15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم خوانی سلام فرمانده بسیار قشنگ خانوادگی ببینید ولذت ببرید و آفرین بگویید به سربازانی که خودرا آماده جانثاری در رکاب امام زمان عج می کنند🌷🌷🌷😊😊😊😊😊😊👆 https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
مردی سگش را در خانه می گذارد تا از
طفل شیر خوارش مواظبت کند
و خودش برای شکار بیرون رفت
و زمانی که برگشت، سگش را دید
که در جلو خانه ایستاده و پارس می کند
و پنجه هایش خون آلود است
مرد با تفنگش به سوی سگ شلیک کرد
او را کشت و با سرعت وارد خانه شد
تا باقی مانده ی فرزندش را ببیند.
زمانی که وارد شد دید
که گرگی غرق در خون غلتیده
و فرزندش بدون هیچ آسیبی سالم است.
قبل از اینکه عکس العملی نشان دهید
به حرف های طرف مقابل گوش كنيد
تا به دلیل قضاوت اشتباه
تا آخر عمر گریان نباشید....
❤️ @2 ❤️
♥️🍃🍃♥️💫
🍀
♥️
"" چـطور گـله کنیـم؟""
🔹 اگر گلهای از همسرتان یا کسی دیگه داشتین با پیامک و یا تلفنی نگید، بذارید وقتیکه آرومه، گرسنه نیست و راحته؛ اونوقت باهاش منطقی حرف بزنید و از دَرِ نیاز وارد شین...
مثلا بگید دلم میخاد در مورد این مسئله کمکم کنی...
🔹 یا بگید فلان موضوع ناراحتم کرد، کاش اینطوری نمی کردی...
🔸🔹 من همیشه تو رو بهترین پشتیبان خودم میدونم...
♥️
🍀
♥️🍃🍃♥️💫
بویی ریحون:
خانم از پیرمردِ دستفروش می پرسد:
_این دستمال ها دونه ای چنده؟_
فروشنده پاسخ می دهد: _هر کدوم دو هزار تومن خانم._
خانم می گوید:
_من شش تا برمی دارم و ده هزار تومن می دم یا نمی خرم و می رم._
فروشنده پاسخ می دهد:
_اشکالی نداره خانم. با این که سودی برام نداره ولی این می تونه شروع خوبی برای من باشه چون امروز حتی یه دونه دستمال هم نفروخته ام و برای زنده ماندن به پولِ این ها نیاز دارم._
خانم، دستمال ها رو را با قیمتِ دلخواهِ خودش می خرد و با احساسِ برنده شدن، سوارِ ماشینِ شیکِ خود می شود و با دوستش به رستورانی شیک می رود.
او و دوستش آن چه را که می خواستند سفارش می دهند. آن ها فقط کمی از غذای خود را می خورند و مقدار زیادی از آن را باقی میگذارند .
صورتحساب را که ۳۵۰ هزار تومان بود ۴۰۰ هزار تومان حساب می کنند و به صاحبِ رستورانِ شیک می گویند که بقیه اش را به عنوانِ انعام نگه دارد...
این داستان ممکن است برای صاحبِ رستورانِ شیک، کاملاً عادی به نظر برسد ، اما برای پیرمردِ فروشنده بسیار ناعادلانه است...
_سوالی که مطرح می شود این است:_
*چرا همیشه هنگامِ خرید از نیازمندان، باید نشان* *دهیم که قدرت داریم؟*
*و چرا ما نسبت به کسانی که حتا نیازی به سخاوتِ ما ندارند سخاوتمند* *هستیم؟*
یک بار مطلبی را در جایی خواندم که می گفت:
پدری از افرادِ فقیر، با قیمتِ بالا، اجناس می خرید، هرچند به وسایلِ احتیاج نداشت. گاهی اوقات هزینه ی بیشتری برای آن ها پرداخت می کرد. پسرش شگفت زده از او می پرسد:
_"چرا این کار را می کنی بابا؟"_
پدر پاسخ می دهد:
*"این خیریه ای است که در عزّت پیچیده شده است، پسر."*
شما جزو افرادی هستید که برای خواندن این پیام وقت گذاشته اید و در صورتِ ارسال به سایرین، تلاشی بیشتر برای " *انسان سازی* " نموده اید...
_از شما سپاسگزارم._
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
#زن_امروزی
همسرتان را با واژه هایی صدا کنید که حس عشق و اطمینان بیشتری به اون میدهد.
خودتان بهتر میدانید او علاقه مند است شما کدام واژه را برگزینید.😍❤️
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
┏━🌸━━••••••••••━━━━┓
🌺🍃🌺🍃🌺🌺🌺🍃🌺🌺an
┗━━━━••••••••••━━🎀━┛
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🥀
☺️آقای گل...
✍🏻آقایون سعی کنید از کلمه #سخت_نگیر استفاده نکنید.
👈🏻با این جمله زن احساس میکند که تمامی دغدغههای او را کوچک جلوه دادهاید و نسبت به آنها بیتفاوت هستید و موضوعی که او فکر میکند بسیار مهم است و یک مشکل تلقی کرده است بسیار بیاهمیت و پیش پا افتاده بوده.
🍃لذا همسر شما میخواهد #صحبت کند، از شما انتظار حل مشکل را ندارد.
👌🏻او را درک کنید و به صحبتهایش #گوش کنید، قبل از اینکه گوش دیگری برای شنیدن حرفهایش پیدا کند...❤️
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
┏━🌸━━••••••••••━━━━┓
🦋🕊💐🌺🥀🌹🎋🍃🍂💐🌱🌱🌱🌱
┗━━━━••••••••••━━🎀━┛
💑 بـــا یک جملــه، جلــوی یک دعــوای
بزرگ را بگـیریــد ! 🥰
🔸گاهی بین زن و شــوهـــر ســر قضیـــهای مشاجــره میشود و زن یا مرد به همســرش میگویـــد: "مطمئنم فلان مطلب را به مــن نگفتی" و همسرش نیز با عصبانیت میگوید: "گفتم!" و ســر همــین قضیه، بگــو مگـــو و مشــاجرهی سختی رخ میدهــد.
🔸پیشنهاد میشود با یک تغییر جزئی در الفاظ خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر جلوگیری کنید! مثلاً به همســرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من نشنیدم." یعنی کلمهی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان عصبانی نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد.
❥•↷♡ #هَݥـݭــــرداری ♡↶•
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
┏━🌸━━••••••••••━━━━┓
💝🌺💝🌺💝🌺🌺💝🌺💝🌺n
┗━━━━••••••••••━━🎀━┛
🍁آهای دختر پاییز🍁 میدانی چرا برگهازردوخشک می شوندو به زیر پاهایت می افتند؟! آخرتوکه آمدی 🍁دیگر بیچاره ها باچه رویی سبز باشندوقتی تو تمام سرسبزی دنیا را درون خود به همراه داری؟!! 🍁:
خنده ام با دیگری،درمان دردم مادر است
مایه ی دلگرمیَم،وقتی که سردم مادر است
آنکه در هر سجده اش حتما دعایم می کند؛
با تمام آن خطاهایی که کردم مادر است
او که میبخشاید و من را نمی راند زِ خود؛
آن زمانی که خدا هم کرده طردم مادر است
دائما دلشوره ی فردای من را دارد و...
میشود دلواپسم هرجا و هردم،مادر است
او که بی این واژه ها هم خوب میفهمد فقط...
حال و احوال مرا از روی زردم،مادر است
این غزل هم مانده عاجز، نه نشد وصفش کنم...
او تمام هستیم،درمان دردم مادر است..