📔#داستانی_بسیار_زیبا_و_خواندنی
🌹حتما بخوانید🌹
در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد.
در روز اول ازدواج ،جمع شدند جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر...
و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا را داد ؛بدون هیچ احترامی...
در این لحظه عروس که شخصیت اصیل و با حکمتی داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد.
و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم
متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند،فکر می کنند، بر مادر شوهر پیروز شدند.
عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت.
و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد
و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند،
در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند.
مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟
آنها کی هستند؟
گفت: فرزندانم هستند
گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه
زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست.
همانگونه که می کاری درو خواهی کرد
به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن،
چون تو به مادرت اهانت کردی،
و این جزای کارهای خودت هست،
و زن با تدبیر به فرزندانش گفت:
کمکش کنید برای خدا
هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
❄️☘زندگیات را به تعویق نینداز؛
برای هیچکس،
برای هیچ چیز!
نگو تا رسیدن فلان آدم و فلان شرایط و فلان موقعیت صبر میکنم،
❄️☃️🍃
❄️☃️نگو دلخوشیها برای خوش کردنِ حال دلم بیش از اندازه کوچکند،
نگو بعدا که اوضاع بهتر شد دستی خواهم کشید به سر و گوش احوالم، که احوالت را بندِ اوضاع و شرایط نکن.
❄️☃️🍃
❄️🌸که لازم است همیشه خوب باشی، همیشه بخندی و همیشه دلت خوش باشد...
شادیها و لبخندهاتان را برای روز مبادا کنار نگذارید، منتظر نمانید، عجول باشید؛
که زندگی چاییست در مسیر باد و خیلی زود از دهان میافتد...
❄️https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
سلام دوستان عزیز🌹
هدیه اینترنتی همراه اول دوشنبه آخر هرماه یاد تون نره🙂
ستاره صد ستاره شصت و چهار مربع اوکی
🌹🌹🌹
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
✨﷽✨
💠چه زنانی با حضرت فاطمه(س) محشور می شوند؟
حضرت رسول(صلى الله علیه و آله)فرمودند :
✅سه طایفه از زنان امت من عذاب و فشار قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت فاطمه (س ) محشور مى شوند.
⭕️⇦•طایفه اول:
زنى كه با فقر و تنگدستى شوهر خود بسازد و توقع بیجا از او نداشته باشد.
⭕️⇦•طایفه دوم:
زنى كه با تندى و بداخلاقى شوهر خود صبر كند و بردبارى خود را از دست ندهد.
⭕️⇦•طایفه سوم:
زنى كه براى رضاى خدا مهریه خود را به شوهر ببخشد.
📒مواعظ العددی
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است.
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند.
گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
صفا جهان پناه:
#نماز_شیرین
📖حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ می ﻜﺮﺩ:
ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ:
ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. 📝
🌹ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ😳، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ.😐
📝نوﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ🚌 ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ.🌞
ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ،😱 ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ.
بابام ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ، نمی شود.❌
ﮔﻔتم: ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭ، پدﺭ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ.☹️
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﺶ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ. 🙏
بابام ﮔﻔﺖ: ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ. 😠
ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ.
بابام ﮔﻔﺖ: ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻨﺸﯿﻦ.😠 ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪﺍً ﻗﻀﺎ ﻣﯽﮐﻨﯽ.
دیدم ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ 🌞ﻭ ﮔﻔتم ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺪﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ.😡
ﺍﻣﺎ ﮔﻔتم: پدﺭ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ.
🌿ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺳﺎﮐﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺯﯾﭗ ﺳﺎﮎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ، ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﺁﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺯﯾﺮِ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺳﻄﻞ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺳﻄﻞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ﺩﺳﺖِ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺷﯿﺸﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺳﻄﻞ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ . ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ .😲
🌿ﻗﺮﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: "ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻬﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ❤️ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،✅" ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ، ﺷﯿﺮﯾﻦﮐﺎﺭﯼ کنید ❌
♻️ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺑﭽﻪ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ،
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟
ﮔﻔت : ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ، ﻭﻟﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻛﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﭽﮑﺪ .😕 ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ، ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ . 🙁
🌿ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﯾﮏ ﻛﻤﯽ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻔﺖ .
ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ، ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ .😳
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﺪﺍﻡ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ.ﻣﻬﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺖ. 💞💞
🌿ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ؟ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ، ﻣﻦ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻢ.☺️😍
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ، ﺁﻓﺮﯾﻦ .👍👏🌹
ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﻣﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ.
ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺳﯽﻫﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﯾﻜﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ. 😲😳
ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ، ﭼﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩﺍﯼ، ﭼﻪ ﺻﻼﺑﺘﯽ، ﺁﻓﺮﯾﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ، ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. ✅✅ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﮐﺮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.💫
✅ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ .
ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿ ﮕﻔﺖ: ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﯾﮏ ﻋﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ .✅✅✅
می ﮕﻔﺖ: ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ.😍💞
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
پيامبر صلي الله عليه و آله:اِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسائِكُمْ الْوَلودَ الْوَدودَ السَّتيرَةَ الْعَفيفَةَ الْعَزيزَةَ فى اَهْلِهَاالذَّليلَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصانَ مَعَ غَيْرِهِ الَّتى تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطيعُ اَمْرَهُوَ اِذا خَلا بِها بَذَلَتْ لَهُ ما اَرادَ مِنْها؛
بهترين زنان شما، زنى است زايا، بسيار مهربان، باحجاب، پاكدامن، در ميان خويشاوندان خود عزيز و در برابر شوهرش متواضع باشد، خودش را براى شوهرش بيارايد و از ديگران حفظ كند، از شوهرش حرف ش نوى داشته باشد و امر او را اطاعت نمايد و در خلوت خواسته شوهرش را برآورده نمايد.
[من لايحضره الفقيه، ج۳، ص ۳۸۹،ح ۴۳۷۶
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
پيامبر صلي الله عليه و آله:مِنْ شَرِّ نِسائِكُمْ؛ الذَّليلَةُ فى اَهْلِهَا، العَزيزَةُ مَعَ بَعلِهَا، العَقيمُ الحَقُودُالَّتى لا تَتَوَرَّعُ عَن قَبيحٍ، المُتَبَرِّجَةُ اِذا غابَ عَنْها زَوْجُها، الحِصانُ مَعَهُ اِذا حَضَرَ، الَّتىلا تَسمَعُ قَولَهُ، وَ لا تُطيعُ اَمْرَهُ، فَاِذا خَلابِها تَمَنَّعَتْ تَمَنُّعَ الصَّعْبَةِ عِندَ رُكُوبِها، وَ لاتَقْبَلُ لَهُ عُذرا وَ لا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْبا؛
از بدترين زنان شما، زنى است كه در ميان خويشاوندان خود، خوار و در برابر شوهرخود سرسخت باشد، نازا و كينه توز بوده، از زشتى ها دورى نكند، در غياب شوهرش زينت خود را نمايش دهد ولى در حضور او از اين كار خوددارى كند، از شوهرش حرف شنوى نداشته باشد و امر او را اطاعت نكند، در خلوت با او چون شترى سركش بهره ندهد و هيچ عذرى را از شوهرش نپذيرد و هيچ خطايى را از او نبخشد
من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۳۹۱،ح ۴۳۷۶]
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
📝پای درددلهای یک دختر دهه شصتی
🔻آمارها میگوید 2.5 میلیون دختر و پسر دهه شصتی هنوز مجرد هستند. اما این موضوع برای دختران این دههی سخت، شکل دیگری دارد. چون آمارها نشان میدهد پسران دهه شصتی مجرد تمایل دارند با دختران دهه هفتادی ازدواج کنند و حال دختران دهه شصتی زیادی هستند که در آستانه تجرد قطعی قرار دارند و هر روز این استرس و و اضطراب را با خودشان حمل میکنند که آیا آنها هم ازدواج خواهند کرد؟ آیا زندکی مستقلی خواهند داشت؟
🔸زهرا یک دختر متولد 62 خوزستانی است. کارشناسی باستانشناسی و ارشد روانشناسی تربیتی دارد. 12 سال سابقه تدریس و 18سال سابقه فعالیت فرهنگی.
🔹زهرا می گوید: «از سال 79 که اولین خواهرم عقد کرد و ازدواج کرد من یک بحران روحی خیلی بزرگ را گذراندم چون بههرحال شما میدانید ما ایرانیها از مراسم خواستگاری تا نامزدی و عقد، همه فامیلمان حضور دارند و هرکس به نوبه خودش تلاش میکند گاهی از روی محبت و گاهی از روی کم لطفی حرف به آدم بزند. خیلیهایشان از روی دلسوزی میگفتند:«انشالله قسمت تو هم شود» یکی می گفت:« انشالله نوبت تو» من آن زمان خیلی به فکر ازدواج نبودم و بیشتر حواسم پی تحقیق و پژوهش بود. اما کمکم بعد از ازدواج خواهر اولم و ازدواج خواهرهای دوم و سوم هربار من با یک تنش روحی بسیار شدید برخورد میکردم. هم از برخورد دیگران و هم از اتفاقاتی که درونم رخ داده بود مدام به خودم میگفتم:«چرا من نه؟، چرا من چنین موقعیتی برایم پیش نمیآید؟»
🔹اتفاقی که زهرا در خانوادهاش میبیند یکی از مهمترین ضربههای ازدواج را به کشور زده است. ازدواج پسران دهه شصتی با دختران دهه هفتادی.
🔸زهرا میگوید:«ما خانواده سرشناسی در اهواز هستیم، در خانواده و اقوام پسرهای متولد 62، 61 و حتی 58، 57 داشتیم. اما یک عده از این پسران چون بعد از دانشگاه به تهران آمدند و اکثرا با دختران تهرانی ازدواج کردند. آن عدهای هم که باقیماندند و به اصطلاح سنشان به من میخورد تا چندسال پیش مجرد بودند و بعد با دخترهای هفتادی، هفتاد و دویی، هفتاد و سهای و حتی موردی داشتیم که با 13سال اختلاف سن با یک دختر هفتاد و پنجی ازدواج کرد»
🔹«پس چرا ازدواج نمیکنی؟» سوالی که زهرا میگوید از او آنقدر پرسیده شد که در آخر به یک ازدواج نامناسب تن داد. ازدواج با پسری چندسال کوچکتر. چرا؟ چون از او رفتارهای خوبی دیده بود،زهرا بعد از نامزدی متوجه میشود که خانواده نامزدش به فامیل خودشان سن او را خیلی پایینتر از سن واقعیاش گفتهاند و همین برای او چالشهای زیادی را پیش میآورد اما هرچه تلاش میکند نمیتواند وضعیت را تحمل کند و نهایتا این فشار اورا وادار به جدایی میکند.
🔹زهرا حرف میزند و گریه میکند. وقتی از حسرت مادر شدن میگوید گریهاش اوج میگیرد. او هر روز از خودش میپرسد یعنی من هم مادر میشوم؟«تمام این حرفها را اگر کنار بگذارید توقعی که از من به عنوان دختر مجرد خانواده وجود دارد خیلی سخت است. خواهر بعد از من دو فرزند دارد و الان ساکن کاناداست، همین که میبینم خواهرهایم بچهدار میشوند و مادری را تجربه میکنند حالم دگرگون میشود.
🔸 این حس و حسرت مادری مرا دیوانه کردهاست. مدام به خودم میگویم یعنی ممکن است من هم یک روز مادر شوم؟(گریه میکند) با خودم میگویم دیر است. نکند بچهام ناقص شود نکند نابارور باشم؟
🔸مشکلات دختران دهه شصتی به گفته زهرا خیلی فراتر از این گفتگوها حرفهاست انقدر که دیگر توی حافظهاش جا نمیشود،یعنی می شود من با این سنوسال ازدواج بکنم چقدر فرصت دارم در کنار همسرم زندگی بکنم، در آینده بچه دهسالهی من دوست دارد یک مادر 55ساله یا 60 ساله داشته باشد؟ بین همهی مامانهای جوان، من یک 60ساله، واقعا بچهام دوست خواهد داشت؟
✏️ عطیه همتی- فارس
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
✅ تربیت ده قسمت دارد؛
💫 ۹ قسمتش به عهده ی مادر خانواده است❤️❤️❤️، آن یک قسمت باقیمانده که از ۹ قسمت مهمتر است به عهده ی پدر است🌺🌺🌺؛
✨ و آن اینست که مرد به مادر خانواده❤️❤️ "توجه" کافی🌺🌺 داشته باشد.
رسول خدا (ص) فرمود: حق فرزند بر پدر آنست که «مادرش» را گرامی دارد (با مادرش نیکو رفتار کند) 💞
⚠️امام صادق علیه السلام می فرمایند:
هركس چيزى را نقل كند
و قصدش ظاهر ساختن عيب و بدى
و ريختن آبروى مؤمنى باشد
و بخواهد او را از ديده هاى مردم بيندازد
و در انظار، سبك و بى ارزش كند،
خداوند متعال او را از دوستى خود خارج
و در دوستى شيطان وارد مى كند.
💠ثواب الاعمال ص 547
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
❣ #پیامبر اکرم (ص):
☘بعد از ایمان به خدا، نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.💓
📙 مستدرک الوسائل، ج۲
🌺 شخصی خدمت رسول خدا ص عرض کرد:
🍃همسری دارم که به هنگام ورود به خانه به استقبالم می آید و به هنگام خروج بدرقه ام می کند.
هنگامی که مرا اندوهناک یافت در تسلیت من می گوید:
🍃اگر درباره رزق و روزی می اندیشی، غصه نخور که خدا ضامن روزی است و اگر در امور آخرت می اندیشی، خدا اندیشه و اهتمام ترا زیاده گرداند.💗
❣ پس رسول خدا فرمود:
🌿خدای را در این جهان عمال و کارگزارانی است و این زن از عمال خدا می باشد، چنین همسری نصف اجر یک شهید را خواهد داشت.💞
📙 وسائل شیعه،ج۱۴
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada