🎀سیاست های زنانه🎀👠
#خانمها_بخوانند
مقایسه کردن ممنوع⛔️
🔵یه نقص خیلی بزرگ و بد که میخوایم از امروز بذاریمش کنار مقایسه کردنه
👈برای یه مرد هیچی سخت تر از این نیست که با کسی مقایسه ش کنی...
🔵این جملات مقایسه ای را ببین:
❌شوهر خواهرم خواهرم اینا را دائم میبره مسافرت ولی من دق کردم تو این خونه
❌آقای فلانی همسایه کناریمون هروقت میره خونه دوتا پلاستیک پر دستشه کلی چیز خریده واسه تو خونه ولی تو همیشه دست خالی میای...
❌همه شوهر دارن ما هم شوهر داریم😒
🔵یه موقع هایی هم مستقیما مقایسه نمیکنی ها ولی غیر مستقیم نیتت مقایسه است،فکر نکن شوهرت متوجه نمیشه:
❌بابات خیلی خریداش خوبن همیشه
❌بابای من خیلی خانواده دوسته و به زن و بچش میرسه
❌کاش قد بچمون به داداشم ببره ماشاالله خیلی قدش بلنده
❌فلان بازیگر چقدر خوش تیپ و خوشگله،دلم ضعف میره براش(خیلی زشته یه زن درمورد یه مرد غریبه جلوی شوهرش چنین چیزی بگه)
🔵یا خیلی وقت ها اصلااااا منظوری نداری ها ولی باز هم باید خیلی مواظب باشی که یه وقت حرفات جنبه ی مقایسه ای نداشته باشن
💟عزیزدلم؛
بذار شوهرت فکر کنه تنها قهرمان زندگی توئه🏋
بذار فکر کنه بهترینه
❌پس هیچوقت هیچ مردی را نکوبون تو سرش🔨
نمیدونی این چقددددر براش سخته...
🔵حتی یه مقایسه ای که از نظر تو خیلی کوچولو و پیش پا افتاده ست...
-با مقایسه خیلی از زندگیت دلسرد میشی؛نکن این کارو
-همیشه زندگیتو با پایین تر از خودت مقایسه کن؛اینطوری به زندگیت دلگرم میشی🔥
-تمرکزتو بذار رو مثبت ها و خوبی های زندگیت
🔵 -راستی یه چیز دیگه؛ اون مردایی که شوهرتو باهاشون مقایسه میکنی؛تو که تو زندگیشون نیستی ببین باطنش چه خبره🔍،تو فقط یه ظاهرو میبینی...
شاید خیلی ها هم آرزوی شوهر تو رو دارن
هروقت از شوهرت دلسرد شدی و خواستی با مرد دیگه ای مقایسه ش کنی خصوصیات مثبتش را مرور کن📝مطمئنم خییییییلی ویژگی های مثبت زیادی داره😊
❌ پس یادت بمونه:
از امروز؛مقایسه،ممنووووع⛔️─═इई🍃❤️ ⃟ ┛
🍁🍂❤
❤
🍂
در کنار آنهایی باش که نور می آورند
و جادو می کنند..
آنها که با چوب جادویی کلام
گفتار ، نگاه ، رفتار و منشِ
ویژه خودشان تو و جهان را
متحول می کنند و
همه بازی ها را به هم می زنند.
#کسانی که قصه های زیبا می گویند
و تو را به چالش می کشند
و تغییرت می دهند ...
کسانی که به تو اجازه نمی دهند
که خودت را دست کم بگیری
و افق زندگی ات را کوچک بپنداری.
این جادوگران با قلبهای
تپنده و پر شور ...
قبیله اصلی تو هستند و
باید کنارشان بمانی ...!!
❤
🍂
🍁
❤🍁🍂
💫 ⁉️چه زنهایی از چشم شوهر می افتند؟ 💯💯
🍀زنهایی که برای جلب توجه و محبت شوهر ، به جای دلبری و عشوه ، خودشون رو به مریضی میزنند و اظهار ضعف میکنند
🍀زنهایی که همیشه افسرده و بی حال هستند
🍀زنهایی که احترامی برای شوهر قائل نیستند بخصوص در جمع
🍀زنهایی که به نظافت و تمیزی خود اهمیت نمیدهند
🍀زنهایی که سرد و خشک و بی روح هستند و نسبت به روابط زناشویی رغبتی نشون نمیدهند 🎀🌺🎀🌺🎀🌺🎀🌺
❤️🍃🍂❤
#تلنگر 🌺🌱🌺
یِـجایی باید بهت بَر بٌخوره ، باید جلویِ شوخی هایِ بیجا و پر از تَمَسخٌرِ دیگران ، دخالت هایِ بی موردو اظهارِ نظرهایِ ناحق ، رفتارایٍ توهین آمیزٌ نامهربونِ آدمایِ اَطرافِت وایستی.❌❌❌
همون وقتی که راننده تاکسی بقیه یِ پولِتو نمیده چون فکر میکنه اونجا غریبی ، همون وقتی که از علایق و احساساتِت حرف میزنی و یه سِریا به حرفایِ جِدیت میخندن ، همون وقتی که میدونی فلانی داره دروغ میگه درحالی که حقیقت چیز دیگه اییه! ❌❌❌
💕یِجایی باید دَست بَرداری از باجنبگیِ بیش از حدِت ، از اینکه هرکی هرچی خواست بگه ، دلِش از هرجا پٌر بود سرِ تو خالی کنه و این وسط تو مثلِ همیشه دلِ شکستَتٌ پشتِ نقابِ خنده پنهون کنی و روحِت بشه کیسه بوکسِ خَشم و انتقادها و رفتارهایِ اذیت کننده ی دیگران ، که هرچی تو سکوت میکنی اونا با قدرتِ بیشتری مٌشت و لَگد حوالَت میکنن...❌❌❌
💕💕💕نمیگم مهربون نباش و نَبَخش و نَگذر ، نه...
مهربون باش ، اما نَذار مهربونیت بعضیارو اونقدر بد عادت کنه که فکر کنن با همه میتونن هرجور دوست دارن رفتار کنن ، به خودت حق بِده گاهی ناراحت بشی و ناراحتیت رو نشون بده ...
یجایی دست از کیسه بوکس بودن بردار ، هم بخاطر خودت ، هم بخاطر دیگران ..!⛔️⛔️⛔️
*دورِ هم؛ دور از هم!*
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
■سالها قبل در شهری کار میکردم که از شهر زادگاهم فاصله داشت و هیچ قوم و خویشی در آن نداشتم. تقریبا بیشتر همکارانم وضعیت من را داشتند. برای اینکه در روزهای کوتاه پاییز و زمستان که هیچ وسیله سرگرمی نداشتیم حوصله مان سر نرود و تمدد اعصابی بکنیم قرار گذاشتیم هفته ای یکبار به صرف عصرانه در منزل یک نفر دور همجمع شویم.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
□این برنامه عصرانه یک قانون داشت و آن این بود که یک عصرانه بسیار ساده با یک نوع میوه و چای و هر کسی از این قانون پیروی نمی کرد جریمه میشد. جریمه اش این بود که دو نوبت پشت سرهم از حضور در مهمانی محروم میشد. دورهمی ها عالی بود. میگفتیم و می خندیدیم. آنقدر بهمان خوش می گذشت که گذشت زمان را احساس نمی کردیم. تا اینکه روزی رسید که قانون شکسته شد.
●در خانه یکی از همکاران، کنار سینی چای یک ظرف بزرگ شیرینی تَر خود نمایی کرد. البته میزبان گفت که دیشب مهمان داشته و آنها برایش آورده اند و خودش تهیه نکرده است. اماطعم شیرینی تر بدجوری زیر دندانمان رفت خصوصا اینکه در ظرف زیبا و مخصوصی چیده شده بود. دورهمی بعدی که شد شیرینی بیشتری در یک ظرف زیباتر همراه یک ظرف آجیل در خانه همکار دیگر سرو شد.
○قانونی را که خودمان وضع کرده بودیم را شکستیم. کم کم تعداد خوراکیها در ظرفهای شکیل بیشتر و بیشتر شد. بعد عصرانه جای خود را به ناهار داد و ناهارهای ساده به تدریج با انواع سالاد و دسر و چندین نوع خورشت و کباب مزین شد. هر چقدر غذاها متنوع تر شد، رفت و آمدها سخت تر شد. هر کس میخواست روی دست نفر قبلی بلند شود و دست پخت و سلیقه اش را به رخ همه بکشد. و این آغاز شروع چشم و همچشمی ها شد.
■دیگر به غذا بسنده نکردیم و رفتیم سراغ وسایل خانه. اما بعد از مدتی، تغییر دکوراسیون هم راضیمان نکرد و شروع کردیم به بزرگ تر کردن خانه ها، خانه هایی بزرگ با وسایل لوکس.
□دورهمی های هفتگی جای خودش را به دیدارهای چند ماهه یک بار داده بود. آنقدر سرگرم بزک کردن خانه هایمان شدیم که گذر عمر را متوجه نشدیم. زمانی به خودمان آمدیم که کمی دیر شده بود. این را زمانی فهمیدیم که خانه هایمان بزرگ و شیک بود اما خالی از مهمان. همه ما در خانه هایی بزرگ با لوازم و اسباب و اثاثیه ای لوکس و شیک تنهای تنها صبح را به شب می رساندیم. دیگر روابط مان در حد تماس های تلفنی و حضور در تلگرام و واتساپ شد.
●برای از بین بردن این فاصله ها باید فکری می کردیم. یک نفر یک جا میبایست کاری می کرد. با خودمگفتم چرا آن یک نفر من نباشم. پس دست به کار شدم. یک روز همه را به یک رستوران دعوت کردم. اما یکی کار داشت، آن یکی وقت دکتر داشت، دیگری با دو نفر قهر بود و نمی خواست با آنها روبرو شود و خلاصه هر کس برای نیامدن بهانه ای تراشید. خیلی دلخور شدم ولی نباید نا امید می شدم. چند هفته ای که گذشت به یکی از همکاران زنگ زدم و گفتم بیمار شده ام و در فلان بیمارستان بستری هستم.
○ساعتی نگذشت که سیل تماس ها و پیام ها روانه شد. من هم با حال زار گفتم دلم می خواهد همه شما را با هم ببینم. گفتم شاید فرصت دیگری نباشد. بعد هم زدم زیر گریه! سپس ساعتی را تعیین کردم تا همگی در زمان مقرر آنجا باشند. درست روبروی بیمارستانی که نام برده بودم یک پارک بزرگ بود. نقشه ام کار خودش را کرد و حسابی کلکم گرفت.
○روز موعود که رسید یک آش رشته جانانه درست کردم، یک فلاسک بزرگ چای و یک زیر انداز، این همه چیزی بود که همراه خودم برده بودم. همه سر ساعت آمدند برای عیادت از بیماری که من باشم. اما من همه را سوپرایز کردم. صورت های مهربان همکارانم که بعضی از خوشحالی گریه می کردند دیدنی بود. حالا عیادت از یک بیمار در محیط بیمارستان تبدیل شده بود به یک دور همی صمیمانه در یک پارک با صفا.
■حال و هوای همان سال های قبل به همه ما دست داده بود . مثل آن زمان از هر دری گفتیم و شنیدیم و خندیدیم. الان مدت هاست که این برنامه دور همی را داریم هر هفته همان پارک همان ساعت. خانه ها و وسایل قیمتی اش را هم گذاشتیم به حال خودشان باشند و اصلا اجازه نمی دهیم وارد دور همی هایمان شوند.
□البته، هر چند وقت یکبار چند نفری به جمع مان اضافه میشوند. آن قدر لحظات خوبی را در کنار هم داریم که هرگز راضی به از دست دادنش نیستیم. زندگی و لحظه لحظه اش را غنیمت می دانیم و از کنار هم بودن ها لذت می بریم. قدر خانواده، نزدیکان، عزیزان و دوستان خود را بدانید و از هر لحظه بودن در کنار آنها لذت ببرید، قبل از آنکه دیر شود...
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌نق زدن عادتتان که شود، مغزتان دستخوش تغییرات متعددی میشود، تغییراتی که سوگیریای منفی در شما ایجاد میکنند و حتی ممکن است در نهایت به افسردگی بیانجامند. به جای شکایت از سختیهای زندگی، بهتر است زیر نور آفتاب بروید، قدم بزنید و مدیتیشن کنید. روانشناسان دانشگاه کارولینای شمالی دست به آزمایشی زدند و متوجه شدند کسانی که هر روز ۲۰ دقیقه به چیزهای مثبت فکر میکنند، هم ذهن آگاهی بیشتری پیدا میکنند هم علائم بیماری در آنها کمتر میشود.
بانو جان باور کن ...
اگر مردی دوستت داشته باشد تورا همانگونه که هستی قبول میکند!
نیازی نیست برای زیبایی ات
سختی بکشی!!
🆔
#آواۍزندگـے🕊🕊
🍃