eitaa logo
خانواده و مهارتهای زندگی
190 دنبال‌کننده
447 عکس
382 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
 این ۷ علت دعای شما مستجاب نمی‌شود ۲۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۴ یکی دیگر از موانع استجابت دعا، بریدن از خویشاوندان و ارحام است. پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «بریدن پیوند خویشاوندی، مانع اجابت دعا می‌شود».  سرویس سبک زندگی فردا: در منابع حدیثی برای مستجاب نشدن دعا علت‌های گوناگونی بیان شده است که در این نوشته به نمونه‌هایی اشاره می‌شود. در ادامه این مطلب را به نقل از اسلام کوئست بخوانید.    ۱. گناه اساساً گناه به‌طور کلی سبب می‌شود که پرده‌های عصمت انسان دریده شود؛ گناه می‌تواند موجب نزول بلا، عدم استجابت دعا، گرفتن رزق و روزى و از بین رفتن خیر و برکت در زندگی انسان و... شود. اصولاً این خاصیت و اثر طبیعی گناه است. این چیزی است که در منابع دینی ما به آن اشاره شده است. در حدیثی آمده است خداوند می‌فرماید: «گاهى بنده از من حاجتى می‌طلبد و من آن‌را اجابت می‌کنم، ولى او گناه می‌كند، من هم به فرشتگان می‌گویم: این بنده به وسیله گناه، خود را در معرض خشم من قرار داد، و خود را مستحقّ محرومیت از نعمت من كرد، پس از این به خواسته خود نزد من نایل نخواهد شد، مگر به بندگیم گردن نهد».[۱] امام علی(ع): «گناه مانع اجابت می‌شود. راه دعا را با گناهان بسته‌ای. بنابراین، دیر اجابت شدن دعایت را بعید ندان».[۲] «تعجب است از کسی که دعا می‌کند و اجابت آن‌را کُند می‌شمارد، در حالی‌که اجابت را با گناهان، بسته است».[۳] امام سجاد(ع): «گناهانى که مانع استجابت دعا می‌شوند، عبارت‌اند از: ۱. نيّت بد داشتن، ۲. پليدى باطن، ۳.دوروئى با برادران دينى، ۴. اطمینان نداشتن به [خدا در] اجابت دعا، ۵. تأخير نمازهاى واجب تا وقت بگذرد، ۶. ترک تقرّب جستن به خدا به وسيله نيكى و خيرات، ۷. بد دهنى و گفتن سخن زشت».[۴] ۲. استفاده از مال حرام پیامبر اسلام(ص) فرمود: «هر کس لقمه‌ای از حرام بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمی‌شود و تا چهل صبح دعایش مستجاب نمی‌گردد».[۵] https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada ابن عبّاس می‌گوید: اين آيه نزد رسول خدا(ص) تلاوت شد: «اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است، بخوريد».[۶] سعد بن ابی‌وقّاص برخاست و گفت: اى پيامبر خدا! دعا كن تا خدا دعایم را مستجاب گردانَد. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «ای سعد! خوراکت را پاک گردان تا دعایت مستجاب شود».[۷] ۳. ستم کردن به مردم و کمک کردن به ستم‌کاران یکی دیگر از موانع اجابت دعا ظلم و ستم به مردم و راضی بودن به ظلم ستم‌کار در حق مظلوم است. اگر کسی در حق برادر دینی‌اش و یا دیگر افراد مسلمان ستمی روا دارد و حقوق آنها را پایمال نماید، هرگاه به درگاه خدا تضرّع و زاری نماید و به درگاه الهی دست به دعا بلند کند، خدای متعال جواب او را نخواهد داد، و بر او غضب خواهد نمود. ظلم و ستم، رشته محبّت الهی را پاره می‌کند، همان‌طور که خدای متعال می‌فرماید: «همانا خداوند ستم‌کاران را دوست نمی‌دارد».[۸] پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «قطعاً خداوند دعای ستم‌دیده‌ای را که به دیگری چنان ستمی را روا داشته است، نمی‌پذیرد».[۹] «ستم نکنید که در این صورت، دعا می‌کنید و دعایتان مستجاب نمی‌شود، و باران می‌طلبید و باران نمی‌آید، و [از خدا] یاری می‌جویید و یاری نمی‌شوید».[۱۰] امام علی(ع): «خداوند عزّ و جلّ به عیسی بن مریم(ع) وحی فرمود که به اشراف بنی اسرائیل بگو: جز با دل‌های پاک و دیدگان فروهشته و دستانی پاکیزه و به ستم نیالوده به خانه‌ای از خانه‌های من وارد نشوند. و به آنان بگو: بدانید که من دعای کسی از شما را که حقّ یکی از آفریدگان من بر گردن او است، مستجاب نمی‌کنم».[۱۱] امام صادق(ع): «هر کس ستم‌کاری را در ستمش، معذور بدارد(ستم او را توجیه کند) خداوند کسی را بر او مسلّط می‌گرداند که به وی ستم کند. پس چنانچه [برای رفع ستم او از خود] دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب نمی‌کند و در برابر ستمی هم که به او می‌شود، به وی اجری نمی‌دهد».[۱۲] نقل شده است؛ بنی اسرائیل به مدت هفت سال دچار قحطی شدند و خداوند متعال به پیامبرانشان وحی فرمود که؛ «اگر پیاده به سوی من آیید، چندان که زانوانتان بساید، و چندان دست به آسمان برکشید که دست‌هایتان به کرانه‌های آسمان رسد، و آن اندازه دعا کنند که زبان‌هایتان از دعا کردن خسته شود دعای هیچ‌یک از شما را نمی‌پذیرم و به هیچ گریه کننده‌ای از شما رحم نخواهم کرد تا آن‌گاه که حقوق مردم را به صاحبان آنها باز گردانید». آنان چنین کردند و همان روز، باران آمد.[۱۳] ۴. نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنها یکی دیگر از موانع اجابت دعا نافرمانی از پدر و مادر است، به‌طوری که قلب آنان آزرده گردد و آنها ناراضی و ناخرسند شوند. پیامبر اسلام(ص): «حجاب در برابر دعا، سرپيچى از پدر و مادر است».[۱۴]‏ امام صادق(ع): «گناهانی که دعا را رد می‌کنند و فضا را تاریک می‌گردانند، نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنها است».[۱۵] ۵. بریدن از خویشاوندان
❣نامه‌ی عاشقانه‌ی بسیار خواندنی از زن جوانی که حدود صد سال پیش شوهرش جهت تحصیل پزشکی به خارج از کشور رفته است. این نامه اکنون در کتابخانه‌ی وزیری یزد نگهداری می‌شود: بسم المعطّرٌ الحبیب تصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفت و روب و وردار و بگذار نکُشد، همین بی‌همدمی و فراق می‌کُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد. پری‌دُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیه‌‌چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده! حیّ لایموت به سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ حبس شما نبوده است. اوضاع مملکت خوب نیست؛ کوچه به کوچه مشروطه‌‌چی چنان نارنج‌‌هایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند و جواب آزادی‌خواهی، داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک! دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته‌اید و شب به شب بر گیس می‌مالیم! سَیّدمحمودجان، مادیان یاغی و طغیان‌گری شده‌ام که نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان می‌کند و نه قند و نوازش بیگم‌باجی. عرق همه را درآورده‌ام و رکاب نمی‌دهم، بماند که عرق خودم هم درآمده. می‌دانید سَیّدجان، زن جماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک‌ جا قُرص باشد، صاحب داشته باشد. دلِ بی‌صاحاب، زود نخ‌کش می‌شود، چروک می‌شود، بوی نا می‌گیرد، بید می‌زند. دلْ ابریشم است. نه دست و دلم به دارچین‌نویسی روی حلوا و شُله‌زرد می‌رود، نه شوق وَسمه و سرخاب و سفیدآب داریم. دیروزِ روز بیگم‌باجی، ابروهایمان را گفت پاچهٔ بُز. حق هم دارد، وقتی آن که باید باشد و نیست، چه فرق دارد، پاچهٔ بُز بالای چشم‌مان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر. به قول آقاجانمان، دیده را فایده آن است که دلبر بیند. شما که نیستید و خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند در زیرزمین مطبخ و زهرماری نشود کار خداست. چلّه‌ها بر او گذشته، بر دل ما نیز. عمرم روی عمرتان آقا سَیّد، به جدّتان که قصد جسارت و غُر زدن ندارم، ولی به واللّه بس است، به گمانم آن‌قدری در فالکوتهٔ طب پاریس طبابت آموخته‌اید که به علاج بیماری فراق حاذق شده باشید، بس کنید. به یزد مراجعت فرمایید و به داد دل ما برسید، تیمارش کنید و بعد دوباره برگردید. دلخوشکُنکِ ما همین مراسلات بود که مدّتی تأخیر افتاد و شیشهٔ عطری که رو به اتمام است. زن را که می‌گویند ناقص‌العقل است، درست هم هست؛ عقل داشتیم که پیرهن‌تان را روی بالش نمی‌کشیدیم و گره از زلف واکنیم و بر آن بخُسبیم. شما که مَردید، شما که عقل‌تان اَتّم و اَکمل است، شما که فرنگ‌دیده‌اید و درس طبابت خوانده‌اید، مرسوله مرقوم دارید و بفرمایید این ضعیفهٔ ناقص‌العقل چه کند؟ تصدّقت پری‌دُخت بوسه به پیوست است. 📚 پری‌دخت https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
ازدواج میتوانـد زیباتــرین اتفاقــی باشد که برایتان بیفتـــد و حالتـــان را عوض کنـــد 🌷زندگیتان را زیبا کنـــد و خنده را بر لب هایتان ماندگار کنـد ازدواجــی پاک و درست آنطور که پروردگار دوست دارد و راضی است ...! این عشق حلال و پاک شیرین ترین لذت دنـیا خواهـد بود برای قلب هایتان ❤ خیلی خوب است کسی را داشته باشیـد که در لحظه های دلتنگـی و غم بیاید و حالتان را عوض کند و در لحظه های شادی مسبب خنده هایتان شود ☺ 🌸 عشقــی که دستان شمـا را گرفتـه و با خود به بهشت میبــرد 🌸 این عشق پاک و زلال نصیب همه تان💐 https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
رسول اکرم(ص): ❣فرزندان خود را گرامی بدارید (به آنها شخصیت بدهید) وآنان را خوب تربیت کنید که موجب مغفرت شماست... مکارم الاخلاق/ص۲۲۲ https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
یا فاطمه الزهرا (س): 📝 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت بزرگی میگفت حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد. من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه بودیم گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم. این ماجرا بین متدینین پیچید ، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائیکه بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی ، پدر را ترک کردند . دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟ آیا جاسوس است ؟ و آیا ... شیخ بعد از مدتی محله ی ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد . روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم ،پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی می رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد .! نکند ؟! ؟! نکند ؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر میکردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم .. خانواده اش را نابود کردیم از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم او گفت : شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می خواند سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی میگردم ظاهرا از دوستان شماست ، شما او را می شناسید ؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالیکه بسیار ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد ، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم وعلتش را ازپرسیدم او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام ،خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند ، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند ودیگر نمی توانم در این شهر بمانم ، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت : قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین (ع) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم ... ناگهان بغضم سرباز کرد و اشکهایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف میشود من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست. دوستان ، ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم؟ ! چقدر زندگی ها را نابود می کنیم؟ https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
وط است به توضیح طرح‌ها و برنامه‌هایی که دختر و پسر برای زندگی آینده‌شان طراحی کرده‌اند، یعنی پرداختن به اهداف و فعالیت‌های بعدی در زندگی مشترکشان. در این باره گفتگو و توضیح درباره جزئیات طرح‌ها و تقاضای مساعدت، همفکری، همکاری و همراهی از همسر، یک راهکار مهم محسوب می‌شود. https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada سوالات سنجش صداقت اگر طرف مقابل شما یک دروغگوی درمان ناپذیر باشد، به سۆالات زیر صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنید و مراقب حرکات و رفتارهایش باشید تا دریابید پاسخ هایش منعکس کننده صداقت او هستند و اینکه آیا می‌توان به او اعتماد کرد یا خیر. ۱- آیا فکر می‌کنید که زن و شوهر باید در رابطه با همه چیز با یکدیگر صادق باشند، یا اینکه می‌توانند، چیزهائی را برای خود خصوصی نگه دارند؟ به عنوان مثال…؟ ۲ – آیا در روابط خانوادگی کسی به شما دروغ گفته یا خیانت کرده؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی در شما بوجود آمد؟ ۳ – آیا هرگز در روابط خانوادگی دروغ گفته یا خیانت کرده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا دوباره این کار را انجام خواهید داد؟ ۴- چنانچه بخواهید دروغ بگوئید، در مورد چه چیزهائی در رابطه تان دروغ خواهید گفت؟ وضعیت شغلی، روابط با دوستان یا…. ۵- اگر از اطرافیانتان بپرسیم که آیا صادق و قابل اعتماد بودید یا خیر، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟ ۶- فکر می‌کنید اساساً چه کارهائی «درست» و چه کارهائی «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائی برای شما مسئله‌ای نیست (تقلب در پرداخت مالیات بردرآمد، لوازم اداره یا محل کار را به خانه آوردن، ریختن زباله و آشغال در خیابان، برداشتن پولی که پیدا کرده اید و…)؟ https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
در یک رابطه خانوادگی، عاطفی و نزدیک و سالم، صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن از ضروری‌ترین اجزای رابطه هستند. دانستن این موضوع که می‌توانید روی همسر خود حساب کنید، حس امنیت به شما می‌دهد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر اگر در ترس دائمی از اینکه همسرتان به دلایلی به شما دروغ بگوید، زندگی کنید، هرگز نمی‌توانید در رابطه تان آرامش داشته باشید و همواره در تنش، تردید و انزجار بسر خواهید برد. بی صداقتی با شما چه می‌کند؟ اثرات دراز مدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد بنفس شما و نیز رابطه تان مخرب خواهد بود. یکی از مخرب‌ترین راه هائی که زوجین می‌توانند عشق، شور و حرارت رابطه‌ی خود را بکشند و صمیمیت را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است این امکان وجود دارد که کسانی که به کرات حقیقت را «دستکاری» می‌کنند، نسبت به دنیا این نگرش را داشته باشند که: «من حق دارم گاهی اوقات واقعیت را نگویم.» یا اینکه «اگر واقعیت را بگویم اوضاع خراب می‌شود، اما یک دروغ کوچک می‌تواند نجاتمان دهد.» حتی ممکن است فکر کنند «خودش نمی‌گذارد من واقعیت را بگویم. اگر حقیقت را بشنود عصبانی می‌شود و روزگار را به کامم تلخ می‌کند.» این افراد، به بی صداقتی خود تنها به عنوان یک استراتژی به منظور رسیدن به منافعشان نگاه می‌کنند. به عبارت دیگر، اشکالی در سیستم ارزشی آن‌ها وجود دارد. حتی ممکن است شخصیت این افراد زیر سوال برود. افراد دروغگو که به سادگی بی قانونی می‌کنند، عموما در دسته افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی قرار می‌گیرند. وقتی شما با یک دروغگو زندگی می‌کنید، در نهایت می‌بینید که دروغ‌های او را می‌پوشانید و خودتان هم مانند او به یک دروغگو تبدیل می‌شوید. پس اهمیت زیادی دارد همسری انتخاب کنید که صادق و رو راست است. همسر صادق چه کسی است؟ پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد به معنای جستجوی کسی است که با خود صادق باشد. انسان‌های زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی‌گویند، اما به خودشان دروغ می‌گویند. صداقت از خود شخص شروع می‌شود. بدین معنی که می‌بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید. ممکن است به خود بقبولانید که همسرتان انسان صادقی است، اما بیاد بیاورید که او از رویارویی و پذیرفتن خیلی از مشکلات خود اجتناب می‌ورزد. در اینجا موضوع این نیست که او دروغگو است، می‌توان گفت که او چندان با خودش صادق نیست. آیا طرف مقابلتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتریان و یا همکاران خود دروغ می‌گوید؟ آیا حقیقت را راجع به زندگی خود از خانواده اش پنهان می‌کند؟ آیا کار‌هایی را که شما فکر می‌کنید از روی بی صداقتی است، توجیه می‌کند؟ چنانچه در صداقت نامزدتان مردد هستید، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهید داد و مشکل خواهید توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنید. یک فرد صادق ۱- هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد. ۲- اینطور نیست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید. ۳- بدون اینکه مجبور باشید با سیاست و یا با زور حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمام حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت. ۴- به دنبال همسری باشید که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد. انواع صداقت صداقت عاطفی: صداقت عاطفی به معنای بیان واکنش‌های عاطفی مثبت یا منفی نسبت به وقایع زندگی به خصوص بیان واکنش‌های عاطفی در مورد رفتار‌های همسر است. بعضی افراد در ابراز واکنش‌های مثبت چندان مشکلی ندارند، ولی ابراز واکنش‌های منفی برایشان سخت است. در این مورد، باید مهارت‌های مناسب ارتباطی و نحوه بیان خواسته‌ها آموزش داده شود تا بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند. صداقت در مورد گذشته: شاید سۆال شود که تا چه حد می‌توان گذشته خود را به همسر گفت. واقعیت آن است که در این مورد نمی‌توان حکم کلی داد، اما هر موردی که بتواند بر زندگی مشترک سایه بیندازد، هر عاملی که ممکن است دانستن آن باعث جواب منفی طرف مقابل شود و هر موردی که اگر بعد‌ها آشکار شود اختلافات شدید را در پی خواهد داشت، باید با صداقت بازگو شود. صداقت درباره حال: صداقت درباره زمان حال به در میان گذاشتن وقایع زندگی روزمره با همسر مربوط می‌شود. این مسئله به خصوص در فعالیت‌هایی که بر همسر اثر می‌گذارند حیاتی‌تر و لازم‌تر است. در زندگی موفق، زن و شوهر به هم وابستگی متقابل پیدا می‌کنند و این ارتباط برای برنامه‌ریزی روزانه و هماهنگ ساختن فعالیت‌ها ضروری است. اما در زندگی ناموفق، هر یک درگیر کار‌های خاص خود می‌شوند و برنامه‌های روزانه خود را دارند. به این حالت «زندگی دوم محرمانه» گفته می‌شود. در واقع، یکی از طرفین درگیر شکلی از زندگی کاملاً خصوصی می‌شود که طرف دیگر از آن خبر ندارد. صداقت درباره آینده: این نوع صداقت مرب
✍اگر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد می‌کنید با همسرتان برخورد میکردید ، اکنون خوشبخت ترین فردِ دنیا بودید. اگر هر روز شارژش میکردید باهاش در روز از همه بیشتر صحبت میکردید پایِ صحبت‌هایش می نشستید، پیغام‌هایش را دریافت میکردید پول خرجش میکردید دورش یک محافظ محکم میکشیدید در نبودش احساسِ کمبود میکردید حاضر نبودید کسی‌ نزدیکش شود حتی ، مطالبِ خصوصیتان را به حافظه اش میسپردید ، همیشه و همه‌جا همراهتان بود حتی در اوج تنهایی‌ الانم که گوشی ها لمسی شده... اگر همونقدر که گوشی رو لمس میکنید همسرتون رو نوازش بکنید ، کلی خوشبخت می شوید و همیشه ، بجای این همراه ، همسرتون همراهِ اولتان بود…. https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃 شغلی شریف به نام خانه داری که قالبا زنان مسئولیت آن را بر عهده دارند.اما متاسفانه برخی نگاه ها در جامعه به این مقوله توجه کمتری دارند و خانه داری را کاری با ارزش نمی دانند.در مطلب زیر 15 حدیث از رسول گرامی اسلام (ص)و امامان معصوم (ص)در مورد ارزش خانه داری ذکر شده است. 1. هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.. (پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله) 2. در هربار شیر مکیدن نوزاد، خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد.  (پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله) 3. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.(امام علی علیه السلام) 4. بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد.    (امام صادق علیه السلام) 5. چند گروه از زنان با حضرت زهرا(س) در قیامت محشور میشوند. یکی از آنان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر میکنند. (امام صادق علیه السلام ) 6. هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست.(امام محمد باقر علیه السلام) 7. یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. (پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله) 8. چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را میبخشد. (پیامر اکرم صلی الله علیه وآله) 9. هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید،مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید.(فاطمه سلام الله علیها) 10. هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند، مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد. (فاطمه سلام الله علیها) 11. هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد)،مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می کند.(فاطمه سلام الله علیها) 12. هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد.(فاطمه سلام الله علیها) 13. بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد. (فاطمه سلام الله علیها) 14. هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود. (فاطمه سلام الله علیها) 15. هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه بگيرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد.(امام صادق علیه السلام) این 15 حدیث نشان می دهد که چقدر جایگاه زن و خانه داری او در منزل ارزش والایی دارد. منبع احادیث: کتاب وسائل الشیعه ج 2 😊😊 🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃 https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
✍ امام رضا عليه السّلام فرمود: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال به جنس مهربان‌تر است تا جنس مرد. و هر مردى كه زن محرمى را كند خداوند در روز قيامت آن مرد را خوشحال خواهد نمود. 📙 الکافي، جلد ۶،صفحه ۶ https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
زندگی در حقیقت مثل ‌قهوه ‌است ‌سیاه ، تلخ وداغ اما میشه توش شیر ریخت تاروشن بشه میشه توش شکر ریخت تا شیرین بشه میشه کمی صبر کرد تا خنک بشه زندگی وابسته به‌واکنش‌ماست https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
❣ «قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند. و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است. و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید. و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید ... و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...! ❣كمى متفاوت بنگريم...🍃🍃🍃 https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada