باید به گونه ای باشد که بیشتر به
درد فرد متوفی بخورد. یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند. چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند. این کارها قدم به قدم باعث می شود که فرد متوفی انس بگیرد. او فریادهایی دارد که ما نمی شنویم*
*مرحوم آیت الله انصاری همدانی رضوان الله که استاد شهید دستغیب بودند می گفتند یک بار در همدان در حال تشییع شخصی بودند که من او را با بدن برزخی بالای جنازه دیدم. البته کسی او را نمی دید. می دیدم که او را به سمت تاریکی عمیق و مبهمی می برند. می خواست فریاد بزند که خدایا من را نجات بده اما زبان او به سمت کلمهی خدا نمی چرخید. من او را می شناختم که فرد بسیار ستمگر و از حکام آن زمان بود. زبان او به خدا و کمک از خدا خواستن نمی چرخید. او به مردم التماس می کرد که من را نبرید. واقعاً یک حالاتی است که ما نمی شنویم. بنابراین حالات اولیه، حالات تحیر و ترس است. شب اول قبر همان شبی است که فرد را دفن کرده اند. عالم برزخ بر خلاف قیامت شب و روز دارد. در قیامت خورشید و ماه و شب و روز برچیده می شود. اما در برزخ هنوز شب و روز وجود دارد. در قرآن در رابطه با فرعونیان داریم که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می شوند. امام صادق (ع) فرمود: این آیه مربوط به برزخ است که صبح و شام گفته است، چون قیامت روز و شب ندارد. در برزخ چون اولین شبی است که فرد با یک عالم ناشناخته و موجودات ناشناخته برخورد می کند و شب بودن نیز مزید بر علت است. آیا کسی می تواند به سادگی یک شب را در قبرستان بخوابد ؟ معمولاً افراد از این کار وحشت دارند. حالا این فرد از یک طرف در عالم نامأنوس و ناشناخته و با دیدن چهره های عجیب و غریب از طرف دیگر که برخی از چهره های برزخی بسیار وحشتناک هستند وتنهایی و دلتنگی از کسانی که با آنها مأنوس بوده از طرف سوم، در یک تحیر و ترس و اضطراب شدیدی فرو می رود. لذا پیامبراکرم(ص) فرمود: شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است. این همان شب اولی است که او را دفن می کنند. اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد. البته تعلق روح به بدن تعلق تدبیری نیست به آن معنا که بدن را مدیریت کرده و بتواند حرکت کند. اما انسی که از قبل بوده برقرار است. لذا کسانی که به زیارت قبر متوفی می آیند، میت متوجه می شود و با آنها انس دارد*
-------------------https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada--------------------
✅ *"نشر این پیام صدقه جاریه است